شهرها به عنوان کانون تجمع انسانی، مدام منابع بیشتری را طلب می کنند و گسترش پیوسته آنها از مراکز شهری به سمت حومه و مناطق برون حومه ای، مردم را از مواهب و عرصه های طبیعی دورتر می سازند. رشد شهری مسلط قرن بیستم، به شکل گسترش افقی، پیامدهای نامطلوب اقتصادی، اجتماعی و بویژه زیست محیطی را به همراه داشت که منجر به مطرح شدن نظریه توسعه پایدار و توجه به محیط زیست گردید.بدیهی است شناخت پیامدهای زیست محیطی ناشی از توسعه شهر میتواند در بهبود کیفیت محیط شهری و برنامه ریزی آینده موثر باشد؛ لذا دراین تحقیق بررسی تحلیل عوامل و اثرات زیست محیطی گسترش شهر ایلام مطالعه گردیده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی بوده که ازمطالعات اسنادی و آمار و اطلاعات موجود بهره گیری شده است. نتایج بررسی پنج دسته آلودگی های هوا، آب، خاک، صنعتی، افزایش تولید زباله در شهر ایلام، بیانگر وجود انواع آلودگی ها درشهر ایلام می باشد که افزایش جمعیت و رشد و گسترش شهری، عامل موثری در تخریب منابع و بحران های زیست محیطی بوده است.

واکنش گیاهان در برابر تنش کم آبی متفاوت است. تنش کم آبی فرآیندهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی را در گیاه تغییر می دهد. به منظور بررسی کاربرد کود آمینواسیددار هیومی فورته بر جنبه های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی انگور رقم یاقوتی در شرایط آبیاری نرمال و تنش کم آبی آزمایشی به صورت اسپیلت پلات در پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه آب شیرین واقع در 40 کیلومتری جاده قدیم قم-کاشان طی سال های 1390 و 1391 به اجرا درآمد. فاکتور اصلی، آبیاری در دو سطح (100 درصد نیاز آبی، 60 درصد نیاز آبی) و فاکتور فرعی در چهار سطح (یک درهزار، دو درهزار، سه درهزار و بدون کود) بودند، محلول پاشی در سه مرحله (پیش از باز شدن گل ها، تشکیل غوره و تغییررنگ حبه ها) انجام شد. تجزیه واریانس و مقایسه میانگین داده ها از طریق آزمون دانکن نشان داد که در سال اول کاربرد کود در شرایط تنش، تعداد خوشه، عملکرد بوته، آنتوسیانین حبه، قند محلول برگ، پرولین و کل مواد جامد محلول (tss) و پتانسیل آب برگ را افزایش داد اما تنش کم آبی، وزن خوشه، طول حبه، سطح برگ، قند نامحلول برگ را کاهش داد و موجب افزایش محتوای کلروفیل a، کلروفیل کل، پرولین و تعداد روزنه ها شد. کاربرد کود طی سال اول، وزن حبه، محتوای نسبی آب برگ (rwc)، کلروفیل a، کلروفیل کل، بیوماس برگ و پرولین را افزایش داد. تجزیه واریانس صفات در سال دوم نشان داد در اثرمتقابل سطوح کود و تنش، تعداد خوشه، وزن حبه، rwc، tss و قند محلول برگ افزایش یافت. در سال دوم تنش کم آبی موجب شد که کلروفیل a، کلروفیل کل، بیوماس برگ، آنتوسیانین، پرولین و تعداد روزنه ها بطور معنی داری افزایش یابد ولی طول حبه کاهش یافت. کاربرد سطوح کود در سال دوم، عملکرد، کلروفیل a، کلروفیل کل و آنتوسیانین پوست حبه را افزایش داد. نتایج تجزیه واریانس دو سال نشان داد که اثر متقابل سطوح کود و تنش، تعداد خوشه، وزن خوشه، وزن حبه، طول حبه، rwc، tss، قند محلول برگ و آنتوسیانین حبه پتانسیل آب برگ را بطور معنی داری افزایش داد. کاربرد کود طی دو سال موجب افزایش معنی دار عملکرد شد. تجزیه واریانس دو سال نشان داد که در شرایط تنش کم آبی، سطح برگ، قند نامحلول برگ و مساحت روزنه ها کاهش می یابند ولی محتوای کلروفیل a، کلروفیل کل، بیوماس برگ، و تعداد روزنه ها افزایش یافتند. تجزیه مرکب دو سال نشان داد که اثر متقابل سطوح تنش و سال موجب افزایش پتانسیل آب برگ و آنتوسیانین شد. اثر متقابل سطوح کود و سال وزن حبه را افزایش داد، اثر متقابل سطوح کود و تنش و سال طول حبه را افزایش داد. در مجموع نتایج نشان داد که در اثر تنش کم آبی پرولین، آنتوسیانین، قند محلول، تعداد روزنه، کلروفیل a، کلروفیل کل, تعداد خوشه، عملکرد، طول حبه، وزن خوشه، بیوماس برگ، پتانسیل آب برگ و tss افزایش پیدا کردند و rwcو سطح برگ کاهش یافتند. اثر تیمارها بر صفات دیگر غیر معنی دار شد. کلروفیل b تحت تأثیر هیچ کدام از تیمارها قرار نگرفت. کاربرد کود موجب افزایش عملکرد، کیفیت میوه، وزن میوه، بیوماس برگ، کلروفیل a، کلروفیل کل، قند محلول برگ، آنتوسیانین حبه و پرولین شد.

هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر عوامل موثر مشارکت مردمی بر مدیریت بحران سیل، از دیدگاه سازمانهای متولی بحران استان چهارمحال و بختیاری می باشد. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی است و جامعه مورد مطالعه شامل 140 نفر ازکارکنان سازمان های متولی بحران استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان شهرکرد می باشد. روش نمونه گیری، طبقه ای است. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده که درصد پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ 0/932 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی استفاده گردید. نتیجه فرضیه اصلی پژوهش حاکی از آن است که بین دو متغیر مشارکت مردمی و مدیریت بحران سیل رابطه مستقیم و مثبتی وجود دارد. نتایج فرضیات فرعی نشان می دهد که بین پشتکار و استقامت، کیفیت زندگی، انعطاف پذیری، ارتباطات، اشتراکات، تعادل جنسیتی و هماهنگی از دیدگاه سازمان های متولی بحران رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و هرچه به این متغیرها بیشتر توجه شود مشارکت مردم در مدیریت بحران سیل بیشتر می شود و مدیریت بحران سیل تحت تأثیر قرار می گیرد.