نام پژوهشگر: علی منتظری مقدم

بررسی تأثیر مداخله آموزشی بر رفتار پرخطر جنسی معتادان بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  مهدی میرحیدری   صدیقه السادات طوافیان

در ایران انتقال hiv از طریق تماس جنسی، رو به افزایش است. لذا موثرترین روش برای پیشگیری از انتقال hiv از راه تماس های جنسی پرخطر، استفاده از کاندوم است. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی بر تغییر رفتار?های پر-خطر جنسی در معتادین می باشد. مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی، بر روی 118 مرد شرکت کننده در گروه های خودیاری استان قم می باشد که بر اساس نمونه گیری با روش گوله برفی انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه مورد(55 نفر) و شاهد(66 نفر) جای گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ای محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن تائید شد. بطوریکه cvrکلیه سازه های ابزار، در طیف طبیعی بین 75/0 تا 95/0 متغییر بودند. cviسازه ها نیز بیش از 79/0 و میزان آلفای کرونباخ سازه ها بیش از 70/0 بدست آمد که مطلوبیت این مقیاس ها را نشان می دهد. پس از انجام پیش آزمون و تائید تطابق و همگنی دو گروه فوق از نظر متغیرهای تاثیرگذار، برای گروه مورد، مداخله آموزشی تدوین شده و مدونی اعمال شد و گروه شاهد تحت هیچ مداخله ای قرار نگرفتند. داده ها بر اساس ابزار مذکور در دو زمان مبدا و سه ماه بعد از مداخله جمع آوری و نهایتاً با نرم افزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. نتایج بیانگر این است که مداخله آموزشی انجام شده بر اساس الگوی? مذکور نه تنها بر روی بهبود آگاهی(001/0>p)، حساسیت درک شده، شدت درک شده، منافع درک شده، خودکارآمدی درک شده و راهنمای عمل و کاهش موانع درک? شده (001/0> p) افراد در خصوص استفاده? از کاندوم تاثیر مثبتی داشته (001/0>p)، بلکه تاثیر مثبت آن بر روی رفتار استفاده از کاندوم نیز مشهود است (001/0=p ??). نتایج این مطالعه حاکی از تأثیر مداخله آموزشی بر اساس الگوی اعتقاد بهداشتی در خصوص رفتارهای پرخطرجنسی بود.

تبیین مفهوم، عوامل و ابعاد کیفیت زندگی جنسی از دیدگاه زنان در سنین باروری: طراحی و روان سنجی ابزار کیفیت زندگی جنسی مبتنی بر فرهنگ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  راضیه معصومی   می نور لمیعیان

مقدمه: کیفیت زندگی جنسی یکی از موضوعات کلیدی حوزه سلامت جنسی و باروری است. این مفهوم کاملا ذهنی و بر درک فرد از جنبه جنسی زندگی خویش استوار می باشد. سطح کیفیت زندگی جنسی و میزان رضایتمندی از روابط بین فردی با رضایتمندی و کیفیت زندگی عمومی زوج ارتباط متقابل و تنگاتنگی دارد به گونه ای که اختلال در عملکرد جنسی منجر به کاهش سطح کیفیت زندگی عمومی شده و بدتر شدن کیفیت زندگی عمومی نیز بر عملکرد جنسی زوج تاثیر منفی می گذارد. مطالعات نشان دهنده عدم پوشش ارزیابی کلیه ابعاد کیفیت زندگی جنسی زنان توسط ابزارهای موجود می باشد. از سوی دیگر، کیفیت زندگی جنسی مفهومی مبتنی بر بستر بوده و نشات گرفته از مجموعه رفتارها و تعاملات انسانی، هنجارهای اجتماعی-فرهنگی و چارچوب ارزشی جامعه مورد مطالعه می باشد. لذا با توجه به اهمیت موضوع کیفیت زندگی جنسی و فقدان ابزاری همه جانبه، اختصاصی، بومی و استاندارد برای ارزیابی آن، این پژوهش با هدف طراحی و روان سنجی پرسشنامه ای مبتنی بر تعریف تبیین شده از مفهوم کیفیت زندگی جنسی بر اساس تجارب زنان ایرانی متاهل در سنین باروری انجام شد. روش کار: روش شناسی این پژوهش از نوع ترکیبی و با رویکرد اکتشافی متوالی بود که در فاز اول با استفاده از یک مطالعه زمینه ای از نوع تحلیل محتوای کیفی، مفهوم، عوامل و ابعاد کیفیت زندگی جنسی با استفاده از تجارب زنان تبیین گردید. برای این منظور، نمونه گیری به صورت هدفمند و از میان زنان مراجعه کننده به 5 مرکز بهداشتی-درمانی و یک کانون سلامت در شهر تهران و شیراز و با استفاده از 17 مصاحبه فردی بدون ساختار و 14 روایت زندگی جنسی انجام گرفت. در فاز دوم پژوهش، برای هر درون مایه تعاریف نظری و عملیاتی ارائه گردید و سپس بر اساس آن ها 112 گویه اولیه طراحی شده و وارد فرآیند روان سنجی شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها در فاز اول پژوهش با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی متعارف منجر به استحصال 604 کد اولیه، 252 کد متراکم، 58 زیر طبقه، 16 طبقه و 6 درون مایه گردید. در پایان این فاز کیفیت زندگی جنسی با استفاده از درون مایه های استخراج شده بدین صورت تعریف گردید؛ کیفیت زندگی جنسی درک ذهنی از میزان رضایت بخش بودن رابطه جنسی است؛ این درک متاثر از سطح برخورداری زن از "آمادگی مبتنی بر تهییج جنسی و حریم خصوصی" است که با تجربه ی "رابطه جنسی مبتنی بر تعامل" و ادراک مثبت از "بروندادهای رابطه جنسی" تقویت شده و با ادراک منفی از آن تضعیف می گردد. زمینه ی تجربه این درک را میزان خشنودی زن از "چارچوب زندگی مشترک"، سطحی از پایبندی به "هنجارهای فرهنگی و اعتقادی" و درجه ی"جامعه پذیری جنسی انفعالی" وی تشکیل می دهد. در فاز دوم پژوهش، روایی محتوا و صوری ابزار طراحی شده به دو صورت کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفت و دو شاخص cviو cvr ابزار به ترتیب 97/0 و 74/0 به دست آمد. روایی سازه با 365 نمونه و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی ارزیابی گردید که نتایج نشان دهنده 12 عامل با توزیع واریانس 76/57% بود. از این میان 8 عامل اول با توزیع واریانس 24/50% به عنوان عوامل اصلی در نظر گرفته شد که شامل رابطه جنسی تعاملی رضایت بخش، ارتباط بین فردی، تعامل عاطفی برای رابطه جنسی، رویکرد اعتقادی به رابطه جنسی، رابطه جنسی غیر رضایت بخش، رویکرد عرفی به رابطه جنسی، نقش والدین در امور جنسی مرتبط با فرزند و بهره مندی از آموزش و خدمات سلامت جنسی بود. جهت بررسی روایی ملاک از پرسشنامه sqol-f استفاده گردید که نتایج بیانگر همبستگی مطلوب میان نمرات کل دو ابزار بود (001/0>, p76/0=r). پایایی ابزار با استفاده از دو روش محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (94/0=?) و تعیین ثبات به فاصله 2 هفته (001/0>, p95/0=r) موید پایایی مطلوب ابزار طراحی شده بود. علاوه مراحل روان سنجی فوق، تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر نیز با 500 نمونه انجام گرفت. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده تایید بسیار مطلوب 8 عامل کشف شده در تحلیل عاملی اکتشافی بود. یافته های حاصل از تحلیل مسیر در این پژوهش بیانگر نقش موثر ارتباط بین فردی بر تعامل عاطفی برای رابطه جنسی و نیز رابطه جنسی غیر رضایت بخش و همچنین نقش والدین در امور جنسی مرتبط با فرزند بر رابطه جنسی تعاملی رضایت بخش بود. نتیجه گیری: ابزار طراحی شده در این پژوهش با عنوانquestionnaire adore حاوی 61 آیتم بوده و از ویژگی های روان سنجی مناسبی جهت به کارگیری در سیستم های مراقبت سلامت جنسی و باروری کشور با هدف غربالگری و شناسایی مشکلات حوزه سلامت جنسی زنان برخوردار است.

طراحی و روانسنجی ابزار ارزیابی رفتار جنسی دختران جوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  اعظم رحمانی   لیدا مقدم بنائم

چکیده مقدمه: اندازه گیری صحیح شاخص مورد مطالعه، هدف هر مطالعه می باشد. رفتار جنسی ریشه در باورها مردم دارد. بنابراین، شناخت این رفتارها و طراحی یک ابزار روا و پایا جهت ارزیابی رفتار جنسی می تواند در جهت ارتقاء برنامه های سلامت جنسی اثرگذار باشد. این مطالعه با هدف طراحی و روانسنجی ابزار ارزیابی رفتار جنسی دختران جوان انجام شد. روش کار: این مطالعه به روش تلفیقی اکتشافی بر روی دختران جوان 34-18 سال شهر تهران در سال 1392-1390 انجام گرفت. در مرحله اول از روش کیفی رویکرد تحلیل محتوا، الگوی گرانهیم و لاندمن، استفاده شد. داده های کیفی با استفاده از جلسات گروهی متمرکز و مصاحبه فردی از 65 دختر جوان جمع آوری شد. استخر آیتم ها براساس مفاهیم استخراج شده در بخش کیفی مطالعه، تدوین گردید. از آنجا که برخی از سوالات مختص دخترانی بود که دوستی با جنس مقابل را تجربه کرده بودند و برخی دیگر مختص دخترانی بود که رابطه جنسی را تجربه کرده بودند، نسخه اولیه پرسشنامه بر اساس اینکه هر آیتم برای چه گروه از دختران قابل استفاده است، به 5 پرسشنامه تفکیک شد. همچنین، دو پرسشنامه (تعامل با جنس مقابل و آسیب سنجی جنسی) دارای طیف لیکرت نبود، بنابراین، امکان ارزیابی روانسنجی برای این دو پرسشنامه وجود نداشت. از این رو، روانسنجی 3 پرسشنامه دیگر (تجربه جنسی در تجرد، رفتار جنسی مخاطره آمیز و باور آموزش جنسی) مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها: در بخش کیفی 5 درونمایه "تعامل با جنس مقابل"، "مخاطره جنسی"، "حفاظت جنسی"، "آموزش جنسی" و "آسیب پذیری جنسی" استخراج شد. تحلیل عاملی اکتشافی پرسشنامه غربالگری تجربه جنسی در تجرد به استخراج 5 عامل (باورهای انگیزشی، عمکرد، بازدارنده های تجربه جنسی، تسهیل کننده های تجربه جنسی و تعهد به بکارت)، پرسشنامه رفتار جنسی پرخطر به استخراج 2 عامل (رفتارهای محافظتی و رفتارهای مخاطره آمیز جنسی) و پرسشنامه باور آموزش جنسی نیز به استخراج 2 عامل (باور آموزشی و باور عملکردی) انجامید. آلفای کرونباخ و آزمون باز آزمون برای پرسشنامه غربالگری تجربه جنسی 88/0 و 85/0، برای پرسشنامه رفتار جنسی پرخطر 63% و 87/0 و برای پرسشنامه باور آموزش جنسی 78/0 و 80/0 به دست آمد. نتیجه گیری: این مطالعه، نتایج اولیه از روانسنجی پرسشنامه های تجربه جنسی در تجرد، رفتار جنسی مخاطره آمیز و باور آموزش جنسی ارائه داده است. مطالعات دیگر به منظور ارتقاء کیفیت پرسشنامه ها توصیه می شود.

بررسی تاثیر الگوی توانمند سازی خانواده – محور برکیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی و عضو فعال خانواده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  هنگامه شیروانی فیل ابادی   فاطمه الحانی

سرطان پستان شایعترین سرطان زنان موثر برکیفیت زندگی بیمار و اعضای خانواده می باشد. توانمندسازی شیوه ای موثر برای مقابله با عوارض و تسلط بر بیماری ها است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر اجرای الگوی توانمند سازی خانواده – محور بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی و عضو فعال خانواده انها می باشد. این مطالعه نیمه تجربی، با انتخاب70 زن مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی و عضو فعال خانواده انها در دو گروه آزمون و کنترل از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف در بیمارستان هاجر شهرکرد انجام شد. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، اطلاعات مربوط به بیماری و درمان، کیفیت زندگی عمومی بیماران مبتلا به سرطان و کیفیت زندگی اختصاصی زنان مبتلا به سرطان پستان، کیفیت زندگی عمومی برای سنجش کیفیت زندگی عضو فعال خانواده می باشد. در مرحل? قبل از مداخله، بعد از گردآوری اطلاعات ، گام های چهارگانه الگو (درک تهدید، خودکارامدی، خودباوری، ارزشیابی) در گروه آزمون اجرا و آزمون ثانویه یک ماه بعد انجام شد. یافته ها نشان داد قبل از مداخله بیماران و خانواده هر دو گروه از نظر مشخصات جمعیت شناختی، میزان توانمندی، روند بیماری و درمان و نمرات کیفیت زندگی همسان بوده و تفاوت معنی داری ندارند . درحالیکه بعد از مداخله بین دو گروه آزمون و کنترل، قبل و بعد از مداخله، تفاوت معنی داری در جهت ارتقا کیفیت زندگی بیماران و خانواده گروه آزمون وجود دارد نتایج نشان داد الگوی توانمندسازی خانواده محور در افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به سرطان پستان تحت شیمی درمانی و عضو فعال خانواده انها موثر بوده است.