نام پژوهشگر: سیید محمد میرسندسی
سعید زارع طاهره قادری
هدف این تحقیق سنجش سطح و انواع دینداری دانشجویان و کشف عوامل موثر بر آن بوده است. روش تحقیق، پیمایش بوده و جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه های شهر قم و حجم نمونه 354 نفر می باشد. روش نمونه گیری نیز، نمونه گیری طبقه ای است. برای سنجش سطح دینداری از مدل گلاک و استارک استفاده شد و برای سنجش نوع دینداری، از ترکیب نظریات جمعی از صاحب نظران بهره برده و انواع دینداری عامیانه، شریعتمدارانه، رسمی حکومتی، متجددانه، سکولار، لائیک و ترکیبی را مناسب جامعهآماری یافتیم. از مباحث پیتر برگر برای دو فرضیه توصیفی استفاده شد. همچنین از نظریه مدرن شدن و سکولارشدن برگر، متغیر «میزان تحصیلات»؛ از نظریه پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی یواخیم واخ، متغیر «پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی»؛ از نظریه سرمایه اجتماعی کلمن و پاتنام، متغیر «سرمایه اجتماعی»؛ از نظریه زیست جهان اجتماعی برگر، متغیر «خاستگاه جغرافیایی» و متغیر «طلبه بودن»؛ و از نظریه کاشت گربنر، متغیر «میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی»، استخراج شدند. نتایج تحقیق نشان داد که دانشجویان به دینداری پایبند بوده و میزان این پایبندی بالاتر از « زیاد» بوده است. از سه بعد سنجش سطح دینداری، بعد اعتقادی (بسیار زیاد) بیشتر از بعد پیامدی (در حد زیاد) و بعد مناسکی (کمتر از زیاد) بود. براساس داده های تحقیق، میزان تحصیلات (مقطع تحصیلی) بر سطح دینداری تأثیر داشته است اما تأثیر آن بر نوع دینداری، تأیید نگردید. پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی، تنها در درآمد، تأثیر خود را نشان داد و تأثیر منزلت شغلی و تحصیلات خانواده، تأیید نگردید. دانشجویانی که از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار بوده اند، سطح دینداری آنها بالا بود و هرچه سرمایه اجتماعی دانشجویان پایین تر بود، میزان دینداری آنها نیز پایین تر بوده است. خاستگاه جغرافیایی (اقامت در قم) دانشجویان بر سطح دینداری آنها تأثیر داشته اما تأثیر آن بر نوع دینداری تأیید نگردید. بین میزان استفاده از وسایل ارتباط جمعی داخلی و سطح دینداری رابطه مستقیم معناداری وجود دارد و بر نوع دینداری نیز تأثیر داشته است. اما بین استفاده از وسایل ارتباط جمعی خارجی و سطح دینداری رابطه معکوس معناداری وجود دارد و بر نوع دینداری نیز تأثیر داشته است. یافته ها بیانگر آن است که طلبه بودن دانشجویان بر سطح و نوع دینداری آنها تأثیر نداشته است.