نام پژوهشگر: محمد موحدپور
محمد موحدپور احمد امین
چکیده : در این پژوهش برآنیم تا نگرش اسماعیل فصیح و عناصر داستانی رمان های ثریا در اغما، زمستان 62 و کشته ی عشق را مورد تحلیل قرار داده، او را به عنوان یکی از مهم ترین و پرکارترین نویسندگان معاصر به علاقه مندان معرفی کنیم. این پایان نامه با واکاوی آثار اسماعیل فصیح و مرور کتاب های نقد و بررسی آثار دفاع مقدس به روشکتابخانه ای با استفاده ازآثار منتشر شده تهیه گردیده است. نگرش منفی نویسنده به جنگ و انتقادهایش از حاکمیت در رمان های ثریا در اغما و زمستان 62 موجب شده است تا اغلب منتقدان او را در ردیف نویسندگان ضد جنگ قرار دهند. نگرشی که در رمان کشته عشق تغیر می کند. ستایش مدافعان و ارج نهادن به شهید وشهادت شاهد این مدعاست. این رمان را می توان در زمره رمان های ادبیات دفاع مقدس قرار داد. فصیح رمان نویسی واقع گرا و پر کار است که سعی دارد سیاسی بودن خود را کتمان کند، هرچند به راحتی می توان به تأثیر سیاست بر رمان هایش پی برد. هر سه رمان از دیدگاه اول شخص و به شیوه خاطره نویسی از سوی جلال آریان که خود به نوعی همزاد نویسنده است روایت می شوند. بیانی ساده، سر راست، طبیعی، بذله گو،همراه با توصیف دقیق محافل و مجالس، زبانی طنزآلود، تند و گاه شاعرانه، لحنی منتقدانه آمیخته با کنایه های سیاسی، رمان های فصیح را برای خواننده جذاب نموده است. طرح و پیرنگ رمان «ثریا در اغما» برخلاف دو رمان دیگر منسجم، پذیرفتنی و منطقی به نظر نمی آید. عناصر داستانی در رمان های «زمستان 62 » و «کشته ی عشق» همواره درجای خویش قرار گرفته اند. فصیح درآثار خود به یک متن ادبی دیگر متکی است. محور هر دو رمان کشته ی عشق و زمستان 62 همه چیز برای «دیگری» است، از این نظر که بیانگر بیگانگی از جهان مادی اند به هم شبیه هستند. در پرداختن به شخصیت ها از شیوه ی غیر مستقیم بهره برده است. شخصیت ها کم شمارند و غالباً تصادفی با هم آشنا می شوند. عموماً شخصیت ها سرگردان و در حال سفرند. از خانه رانده شده اند و سکون و آرامشندارند. زنان بیش از مردان مورد ستم واقع می شوند. واژگان کلیدی: رمان، عناصر داستان، شخصیت پردازی، اسماعیل فصیح