نام پژوهشگر: رسول روشن
محمد باقر مهدوی عباسعلی اللهیاری
امروزه، نقش دین در زندگی انسانها بر کسی پوشیده نیست. مهمترین مبحث در هـر دیـنی، آموزه های آن است. آموزه های مذهبی به عنوان اصلی ترین فرایند انتقال مذهب و گسترش آن بین افراد تلقی می شود. به همین منظور سازمان عقیدتی سیاسی ناجا هر سال دوره های آموزش مذهبی مختلفی برای کارکنان خود برگزار می کند. پژوهشهای زیادی درمورد ارتباط میان مذهب و سازه های روانشناختی مختلف صورت گرفته است. در همین راستا، پژوهش حاضر به دنبال بررسی نقش آموزشهای مذهبی سازمان مذکور بر کیفیت زندگی و حرمت خود در کارکنان ناجا می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، آزمایشی از نوع حقیقی با دو گروه پیش آزمون و پس آزمون است. نمونه پژوهش حاضر شامل 49 نفر از کارکنان مرد ناجا در شهرستان اصفهان است که با روش نمونه گیری دردسترس از جامعه انتخاب شدند. به 25 نفر از آنها آموزشهای مذهبی داده شد، در حالیکه به بقیه، این آموزشها داده نشد. بـرای جـمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی (sf36) و پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت (sei) و برای تحلیل داده ها از آزمون t برای معناداری تفاوت میانگین نمرات دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر کیفیت زندگی و حرمت خود تفاوت معناداری وجود ندارد. این نتیجه ممکن است متاثر از عوامل چندی از جمله الزامی بودن آموزشها، روش آموزش سخنرانی، ویژگیهای مربیان و امکان بروز آنها، نبود برخی از مطالب مهم دینی در آموزشها، فضای آموزشی و انگیزه های فراگیران باشد.
ودود اسمعیل نژاد ملکی عباسعلی الهیاری
چکیده : هدف اصلی این پژوهش ارتباط سبک های تفکر و تعهد سازمانی مدیران انتظامی استان آذر بایجانغربی در سال 88 بوده است . متغیر وابسته سبک های تفکر بوده که در 9 سبک اجرایی ، قانونگذار ، قضاوتی ، درونی ، کلی نگر ، جزئی نگر ، محافظه کار و آزاد اندیش و ( متغیر مستقل تعهد سازمانی بوده که در سه بعد عاطفی – مستمر و هنجاری ) بررسی شده است . روش تحقیق این پژوهش پیمایشی – همبستگی بوده و داده ها به وسیله دو پرسشنامه 1- پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ 2- پرسشنامه تعهد سازمانی می یر و آلن جمع آوری شده است .پرسشنامه ها در بین همه فرماندهان کلانتری استان آذر بایجانغربی ( 92 نفر ) پخش شد و 92 پرسشنامه برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . داده های جمع آوری شده در سطح آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . در سطح توصیفی از جدول و نمودار و در سطح استنباطی از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد . نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که : 1- بین دو متغیر سبک های تفکر و تعهد سازمانی همبستگی خطی و مستقیم وجود دارد (252/0= r ) 2- سبک تفکر با تعهد سازمانی ( تعهد عاطفی ) همبستگی مستقیم و معنی دار و با تعهد هنجاری رابطه معنی دار ندارد . 3- تمامی سبک های (اجرایی ، قانونگذار ، قضاوتگر ، درونگرا ، برون گرا ، کلی نگر ، جزئی نگر ، محافظه نگر ) با ابعاد تعهد سازمانی ، دارای همبستگی مستقیم و معنی دار هستند و همچنین تفکر آزاد اندیش با تعهد سازمانی رابطه معنی داری به دست نیامده است . 4- سبک تفکرمدیرانی که دارای عوامل دموگرافیک ( سن – مدرک تحصیلی – سابقه خدمت تاهل ) متفاوت بوده اند . تفاوت معنی دار نشان نداده است . در پایان با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد شده است در هنگام انتصاب و بکارگیری فرماندهان کلانتری به تعهد سازمانی و سبک تفکر آنها توجه شود و با اجرای برنامه های آموزشی ضمن خدمت فرماندهان با انواع سبک های تفکر و تعهد سازمانی آشنا شوند . کلید واژه: فرماندهان کلانتری ، سبک های تفکر ، تعهد سازمانی
شهریار حبیب زاده کاظم رسول زاده طباطبایی
انحرافات اجتماعی در زنان از جمله آسیبهای اجتماعی است که سلامت و امنیت روانی و اجتماعی جامعه را تهدید میکند و همواره روانشناسان و جامعه شناسان را درگیر بررسی علل آن نموده است. از این رو، پژوهش حاضر به مقایسه ویژگیهای شخصیتی، کیفیت زندگی و حرمت خود زنان ویژه (روسپی) با زنان عادی پرداخته است. در این پژوهش که از نوع علی- مقایسه ای است، تعداد 60 زن ویژه و 57 زن عادی مراجعه کننده به کلینیک زنان، به صورت دردسترس، نمونه پژوهش حاضر را تشکیل میدهند. تمامی زنان پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی، پرسـشـنامه شخصیتی نئـو، پرسـشنامه کیفیت زندگی (فرم کوتاه شده 36 سوالی) و پرسشنامه حرمت خود کوپر اسمیت را تکمیل نمودند. نـتایج نشـان داد، زنان ویـژه در عامـل باوجـدان بودن، پاییـن تر از زنـان عـادی هسـتند؛ ولی این زنـان روان آزرده گرایی بالاتری دارند. همچنین، کیفیت زندگی (سلامت روانی و سلامت جسمانی) زنان ویژه، پاییـن تر از کیفیت زندگی زنان عادی اسـت. بعلاوه، زنان ویژه در مقایسـه با زنان عادی از حرمت خود پایین تری برخوردارند. با توجه به این که روان آزرده گرایی با صفات پرخاشگری، تکانشگری، آسیب پذیری و کنترل ضعیف امیال فردی همبسته است، چنین صفاتی فرد را به سوی انجام رفتارهای مغایر با قانون و خطا سـوق میدهد. از سـویی دیگر، در عامـل باوجدان بودن، به نظر مـیرسد پایین بودن حس شایستگی، وظیفه شناسی، نظم و انعطاف پذیری در دسته ای زنان، احتمالاً آنان را مستعد رفتارهای روسپیگری می نماید. همچنین، زنان ویژه احتمالاً به دلیل تجارب هـیجانی و اجـتماعی مـنفی، سـلامت روانی و جسـمانی پایـین تری دارند که باعـث پاییـن بودن کـیفیت زندگی شـان مـیشود. بعلاوه در زمینه حرمت خود، به نظر میرسد، زنان ویژه در مقایسه با زنان عادی، درجه ارزشمندی کمتری برای خود قائل هستند و یا احتمالاً خود را کمتر دوست دارند؛ به همین دلیل، زنان ویژه، به دنبال کسب این ارزشـمندی از منابع بیرونی و دیگران میروند.
ریحانه امراللهی رسول روشن
هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین تفاوت های مربوط به تعارض زناشویی،رضایت زناشویی و رضایت جنسی در زنان متاهل دارای ازدواج های فامیلی و غیر فامیلی بوده است.بدین خاطر 191 زن متاهل،از بین پرستاران شاغل در بیمارستان های شهر تهران (100 نفر دارای ازدواج غیرفامیلی و 91 نفر دارای ازدواج فامیلی)انتخاب و پرسشنامه های رضایت زناشویی اینریچ،تعارض زناشویی(mcq)و پرسشنامه رضایت جنسی (iss) بر روی آنها اجرا شده است. داده های مرتبط با آزمودنی های دو گروه،بر اساس تحلیل واریانس چند متغیره(manova)و رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاضر،نشان داد که تعارض زناشویی،میزان رضایت جنسی و رضایت زناشویی در آزمودنی های دارای ازدواج های فامیلی و غیر فامیلی متفاوت است.این در حالی است که تعارض زناشویی زنان دارای ازدواج های فامیلی بیشتر از زنان دارای ازدواج های غیرفامیلی بوده،و رضایت زناشویی زنان دارای ازدواج های غیر فامیلی بیشتر از زنان دارای ازدواج های فامیلی بوده است.همچنین رگرسیون چند متغیره مربوط به تبیین رضایت زناشویی ،نشان داده که تعارض زناشویی و رضایت جنسی،در حدود 71 درصد واریانس رضایت زناشویی را تبیین می کند. بنابراین،در کل با توجه به نتایج به دست آمده رضایت زناشویی در ازدواج های فامیلی کمتر از ازدواج های غیر فامیلی به چشم می خورد و نقش تعارض زناشویی و رضایت جنسی در رضایت زناشویی قابل چشم پوشی نیست.
زهرا قنبری فرهاد جمهری
پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه طرحواره های ناسازگارانه و اضطراب اجتماعی زنان اقدام کننده جراحی زیبائی با زنان غیر اقدام کننده انجام شده است. بدین منظور، نمونه ای بالغ بر 120 نفر که شامل 60 نفر زنان متقاضی و اقدام کننده جراحی زیبائی با تعداد 60 جمعیت غیر متقاضی، با روش نمونه گیری در دسترس از شهر تهران انتخاب شده اند. برای اندازه گیری طرحواره های ناسازگارانه از پرسشنامه طرحواره یانگ (نسخه سوم فرم کوتاه، 2005) و اضطراب اجتماعی از پرسشنامه اضطراب(هراس) اجتماعی مورد استفاده قرار گرفت که این ابزار از اعتبار و پایه مطلوبی برخوردارند. نتایج با استفاده از آزمون t مستقل به کمک نرم افزار آماری spss تحلیل شد. نتایج نشان دادند که تفاوت معناداری میان طرحواره های ناسازگارانه زنان اقدام کننده جراحی زیبائی با زنان غیر اقدام کننده وجود ندارد. ولی زنان اقدام کننده جراحی زیبائی اضطراب اجتماعی بالاتری را نسبت به زنان زنان غیر اقدام کننده، تجربه می کنند . با توجه به نتایج تحقیق می توان استنتاج نمود که زنان اقدام کننده جراحی زیبائی از اضطراب اجتماعی بیشتری رنج می برند و احتمالا این عامل یکی از دلایل اقدام به جراحی می باشد.
منصور بختیار کاظم رسول زاده طباطبایی
عامل انسانی مهمترین عامل در تخلفات و حوادث رانندگی است. از این رو، پژوهش حاضر به مقایسه ویژگیهای شخصیتی، کیفیت زندگی و جهت گیری مذهبی رانندگان متخلف و غیرمتخلف پرداخته است. نمونه این پژوهش که از نوع علی-مقایسه ای است، شامل 50 راننده متخلف و 50 راننده غیرمتخلف است که به صورت روش دردسترس در شهرک آزمایش حضور داشته اند. همه این رانندگان مرد بوده و پرسشنامه های اطلاعات جمعیت شناختی، ویژگیهای شخصیتی نئـو، کیفیت زندگی (فرم کوتاه شده 36 سئوالی) و جهت گیری مذهبی را تکمیل نموده اند. نتایج تحلیل در نرم افزار spss نشان داد، رانـندگان مـتخلف روان آزرده گرایی بیشتری دارند؛ اما تفاوت معناداری در ویژگی شخصیتی برون گرایی در رانندگان متخلف و غیرمتخلف وجود ندارد. همچنین، سطح کیفیت زندگی و جهت گیری مذهبی بیرونی در رانندگان متخلف نسبت به رانندگان غیرمتخلف پایین تر است. از آنجا که عامل روان آزرده گرایی با عواطف منفی ارتباط دارد، به نظر می رسد افراد دارای نمره بالا در روان آزرده گرایی، دارای ویژگیهایی چون بی ثباتی هیجانی، اضطراب، عصبانیت و پرخاشگری بالا باشند که با رفتارهای مخاطره آمیز رانندگی و تخلف ارتباط دارد. همچنین، به نظر می رسد، به دلیل مشکلات قانون پذیری در جامعه ایران، رانندگان چه برون گرا و چه درون گرا به یک میزان تخلف می کنند و رانندگان متخلف برون گراتر از غیرمتخلفان نیستند. بعلاوه، رانندگان متخلف، احتمالاً اضطراب، عصبانیت، پرخاشگری و عاطفه منفی بیشتری تجربه می کنند؛ درنتیجه دارای کیفیت زندگی روانی و جسمانی پایین تری از رانندگان غیرمتخلف هستند. همچنین، احتمالاً رانندگانی که جهت گیری مذهبی بیرونی بیشتری دارند، از مذهب خود در جهت آرامش و کسب حمایت اجتماعی استفاده می کنند و به همین دلیل مرتکب تخلف کمتری می شوند.
مژگان احمد پور عباسعلی اللهیاری
پژوهش حاضر دررابطه با شیوه های فرزند پروری ودلبستگی کودکان پیش دبستانی بررسی شده است. بدین منظور تعداد 225 نفر از والدین کودکان پیش دبستانی 5/5تا 7 ساله در15مهد کودک در منطقه غرب تهران با روش تصادفی چند مرحله ای از اجرای آزمون رشد اجتماعی واینلند از مادران به صورت تصادفی انتخاب شده واز پرسشنامه دلبستگی بزرگسالان هازن وشیور وهمچنین از پرسشنامه شیوه های فرزند پروری با مریند برای این گروه استفاده شده است. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش همبستگی وآزمونt برای مقایسه پسر ودختر ، استفاده گردید. با توجه به مبانی نظری وپیشینه مطالعاتی نتایج حاصل از اجرای این آزمایش چند یافته اساسی را آشکار ساخت. 1- شیوه فرزند پروری مقتدرانه (منطقی) بهترین پیش بینی کننده شیوه رفتار منطقی کودکان محسوب می شود. 2-بین سبک دلبستگی ایمن وناایمن کودکان وتعارضات آن نسبت به والدین رابطه وجود دارد. 3- رشد اجتماعی بالا در کودکان با شیوه فرزند پروری مقتدرانه (منطقی)ودلبستگی رابطه معنادار وجود دارد. 4- داده ها نشان می دهد شیوه فرزند پروری وسبک دلبستگی ایمن والدین رشد اجتماعی کودکان را پیش بینی کننده می نماید.
سمیه پوراکبر رسول روشن
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ویژگی های شخصیتی در تبیین رابطه بین رضایت جنسی با رضامندی زناشویی بوده است. به همین منظور تعداد 304 زوج در شهر تهران با میانگین سنی 37 سال (دامنه سنی 24 تا 52 سال) برای مردان و با میانگین سنی 32 سال و 3 ماه (دامنه سنی 20 تا 47 سال) برای زنان به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و با رعایت شرایط ورود به گروه نمونه انتخاب شده و مقیاس های پژوهش بر روی آنها اجرا شد. داده های بدست آمده از پژوهش به وسیله آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان دادند که عامل های شخصیتی c، o، q2، b، q3، q1، m در رابطه بین رضامندی زناشویی و رضایت جنسی نقش تعدیل کننده را ایفا می کنند (001/p<0). همچنین عامل های شخصیتی o، c، b، q3، m، q2، f، h، n در ارتباط با رضامندی زناشویی و عامل های شخصیتی i، h، c، o، a، q4، g، b در ارتباط با رضایت جنسی به عنوان متغیر پیش بین عمل می نمایند (001/p<0). در نتیجه نتایج پژوهش حاضر مبین نقش تعدیل کنندگی ویژگی های شخصیتی بر رابطه بین رضامندی زناشویی و رضایت جنسی و نیز پیش بینی برای رضامندی زناشویی و رضایت جنسی هستند.
مرجان رضایی کاظم رسول زاده طباطبایی
مقدمه در پژوهش حاضر رابطه بین ویژگی های شخصیتی و سبک دلبستگی با تمایل به روابط فرا زناشویی زوجین مورد بررسی قرار گرفت. روش : بدین منظور108 نفر (66 زن، 44مرد) از کسانی که به دلیل داشتن روابط فرازناشویی به یکی از مراکز مشاوره ای که تحت پوشش سازمان بهزیستی، سازمان نظام روان شناسی وسازمان ملی جوانان مراجعه کردند به پرسشنامه ها پاسخ دادند. به منظور سنجش میزان تمایل به خیانت از پرسشنامه دریگوتاس و همکاران (1999) استفاده گردید. همچنین برای اندازه گیری ویژگی های شخصیتی و سبک های دلبستگی از پرسشنامه 5 عاملی neo (فرم کوتاه 60 سوالی ) و سبک دلبستگی هازن و شیورaaq (فرم جدید فنی و نولر، 1993) استفاده شد. نتایج: نتاج داده ها نشان داده که بین سبک دلبستگی اجتنابی و ویژگی برونگرایی و گشودگی با تمایل به روابط فرا زناشویی رابطه مثبت معناداری وجود داشت، درحالی که هیچ رابطه معناداری بین سبک دلبستگی نا ایمن و عامل روان آزردگی با تمایل به روابط فرا زناشویی بدست نیآمد. در بررسی نتایج زمانی که رابطه بین ابعاد روابط فرا زناشویی (شناختی، عاطفی، جنسی) بررسی شد، سبک دلبستگی اجتنابی با بعد شناختی و همچنین اضطرابی - دوسوگرا با بعد جنسی در تمایل به روابط فرازناشویی ارتباط معنادار و مثبتی بدست آمد. بین عامل برونگرایی رابطه مثبت ومعناداری با تمایل به روابط فرازناشویی بدست آمد. علی رغم اینکه عامل با وجدان بودن رابطه منفی با تمایل به روابط فرازناشویی داشتند اما رابطه معنادار بدست نیآمد. عامل گشودگی رابطه مثبت و معناداری با تمایل به روابط فرازناشویی و ابعاد آن داشتند. همچنین بین زنان و مردان از لحاظ تمایل به روابط فرازناشویی و ابعاد آن تفاوت معناداری پیدا نشد. بحث ونتیجه گیری: این تحقیق می تواند برای پیشگیری، فهم علل زیر بنایی و درمان روابط فرازناشویی کارایی داشته باشد. کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی، سبک دلبستگی، تمایل به روابط فرازناشویی
فاطمه صالح نیا رسول روشن
چکیده : آمار بالای طلاق در چند دهه اخیر در جهت بررسی عوامل تاثیر گذار در طلاق محقق را براین داشت تا تحقیقی با هدف مقایسه رابطه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی در زوجین متقاضی طلاق و سازگار اجرا نماید . طرح حاضر توصیفی و از نوع علّی – مقایسه ای می باشد که در دو گروه از زوجین متقاضی طلاق و سازگار به صورت دردسترس انتخاب ، و آزمون هوش هیجانی و سپس آزمون سبک های دلبستگی به عمل آمد .حجم نمونه 73 زوج متقاضی طلاق و 73 زوج سازگار می باشد . ابزار سنجش هوش هیجانی پرسشنامه بارآن بوده و به منظور سنجش سبک های دلبستگی از آزمون سبک های دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور استفاده گردید . بدین منظور ودرغالب یک طرح توصیفی از نوع علی –مقایسه ای تعداد 73 زوج متقاضی طلاق و73زوج سازگارباروش نمونه گیری دردسترس انتخاب وآزمون های هوش هیجانی بار-آن وسبکهای دلبستگی هازن وشیور به عمل آمد . داده های جمع آوری شده با استناد از روشهای آماری وآزمون های z,t مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت . 1. کلید واژه ها : هوش هیجانی - سبک های دلبستگی – زوجین متقاضی طلاق – زوجین سازگار
مریم ایزانلو رسول روشن
چکیده: مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه کیفیت روابط،عملکرد جنسی و شخصیت نوع d در بیماران قلبی عروقی با افراد عادی می باشد. روش:در یک بررسی علی –مقایسه ای در مرحله نخست 150 بیمار قلبی عروقی که بطور مساوی از هر دو جنس به شیوه در دسترس از بیمارستان بوعلی تهران به عنوان نمونه انتخاب ودر مرحله بعد 150فرد عادی (سالم) که سابقه بیماری قلبی نداشتند با گروه نمونه از لحاظ سن وجنس همتا سازی شده و انتخاب شدند.پس از کسب اجازه از آزمودنی ها ،پرسشنامه کیفیت روابط،پرسشنامه عملکرد جنسی (نسخه زنان و مردان)،شخصیت نوعd دنولت را تکمیل نمودند.برای تحلیل داده ها ،از شاخص های مرکزی و پراکندگی و در سطح استنباطی واریانس چند متغیره و تک متغیره،رگرسیون استفاده شد. یافته ها :نتایج این پژوهش نشان داد که کیفیت روابط خانوادگی و اجتماعی بیماران قلبی کمتر از افراد عادی است همچنین گروه بیماران قلبی از حمایت اجتماعی و عمق روابط پایین تر و از تعارض روابط بالاتری نسبت به جمعیت عادی برخورداند و همچنین از عملکرد جنسی پایین تری نسبت به جمعیت عادی برخورداند. افراد دارای بیماری قلبی عروقی از سنخ شخصیت d بیشتری در مقایسه با افراد عادی برخوردارند .هر سه فرضیه ما مورد تایید قرار گرفت. بحث و نتیجه گیری:با توجه به یافته های این پژوهش بیماری قلبی عروقی ،به عنوان عاملی برای اختلال در عملکرد خانوادگی ،کیفیت روابط اجتماعی و عملکرد جنسی شناخته می شود و شخصیت نوع d تا حدودی می تواند پیش بینی کننده ای برای ابتلا به این بیماری در نظر گرفته شود.
منصوره اصغری فریده شکری
به موجب متون فقهی و موادی از قانون مدنی، برخی عیوب جنسی مصرح و از جمله عنن، خصاء، و جب در زوج و قرن، و افضاء در زوجه از موجبات فسخ نکاح به شمار می آیند. در مقابل، مصادیق دیگری از اختلالات جنسی از منظر علم روان شناسی را می توان برشمرد که از حیث اهمیت و تأثیری که بر روابط زوجین بر جای می گذارند، شایان توجه بیشتری هستند؛ مصادیقی نظیر واژینیسموس، و انزال زودرس که موجب مختل شدن رابطه جنسی میان زوجین می شوند. پرسش این است که کدام یک از اختلالات جنسی مصرح قانونی بر اقسام اختلالات جنسی موضوع علم روان شناسی، قابل انطباق اند و نیز این که آیا می توان عیوب موجب فسخ نکاح را واجد وصف تمثیلی دانسته و بر اختلالات جنسی یاد شده نیز تسری داد؟ یافته های حاصل از این پژوهش بیانگر آن است که میان اختلال نعوظ و عیب عنن، اختلال واژینیسموس و عیب قرن (عفل یا رتق)، و هم-چنین اختلال انزال زودرس مشروط بر عدم توانایی دخول و عیب عنن شباهت های بسیاری می-باشد؛ لذا قابلیت تطبیق میان اختلالات مذکور وجود دارد. هم چنین با توجه به پیامدهای میان فردی نامطلوب ناشی از اختلالات جنسی هر یک از زوجین نظیر نارضایتی زناشویی، نارضایتی جنسی، تمایل/اقدام به جدایی، سردی گراییدن روابط عاطفی/جنسی، وجود یا تمایل به ارتباط با جنس مخالف، و نیز با استفاده از ادله قائلین به تمثیلی دانستن عیوب موجب فسخ نکاح، از جمله قاعده لاضرر، و برخی روایات وارده می توان اختلالات جنسی مذکور را به عنوان موجبی برای فسخ نکاح در نظر گرفت. هم چنین در این پایان نامه با روش کیفی و با استفاده از ابزار گردآوری داده ها؛ مصاحبه عمقی از نوع نیمه ساخت یافته و پرسشنامه رضامندی زناشویی انریچ - نسخه 47 سوالی؛ تأثیر بروز اختلال جنسی در انحلال نکاح، با مطالعه سی و یک نفر از زوجین مبتلا مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه میدانی حاکی از آن است که پیامدهای نامطلوب ناشی از اختلالات جنسی در روند زندگی مشترک زوجین، به دو گروه کلی پیامدهای فردی (افکار منفی، احساسات نامطلوب، آثار ناگوار در حیطه جنسی فرد) و میان فردی (همسر، روابط میان زوجین، اطرافیان، محیط کاری) قابل طبقه بندی می باشد.
رکسانا ساسان نژاد رسول روشن
چکیده هدف از اجرای این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی زوجین (cre) به روش "آموزش مهارت های ارتباطی و تعهد به زوجین" بر سه متغیر رضایت زناشویی، رضایت جنسی و صمیمیت زوجین بود. روش تحقیق در این پژوهش، روش شبه آزمایشی با گروه گواه بود. ابزار های به کار گرفته شده در این پژوهش شامل پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ (فرم 47 سوالی)، شاخص رضایت مندی جنسی (iss) و مقیاس صمیمیت (is) می باشد. . جامعه آماری در این پژوهش شامل زوج های ساکن استان تهران بودند که به فراخوان پژوهش پاسخ مثبت داده بودند، که تعداد 107 زوج بود. از زوج های جامعه آماری، تعداد 86 زوج دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند که از میان آن ها تعداد 57 زوج با رعایت ملاک های نمونه گیری انتخاب شدند، به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. پس از اجرای پیش آزمون روی هر دو گروه آزمایش و گواه، زوجین گروه آزمایش 10 جلسه آموزش مهارت های ارتباطی زوجین (cre) به روش آموزش مهارت های ارتباطی و تعهد به زوجین را دریافت کردند که بصورت هفته ای یک جلسه 3-5/2 ساعته برگزار گردید. در پایان دوره آموزشی هر دو گروه گواه و آزمایش به پرسشنامه های مربوط به پس آزمون پاسخ دادند. نتایج حاصله، حاکی از آن بود که زوج های گروه آزمایش در هر سه متغیر رضایت زناشویی، رضایت جنسی و صمیمیت نسبت به گروه گواه، تغییر معنادار نشان دادند و هر سه متغیر افزایش پیدا کردند. آموزش مهارت های ارتباطی زوجین (cre) به روشآموزش مهارت های ارتباطی و تعهد به زوجینرا می توان برای افزایش رضایت مندی زناشویی، رضایت جنسی و صمیمیت در زوج ها مورد استفاده قرار داد تا بدین وسیله استحکام و بقاء زندگی زناشویی افزایش یابد. واژگان کلیدی: آموزش مهارت های ارتباطی و تعهد به زوجین، رضایت زناشویی، رضایت جنسی، صمیمیت ?
بیتا علیپور نوتاش رسول روشن
هدف :این پژوهش با هدف بررسی رابطه کارکردهای رضایت جنسی ،باورهای ارتباطی ،تعارض زناشویی در تعهد زناشویی دانشجویان متاهل انجام گرفت . روش و ابزار: بدین منظور از کلیه دانشجویان متاهل خوابگاه های دانشگاه های تهران (دانشگاه تهران،دانشگاه علامه طباطبایی،دانشگاه شهید بهشتی که در زمان انجام پژوهش (سال تحصیلی 91-92) در این دانشگاه ها در حال تحصیل بودند تعداد 312 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب گردیدند.از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)،پرسشنامه رضایت جنسی هادسون و هریسون (1981)،پرسشنامه باورهای ارتباطی آیدلسون و اپستین (1981) و پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی(1996) به منظور جمع آوری داده ها استفاده گردید.از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و آزمون کلوموگروف اسمیرنف به منظور تحلیل داده ها استفاده گردید. یافته ها : نتایج نشان داد بین رضایت جنسی ،باورهای ارتباطی و تعارض زناشویی با تعهد زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .همچنین ارتباط مستقیم و معنی دار بین رضایت جنسی و تعهد زناشویی می باشد ،ارتباط مستقیم و معنادار بین باورهای ارتباطی و تعهد زناشویی می باشد .ارتباط معکوس و معنادار بین تعارض زناشویی و تعهد زناشویی می باشد .نتایج ضریب همبستگی چندگانه نشان می دهد که زیر مقیاس های باورهای ارتباطی (باور به تخریب کنندگی مخالفت ،باور به عدم تغییر پذیری همسر ،توقع ذهن خوانی ،کمال گرایی جنسی ،درک درست نداشتن از تفاوت های شناختی و فیزیولوژیکی زن و مرد ) با تعهد زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود ندارد .هم چنین بین زیر مقیاس های تعارض زناشویی (کاهش همکاری ،کاهش رابطه جنسی ،افزایش واکنش های هیجانی ،افزایش جلب حمایت فرزند ،افزایش رابطه با خویشاوندان خود،کاهش رابطه ی خانوادگی با خویشاوندان همسر و دوستان ،جداکردن امور مالی از یکدیگر ) با تعهد زناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد . نتیجه گیری : با توجه به تاثیر گذاری بیشتر متغیرهای رضایت جنسی و تعارض زناشویی بر تعهد زناشویی ،اطلاع رسانی و آموزش در جهت شناخت و شیوه های صحیح حل تعارضات و هم چنین آموزش مسائل و ارتباطات جنسی در بهبود نگرش ها و انتظارات جنسی جهت تحکیم روابط زناشویی پیشنهاد می گردد.
فائزه سجادی رسول روشن
مقدمه: هدف این پژوهش ، بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی بر افزایش تاب آوری و کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود نگرش مربوط به عشق دانشجویان زن متاهل دانشگاه علوم پزشکی می باشد. روش : پژوهش حاضر نیمه تجربی و از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان زن متاهل دانشگاه علوم پزشکی مشهد بود که در اوایل تابستان سال 1393 در خوابگاه های دانشگاه حضور داشتند. نمونه پژوهش را 40 نفر تشکیل دادند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( 20 نفر ) و گواه ( 20 نفر ) جایگزین شده بودند. برای این منظور از نمونه گیری هدفمند استفاده شد. در ابتدای جلسات 5 نفر از آزمودنی های گروه آزمایش به دلیل دارا بودن ملاک های خروج و 5 نفر از آزمودنی های گروه گواه به دلیل عدم تکمیل و تحویل پرسشنامه ها حذف شدند. افراد گروه به صورت هفتگی به مدت 10 جلسه یک ساعت و نیمه تحت آموزش قرار گرفتند . ابزار پژوهش ، پرسشنامه های تاب آوری(کانر – دیویدسون،2003 )، دلزدگی زناشویی( پاینز ، 1996) و نگرش مربوط به عشق(هندریک و هندریک ، 1986) بود که هر سه از روایی و اعتبار لازم برخوردار هستند. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها : نتایج تحلیل نشان داد که آموزش مهارتهای ارتباطی در افزایش تاب آوری و کاهش دلزدگی زناشویی و بهبود نگرش مربوط به عشق دانشجویان زن متاهل موثر است. نتیجه گیری : با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارتهای ارتباطی می تواند میزان تاب آوری و نگرش به عشق را افزایش دهد و در عین حال باعث کاهش دلزدگی زناشویی شود . بدین ترتیب آموزش مهارتهای ارتباطی سهم بسزایی در فراهم سازی بستر و محیط سالم خانوادگی با ایجاد یک رابطه حسنه ، دوسویه و کارامد در جهت رشد و شکوفایی زوجین دارد.
محمد خلجی رسول روشن
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به اعتیاد از طریق حساسیت اضطرابی ، خودتنظیمی هیجانی و تمایز یافتگی خود در دانشجویان دانشگاه های تهران است. روش : برای انجام پژوهش از میان تمامی دانشگاه های شهر تهران چهار دانشگاه به صورت تصادفی انتخاب شد و از دانشجویان این دانشگاها به روش نمونه گیری در دسترس 331 نفر انتخاب شدند .این پژوهش یک پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی می باشد که با توضیع چهار پرسش نامه ، مقیاس حساسیت اضطرابی ریس و همکاران (asi) ، مقیاس راهبردهای خودتنظیمی هیجانی مارس ، مقیاس تمایزیافتگی خود اسکوورن و فریدلندر (dsi-r) و مقیاس گرایش به اعتیاد وید و بویچر(aps) بین نمونه ها به بررسی هدف پژوهشی پرداخته است. برای تجزیه وتحلیل آماری از روش تحلیل مسیر و از نرم افزارهای آماری spss و lisrel استفاده شده است. یافته ها : حساسیت اضطرابی و یکی از مولفه های آن یعنی " ترس از نداشتن کنترل شناختی " به ترتیب به اندازه 8/5 و 4/7 درصد ، همچنین یکی از مولفه های خودتنظیمی هیجانی که همان " افزایش خلق مثبت " باشد به اندازه 3/2 درصد و همچنین سه مولفه از چهار مولفه ی تمایز یافتگی خود که عبارت از "واکنش عاطفی "، "جدایی عاطفی"و "موضع من" ؛جمعا به اندازه 1/16 درصد و در مجموع همه مولفه ها باهم 21 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد را پیش بینی کردند. نتیجه گیری : گرایش به اعتیاد سازه چند بعدی و پیچیده ای است که لازم است در کنار نتایج پژوهش حاضر از نتایج پژوهش های مشابه یا متغیرهای دیگر برای پیش بینی آن استفاده کرد ، تا در نهایت با تکیه بر اینها بتوان در بعد پیشگیری و درمان اعتیاد گام های موثرتری برداشت.
زهرا توانا رسول روشن
هدف مطالعه ی حاضر وارسی مقدماتی اثر بخشی گروه درمانی شناختی – رفتاری مدرسه محور بر کاهش اضطراب کودکان بوده است. بدین خاطر در مرحله ی نخست پس از ارزیابی آزمودنی ها به وسیله ی پرسشنامه ی اضطراب اسپنس(scas)-فرم کودک (اسپنس،1998) و پرسشنامه ی اضطراب اسپنس(scas)-فرم والدین (اسپنس،1998) و مصاحبه ی تشخیصی نیمه ساختار یافته ی کودکان (k-sads-pl)(کافمن و همکاران،1996)، 30 کودک با نشانه های اضطرابی بالا انتخاب، و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) جایگزین شدند. آن گاه برنامه ی گروه درمانی شناختی-رفتاری مدرسه محور کول کیدز، در مورد گروه آزمایش اجرا شد و آزمودنی های گروه کنترل در انتظار باقی ماندند. تمامی شرکت کنندگان و والدین آنها پرسشنامه ی اضطراب اسپنس-فرم کودک و پرسشنامه ی اضطراب اسپنس- فرم والدین را پیش و پس از درمان تکمیل کردند. داده ها از طریق نرم افزار spss و با استفاده از روش آماری t مستقل، در مورد تفاضل نمرات پیش-پس آزمون، مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که به کارگیری گروه درمانی شناختی-رفتاری مدرسه محور باعث کاهش معنادار نشانه های اضطرابی(p<0/0001) در آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شد. در مجموع می توان گفت که گروه درمانی شناختی-رفتاری مدرسه محور توانسته است نشانه های اضطرابی نمونه ای از کودکان دختر را کاهش دهد. بنابراین زمینه ای را برای به کارگیری این روش، به شکل مقدماتی در مدارس، در مورد کودکان دارای نشانه های اضطرابی فراهم ساخته است.
نازی رمضانی گل افزانی محمدعلی مظاهری
چکیده ندارد.