نام پژوهشگر: غدیره محمدآقایی
غدیره محمدآقایی داود اسپرهم
هوشنگ ابتهاج و رحیم معینی کرمانشاهی به عنوان دو شاعر غزلسرای همعصر که هردو در سرایش غزا تحت تأثیر حافظ بوده،در هر دو عرصه ی سنت و تجدد طبع آزمایی کرده و در هر دو قالب مهارت و استادی بسیاری از خود نشان داده اند، سالهادر عرصه ی موسیقی فعالیت کرده و آثار ماندگار و چشمگیری از خود به جا گذاشته اند و نهایتاً وضعیت سیاسی اجتماعی یکسانی را تجربه کرده اند مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند تا مشخّص گردد آیا وجود این اشتراکات سبب شده است که در شیوه ی شاعری به یکدیگر نزدیک شوند و آیا نگرش و رویکردی یکسان در برابر این اشتراکات از خود نشان می دهند؟ همچنین به مهمترین تفاوت های آن دو و علل پیدایش آنها پرداخته شد. معینی کرمانشاهی شاعری معناگراست که به چه گفتن بیش از چگونه گفتن اهمیت می دهد. آنچه برای او حایز اهمیّت است طرز تفکّر است نه جنبه های ظاهری و هنری زبان و همین عامل حتّی بر نحوه ی نگرش وی نسبت به استفاده از سنت های ادبی شعر فارسی مانند تخلص تأثیر گذاشته؛ از این حیث ابتهاج کاملا نقطه ی مقابل او محسوب می شود و برای زبان، جنبه های هنری و بلاغی بیت و اصالت موسیقی، اهمیت ویژه ای قایل بوده و عمده ی تلاش خود را صرف همین لفظ پردازی می کند. این امر در مورد تأثیر از حافظ دو شاعر نیز صدق می کند، معینی کرمانشاهی بیشتر به جهان بینی حافظ علاقه نشان می دهد و ابتهاج به کاربردهای بلاغی، موسیقایی و جنبه های جمال شناسانه ی اشعار وی.