نام پژوهشگر: محمد علی مجد فقیهی
سکینه آخوند سید رضا مودب
خداوند قرآن کریم را به عنوان آخرین کتاب آسمانی برای هدایت نسل ها و رسیدن به کمال وسعادت فرو فرستاده و برای رسیدن به این هدف، تبیین و تفسیر قرآن را از وظایف پیامبر اکرم? برشمرده تا معارف آن برای همگان روشن سازد. رسول خدا? نیز رسالت خود را در تبیین و تفسیر قرآن کریم به اهل بیت خویش واگذار نموده و ایشان را در معیت همه جانبه قرآن معرفی کرده است. قرآن کریم شامل معارف ظاهری و باطنی است و گستره عظیمی را شامل می شود و طبق روایات، همه مراتب فهم آیات و آگاهی به رموز و اسرار وحی و معرفت و تفسیر کامل قران تنها در اختیار معصومین? قرار داشته و در انحصار آنان می باشد و دیگران از معرفت ظاهری قرآن و مراتبی از معرفت باطنی برخوردار هستند. این رساله با توجه به روایات تفسیری معصومین? و بیان نمونه هایی در موضوعات و معارف مختلف قرآن، در صدد اثبات معرفت خاص ایشان به قرآن بوده، نشان می دهد که اهل بیت پیامبر? به دلیل اتصال به وحی و دارا بودن علم لدنی، تفاسیری که ارائه می دهند نیز به فراخور علم ایشان، از گستره وسیع و معارف والایی برخوردار است. هدف رساله اثبات دانش گسترده اهل بیت? درباره معارف قرآن و دانش تفسیری اهل بیت? است که دیگران راهی برای درک و فهم آن جز از طریق ایشان ندارند. با توجه به روایات می توان دو معنی متمایز غالب برای بطون آیات در نظر گرفت: باطن قرآن معانی و معارفی است که خداوند از آیات اراده کرده است، ولی دلالت آیات بر آن معانی بر مبنای قواعد ادبی و اصول عقلایی محاوره آشکار نیست تا فهم آن برای همگان میسر باشد، بلکه دلالت آیات برآن، راز و رمز ویژهای دارد که تنها خدا، پیامبر? و امامان معصوم? از آن آگاهند و راه پی بردن دیگران به آن منحصر به فراگیری از راسخان در علم است. معنای دیگر اشاره دارد به لایه های معنایی آیات که غیر معصوم با استمداد از معصوم وتدبر و صفای باطن به برخی از سطوح رویی آن دست می یابد که در برخی روایات به آن اشاره شده است. این معنی در حقیقت الغای خصوصیت است که مفسران به آن دسترسی دارند. بر پایه عقاید شیعیان، سنت بجای مانده از امامان شیعه، همسنگ سنت خود پیامبر? و تالی تلو ثقل اکبر، قرآن کریم است. پیامبر? و اهل بیت? مخاطبین اولی و اصلی قرآن بوده و با حقیقت قرآن و علم و فهم آن آشنا هستند و بعد از رسول خدا?، اهل بیت? والاترین و آشناترین افراد به معارف قرآن هستند، اهل بیت? مفسران مورد تأیید الهی اند که می توانند اهداف و مقاصد قرآن را آن طور که باید وشاید به انجام برسانند. بنابراین برای شناخت معارف قرآن و تفسیر صحیح آن، باید از مخاطبان اصلی آن استمداد کرد و بدیشان مراجعه نمود. آیات و روایات بسیاری بیانگر علم و دانش گسترده و جامع اهل بیت? نسبت به همه علوم، از جمله علوم و معارف قرآنی است. از مجموع آیات و روایات به دست می آید که اهل بیت? نه تنها احاطه کامل به قرآن داشته، دارای علم تفسیر و تأویل قرآن بوده، بلکه علوم ایشان فراتر از قرآن است و به تمام کتب آسمانی گذشته آگاهی کامل داشته و گستره علم ایشان فراتر از آن است.در بررسی احادیث و بیانات تفسیری اهل بیت? به این نتیجه دست می یابیم که ایشان با توجه به ویژگی خاص و برخورداری از علوم وراثتی از پیامبر اکرم?، الهامات الهی، علم غیب و مقام عصمت، به تبیین و تفسیر آیات پرداخته اند به گونه ای که دیگران توانایی چنین فهم و تفسیری را ندشته، از آن محرومند. تفسیر معصومین? به دلیل گستردگی و عمق معانی و ارتباط و اتصال آموزه های این خاندان به وحی، مختص به ایشان است به گونه ای که دیگران توانایی چنین فهم و تفسیری را ندارند. درک مراد اصلی آیات، فهم دقیق و غیر قابل خطا از بطون قرآن، تأویل صحیح آیات متشابه، بیان مصادیق باطنی برای آیات قرآن و بیان جزئیات بیشتری از عوالم غیر محسوس و اخبار غیبی فقط منحصر به معصومین? بوده و از ادراک و توان فهم عموم خارج است و غیر معصوم هرچند در قرآن و الفاظ قرآن بیندیشد، به آن دست نمی یابد.
وصی حیدر زیدی محمد جواد اسکندرلو
این پایان نامه در یک مقدمه و پنج فصل و یک خاتمه تنظیم شده است و عنوان آن تفسیر تطبیقی تولی و تبری و آثار آن از قرآن و حدیث میباشد. مقدمه پژوهش: در مقدمه کلیات موضوع مورد بحث اعم از تبیین موضوع، اهمیت موضوع، تاریخچه و پیشینه پژوهش و طرح سوالات اصلی و فرعی و فرضیه های بدوی و اهداف و روش پژوهش ذکر شده اند. فصل اول: در این فصل پس از ذکر مطالب مقدماتی، مفهوم شناسی واژگان اصلی و فرعی و همچنین تولی و تبری در قرآن و حدیث و اقسام آن و در آخر بررسی تطبیقی بعضی از آیات تولی و تبری انجام شده است. فصل دوم: در فصل دوم عوامل و راهکارهای رسیدن به تولی و تبری را زیر بحث قرار دادیم و در این فصل مباحثی مانند محبت خدا و راه رسیدن به این محبت را بیان کرده ایم که یکی از مطالب عمده این فصل را تشکیل میدهد. سپس به برخی از علائم و نشانه ای محبت خدا که در منابع معتبر فریقین بدان اشاره شده است را متذکر شدیم و سپس تولی و اطاعت از رسول خدا و اولیای پاک او را نیز مطرح کرده ایم و نمونه هایی از سیره و منش این معصومین را گشوزد کرده ایم. فصل سوم: در این فصل به یکی از مباحث مهم تولی و تبری که عبارت است از موانع و آسیبهای این دو پدیده مورد پژوهش قرار داده و بیان شد که موانع به اقسام مختلف تقسیم میشوند و اقسام مختلف آنها را از منابع فریقین جمع آوری کرده مورد بررسی قرار گرفت. و بالاخره به این نتیجه رسیدیم که نافرمانی خدا و اولیای پاک او چه پیامدهایی را به دنبال دارد و چگونه انسان را در گمراهی و ضلالت سوق میدهد. فصل چهارم: در ادامه بحث تولی و تبری به یکی ازآثار مهم این دو مقوله که آثار فردی میباشد پرداخته ایم و بیان شد که جلب رضایت محبوب چگونه ممکن است و دایره محبت و دوستی چقدر گسترش دارد و چه پیامدهای خوشایندی را به دنبال دارد و انسان امروزه که یکیه از گمشده های او آرامش روانی اوست چگونه میتواند آن را به دست آورد. فصل پنجم: در فصل آخر این پژوهش که یکی از مهمترین فصلهای این موضوع به شمار می آید به آثار اجتماعی تولی و تبری توجه ویژه ای شده است و بیان شد که چگونه می توان بین مسلمانان امروزه پیوندهای قلبی و عاطفی ایجاد کرد تا به وسیله این مهمترین عامل وحدت و انسجام مسلمانان را در اقصی نقاط گیتی عمل کرد و این انسجام و اتحاد چه ثمرات نیکویی را به دنبال دارد.
قربانعلی محمدیان عبداله موحدی محب
در اخلاق و تهذیب نفس عواملی وجود دارند که سالک را در طی مسیر کمال کمک می کنند موانعی وجود دارند که جلوی سلوک سالک را می گیرند و خود این موانع شدت و ضعف دارند. یکی از قوی ترین و مهلک ترین موانع برای طی مسیر بندگی عبارتست از غفلت، عرفا در عرفان و سلوک عملی، اولین منزل را یقظه می دانند و این بدان معناست که اولین گام در حرکت و سلوک رهایی از دام غفلت است بررسی غفلت از منظر حضرت امیر المومنین علی? بسیار حائز اهمیت است. در دیدگاه امیرالمومنین? غفلت از موانع اساسی و یکی از عوامل بنیادین انحراف در طی مسیر کمال به حساب می آید که مانع رشد انسان در مسیر بندگی و قرب الهی می گردد و با گذر از این مانع اساسی بوسیله بیداری، می توان راه کمال را با توکل بر حق تعالی پیمود و به هدف خلقت که قرب الهی است نایل گردید و حضرت علی? به همان نسبت که خطر غفلت و عواقب آن را هشدار می دهد راه نجات از غفلت را نیز تبیین می نماید تا کسانی که گرفتار غفلت شده اند از این وادی ضلالت رهایی یابند. یعنی هم درد را بیان می کند و هم درمان را ارائه می نماید. واژگان کلیدی: غفلت – تغافل – ذکر – مرگ – دنیا – امیرالمومنین
محمد حسنی محمد علی مجد فقیهی
چکیده خودفراموشی پدیده ای شوم و غیراخلاقی و یکی از مسائل مهم انسان شناختی و از مفاهیم مهم علوم انسانی است که در قرآن و روایات از آن به عنوان "نسیان نفس" یاد شده و اصطلاح امروزی آن "ازخودبیگانگی" که ترجمه واژ? " الیناسیون" است. این پژوهش با بهره گیری از روش نقلی و وحیانی و استمداد از اسناد کتابخانه ای به صورت محیطی و محدود به گردآوری و تحلیل و پردازش داده ها پرداخته و با جستاری در آیات مرتبط با موضوع و روایات معصومین : این موضوع را تحلیل و تبیین می کند. در پژوهش پیش رو این حقیقت را می یابی که چرا و چگونه ممکن است انسان خودش را از یاد برد و از آن فاصله بگیرد، زمینه های این جدائی و فراموشی چیست و چه آثار و پیامدهای شومی دارد، آیا راهی برای رهایی از آن وجود دارد و در صورت مثبت بودن جواب راه های گریز و نجات از این بحران کدامند؟ از قرآن و روایات بر می آید که خودفراموشی حالتی است که برخلاف حیوان، در انسان پیدا می شود و پیامدهای عینی و واقعی دارد. این نوشتار با عنوان «زمینه ها و پیامدها ی خودفراموشی و راه های رهایی از آن در قرآن و روایات» از جمله پژوهش های کاربردی در حوز? معارف قرآن و عترت است که ماهیت خودفراموشی را به مثابه یک پدید? شوم ضد اخلاقی و ضد ارزشی بررسی و زمینه ها و برآمدهای منفی آن را ریشه یابی و راه گریز و رهایی از این بحران را بیان و معرفی کرده است.
محمد حسین نصیری علی نصیری
از امامت و ولایت اهل بیت (ع) به عنوان مهم ترین رکن اسلام یاد شده است. از نظر شیعه امامت مقامی است الهی که در طول رسالت از جایگاه مهمی برخوردار است. از نگاه متکلمان شیعه امام حداقل دارای سه مقام والاست: 1. مقام علمی؛ 2. مقام معنوی؛ 3. مقام سیاسی. با صرف نظر از دو مقام معنوی و سیاسی، در باره مقام علمی و دامنه علم امام اختلافاتی میان متکلمان و محدثان شیعه وجود دارد. گروهی آن را محدود به حوزه دین شناخت می دانند و گروهی دامنه آن را تا علوم غیبی و فراطبیعی گسترده می انگارند. رساله حاضر در صدد اثبات این نکته است که گستره علم امام علوم و امور غیبی را در بر می گیرد. بدین منظور پس از تبیین مفاهیم کلیدی در فصل اول رساله، ماهیت و منشأ علم امام در فصل دوم مورد بررسی قرار گرفت و آشکار شد که امام دانش خود را از آبشخور پیامبران پیشین، پیامبر اسلام و مقام تحدیث بهره دارد و بخشی از علم امام از نوع لدنی، مستفاد و اشائی است. در فصل سوم دیدگاه صاحب نظران شیعه مورد بررسی قرار گرفت و اثبات شد که قریب به اتفاق اندیش وران شیعه شمول علم امام نسبت به امور غیبی را مورد تاکید قرار داده اند. در فصل چهارم رساله اهم آیات که از آنها شمول علم امام نسبت به علوم و امور غیبی است، در دو بخش آیات ناظر به امکان و آیات ناظر به تحقق شمول علم امام نسبت به امور و علوم غیبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در فصل پنجم روایات ناظر به شمول علم امام نسبت به امور و علوم غیبی برگرفته از سه کتاب روایی؛ یعنی کافی، بصائر الدرجات و نهج البلاغه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در کنار آنها برخی از ادله عقلی برای اثبات مدعا برشمرده شد. واژگان کلیدی: امام، علم امام، گستره علم امام، علم غیب امام، ماهیت علم امام، ادله علم امام. از امامت و ولایت اهل بیت (ع) به عنوان مهم ترین رکن اسلام یاد شده است. از نظر شیعه امامت مقامی است الهی که در طول رسالت از جایگاه مهمی برخوردار است. از نگاه متکلمان شیعه امام حداقل دارای سه مقام والاست: 1. مقام علمی؛ 2. مقام معنوی؛ 3. مقام سیاسی. با صرف نظر از دو مقام معنوی و سیاسی، در باره مقام علمی و دامنه علم امام اختلافاتی میان متکلمان و محدثان شیعه وجود دارد. گروهی آن را محدود به حوزه دین شناخت می دانند و گروهی دامنه آن را تا علوم غیبی و فراطبیعی گسترده می انگارند. رساله حاضر در صدد اثبات این نکته است که گستره علم امام علوم و امور غیبی را در بر می گیرد. بدین منظور پس از تبیین مفاهیم کلیدی در فصل اول رساله، ماهیت و منشأ علم امام در فصل دوم مورد بررسی قرار گرفت و آشکار شد که امام دانش خود را از آبشخور پیامبران پیشین، پیامبر اسلام و مقام تحدیث بهره دارد و بخشی از علم امام از نوع لدنی، مستفاد و اشائی است. در فصل سوم دیدگاه صاحب نظران شیعه مورد بررسی قرار گرفت و اثبات شد که قریب به اتفاق اندیش وران شیعه شمول علم امام نسبت به امور غیبی را مورد تاکید قرار داده اند. در فصل چهارم رساله اهم آیات که از آنها شمول علم امام نسبت به علوم و امور غیبی است، در دو بخش آیات ناظر به امکان و آیات ناظر به تحقق شمول علم امام نسبت به امور و علوم غیبی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در فصل پنجم روایات ناظر به شمول علم امام نسبت به امور و علوم غیبی برگرفته از سه کتاب روایی؛ یعنی کافی، بصائر الدرجات و نهج البلاغه مورد بحث و بررسی قرار گرفت و در کنار آنها برخی از ادله عقلی برای اثبات مدعا برشمرده شد.
مهدی رحیمی اکبر حسینی قلعه بهمن
معاد و زندگی پس از مرگ مهم¬ترین حادثه زندگی بشر و ناشناخته¬ترین وجه حیات است که تنها از منظر وحی می¬توان تصویری از آن پیدا کرد و آن را ارائه داد. از آنجا که تلقی انسان از غایت و فرجام شناسی خویش، معنا بخش تمام اعمال و فعالیت¬های زندگی اوست و نحوه آغاز و کیفیت اعمال او را هم معین می¬کند، اعتقاد به معاد می¬تواند تأثیر شگرفی در زندگی بشر و رویکردهای او با مسائل و حوادث پیش رو داشته باشد. بی¬تردید یکی از جنبه¬هایی که می¬توان از اعتقاد به معاد در پرورش و گسترش آن بهره برد، تربیت اخلاقی است به همین جهت این پژوهش به نقش معادباوری بر تربیت اخلاقی از دیدگاه صحیفه سجادیه پرداخته و در این راستا تنظیم گردیده است. در ابتدا کلیات بحث را مورد بررسی قرار داده است و سپس به معرفی صحیفه سجادیه و شرایط خاص امام سجاد علیه السلام اشاره دارد و به این نتیجه می¬رسد که این کتاب شریف از ابتدا مورد توجه بسیاری از بزرگان دین قرار داشته و دارای محتوای غنی معارف دینی است و در زمینه تربیت اخلاقی می¬توان بهرهای بسیاری از آن برد. در فصل دوم به تصویر مرگ و معاد از دیدگاه امام علیه السلام اشاره می¬کند و به این نتیجه می¬رسد که اعتقاد به معاد به عنوان یکی از اصول دین، مورد توجه حضرت قرار داشته و بسیاری از ویژگی¬های قیامت و معاد در ضمن دعاهای امام سجاد علیه السلام آمده است. در نهایت در فصل سوم و چهارم رویکردهای تربیتی و اخلاقی که مترتب بر معادباوری هستند را با توجه به دعاهای حضرت مورد بررسی قرار می¬دهد و به این نتیجه می¬رسد که معادباوری نقش موثری در ایجاد انگیزه برای کسب فضائل اخلاقی و زدودن رذائل اخلاقی ایفاء می¬کند و می¬توان از این باور به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی برای ایجاد و گسترش فضائل اخلاقی استفاده نمود.
صمد بهروز عبدالله نصری
در این تحقیق نخست اصل کرامت انسان و چیستی و مبانی آن تبیین و سپس عوامل و زمینه سازهای آسیب پذیری کرامت انسان و سقوط او از آن مقام رفیع انسانی و جایگاه ویژه در نظام آفرینش و نیز عوامل عجز و ناتوانی او از به فعلیت رساندن آن استعدادهای بالقوه، از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه بررسی شده¬است. برخی از این عوامل و زمینه سازها، به ساختار وجود انسان برمی گردد و برخی دیگر، متأثر از عوامل و زمینه¬سازهای بیرونی است. زمینه سازها و عواملی که به ساختار وجود انسان برمی گردد، برخی جنبه معرفتی و شناختی دارد و باور و شناخت نادرست انسان از خود، دنیایی که در آن زندگی می کند، خدای خود، هدف زندگی و دین حق و نوع تعامل بین عقل و دین در آسیب¬پذیری کرامت انسانی تأثیرگذار است، برخی به نوع مدیریت او بر غرایز و تأمین خواسته های نفسانی برمی گردد و نتیجه عدم تعدیل و مدیریت صحیح بر آن نیازهاست و برخی دیگر، جنبه رفتاری دارد. زمینه¬سازهای رفتاری آسیب¬پذیری کرامت انسان نیز به رفتار و تعامل نادرست انسان با خود، خدای خود، دنیا و آخرت و نحوه به-کارگیری ابزار هدایت عقل برمی¬گردد. عوامل و زمینه¬سازهای بیرونی نیز اموری مانند نقش خانواده، زمینه سازهای فرهنگی- اجتماعی، زمینه سازهای اقتصادی، هم نشینی ها، تأثیر نخبگان و گروه های مرجع را دربرمی گیرد. هم¬چنین در این تحقیق، راه های درمان آسیب های کرامت انسان از دیدگاه قرآن و نهج البلاغه برررسی شده¬است که شامل اصلاح باورها و نگرش های انسان نسبت به موضوعات مختلف، اصلاح و تربیت گرایش های غریزی و نیز اصلاح رفتار و عمل انسان در ارتباط با موضوعات مختلف است.
محمد مهدی حاجیلوئی محب عبدالله موحدی محب
پژوهش حاضر «رابطه ی اخلاق و عقل در آموزه های امیرمومنان(ع)» را با هدفِ تبیین چیستی اخلاق و عقل، رابطه ی دوسویه ی این دو و میزان تأثیر گذاری آن ها بر یکدیگر بررسی نموده است. ضمن بررسی معنای لغوی و اصطلاحی واژه های مرتبط با موضوع؛ کاوش در آموزه های علوی نشان داد: عقل و مشتقاتش در معنای (دژ و پناه گاه) و (بند زدن و نگاه داشتن) بکار رفته و مفهوم اصطلاحی عقل، از بهم تنیدن چیستی، ماهیّت، ویژگی ها، کارکردها و آثار آن به دست می آید. واژه-ی اخلاق نیز در دو حوزه ی مفهوم و مصداق مورد جستجو قرار گرفته، که یافته ها در قالب: هویّت، ویژگی ها، بهترین ها و بدترین های اخلاقی و تبیین شاخصه هایی برای گروه های خاصّ اجتماعی، قابل دسته بندی است. در پاسخ به این پرسش که «در آموزه های امیرمومنان(علیه السّلام) رابطه ی اخلاق و عقل چگونه ترسیم شده است؟» ضمن بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی و تمرکز بر یک موضوع، به این نتایج دست می یابیم که: با توجّه به کارکردهای شناختی، تحریکی و اِکمالی عقل، ضمن ضرورت بهره گیری از آن در مسیر اخلاقی زیستن، اثر مستقیمی بر دوری از رذایل و اکتساب فضایل دارد. خِرد، نقش محوری در فهم گزاره های اخلاقی، رهبری رفتارها و دین داری دارد؛ بدین روی، انسان های عاقل، زندگی اخلاق مدارانه ای خواهند داشت. دوری از عقل، پیامدهایی را در زمینه ی آلودگی به رذایل و جدایی از فضایل در چهار حوزه ی (بهره نبردن از عقل، جهل، حمق و سفاهت) به دنبال دارد؛ پس زندگی غیر اخلاقی به انسانهایی تعلّق خواهد گرفت، که از عقلانیّت به دور هستند. رذایل اخلاقی، در زوال و سستی عقل تأثیر قابل توجّهی داشته و انسان-هایی که به مسایل اخلاقی پایبند نیستند، از عقلانیّت کمتری برخوردار بوده و خِرد آنان روی به سستی و زوال می نهد. فضایل اخلاقی، آثار مثبتی از سلامت تا توانمندی را برای عقل به همراه دارند و عقل انسانهایی که به فضایل پایبند هستند، روی به قوّت می نهد. بدین روی، میزان تخلّق به فضایل اخلاقی با توانمندی های خِرد انسانها دارای پیوندی معنی دار است و توانمندی بیشتر عقل، پایبندی عمیق تر به فضایل اخلاق را در پی خواهد داشت.