نام پژوهشگر: آلاله اصغری
آلاله اصغری سعید رحیمیان
یکی از موضوعاتی که همواره ذهن بشر را به خود معطوف کرده است و در بحران معنوی انسان امروز مورد واکاوی و تحلیل روان-شناسانه، کلامی و فلسفی قرار دارد، موضوع «معنای زندگی» است. «ارزش زندگی» یکی از سه مفهوم مورد نظر از این اصطلاح است که همچون سایر مفاهیم آن در دو دیدگاه طبیعت گرا و فرا طبیعت گرا مورد تحلیل فلسفی قرار می گیرد. در این پژوهش کوشش شده به بررسی تطبیقی مولفه های ارزش بخش به زندگی و کارکردهای آن به عنوان عاملی موثر در معنای زندگی، در پنج فصل پرداخته شود. پس از مقدماتی درباره ی معنای ِ معنای زندگی و رویکردهای مطرح در آن، به بررسی مولفه های ارزش بخش به زندگی از دیدگاه کی یرکگور پرداخته می شود. در ادامه بحث از معنای زندگی از دیدگاه مولانا بررسی شده و سرانجام به بررسی تطبیقی این مبحث از دیدگاه هر دو متفکر پرداخته شده است. پس از مقایسه، نکات اشتراک و اختلاف هر دو دیدگاه مورد واکاوی قرار گرفته است و به نظر می رسد که این دو متفکر بر خلاف اختلاف های چشم گیر مانند اختلاف در دین و اختلاف در زمان و مکان و ... نقاط اشتراک زیادی دارند. مانند اینکه هر دو به بازشناسی خود الهی در معنابخشی به زندگی انسان ها توجه داشته و مولفه هایی چون ایمان و عشق الهی را جهت ایجاد یک زندگی پویا توأم با ارزش و معنا و فاقد یأس و ملال و تکرار، حیاتی می دانند. با این تفاوت که کی یرکگور قائل به ایمان غائبانه (عقل ستیز) بوده در حالی که مولانا بر فراعقلی بودن ایمان تأکید ورزیده و بر این باور بوده که انسان در مقام عشق الهی از ایمان، خوف و رجا رهیده و به درجه ی حق الیقین نائل می شود. به طور کلی می توان گفت روح حاکم بر اندیشه های این دو متفکر عارف پیشه در باب مولفه های ارزش بخش به زندگی (در راستای بحث از معنای زندگی) ریشه در باورهای دینی و منشأ الهی داشته است اما مولانا از دیدگاه و بصیرت نافذ و جامع تری برخوردار بوده است چراکه مولانا قائل به نحوی خدای گونگی بی حد و مرز برای ساحت آدمی است که می تواند به مقام حق الیقین نیز نائل آید در حالی که چنین دیدگاهی در اندیشه ی کی یرکگور دیده نمی شود.