نام پژوهشگر: فرحناز محمدی شاهبلاغی
وجیهه آتشی فرحناز محمدی شاهبلاغی
هدف: درد شانه ناشی از همی پلژی یک یافته شایع پس از سکته مغزی می باشد که استقلال بیمار در انجام فعالیتهای روزمره را به شدت محدود کرده و همچنین باعث اضطراب بیمار می شود. پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر ماساژ اس اس بی ام بر درد شانه، اضطراب و عملکرد دست بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شده است. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه تجربی است . نمونه های این مطالعه شامل 34 بیمار واجد معیارهای ورود بودند که از میان 70 بیمار مراجعه کننده به مرکز توانبخشی تبسم در فاصله زمانی 1/8/1389 تا 1/10/1389 انتخاب شدند و به روش تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. برای هر یک از نمونه های گروه مداخله 7 جلسه ماساژ اس اس بی ام به مدت 10 دقیقه انجام شد . ابزار گرد آوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، مقیاس دیداری درد، پرسشنامه اضطراب آشکار اسپیل برگر و پرسشنامه عملکرد دست مبتلا در فعالیتهای روزانه بود. میزان درد شانه، اضطراب و عملکرد دست قبل و 24 ساعت پس از آخرین جلسه ماساژ در هر دو گروه مداخله و شاهد ارزیابی شد و همچنین بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای آماری توصیفی و تحلیلی (تی مستقل،تی زوجی،آنالیز کوواریانس) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین درد شانه، اضطراب و عملکرد دست قبل از مداخله در دو گروه مداخله و شاهد اختلاف معناداری نداشته در حالی که بعد از ماساژ اختلاف معناداری به نفع گروه مداخله داشته اند (001/0>p). نتایج در سطح 95% از لحاظ آماری معنا دار بود. همچنین آنالیز کوواریانس تأثیر مداخله را در سطح معنی داری (001/0>p) مورد تأکید قرار داد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، آموزش و بکارگیری ماساژ اس اس بی ام توسط پرسنل درمانی و مراقبتی می تواند گام موثری در پیشگیری یا کاهش درد شانه، بهبود اضطراب و بهبود عملکرد دست بیمار مبتلا به همی پلژی در اثر سکته مغزی محسوب گردد.
زینب جوکار فرحناز محمدی شاهبلاغی
چکیده: بیماری انسدادی مزمن ریه یکی از علل اصلی مرگ ومیر در کشورهای در حال توسعه و توسعه خستگی می باشد که سبب کاهش فعالیت روزمره copd یافته است. از علائم شایع در بیماران مبتلا به و کاهش کیفیت زندگی در این بیماران می شود، پژوهش حاضر به منظور تعیین تأثیر مراقبت پرستاری copd توانبخشی ریوی مبتنی بر منزل بر خستگی، فعالیت روزمره و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به انجام شد. روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی بود، نمونه های این مطالعه شامل 36 بیمار بستری در بخش ه ای داخلی copd واجد معیارهای ورود بودند که از میان 100 بیمار مبتلا به 1389 انتخاب شدند و به روش /12/ 1389 تا 25 /9/ بیمارستان دکتر مسیح دانشوری در فاصله زمانی 25 بلوک بندی تصادفی در دو گروه مداخله و شاهد قرار گرفتند. مداخله پژوهش برای هریک از نمونه های گروه مداخله، اجرای 3جلسه ی 1ساعته آموزشی بود که طی سه روز متوالی بصور ت فردی و چهره به چهره با محتوای: آموزش نظری(در مورد بیماری انسدادی مزمن ریه، عوامل ایجاد بیماری، رژیم غذایی، رژیم دارویی، ترک سیگار) و آموزش عملی(آموزش تمرینات ورزشی شامل پیاده روی و تنفس لب غنچه ای و تمرین آن) انجام شد و اجراء و پیگیری آن به مدت 7 هفته پس از ترخیص در منزل ادامه داشت . شاخص ،(fss) ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه مشخصات دموگرافیک، مقیاس شدت خستگی بود. میزان خستگی، فعالیت روزمره و کیفیت زندگی قبل و بعد sf- بارتل و پرسشنامه کیفیت زندگی 12 از انجام مداخله در هر دو گروه مداخله و شاهد ارزیابی شد و همچنین بین دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی (تی مستقل و زوجی، آزمون کای دو و آنالیز کوواریانس) صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین خستگی، فعالیت روزمره و کیفیت زندگی قبل از مداخله در دو گر وه مداخله و شاهد اختلاف معناداری نداشتند در حالی که بعد از اجرای مداخله اختلاف معناداری به نفع آزمون کوواریانس نیز با کنترل اثر پیش آزمون متغیرهای یاد شده .(p<0/ گروه مداخله دیده شد( 001 این اختلاف ها را تأیید کرد. (p<0/001) نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از پژوهش حاضر، اجرای برنامه مراقبت پرستاری توانبخشی ریوی مبتنی بر منزل توسط پرستاران می تواند گام موثری در جهت کاهش خستگی، بهبود فعالیت روزمره و باشد. copd ارتقاء کیفیت زندگی بیماران مبتلا به خستگی، فعالیت روزمره زندگی، کیفیت ،copd ، کلید واژه ها: پرستاری توانبخشی، توانبخشی ریوی زندگی
معصومه صادقی پور روسری مهشید فروغان
مقدمه : تشخیص زودهنگام اختلالات شناختی جهت اعمال به موقع درمان های جدید اهمیت ویژه ای دارد، لذا وجود ابزارهای ارزیابی شناختی مناسبی که در مطب پزشکان و مراکز مراقبتی اولیه سالمندان قابل استفاده باشند، لازم به نظر می رسد. آزمون ساعت یک آزمون ساده و ارزان برای ارزیابی شناختی در سالمندان است. هدف از انجام این تحقیق تعیین پایایی و روایی آزمون ساعت در سالمندان تهرانی بود. روش کار: در این مطالعه مقطعی 74 سالمند با سواد مراجعه کننده به انجمن آلزایمر ایران ( شامل بیماران و سالمندان سالم)، همزمان توسط دو مجری تحت آزمون ساعت، با روش امتیازبندی شولمان، و سپس آزمون mmse قرار گرفتند. برای 20 نفر یک هفته بعد نیز مجددا آزمون ساعت انجام گرفت. پایایی بین ارزیابان و آزمون- بازآزمون ساعت با محاسبه ضریب توافق کاپا وicc تعیین گردید. روایی همزمان آزمون ساعت با mmse با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن محاسبه گردید. روایی تفکیکی آزمون ساعت نیز با ارزیابی تفاوت میانگین امتیاز آزمون ساعت توسط آزمون من ویتنی بررسی گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه 20 تحلیل گردید. یافته ها: 74سالمند با میانگین سنی 72 سال به نسبت مساوی مرد و زن در این طرح شرکت داشتند. ضریب توافق کاپا بین امتیازات آزمون ساعت انجام شده توسط دو مجری و بازآزمون آن به ترتیب، 0/768 و 0/554 بوده است.(p<0/001) مقدارicc برای پایایی بین ارزیابان و آزمون مجدد به ترتیب 0/964 و 0/955 با p<0/001بود. ضریب همبستگی اسپیرمن برای امتیاز آزمون ساعت و mmse، 782/0و در سطح p<0/001 معنی دار بود. بهترین حساسیت و ویژگی 90% و73% برای نقطه برش 3? ارزیابی شد. سطح زیر منحنی roc (0/98)موید قدرت افتراق بالای تست بود. اختلاف معنی دار بین میانگین امتیاز آزمون ساعت در دو گروه سالم و بیمار وجود داشت (p<0/001 ). بحث و نتیجه گیری: آزمون ساعت در سالمندان تهرانی از پایایی و روایی مطلوب برخوردار است و می تواند به عنوان یکی از ابزارهای معتبر در فهرست آزمون های ارزیابی شناختی سالمندان ایرانی قرار گیرد.
سارا اقدمی زاده فرحناز محمدی شاهبلاغی
موسیقی درمانی یک مداخله ارزان، غیر تهاجمی و قابل اجرا در مراکز مراقبت روزانه و یک مداخله پرستاری با ارزش می باشد و می تواند در موقعیتهای گوناگون توسط پرستاران، داوطلبان و اعضای خانواده سالمند انجام گیرد. هدف این مطالعه بررسی تاثیر موسیقی انتخابی بر رفتارهای بی قراری/پرخاشگری افراد سالمند مبتلا به آلزایمر مقیم سراهای سالمندان منتخب شهر تهران بود. این مطالعه به صورت طرح شبه تجربی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. با توجه به معیارهای ورودی،34 نفر از سالمندان مبتلا به آلزایمر دارای رفتارهای بی قراری/پرخاشگری انتخاب و به روش تصادفی به دوگروه مداخله(17 نفر) و کنترل(17 نفر) تخصیص داده شدند. موسیقی های انتخابی سالمندان با نظر سالمند یا در صورت نقص شناختی شدید آنها،با نظر خانواده وی بر روی لوح فشرده جمع آوری گردید و بوسیله هدفون، هفته ای 3 جلسه، بعدازظهر ها و هر جلسه بمدت 30-20 دقیقه طی مدت یک ماه و نیم برای اعضای گروه مداخله پخش گردید. گروه کنترل اقدامات مراقبتی معمول روزانه ی سرا را دریافت کردند. داده در 4 مرحله گردآوری شد: پیش از اجرای مداخله، جلسه نهم، جلسه هجدهم و یک ماه پس از اتمام مداخله. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه دموگرافیک، پرسشنامه بی قراری کوهن-منسفیلد و آزمون مختصر روانی بود. pداده ها توسط آزمون t، anova ،manova در سطح 0/05>p تحلیل شدند. قبل از موسیقی درمانی انتخابی، بین حیطه های رفتار بی قراری/پرخاشگری گروه های مداخله و کنترل اختلاف معنادار وجود نداشت(p>0/05). در صورتیکه بعد از اجرای مداخله در هر سه مرحله اندازه گیری اختلاف معنادار مشاهده شد( p<0/05). این مطالعه تاثیر موسیقی انتخابی را در کاهش رفتارهای بی قراری/پرخاشگری سالمندان مبتلا به آلزایمر مقیم سراهای سالمندان مورد تائید قرار داده و موسیقی درمانی انتخابی را بعنوان یک روش درمانی غیر دارویی برای سالمندان مبتلا به آلزایمر که قابل اجرا توسط پرستاران در مراکز نگهداری سالمندان می باشد پیشنهاد می کند.
شادی قادری رباب صحاف
مقدمه : طبق آمار سازمان جهانی بهداشت 590 میلیون نفر سالمند بالای 60 سال موجود در سال 2000 به 2/1 بیلیون نفر در سال 2025 می رسد که 70% این افراد در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند . مشکلات روانشناختی و به خصوص افسردگی از شایعترین مشکلات دوران سالمندی می باشند.که با توجه به میزانهای شیوع متفاوت در جوامع گوناگون وبراساس نتایج بررسیهای مختلف به نظرمی رسدکه می تواند در فرهنگها و قومیتهای مختلف ، شیوع متفاوت داشته باشد . در این مطالعه میزان شیوع افسردگی و برخی عوامل مرتبط با میزان شیوع افسردگی درسالمندان کرد بالای 60 سال مورد بررسی قرار گرفته است . روش بررسی : مطالعه اخیر یک مطالعه توصیفی مقطعی بوده که بر روی 302 سالمند کرد بدون اختلال شناخت و مقیم جامعه پس از اخذ رضایت شرکت در تحقیق انجام شده است . در این پژوهش نمونه ها بصورت طبقه ای ، تصادفی خوشه ای انتخاب شده و ازیک پرسشنامه حاوی اطلاعات دموگرافیک فردی ،اجتماعی – اقتصادی ، طبی و مقیاس افسردگی در سالمندان (gds ) نمونه 15 سوالی برای جمع آوری داده ها استفاده شده که بصورت مصاحبه با سالمند به زبان کردی تکمیل شده است . اطلاعات حاصل توسط نرم افزارspss16 و با استفاده از روشهای آماری تی تست ، آنالیز واریانس و کای دو مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است . یافته ها : بر اساس یافته های تحقیق میانگین سن افراد مورد مطالعه در مردان 96/10± 98 /72سال و در زنان 06/7±26/68 سال بوده و میانگین نمره افسردگی در سالمندان کرد 405/3 ± 94/5 بوده است. و همچنین میزان شیوع افسردگی خفیف 7/38 درصد ، افسردگی متوسط 3/16 درصد و افسردگی شدید 7 درصد بوده است . در این تحقیق بین میانگین نمره افسردگی و جنس(032/0=p ) ،سن (023/0=p ) ،سطح تحصیلات(001/0p< ) و همراه زندگی(006/0=p ) ، وضعیت اشتغال (002/0=p )، بیماریهای مزمن(005/0=p ) ،مصرف دارو(018/0=p )، مشکلات بینایی (001/0p< ) ، مشکلات شنوایی (004/0=p ) ،بیماریهای قلبی عروقی (023/0=p ) و مشکلات عضلانی اسکلتی (030/0=p ) ارتباط آماری معنی دار مشاهده گردید. ولی بین نمره افسردگی ومحل سکونت در شهر یا روستا ، وضعیت تأهل و تعداد فرزندان،پوشش بیمه ، درآمد ،مصرف دخانیات ، فعالیتهای ورزشی ، سابقه عمل جراحی ،سابقه سقوط ، کاهش وزن ، مشکلات تنفسی ، مشکلات کلیوی ادراری ، مشکلات گوارشی ، تعداد مراجعه سالانه به پزشک عمومی و تعداد مراجعه سالانه به پزشک متخصص ارتباط آماری معنی دار دیده نشد . بحث و نتیجه گیری :براساس نتایج حاصل از تحقیق فوق در سالمندان کرد، با توجه به شیوع بالای افسردگی خفیف در این جمعیت و توجه به این نکته که درمان افسردگی خفیف لزوما" درمان دارویی نمی باشد ،انجام هر چه سریعتر اقدامات مداخله ای جهت جلوگیری از پیشرفت موارد خفیف به سمت اختلال افسردگی اساسی ضروری است .چراکه در این صورت سیستمهای بهداشتی و درمانی می بایست متحمل هزینه های سنگین تری گردند .برنامه ریزی جهت افزایش به کار گیری سالمندان و پرکردن مفید اوقات فراغت ،مناسب سازی محیط های شهری جهت افزایش امکان شرکت در فعالیتهای اجتماعی ، فرهنگ سازی جهت تقویت دیدگاه های مثبت موجود به سالمندان و کاهش دید گاه های منفی به خصوص در میان نسل جوان و افزایش ارتباط بین نسلها، جلوگیری از افزایش سالمندان تنها و آموزش به سالمندان جهت انجام امور شخصی و حفظ استقلال فردی ، همه می توانند در کاهش بار بیماری افسردگی در سالمندان موثر باشند .
پرند پورقانع محمدعلی حسینی
بیماری های قلبی- عروقی، عمده¬ ترین علت مرگ و میر در سراسرجهان محسوب می گردند. در بسیاری موارد، عمل جراحی پیوند عروق کرونر قلب، تنها راه کنترل و درمان بیماران قلبی- عروقی می¬باشد. بازتوانی قلبی، یک راهکار موثر جهت کاهش عوارض ناشی از عمل برای این بیماران می باشد. درک تجارب بیماران از فرایند بازتوانی قلبی به روشنتر شدن و مدیریت این فرایند و در نتیجه، توسعه خدمات مراقبتی، کمک شایانی می نماید. هدف این تحقیق، تبیین فرایند بازتوانی قلبی بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب می باشد. مطالعه حاضر، یک پژوهش کیفی با رویکردگراندد تئوری(تئوری زمینه ای) بوده و در سالهای1392-1390 به انجام رسیده است. جامعه پژوهش، بیماران جراحی شده عروق کرونر قلب و افراد مراقبت کننده آنها بوده اند. جهت جمع آوری داده ها، از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و در ادامه، از نمونه گیری نظری بهره گرفته شده و تا رسیدن به اشباع داده ها، ادامه یافته است. ابزار جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند و مشاهده بود. روش تحلیل مقایسه ای مداوم"اشتراوس"و"کوربین"(1998) جهت تجزیه و تحلیل داده ها به کار گرفته شده است. از تجزیه و تحلیل داده های سی و چهار مصاحبه، حدود2120 کد سطح اول استخراج، و با ادغام کدها، 1746 کداولیه باقی ماند. براساس تشابهات و تفاوتهای موجود،کدها با هم مقایسه و طبقه بندی شدند وحاصل این طبقه بندی،81 مفهوم به عنوان طبقات اولیه،22 زیرطبقه وهشت طبقه اصلی بود. طبقات اصلی عبارت بودند از: تنش مستمر، پیگیری حفظ سلامتی، بازیابی استقلال، ممکنی دشوار، خود مدیریتی، حامیان ضروری، پشتوانه های کارساز، چالشهای محدودساز و عادی سازی نسبی شرایط. مهمترین دغدغه و مشکل بیماران در تحقیق حاضر، بازیابی استقلال، ممکنی دشوار و مهمترین راهبرد تعاملی به کارگرفته شده توسط بیماران جهت حل مشکل، خود مدیریتی و کسب اطلاعات از تیم بازتوانی شناخته شده است. درکل فرایند بازتوانی، مفهوم مرکزی بازتنظیم زندگی، ظاهر شده و همه طبقات با این طبقه مرتبط بودند. فرایند بازتوانی قلبی بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب، نشانگر مواجه شدن بیمار با بسیاری از مشکلات جسمی، روانی و اقتصادی و اجتماعی از جمله تجربه تنش مستمر بوده است. در هر مرحله، مشکلات ناشی از بیماری به نوعی خودنمایی نموده و بیمار تلاش می کند تا با پیگیری حفظ سلامتی و تکیه بر پشتوانه های کارساز، نظمی دوباره به زندگی بخشیده و به یک زندگی نسبی پایدار دست یابد.
ایمان قنبرپناه مسعود فلاحی خشکناب
چکیده مقدمه: با توجه به رشد جامعه سالمندی و شیوع انواع مختلف اختلالات و نارسایی های شناختی در این گروه سنی، توجه به روش های مراقبتی و درمانی سهل الوصول، کم هزینه و کم عارضه ضروری به نظر می رسد. هدف این مطالعه بررسی تأثیر خاطره گویی گروهی بر توانایی های شناختی سالمندان دچار نارسایی شناختی خفیف می باشد. روش: این مطالعه از نوع نیمه تجربی، با هدف تعیین تأثیر خاطره گویی گروهی بر توانایی های شناختی سالمندان دچار نارسائی های شناختی خفیف، عضو کانون جهان دیده گان شیراز در سال 1392 می باشد. بدین جهت 72 نفر (48 زن و 24 مرد) از سالمندان 60 تا 84 سال این کانون به روش تصادفی در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب شدند و در سه گروه خاطره گویی گروهی، مداخله گروهی و بدون مداخله به طور مساوی تقسیم شدند. قبل و بعد از مداخله آزمون بررسی وضعیت شناختی main mental status examination از آزمودنی ها به عمل آمد. مداخله بدین صورت بود که گروه خاطره گویی (گروه مداخله ) در 8 جلسه خاطره گویی گروهی (هر جلسه هفته ای یک بار و به مدت 60 تا 90 دقیقه ) شرکت کردند. جلسات گروه شاهد یک (صحبت های گروهی) نیز مشابه با گروه خاطره گویی بود با این تفاوت که بدون خاطره گویی و تنها به صورت گروهی با یکدیگر در مورد مسائل روز صحبت می کردند. گروه سوم (گروه شاهد دوم ) نیز در طول مطالعه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها با نرم افزار spss و با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: توانایی های شناختی (جهت یابی، حافظه فوری، یادآوری، توجه و محاسبه و زبان) در دو گروه خاطره گویی و مداخله گروهی به طور معنادار افزایش یافت (p<0.05)، اما در گروه بدون مداخله تغییر معناداری مشاهده نشد. همچنین این افزایش در گروه خاطره گویی به طور معنادار بیشتر از دو گروه دیگر و در گروه مداخله گروهی نیز به طور معنادار بیشتر از گروه بدون مداخله بود (p<0.05). نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که توانایی شناختی سالمندان با اختلال شناختی خفیف را می توان با خاطره گویی گروهی افزایش داد. به نظر می رسد حتی صحبت کردن گروهی نیز می تواند باعث افزایش توانایی شناختی این سالمندان شود، اما اگر این صحبت کردن گروهی به صورت خاطره گویی باشد امکان ارتقای توانایی های شناختی بسیار بیشتر می شود.
اکرم قنبری مقدم فرحناز محمدی شاهبلاغی
چکیده : زمینه و هدف : ارتقاء بهداشت و تامین سلامت سالمندان جامعه که در سالهای آتی بخش بزرگی از جمعیت را به خود اختصاص خواهند داد ؛ از ارکان مهم پیشرفت جوامع می باشد. شواهد موجود نشان می دهد بالغ بر 53 % مرگ و میر افراد با سبک زندگی آنها ارتباط دارد. اهمیت سبک زندگی و عوامل مرتبط با آن محققان را بر آن داشت که به بررسی سبک زندگی و سلامت بپردازند. هدف کلی این مطالعه تعیین وضعیت سبک زندگی و سلامت عمومی و عوامل پیش بینی کننده آنها در سالمندان شهر تهران بود. روش بررسی : این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و کلیه سالمندان شهر تهران که فاقد هرگونه مشکلات شناختی بودند جامعه پژوهش را تشکیل می دادند. تعداد نمونه 400 نفر سالمند بالای 60 سال بودند که از 5 محدوده تهران (شمال ,جنوب ,مرکز ,شرق و غرب ) به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه مشتمل بر سه بخش دموگرافیک , سبک زندگی سالمندان در ابعاد (ورزش , تغذیه , روابط بین فردی و اجتماعی , پیشگیری و مدیریت استرس ) و سلامت عمومی ghq 28 موردی بود که توسط سالمندان مورد مطالعه تکمیل گردید. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که سبک زندگی 95% سالمندان مورد مطالعه در حد متوسط قرار دارد و نتایج آنالیز با رگرسیون چندگانه نشان داد که سبک زندگی و حیطه های آن با سلامت عمومی و زیر مقیاس های آن رابطه معناداری(01/0>p) داشتند و نمره سبک زندگی با نمره سلامت عمومی رابطه معنادار معکوس در حد متوسط (4/0-=r)داشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین سبک زندگی و سلامت عمومی سالمندان شهر تهران همبستگی متوسطی وجود دارد و این بدان معنی است که سلامت عمومی آنها احتمالا متاثر از سایر متغیر های اجتماعی اثر گذار بر سلامت عمومی از جمله سیستمهای پیچیده نظام خدمات بهداشتی درمانی،عوامل روانی اجتماعی و آموزش های تغییر رفتار سلامت زا و عوامل اقتصادی بر سلامت عمومی موثر میباشد لذا پیشنهاد می گردد جهت روشن شدن تاثیر این متغیر ها، تحقیقات بیشتری در خصوص تاثیر متغیر های اجتماعی اثر گذار بر سلامت عمومی سالمندان انجام شود.
نسرین علائی فرحناز محمدی شاهبلاغی
بیماری فلج مغزی شایع ترین ناتوانی مزمن دوران کودکی است. بسیاری از کودکان مبتلا به مراقبت های اختصاصی نیاز دارند. والدین به دلیل درگیری طولانی مدت در مراقبت پیچیده ازکودک مبتلا نیازمند به حمایت هستند تا بتوانند مراقبتی بهینه را ازخود وکودکشان به عمل آورند. بنابر اهمیت پدیده حمایت و تاثیر عوامل مختلف برآن، به منظورآشکارسازی فرآیند حمایت از والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی، این مطالعه در سال 1392-1390 انجام گردید. این مطالعه کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای انجام شد. انتخاب مشارکت کنندگان ابتدا از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف و سپس برطبق کدها و طبقات حاصله، بر اساس نمونه گیری نظری ادامه یافت تا اینکه اشباع نظری یافته ها حاصل گردید.داده ها ازطریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار با 33 مشارکت کننده (متشکل از والدین، اعضای خانواده و کارشناسان)، یادداشت در عرصه و مستندات، جمع آوری و با رویکرد استراوس و کوربین(1998) تحلیل شد. با تحلیل داده ها، 6 طبقه اصلی متشکل از"قرار گیری در تالم و تلاطم"،" نارسائی در تامین جامع و مستمر خدمات (سلامتی- رفاهی)"، "خود حمایتی"، "بهره بردن ازتکیه گاه"،" سرمایه های والدین"، "حس دو سویه کامیابی– واماندگی" آشکار گردید. در این فرآیند "فرصت یابی،گامی به سوی زندگی عادی" به عنوان مفهوم اصلی شناخته شد و به بیان نظریه منتهی شد. نظریه "فرصت یابی،گامی به سوی زندگی عادی" نشان می دهد، والدین کودکان مبتلا به فلج مغزی با نیازمندی به حمایت جامع، مستمر و هماهنگ، در بستری از کمبودهای حمایتی در مراقبت و زیستن با کودک به سر می برند. آنها از طریق راهکار خودحمایتی و بهره بردن از تکیه گاه، سعی می کنند مشکلات مراقبت از کودک را کاهش دهند، مراقبت مطلوبی را برای کودک فراهم کنند و به زندگی عادی نزدیک شوند. در این فرآیند، تلاش والدین برای خروج از مشکلات و تنگناها، تحت تاثیر عوامل مختلف فردی و اجتماعی به حس دو سویه کامیابی- واماندگی منجر می شد.
میترا خلف بیگی فرحناز محمدی شاهبلاغی
زمینه و هدف: کار و اشتغال در زندگی بیشتر افراد نقش کلیدی دارد، به طوری که علاوه بر منافع مالی، شکل دهنده سازگاری اجتماعی بوده و در حفظ سلامتی و رفاه موثر است. اشتغال در افراد با بیماری های روانی همانند جمعیت عادی حائز اهمیت بوده و به عنوان بخش اصلی فرایند بهبودی در این بیماران می باشد. با این وجود به دست آوردن و حفظ شغل در این افراد یک چالش محسوب شده و تعداد معدودی از آنان در این روند موفق می گردند. علیرغم شیوع بالای اختلالات روانی و این مهم که عدم اشتغال طولانی مدت ممکن است موقعیت این افراد را بدتر کرده و منجر به محدودیت های دائمی گردد، تا کنون در رشته کاردرمانی در ایران تحقیقی در این مورد صورت نگرفته است. هدف این مطالعه توصیف وتبیین فرایند کسب شغل در افراد با بیماری های شدید روانی است. روش پژوهش: این پژوهش در پارادایم تحقیقات کیفی با استفاده از رویکرد گراندد تئوری نسخه کوربین و اشتراوس 2008 انجام شده است. مشارکت کنندگان شامل 10 فرد مبتلا به بیماری های شدید روانی، 7 نفر از اعضای خانواده، 2 روانپزشک و یک کارفرما بودند که به صورت هدفمند و نظری انتخاب شدند. روش اصلی جمع آوری داده ها مصاحبه نیمه ساختار یافته و بحث گروهی متمرکز بود. برای مدیریت داده ها از نرم افزار maxqda نسخه 2007 استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش کوربین و اشتراوس 2008، شامل تحلیل داده ها برای مفاهیم، تحلیل داده ها برای زمینه، لحاظ کردن فرایند در تحلیل داده ها و یکپارچه سازی طبقات انجام شد. یافته ها: یافته های این مطالعه در قالب 8 طبقه اصلی خلاصه شد. طبقات اصلی «منابع و ظرفیت های بیمار»، «عرصه خانواده»، «موانع و تسهیلات اجتماعی»، «پدیده بیماری» و «کامیابی ها و ناکامی ها» اشاره به زمینه ای داشت که پدیده کسب شغل در آن شکل می گیرد و طبقات اصلی «چالشگری بیمار»، «رویارویی خانواده با چالش اشتغال» و «حاکمیت ناهمگون اجتماعی» اشاره به فرایندی داشت که مشارکت کنندگان به کار می بردند. همچنین «تولی چند پاره اشتغال» به عنوان متغیر اصلی انتزاعی ترین مفهومی بود که در داده ها آشکار شد و با طبقات در ارتباط بود. نتیجه گیری: فرایند کسب شغل در افراد مبتلا به بیماری های شدید روانی یک فرایند سیستماتیک است که عوامل فردی، خانوادگی و اجتماعی بر آن موثر است. برای رسیدن به شغل دلخواه لازم است که برنامه های بازتوانی این بیماران با توجه به این عوامل طراحی گردند. همچنین با توجه به نقش خانواده و نیز سازمان های مردم نهاد در فرایند حاضر، تمرکز مداخلات کاردرمانی بر آموزش و هدایت صحیح این اجزاء می تواند مسیر اشتغال این بیماران را هموارتر سازد.
زینب کربلایی فرحناز محمدی شاهبلاغی
امروزه با افزایش سالمندان توجه به مشکلات سالمندان در جامعه ابعاد تازه و گسترده ای پیدا کرده است، بنا به آمار یکی از مهمترین مشکلات روانشناختی این قشر افسردگی می باشد که نیازمند توجه می باشد. در این راستا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر تفریح درمانی بر میزان افسردگی در سالمندان انجام پذیرفت. پژوهش حاضر یک تحقیق نیمه تجربی است. جامعه شامل کلیه ی سالمندان بالای 60 سال مراجعه کننده به مرکز مراقبت روزانه ی یاس شهر تهران بود(200n=) که واجد شرایط معیار ورود بودند. 64 نفر بر اساس حجم نمونه ی محاسبه شده به صورت تصادفی (به کمک جدول اعداد تصادفی) انتخاب و اعضای نمونه با استفاده از گزینش تصادفی(شیر-خط) در دو گروه آزمون(32 نفر) و شاهد(32 نفر) قرار گرفتندکه البته دو نفر از گروه شاهد از مطالعه به علت عدم مراجعه حذف شدند. مداخله شامل10جلسه تفریح درمانی در طول10هفته بود که برای گروه آزمون انجام شد. افسردگی قبل و بعد از مداخله و همچنین دو هفته بعد از مداخله در هر دو گروه اندازه گیری شد. ابزار پژوهش،شامل پرسشنامه های gds(الفا:9/0)، amt (الفا:99/.) و barthel (الفا:93/.) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss 18استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها به کمک آزمون های آماری کای اسکوئر، آزمون تی مستقل، من ویتنی، مدل معادله ی برآورد تعمیم یافته و آزمون شاپیرو-ویلک صورت پذیرفت. یافته های مطالعه نشان داد که در گروه آزمون میانگین نمرات افسردگی قبل از مداخله، بعد از انجام مداخله و در پیگیری دو هفته بعد از انجام مداخله به ترتیب2/4 ±78/5، 12/2±59/2، 2/2±03/3 و در گروه شاهد به ترتیب 01/3±20/5، 9/2 ±16/5 و 8/2±5 بود. علاوه بر این یافته های مطالعه نشان داد که قبل از انجام مداخله، میانگین افسردگی در دو گروه آزمون و شاهد اختلاف معنی دار ندارند(932/0p=)، اما بعد از انجام مداخله و در پیگیری دو هفته بعد از انجام مداخله، اختلاف معنی داری دارند( به ترتیب 001/0=p و 007/0p=). از طرف دیگر معادله ی برآورد تعمیم یافته در گروه آزمون نشان داد که اختلاف نمرات افسردگی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در گروه آزمون معنی دار است(0001/0p<)، در حالی که در گروه شاهد تفاوت معنی دار نیست(298/0 p=). یافته ها نشان داد که تفریح درمانی، موجب کاهش معنادار افسردگی سالمندان شده است.
رها صالح آبادی فرحناز محمدی شاهبلاغی
زمینه و هدف: قدرت بینایی نقش مهمی در ارتباط افراد سالمند با محیط خارج دارد. کاتاراکت یکی از علل اصلی کاهش حدت بینایی در سالمندان است. در حال حاضر تنها راه درمان این بیماری، مداخله جراحی است. سالمندان منتخب عمل جراحی کاتاراکت مانند هر نوع عمل جراحی دیگر، اضطراب فراوانی را تجربه می¬کنند. یکی از روش های کاهش اضطراب، آرامسازی است که باعث راحتی و آرامش روحی- روانی می¬شود. بنابراین مطالعه ی حاضر با هدف تعیین تأثیر تصویرسازی هدایت¬شده بر اضطراب قبل از عمل و مشخصه های همودینامیک سالمندان تحت عمل جراحی کاتاراکت انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش، یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده می باشد که طی آن 50 بیمار سالمند منتخب برای عمل جراحی کاتاراکت مراجعه¬کننده به بیمارستان واسعی سبزوار که واجد شرایط ورود به مطالعه بودند، در بازه زمانی مرداد تا آذر 1393 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه شاهد مراقبت معمول و گروه مداخله، تصویرسازی هدایت¬شده را با کمک فایل صوتی طراحی و تأیید شده، دریافت نمودند. ابزار جمع¬آوری داده¬ها، پرسشنامه استاندارد اضطراب اشپیل برگر و اطلاعات فردی- تاریخچه بیماری و چک لیست ثبت مشخصه های همودینامیک بود. جهت تجزیه ¬و تحلیل داده¬ها از آزمون¬های آماری نرم¬افزار spss نسخه16 استفاده شد. یافته ها: میانگین اضطراب آشکار قبل از ورود به مطالعه در دو گروه شاهد و مداخله تفاوت معناداری نداشت p>0/05) که بعد از مطالعه کاهش معنادار اضطراب آشکار مشهود بود (0/001>p). تحلیل کواریانس تأثیر مداخله را در سطح معنا داری (p>0/0001) مورد تأیید قرار داد. میانگین مشخصه¬های همودینامیک دو گروه مداخله و شاهد قبل از ورود به مطالعه تفاوت معنا داری نداشت که بعد از مطالعه کاهش معنا داری در میزان فشارخون سیستولیک (p<0/0001)، فشارخون دیاستولیک (p<0/001)، نبض (p<0/001) و تنفس (p<0/001) مشاهده شد. نتیجه گیری: تصویرسازی هدایت شده در کاهش اضطراب قبل از عمل و مشخصه های همودینامیک سالمندان تحت عمل جراحی کاتاراکت موثر می¬باشد. لذا پیشنهاد می شود پرستاران بالینی و دانشجویان پرستاری از این مهارت برای ارائه بهتر خدمات پرستاری بهره گیرند.
زهرا فتوکیان فرحناز محمدی شاهبلاغی
سالمندی به کاهش پیشرونده عملکرد هموستاز بدن اطلاق می شود که از سن 60 سالگی شروع شده و منجر به افزایش خطر بروز بسیاری از بیماری های جسمی یا روحی و مرگ در انسان می شود (1). یکی از بیماری های شایع در سالمندان که در سه دهه گذشته، میزان شیوع، بیماریزایی و مرگ و میر ناشی از آن افزایش یافته است، بیماری مزمن انسدادی ریه (copd) است. این بیماری که با انسداد ناکامل و برگشت پذیر راه هوایی، سرفه، تنگی نفس، ضعف و ناتوانی بیمار مشخص می شود، قابل پیشگیری و درمان است و اغلب به علت مصرف سیگار، استنشاق دود تنباکو، آلوده کننده های محیط و هوا ایجاد می شود. نقص ارثی آلفا-آنتی تریپسین و یا عوامل ناشناخته نیز در بروز بیماری نقش دارند (3،2) و شواهد بسیاری مبنی بر ارتباط نزدیک بین افزایش سن و بیماری های التهابی مزمن ریه وجود دارد. این عوامل خطر در کنار بالا رفتن سن جمعیت، مسئول رشد سریع copd هستند (5،4). براساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در حال حاضر این بیماری چهارمین عامل مرگ محسوب می شود و تخمین زده می شود که تا سال 2030، سومین علت اصلی مرگ و چهارمین عامل مسبب عوارض در جهان باشد(8-6). شیوع بیماری در کشورهای مختلف دنیا متفاوت است. در حال حاضر، حدود شش درصد از جمعیت بزرگسال جهان به آن مبتلا هستند (9). برآورد می شود حدود 14 درصد مردان و هشت درصد زنان بالغ در جهان به این بیماری مبتلا باشند (11،10). شیوع این بیماری در جنوب شرقی آسیا، 5/12درصد است و میزان ابتلاء به آن بخصوص در کشورهای در حال توسعه از روند رشد صعودی برخوردار است (11). در ایران، براساس آمار سال1380 در گروه سنی 15 تا 49 سال در هیجده استان کشور، تعداد مبتلایان به copd به ازای هر 100000 نفر 105 نفر و در گروه سنی 50 سال به بالا به ازای هر 100000 نفر، 1057 نفر تخمین زده شده است (12). در بیشتر افراد، علائم بیماری در سنین میانسالی بروز می کند و شیوع بیماری با افزایش سن بیشتر می شود. آمارها در مورد میزان ابتلاء به copd در رده های سنی مختلف نشان می دهد که بیشترین توزیع فراوانیcopd در گروه سنی74-65 سال(34/41 درصد) و افراد بالای 65 سال (69 درصد) می باشد (11،15-13). مدارک نشان می دهد که ماهیت پاتوفیزیولوژی بیماری به گونه ای است که از زمان شروع فرایند التهابی تا زمان ظهور علائم، نیاز به زمان طولانی است. لذا ظهور علائم و تشخیص بیماری معمولا در سنین بالای 50 سال اتفاق می افتد (5). از آنجائی که سیر پیشرفت این بیماری به آرامی صورت می گیرد، لذا در افراد دارای عوامل خطر بیماری، از زمان بروز التهاب ریه تا زمان بروز علائم بیماری و تشخیص، سالها طول می کشد. به همین علت اکثر بیماران درگروه سنی 50 سال به بالا قرار دارند. بعلاوه با افزایش سن، میزان اتساع آلوئولها و راههای هوایی افزایش و سطح تبادل گازها کاهش می یابد. کاهش خاصیت ارتجاع پذیری ، افزایش حجم باقیمانده ریه، کاهش ظرفیت حیاتی و کاهش قدرت عضلات تنفسی از علائم دیگر اختلال عملکرد ریه ناشی از سالمندی می باشد (16). این علائم پاتوفیزیولوژیکی، باعث ایجاد ناتوانی می شود و لذا سالمند را محتاج استفاده از رژیم درمانی و استفاده از دستگاههای کمک تنفسی می کند (17). عوارض ریوی و خارج ریوی در بیماران مبتلا به copd بطور چشمگیری بالا است که منجر به سختی مدیریت بیماری در مبتلایان می شود (18). از سویی دیگر وقوع همزمان بیماری های شایع در سالمندان باعث تشدید علائم و ناتوانی ناشی از بیماری می شود (19). بیماری هایی مانند نارسایی احتقانی قلب، افزایش فشار خون، بیماری عروق کرونر قلب و آتروفی عضلات اسکلتی منجر به تشدید علائم copd و ناتوانی عملکردی سالمندان می شوند (21-20). اگرچه copd درمان قطعی ندارد، اما درمان مناسب همراه با خودمدیریتی و توانمندسازی سالمندان مبتلا در کاهش شدت بیماری، پیشگیری از بستری شدن و بهبود کیفیت زندگی مرتبط با سلامت آنان موثر است. بسیاری از اقدامات خودمدیریتی و توانمندسازی نیاز به تلاش و مشارکت بیمار دارند. این اقدامات شامل منع استعمال سیگار، تکنیک های تنفس و سرفه موثر، انجام تمرینات ورزشی، استفاده منظم از داروهای استنشاقی، استفاده از آنتی بیوتیک و کورتیکوستروئید درصورت نیاز، بکارگیری مهارت های رفتاری موثر و حضور در اجتماع می باشد (16)، در کنار اقدامات فوق، تکنیک های نحوه مدیریت و کنترل بیماری برای توانمندسازی سالمندان مبتلا موثر هستند و به توسعه دانش و مهارت های فردی، کاهش نگرانی، ترس، افسردگی، ناامیدی و انزوای اجتماعی ناشی از بیماری، کاهش هزینه های ناشی از درمان و بستری شدن در بیمارستان، افزایش رفاه و کیفیت زندگی سالمند مبتلا به copd کمک می کنند
جواد ترکمان غلامی فرحناز محمدی شاهبلاغی
چکیده: مقدمه: محدودیت حرکتی ایجاد شده در سالمندان بدلیل ترس از سقوط با مکانیسم ایجاد آتروفی عضلانی و ایجاد وضعیت غیر طبیعی قرارگیری اندام در نهایت منجر به کاهش سلامت و عملکرد فیزیکی فرد می شود، این مطالعه با هدف تعیین رابطه ترس از سقوط با محدودیتهای حرکتی در سالمندان مقیم شهرستان قائمشهر انجام شد. روش مطالعه: این مطالعه ازنوع توصیفی- تحلیلی ومقطعی بوده و تمامی سالمندان شهر قائمشهر که فاقد مشکلات شناختی بودند، جامعه پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 378 نفر سالمند با سن بالاتر از 60 سال از میان سالمندان مقیم در خانواده در شهرستان قائمشهر به روش تصادفی انتخاب و وارد مطالعه شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه بررسی فعالیت و ترس از سقوط در سالمندان بود که از طریق مصاحبه برای افراد تکمیل گردید. داده ها پس از ورود به نرم افزار spss از طریق آزمون های آماری یو مان ویتنی و همبستگی اسپیرمن و آزمون کای دو مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین میزان فعالیت برای شرکت کنندگان 58/8 ، میانگین میزان محدودیت حرکتی 42/2 و میانگین ترس از سقوط 7/4 بود. بین ترس از سقوط و محدودیت حرکتی، همبستگی بالاو معنی داری وجود داشت ( 001/0>p ، 933/0=r) .بدین ترتیب که هرچه ترس از سقوط سالمندان افزایش پیدا می کرد، محدودیت حرکتی آنها نیز بیشتر می شد. بین میزان ترس از سقوط و جنسیت، استفاده از وسایل کمک حرکتی و سن سالمندان رابطه معنی داری دیده شد (001/0> p). نتیجه گیری: ترس از سقوط سبب ایجاد محدودیت در حرکت سالمندان می گردد، لذا می بایست اقدامات لازم توسط مراقبین سلامت جهت کاهش ترس سقوط در آنها انجام گیرد.
فرحناز محمدی شاهبلاغی فاطمه دباغی
چکیده ندارد.