نام پژوهشگر: حمیررضا آراسته
لاله جمشیدی حمیررضا آراسته
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی در ایران انجام شد. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در آن نخست بخش کیفی به اجرا درآمد و پس از آن بخش کمی انجام شد. در بخش کیفی این پژوهش با 8 نفر از صاحبنظران و و متخصصین آموزش عالی و 16 نفر از دست اندرکاران موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی مصاحبه انجام شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی روش هدفمند و روش گلوله برفی بود. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته تنظیم شد که مشتمل بر 3 بخش اصلی الف) اطلاعات جمعیت شناختی، ب) عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصی سازی آموزش عالی در کشور و ج) الزامات توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی در دو قسمت وضعیت موجود و وضعیت مطلوب بود. روایی این ابزار از طریق استادان محترم راهنما و مشاور و تنی چند از متخصصان آموزش عالی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تعیین شد که روایی بخش ب پرسشنامه برابر با 674/0، روایی بخش ج در بخش وضعیت موجود برابر با 968/0 و در بخش وضعیت مطلوب 962/0 محاسبه شد. در بخش کمی، پرسشنامه پژوهش توسط 6 نفر از متخصصان آموزش عالی و 97 نفر از دست اندرکاران موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی تکمیل شد. روش نمونه گیری در بخش کمی، هدفمند و در دسترس بود. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهمترین عوامل رشد کمی خصوصی سازی آموزش عالی در کشور می توان به «رشد تقاضای فزاینده برای آموزش عالی»، «ناتوانی یا ضعف تمایل دولت در پاسخگویی به تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی به دلیل کمبود اعتبارات»، «تغییرات جمعیت شناختی متقاضیان ورود به آموزش عالی» اشاره کرد. در این پژوهش همچنین الزامات توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی در سطح کلان در 7 بعد اصلی و در سطح خرد در 8 بعد اصلی شناسایی و در کل 119 الزام در ابعاد مختلف طراحی شدند. از دیدگاه پاسخ دهندگان، تمامی این الزامات از میزان اهمیت متوسط به بالا در توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی برخوردار بودند و به لحاظ میزان توجه به این الزامات در خصوصی سازی آموزش عالی کشور تاکنون عمدتاً در سطح متوسط به پایین ارزیابی شدند. در نهایت بر اساس اولویت اهمیت الزامات شناسایی شده ابعاد الگوی توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی نیز مشخص شد.