نام پژوهشگر: عطاالله طالعی زاده
رویا تات مریم اسمعیلی
مدیریت زنجیره تأمین یکی از ارکان اساسی در هر زنجیره تأمین می باشد و نقشی بسیار حیاتی در بقا و تداوم فعالیت موفق زنجیره تأمین در بازار رقابت جهانی دارد. یک مشخصه اصلی و در واقع یک مشکل اساسی که همه اعضاء در یک زنجیره تأمین سنتی باید آنرا حل کنند این است که:"برای پاسخگویی تقاضای مشتریان، چه مقدار باید به تأمین کننده سفارش دهند؟" این مشکل در مورد اقلام فاسدشدنی بطور جدی تری مطرح می شود و از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد. مدیریت موجودی توسط فروشنده یک روش جدید مدیریت زنجیره تأمین است که در آن فروشنده مسئول مدیریت موجودی خریدار است. در زنجیره تأمین بدون vmi، تأمین کننده تقاضای مشتری را فقط به صورت غیر مستقیم در سیاست سفارش دهی خرده فروش می بیند؛ در حقیقت خرده فروش به عنوان تصمیم گیرنده در این رابطه ظاهر می شود. به بیان دیگر تأمین کننده هیچ مسئولیتی برای نگهداری محصولات ندارد. در حالی که در زنجیره تأمین با پیاده سازی vmi خرده فروش، دیگر سیستم موجودی را مدیریت نمی کند و آن را به تأمین کننده برای تعیین سطوح موجودی، مقادیر سفارش و ... می دهد. جهت کنترل موجودی ارائه مدل های مناسب و کارآمد می تواند مفید واقع شود. در اکثر مدل های موجودی معمولاً فرض می شود که اقلام برای مدت نامحدود قابل نگهداری است. در حالی که بسیاری از کالاها از این قاعده تبعیت نمی کند و با گذشت زمان از نظر کیفی یا کمی دچار فساد خواهند شد. فساد عبارت است از آسیب رسیدن، فاسد شدن، خشک شدن، تبخیر شدن و موارد این چنینی که محصولات دچار آن می شوند. در صورتی که نرخ فساد این گونه اقلام ناچیز باشد، می توان از آن صرف نظر نمود. اما در بسیاری از این کالاها این نرخ قابل چشم پوشی نمی باشد. لذا باید فاسد شدن این گونه کالاها در مدل های مربوط به آن لحاظ گردد. با توجه به این که تحقیقات روز به روز در حوزه های گوناگون علم در حال گسترش است تا زمینه های کاربردی مورد نیاز جوامع بشری را پوشش دهد، لذا در این تحقیق سعی بر آن است که به بررسی و توسعه مدل مقدار سفارش اقتصادی اقلام با نرخ فساد آنی و غیرآنی تحت سیاست vmi بپردازیم تا به این وسیله زمینه های تحقیقاتی آتی و جنبه های عملی موضوع مورد بحث، شناسایی گردد. در این مطالعه به بررسی و توسعه 5 مدل موجودی قبل و بعد از پیاده سازی سیاست vmi می پردازیم که این مدلها به ترتیب زیر می باشند: "مدل مقدار سفارش اقتصادی برای کالاهای فاسد شدنی آنی (که فساد اقلام بلافاصله پس از دریافت کالاها توسط خرده فروش آغاز می شود) بدون در نظر گرفتن کمبود"، "مدل مقدار سفارش اقتصادی برای کالاهای فاسد شدنی آنی با کمبود پس افت"، "مدل مقدار سفارش اقتصادی برای کالاهای فاسد شدنی غیرآنی (که محصولات برای مدت زمان دچار هیچ گونه فسادی نخواهد شد و پس از آن فساد آغاز می شود) بدون در نظر گرفتن کمبود"، "مدل مقدار سفارش اقتصادی برای کالاهای فاسد شدنی غیرآنی با کمبود پس افت" و "مدل مقدار سفارش اقتصادی با در نظر گرفتن کمبود به صورت پس افت کامل". مجموع هزینههای این سیستمهای موجودی قبل و بعد از اجرای سیاست vmi محاسبه شده اند. سپس هر یک از مدلها را با یک مثال عددی حل کرده و اثر تغییر پارامترهای مختلف را بر روی اندازه مقدار سفارش بهینه و مجموع هزینه ها مورد مطالعه و تحلیل قرار می دهیم.
ریحانه بیجاری مریم اسمعیلی
چکیده در سال های اخیر با افزایش روز افزون رقابت صنعتی، رقابت از سطح بین شرکت ها به زنجیره های تأمین گسترش یافته است. در این راستا تلاش های بسیاری برای نزدیک کردن مدل های زنجیره تأمین و موجودی، به دنیای واقعی انجام شده است. موضوع تأخیر در پرداخت هزینه خرید از جمله مواردی است که در تجارت واقعی معمولاً از طرف فروشنده به خریدار جهت ترغیب وی به سفارش بیشتر مطرح می شود. از سوی دیگر بازرسی علی الخصوص در حوزه کالاهای فاسد شدنی امری ضروری برای اغلب شرکت ها است که سود شرکت ها را تحت تأثیر خود قرار می دهد. در این پایان نامه یک زنجیره تأمین دو سطحی با یک فروشنده و یک خریدار بررسی می شود که خریدار بسته های دریافتی را از نظر وجود کالای معیوب بازرسی می کند و فروشنده مدت زمانی را برای پرداخت هزینه خرید، بدون در نظر گرفتن بهره در این دوره، به خریدار پیشنهاد می دهد. سپس با استفاده از نظریه بازی ها به بررسی روابط فروشنده و خریدار به گونه ای که سود اعضاء و کل زنجیره ماکزیمم گردد پرداخته می شود. در این راستا برای تعیین تعادل در سه بازی مطرح شده، سه الگوریتم ابتکاری بکار گرفته شده است. نتایج مثال عددی و تحلیل حساسیت انجام شده بر روی پارامترهای مهمی نظیر نرخ فساد، خرابی و مدت زمان پرداخت اعتباری، حاکی از آن است که مدل کاملاً بر واقعیت انطباق دارد. بررسی نتایج نشان می دهد که در رویکرد همکارانه، سود کل زنجیره افزایش می یابد و این مهم لزوم هماهنگ سازی زنجیره را برای داشتن بازدهی بیشتر نشان می دهد. کلید واژه ها: زنجیره تأمین دوسطحی، کالای فاسدشدنی، تأخیر در پرداخت، کیفیت نامرغوب، نظریه بازی¬
نگار جهانبخش جاوید مریم اسمعیلی
در پی جهانی شدن بازارها، تلاش برای ایجاد یکپارچگی بین اعضای یک زنجیره تأمین به شدت رو به افزایش است. در واقع یک زنجیره ی تأمین کارا نیازمند هماهنگی میان تأمین کنندگان و خریداران است. یکی از ابزارهای مهم در ایجاد یکپارچگی و هماهنگی در زنجیره تأمین، قیمت گذاری است که اهرمی مهم در افزایش منافع زنجیره تأمین به شمار می رود. این مسئله هنگامی که کالا فسادپذیر باشد اهمیت دوچندانی می یابد چرا که با ارائه راهکارهای مناسب قیمت گذاری می توان تقاضای این اقلام را تا حد زیادی مدیریت نمود. هم چنین در بازار رقابتی تأمین کنندگان سعی دارند با استفاده از سیاست های انگیزشی مختلف از جمله سیاست پرداخت معوقه و تسهیل شرایط پرداخت، مشتریان بیشتری را جذب نموده و یا حس وفاداری مشتریان کنونی خود را افزایش دهند. در این پایان نامه مدل های یکپارچه قیمت گذاری و کنترل موجودی برای کالاهای فاسد شدنی همراه با سیاست پرداخت معوقه زمان ثابت و سیاست پرداخت معوقه همراه با تخفیف پرداخته شده است. هدف یافتن مقادیر بهینه ی قیمت، زمان سیکل و هم چنین تعداد دفعات ارسال کالا از تأمین کننده به خرده فروش در حالت زنجیره تأمین یکپارچه در راستای حداکثر سازی سود زنجیره است. در دو مدل نتایج تصمیم گیری در حالت یکپارچه با حالتی که تأمین کننده و خرده فروش هر یک به طور مجزا (مستقل) تصمیم گیری می کنند مقایسه می شود. با توجه به پیچیدگی مدل های ارائه شده (مدل برنامه ریزی غیر خطی عدد صحیح)، مقادیر بهینه با استفاده از الگوریتم پیشنهادی به دست آمده است. در پایان مثال عددی، تحلیل حساسیت نسبت به پارامترهای زمان اعتبار، نرخ فساد، هزینه راه اندازی تولید کننده، هزینه ی سفارش دهی خرده فروش و نرخ هزینه نگهداری تأمین کننده و خرده فروش ارائه و به مقایسه نتایج به دست آمده پرداخته شده است.