این تحقیق به بررسی نقش و تاثیر رسانه ها در شکل گیری موج اجتماعی انقلاب کشورهای عربی از دیدگاه کارشناسان رسانه ای و دیدبان های جهان عرب پرداخته است. برای رسیدن به این هدف به دنبال تعیین نقش رسانه ها در برجسته کردن اخبار، تقویت همبستگی مردمی، شکستن جریان مارپیچ سکوت و برچسب زدن به حکومت ها و سران آنها در شکل گیری موج اجتماعی انقلاب کشورهای عربی هستیم. در این مطالعه از روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات در بین پاسخگویان استفاده شده است. جامعه آماری شامل دیپلمات ها و روزنامه نگاران عرصه بین الملل می شود، که از روش سرشماری 97 پرسشنامه توزیع گردیده است که 66 پرسشنامه برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت؛ که نتایج به صورت زیر است: - رسانه ها با شکستن جریان مارپیچ سکوت، برجسته کردن اخبار مثبت و کوچک کردن اخبار منفی معترضان، تقویت همبستگی مردمی و برچسب زدن به حکومت ها و سران آنها در شکل گیری جنبش های اجتماعی کشورهای عربی تأثیرگذار است. - تعاملی بودن و سهولت و دسترسی به اخبار از طریق رسانه های نوین و کنترل ناپذیری رسانه های مجازی در شکل گیری جنبش های اجتماعی کشورهای عربی تأثیرگذار است. - اینترنت، شبکه های تلویزیونی خارجی، شبکه های رادیویی خارجی و امکانات چندرسانه ای موبایل دارای بالاترین رتبه ها و شبکه های تلویزیونی داخلی و شبکه های رادیویی داخلی دارای پایین ترین رتبه ها در شکل گیری جنبش های اجتماعی کشورهای عربی می باشند. - شبکه های اجتماعی و پس از آن وبسایت های خبری، وبلاگ های خبری و چت و گفتگوی اینترنتی دارای بالاترین رتبه ها و نامه الکترونیکی و روزنامه های الکترونیکی به ترتیب دارای پایین ترین رتبه ها در شکل گیری جنبش های اجتماعی کشورهای عربی می باشند.

محققان رسانه، نشان دادهاند که اخبار هرگز نمیتواند آیینه واقعیت باشد، بلکه باید اخبار را نتیجه انتخابهای کمابیش آگاهانه دانست که در تعیین آنها عواملی همچون ارزش ها و هنجارهای ژورنالیستی و اصول رایج گردآوری خبر، ملاحظات مالی، فناوری و نیاز و فشار منابع خبری نقش دارند.در سطحی انتزاعیتر، اخبار تحت تأثیر نظام رسانهای و نظام سیاسی، فرهنگ سیاسی و این که یک موضوع متعلق به حوزه وفاق، نابهنجارییا مجادله مشروعیت در یک کشور است، قرار دارد.در این میان به نظر میرسد یک چرخه موضوع- توجه در خصوص اخبار منتشرشده توسط خبرگزاری ها وجود دارد که، به شدت بر نگرشها و رفتار عمومی در خصوص مهمترین موضوعات داخلی و خارجی تأثیر میگذارد. هریک از این موضوعات که یکباره برجسته میشود، برای مدت کوتاهی در مرکز توجهات میماند و سپس در حالی که هنوز تا حد زیادی رفع نشده است به تدریج از مرکز توجهات عمومی محو میشود. از جمله این موضوعات می توان به انعکاس اخبار مربوط به چاپ کاریکاتور پیامبر اسلام در خبرگزاری های رسمی ایران اشاره داشت، که این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که خبرگزاری های داخلی تا چه حد این اخبار را منعکس نموده اند و با چه رویکردی به انعکاس این اخبار پرداخته اند؟ محقق در این تحقیق برای پاسخگویی به این دسته سوالات، با بهره مندی از روش تحلیل محتوا به بررسی 340 خبر منتشر شده در خبرگزاری های ایرنا، ایسنا و فارس در فاصله زمانی 15 بهمن ماه1384 تا پایان اسفندماه همان سال پرداخته است. نتایج این بررسی نشان می دهد که خبرگزاری های رسمی ایران در ارائه اخبار مربوط به موضوع در داخل کشور رویکرد معتدلی نداشته اند؛ استفاده از ارزشهای خبری در نوع برخورد و ارائه اخبار موثر نبوده است. همچنین با توجه به اینکه این موضوع در حوزه بین الملل بوده اما بخش های فرهنگی و هنری، فقه و سیاست داخلی خبرگزاری ها، کارکرد کمتری داشته اند و این نشان دهنده ضعف این سرویس ها در هنگام بحران هستند.

بی شک، شبکه های ماهواره ای، خواسته یا ناخواسته روی شیوه زندگی مردم به ویژه زنان، هم چون پوشش، آرایش، گفتار و کردار آنان اثر می گذارند. میزان اثرپذیری مردم از رسانه ها نیز در هر جامعه با نوعی احساس حقارت و محروم شدن یا کمبود در بیننده، در ارتباط است، به گونه ای که فرد در نتیجه تماشای این گونه برنامه ها، احساس کمبود و نارضایتی از زندگی می کند و می پندارد زندگی او در مقایسه با آنچه بر صفحه تلویزیون می بیند، نمونه ای از یک زندگی ایده آل یا حتی معمولی، بسیار پایین تر و ناقص تر است. هدف اساسی و اصلی این تحقیق بررسی نقش سریال های شبکه جم در تغییر سبک زندگی زنان شهر تهران و اهداف فرعی شامل بررسی میزان تجمل گرایی، بررسی میزان مصرف گرایی، بررسی اعتقادات دینی، بررسی معیارهای انتخاب پوشش، بررسی پایگاه اجتماعی- اقتصادی میباشد. جامعه نمونه ما، زنان شهر تهران و روش نمونه گیری هم خوشه گیری چند مرحله ای است. فرضیه اول(رابطه بین تماشای سریالهای شبکه جم و تجمل گرایی) مورد تایید قرار گرفت. فرضیه دوم( رابطه بین تماشای سریالهای شبکه جم و مصرف گرایی) مورد تایید قرار گرفت. فرضیه سوم (رابطه بین تماشای سریالهای شبکه جم و اعتقادات مذهبی) مورد تایید قرار نگرفت. فرضیه چهارم (رابطه بین پایگاه اجتماعی و اقتصادی و تماشای سریالهای شبکه جم) مورد تایید قرار گرفت و فرضیه پنجم (رابطه بین تماشای سریالهای شبکه جم و نوع پوشش ) مورد تایید قرار نگرفت.

چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : این پژوهش با عنوان «بازنمایی نقش زن در آثار رخشان بنی اعتماد، تحلیل محتوای دو فیلم زیرپوست شهر و روسری آبی» در رابطه با رویکرد به زن با هدف دستیابی به چگونگی شخصیت پردازی زن و بررسی تصویر ارائه شده از زن در دو فیلم مذکور ساخته ی رخشان بنی اعتماد مورد بررسی قرار گرفته است. برای تحلیل محتوای دو فیلم «زیرپوست شهر» و «روسری آبی» تمامی صحنه های فیلم مورد بررسی و کدگذاری و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سپس کلیه اطلاعات توسط نرم افزار spss پردازش گردید و جداول یک بعدی توصیف شد و سوالات رابط نیز توسط جداول دو بعدی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و از6 رابط موجود در فیلم زیر پوست شهر 4 رابط پذیرفته و اثبات گردید و از 6 رابط موجود در فیلم روسری آبی هر 6 سوال رابط پذیرفته و اثبات گردید. با استناد به نظریه بازتاب در این پژوهش می توان گفت که سینما به عنوان یک رسانه ی جمعی توانسته است واقعیات اجتماعی جامعه را منعکس نماید و به عنوان ابزار انتقال فرهنگی و اجتماعی نقش خود را به خوبی ایفا کند. همچنین با استناد به نظریه برجسته سازی فیلم ساز مشکلات زنان و حضورشان در جامعه را در اثر خود برجسته کرده است. کلید واژه ها: زن، تحلیل محتوا، سینما، فمینیسم، محیط زندگی ،بیم و امید،مقاومت و صبر