نام پژوهشگر: محمد علی بابایی زکیلکی
مرضیه علی پور محمد علی بابایی زکیلکی
امروزه خدمات مالی بانک ها تأثیر بسیار مهمی بر فعالیت های اقتصادی و تولیدی دارند. بنابراین بررسی عوامل تأثیرگذار بر عملکرد در صنعت بانکداری از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. لذا در این تحقیق به پیوند مفاهیم مربوط در دو حوزه ادبیات بازاریابی و مدیریت استراتژیک به منظور دست یابی به عملکرد بالاتر (اولاواریتا و فریدمن،2008) در صنعت بانکداری پرداخته شده است و در واقع اهمیت فرهنگ بازارگرایی و منابع نامحسوسی همچون منابع مبتنی بر دانش و دارایی های شهرت به عنوان کلیدهایی برای بقا و موفقیت بانک ها مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نوع مقطعی است. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. همچنین اطلاعات مربوط به عملکرد مالی بانک ها علاوه بر روش ذهنی به روش عینی نیز جمع آوری گردیده است که همبستگی بالایی بین آن دو مشاهده شد. جامعه آماری این تحقیق مدیران و معاونان در بخش های ستادی و عملیاتی 9 بانک خصوصی پذیرفته شده در سازمان بورس می باشد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی طبقه بندی شده می باشد و داده های بدست آمده با روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازارگرایی در صنعت بانکداری جهت گیری فرهنگی است که نه تنها به صورت مستقیم، بلکه به صورت غیر مستقیم و از طریق ارتباط مثبت با منابع نامحسوسی همچون دارایی های شهرت و منابع مبتنی بر دانش موجب بهبود عملکرد می شود.
فرزانه اورک محمد علی بابایی زکیلکی
قابلیت های بازاریابی فرایند یکپارچه ای است که در آن سازمانها منابع محسوس و نامحسوس را برای درک پیچیدگی های نیازهای خاص مشتریان ، دستیابی به یک تمایز نسبی محصولات برای برتری رقابتی و درنهایت دستیابی به یک کیفیت برند مناسب به کار می برند، از این رو بعنوان یک منبع مهم برای افزایش مزیت های رقابتی سازمان به حساب می آید. پژوهش حاضر به بررسی ارتباط قابلیت های بازاریابی مدیریت ارتباط با مشتری ، مدیریت برند ، حسگری بازار و نوآوری با عملکرد سازمان ، در دو صنعت مواد غذایی و بانکداری می پردازد. پرسش اصلی این است که: عملکرد سازمان تا چه حد متاثر از قابلیت های بازاریابی می باشد؟ بدین منظور پرسشنامه ای تهیه شد و جهت پاسخ گویی در اختیار جامعه آماری پژوهش (مدیران شرکت های تولیدکننده موادغذایی و مدیران بانک) قرار داده شد. تعداد192 پرسشنامه از صنعت موادغذایی و تعداد 60 پرسشنامه از بانکها تکمیل گردید. داده های پرسشنامه با استفاده از معادلات ساختاری و تکنیک حداقل مربعات جزئی با نرم افزارهای لیزرل و pls مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها در صنعت مواد غذایی نشان داد که هر چهار قابلیت بازاریابی با عملکرد سازمان ارتباط مثبت معنی دار دارند و در صنعت بانکداری شدید ترین ارتباط را قابلیت نوآوری با عملکرد سازمان برقرار کرده بود. بطور خلاصه می توان گفت ، مدیران واحدهای تولیدی و خدماتی می توانند با توسعه قابلیت های بازاریابی، شایستگی هایی برای سازمان خود به ارمغان آورند که به راحتی توسط رقبا قابل تقلید نباشد و ارزش افزوده ای برای کسب و کار خود ایجاد نمایند. همچنین در بررسی اثر دو متغیر عمر و اندازه سازمان بر رابطه قابلیت های بازاریابی و عملکرد سازمان ، یافته ها نشان از عدم وجود یک ارتباط معنی دار داشتند. این نتیجه نشان میدهد که قابلیت های بازاریابی در هرمرحله از عمر سازمان ، و با هر اندازه ای می توانند منبع مزیت رقابتی محسوب شوند و موجب ارتقاء عملکرد گردند.
مهین رحیم پور محمد علی بابایی زکیلکی
تحقیق حاضر بمنظور ارائه مدلی به منظور تحلیل موانع جاری سازی استراتژی های بانک سامان با استفاده از رویکرد آمیخته صورت گرفته است. در این پژوهش ابتدا به مرور مفاهیم و مبانی نظری پرداخته شده و سپس با استفاده از مطالعات و تحقیقات پیشین شاخص های اندازه گیری هریک از مولفه ها و ابعاد مورد بررسی در این مطالعه استخراج شده است و در نهایت مدل مفهومی تحقیق طراحی گردید. سپس با استفاده از روش کیفی و گروه های کانونی مولفه ها و شاخص های مناسب مورد تأیید قرار گرفت. متغیرها و نمونه آماری این تحقیق 290 نفر از مدیران، روسا و کارشناسان ستاد و شعب شهر بانک سامان شهر تهران بوده است. داده های پژوهش با پرسشنامه ای گردآوری شد که با روش روایی محتوا و ضریب آلفای کرانباخ مورد تأیید قرار گرفت و درنهایت داده با استفاده از فنون آمارتوصیفی و استنباطی تحلیل گردید و مدل بدست آمد. نتایج نشان داد که 10 عامل کلیدی از جمله مهمترین موانع اجرای استراتژی های بانک سامان است . به ترتیب عامل های منابع انسانی، مدیریتی ، استراتژیک مهمترین موانع اجرای استراتژی در بانک سامان بوده اند و عامل های ساختاری و سیستمی، ارتباطی و فرهنگی موانع چهارم تا ششم هستند و عامل های فرآیندی، هوش تجاری و سیستم اطلاعاتی ، مدیریت پروژه و زمان و بودجه و مالی در جایگاه های هفتم تا دهم قرار دارند.