نام پژوهشگر: حیدر جانعلیزاده
رضا کاشفی راد حیدر جانعلیزاده
امروزه در سرتا سر جهان کشورها توجه ویژه ای به نظام های آموزشی خود دارند، همه آنان به درستی دریافته اند که برای ابادانی سرزمین های خود نیاز به سرمایه های انسانی توانمند دارند لذا در دنیای کنونی چاره ای جزء نظام های آموزشی پویا و پیراسته از مشکلات ساختاری و غیرساختاری ندارند هدف تحقیق حاضر این است که تا چه اندازه محیط های اجتماعی مدارس که یکی از مولفه های مهم برنامه درسی پنهان است می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تاثیر قرار دهد نوع محیط های اجتماعی بازـ بسته که حاصل روابط دانش آموزان با یکدیگرـ معلمان با دانش آموزان ـ مدیران و کارکنان مدارس با دانش آموزان است می تواند به ایجاد نوعی نگرش و رفتار در دانش آموزان شود که عملکرد تحصیلی آنان را تحت تاثیر قرار دهد تحقیق حاضر با استفاده از یک نمونه آماری 291 نفری، به بررسی رابطه بین مولفه برنامه درسی پنهان و عملکرد تحصیلی دانش آموزان پرداخته است روش این مطالعه پیمایش، ابزار تحقیق نیز پرسشنامه جو سازمانی هالپین کرافت است که از روایی و اعتبار بالایی برخوردار بوده، و در سال تحصیلی 91ـ90 در بین دانش آموزانی سال سوم مدارس متوسطه شهر نیشابور به اجراء در آمده است یافته های توصیفی حکایت از آن دارند که عملکرد تحصیلی دانش آموزان با توجه به محیط اجتماعی ، جنسیت متفاوت است نتایج استنباطی این تحقیق نیز موید فرضیه های این تحقیق نیز بوده اند آزمون t حکایت از این دارد که میانگین عملکرد تحصیلی مدارس خاص و دولتی وعملکرد تحصیلی دانش آموزانی که در مدارس دارای محیط باز تحصیل می کنند با دانش آموزانی که در محیط بسته تحصیل می کنند تفاوت معنی داری وجود داردبرای مقایسه میانگین محیط های اجتماعی در سه گروه از تحلیل واریانس یکراهه استفاده شده است این ازمون نشان می دهد که تفاوت میانگین متغیره های محیط اجتماعی در بین مدارس شاهد ، نمونه دولتی و دولتی از لحاظ آماری معنی دار است؛ آزمون تعقیبی دانت سی بیانگر آن است که فضای اجتماعی مدارس نمونه دولتی در مقایسه با مدارس شاهد و دولتی و همچنین مدارس شاهد در مقایسه با مدارس دولتی از فضای بازتری برخوردارند آزمون تحلیل رگرسیون چند گانه حاکی از آن است که بین متغیرهای محیط اجتماعی بازـ بسته وعملکرد تحصیلی دانش آموزان رابطه مستقیم و معنی داری مشاهده می شود به گونه ای که با بازشدن محیط اجتماعی عملکرد تحصیلی بالا می رود و با بسته ترشدن محیط اجتماعی عملکرد تحصیلی دانش آموزان کاهش می یابد واژه های کلیدی: برنامه درسی پنهان، محیط اجتماعی بازـ بسته، جنسیت، دانش آموزان سال سوم متوسطه شهر نیشابور، عملکرد تحصیلی
فاطمه باقری سراجی محمود شارع پور
آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی که تربیت و تعلیم رسمی افراد را بر عهده دارد و تامین کننده منابع انسانی برای سایر سازمان ها است، از نقش و جایگاه مهمی در جامعه برخوردار است. در این راستا، معلم به عنوان رکن اساسی تعلیم و تربیت، در آموزش و پرورش به شمار می آید و تحقق اهداف آموزش و پرورش در گرو کار و فعالیت معلمانی متعهد، مسئول، سالم و با نشاط است. یکی از مسائلی که امروزه می تواند در زمینه کارایی و اثربخشی معلمان خدشه وارد کند، وجود فرسودگی شغلی در بین آنان است. در پژوهش حاضر، تاثیر عوامل اجتماعی بر فرسودگی شغلی در بین معلمان استان مازندران مورد بررسی و آزمون تجربی قرار گرفته است. این پژوهش با روش پیمایش انجام شده است و در آن معلمان استان مازندران در سال تحصیلی 92-91 به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند و تعداد 320 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. سپس اطلاعات جمع آوری شده به کمک نرم افزار spss و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که فرسودگی شغلی در بین معلمان استان مازندران در سطحی متوسط و ضعیف مشاهده می شود. همچنین بین متغیرهای سن، محیط دموکراتیک در مدارس، آموزش دانش آموز محور، اثربخشی مدیر، توانایی و عملکرد دانش آموزان، فشار از سوی والدین، فشار کاری، فشار ناشی از معلمان، محیط و جو مناسب کلاس و جایگاه اجتماعی معلمان در جامعه با فرسودگی شغلی رابطه ای معنادار ولی معکوس وجود دارد درحالیکه رابطه بین تعداد دانش آموزان در کلاس و فرسودگی شغلی معلمان معنادار و مثبت است. نتایج تحلیل رگرسیونی فرسودگی شغلی نشان داد که در جامعه آماری ما متغیر آموزش دانش آموز محور بیشترین تاثیر معنادار را بر ایجاد فرسودگی شغلی در بین معلمان دارد.
مهدی پنج تنی اکبر علیوردی نیا
با گسترش روزافزون شهرنشینی و توسعه ی کلان شهرها، به ویژه در دهه های اخیر، پدیده¬هایی چون صنعتی شدن، تراکم جمعیت، از میان رفتن حس همسایگی و کاهش روابط خویشاوندی، مهاجرت و حاشیه نشینی افزایش یافته ؛ وجود چنین پتانسیل¬هایی موجب آن می¬شود که ساکنین شهرهای بزرگ در زمینه برخورد یا چگونگی مواجه با جرائم پیش رو دچار نگرانی¬ها و ترس¬هایی باشند. پیامدهای ترس از جرم(احساس عدم امنیت) در سطوح مختلف فردی، همسایگی و اجتماعی مشهود و قابل بررسی است بدین منظور، تحقیق حاضر درصدد تبیین ترس از جرم در مناطق حاشیه نشین شهر مشهد با تکیه بر نظریه پنجره های شکسته و همچنین نظریه اثربخشی جمعی می باشد. روش مورد استفاده در این پژوهش، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جمعیت این تحقیق شامل کلیه ساکنین بالای 15 سال ساکن در منطقه شهرک حجت شهر مشهد می باشند که 384 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. متغیر ترس از جرم شامل دو بٌعد«احساس عدم امنیت» و «ترس از بزه دیدگی» می باشد و متغیرهای مستقل عبارتند از :بی نظمی اجتماعی درک شده ،بی نظمی فیزیکی درک شده ، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی غیررسمی و احساس تعلق محله ای که تاثیر آنها بر متغیر ترس از جرم و ابعاد آن بررسی شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss انجام گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان دهنده آن است که از میان 5 متغیر مستقل تحقیق، متغیرهای بی نظمی اجتماعی درک شده ،بی نظمی فیزیکی درک شده ، اعتماد اجتماعی، کنترل اجتماعی غیررسمی بر ترس از جرم موثر بوده و متغیر اعتماد اجتماعی، مهمترین تبیین کننده ترس از جرم می باشد (355/0-beta : ).
سجاد عمرانی دهکهان اکبر علیوردی نیا
دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به عنوان پدیده ای از مدرنیته، دانش لازم را برای توسعه همه جانبه ی جامعه فراهم می آورند. یکی از مسائلی که می تواند در کارکردهای این نهادهای آموزشی اختلال ایجاد کند، پدیده تقلب علمی به مثابه رفتاری انحرافی است. نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز به عنوان چهارچوب نظری این تحقیق انتخاب و بر مبنای آن مدل ساختاری ای که روابط علّی بین متغیرهای مکنون را مشخص می کند تدوین شد. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه می باشد. جمعیت تحقیق شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه هرمزگان در سال تحصیلی 93-92 می باشند که 410 نفر به عنوان نمونه، مورد مطالعه قرارگرفته اند. برای توزیع پرسشنامه روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب مورداستفاده قرار گرفت. توصیف متغیر وابسته نشان می دهد که در مجموع، رفتارهای متقلبانه علمی (تقلب در امتحان، تقلب در تکالیف درسی، سرقت علمی، جعل علمی، تحریف علمی، تسهیل تقلب برای دیگران) در میان دانشجویان به میزان 4/97 درصد شیوع دارد، به گونه ای که تنها 6/2 درصد (11 نفر) اظهار کرده اند که اصلا تقلب علمی نداشته اند. بر اساس تحلیل آزمون مدل ساختاری تحقیق، برازش داده های مشاهده شده با مدل نظری تحقیق تأیید شد. اثر متغیرهای پیوند افتراقی، تعاریف، عکس¬العمل و پاداش بر تقلب علمی معنادار بودند؛ درحالی که اثر متغیرهای تشویق، باز¬دارندگی و تقلید معنادار نبودند. درنهایت، نتایج نشان می دهد که نظریه یادگیری اجتماعی قادر به تبیین تقلب علمی است و قابلیت تبیین این نظریه، هم برای دانشجویان پسر و هم برای دانشجویان دختر مورد تأیید واقع شد.