نام پژوهشگر: محمود مشفق
عاطفه ملکی دیزبنی سید رضا معینی
زمینه و هدف : کنترل رشد جمعیت یکی از مهمترین اولویت های بهداشتی کشورهای در حال توسعه و از جمله ایران است. استفاده صحیح از قرص های ضد بارداری می تواند نقش موثری را در این زمینه ایفا نماید . از همین رو درپژوهش حاضر با توجه به پایگاه اجتماعی –اقتصادی زنان همسردار 39_ 30 سال بر استفاده از وسایل تنظیم خانواده را بررسی می نماید. روش بررسی : پژوهشگر فرضیه را تدوین نموده و با استفاده ازفرمول محاسبه حجم نمونه کوکران ، اندازه اطمینان95% آن نیز گزارش شد. در این روش آماری نسبت استفاده از وسایل تنظیم خانواده به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد و میزان تاثیر متغرهای مستقل بر آن سنجیده شد تعداد 411 نفر از زنان همسردار 39_ 30 سال را در سطح شهرستان کرج ودر منطقه 7 و به روش پیمایشی همرا با استفاده از پرسشنامه برگزیده و اطلاعات مورد نظر را، به طورتصادفی جمع آوری نموده است.نتایج اطلاعات به دست آمده نشان می دهد که : 1) بین پایگاه اجتماعی _ اقتصادی زنان و استفاده از وسایل تنظیم خانواده ،رابطه معنی داری وجودداردوفرضیه تاییدشده. 2) بین وضع فعالیت زنان واستفاده از وسایل تنظیم خانواده،رابطه معنی داری وجود دارد وفرضیه تاییدشده. 3) بین نوع شغل زنان و استفاده از وسایل تنظیم خانواده ، رابطه معنی داری وجود دارد وفرضیه تایید شده. 4) بین سطح سواد زنان و استفاده از وسایل تنظیم خانواده ، رابطه معنی داری وجود دارد و فرضیه تایید شده. 5) بین محل تولد زنان و استفاده از وسایل تنظیم خانواده ، رابطه معنی داری وجود ندارد وفرضیه رد شده. 6) بین وضع فعالیت همسران زنان واستفاده از وسایل تنظیم خانواده ، رابطه معنی داری وجودداردوفرضیه تایید شده. 7) بین نوع شغل همسران زنان و استفاده از وسایل تنظیم خانواده ، رابطه معنی داری وجودداردوفرضیه تایید شده. 8) بین سطح سواد همسران زنان و استفاده از وسایل تنظیم خانواده ، رابطه معنی داری وجودداردوفرضیه تایید شده. 9) بین متوسط در آمد ماهیانه خانواده واستفاده از وسایل تنظیم خانواده ،رابطه معنی داری وجودداردوفرضیه تایید شده . واژه های کلیدی: وسایل تنظیم خانواده ، کنترل رشد جمعیت ، قرص های ضد بارداری ، پایگاه اجتماعی –اقتصادی ،......
بتول امین زاده شهلا کاظمی پور
چکیده پژوهش حاضر، به سنجش میزان تمایل به اقامت در شهر تهران در بین دانشجویان شهرستانی متأهل و مجرد شاغل به تحصیل در دانشگاه علامه طباطبایی و شناخت عوامل جمعیتی و اجتماعی موثر بر آن می پردازد. جامعه آماری در این پژوهش عبارت است از کلیه دانشجویان رشته های علوم انسانی غیر تهرانی دانشگاه علامه طباطبایی در مقطع تحصیلی کارشناسی ارشد می باشد. تعداد کل دانشجویان شهرستانی رشته های علوم انسانی دانشگاه علامه-طباطبایی حدود1120 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد حجم نمونه مساوی 200 نفر بدست آمد و از نمونه گیری طبقه بندی با تخصیص برابر در این تحقیق استفاده شد. جامعه دانشجویان غیر تهرانی به دو طبقه تقسیم شدند طبقه اول 100 نفر متأهل، طبقه دوم 100 نفر مجرد هستند که در تهران مشغول به تحصیل اند در داخل هر طبقه 50 زن و 50 مرد بر روش نمونه گیری انتخاب شده اند. در این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده است. عمدتاً پیمایش در مطالعاتی که در آنها فرد واحد تحلیل است به کار گرفته می شود. در این تحقیق از پرسشنامه برای اندازه-گیری مفاهیم و متغیر ها استفاده شده است. پرسشنامه شامل گویه هایی برای اندازه گیری میزان تمایل به مهاجرت به تهران و شناخت متغیر های مستقل می باشد. یافته های تحقیق که شامل یافته های توصیفی که متغیر های مستقل تحقیق از قبیل جنس، سن، وضعیت زناشویی، محل سکونت، خانواده، قومیت، میزان تحصیلات، وضعیت فعالیت، درآمد خانوار در ماه و مخارج دانشجو در ماه توصیف می شود در قسمت بعد به تحلیل دو متغیره و آزمون فرضیه های تحقیق پرداختیم از 9 فرضیه آزمون شده رابطه بین تمایل به مهاجرت به تهران و جاذبه شهر تهران، دافعه مبدأ، نگرش به مهاجرت، جنس پاسخگویان و وضعیت پاسخگویان معنا دار به دست آمد و نتیجه آزمون قابل قبول شد و رابطه بین تمایل به مهاجرت و وضعیت زناشویی، ارتباط با خانواده، سن پاسخگویان و وضعیت قومیت پاسخگویان غیر معنادار به دست آمد و نتیجه آزمون رد شد.
هدایت عیدی تراکمه محمود مشفق
تحقیق حاضر بر اساس اطلاعات مآخوذ از پیمایش «کارمندان وزارت جهاد کشاورزی شهر تهران با هدف بررسی تاثیر سیاست های تشویقی دولت در تمایل به مهاجرت معکوس دربین کارمندان وزارت جهاد کشاورزی» تدوین و تنظیم شده است. با استفاده از روش تحقیق پیمایش و تکنیک پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز گردآوری شده است. جامعه آماری تحقیق را کلیه کارمندان شاغل در وزارت جهاد کشاورزی تشکیل می دهند. نمونه آماری تحقیق 319 نفر کارمند است که بر اساس قواعد تعیین حجم نمونه و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده اند. برای تحلیل اطلاعات از آزمون معناداری دی سامرز و کرامر و همچنین ضرایب همبستگی اسپیرمن و کای اسکوار استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از میان کل پاسخگویان به ترتیب2/79 درصد، 082/0 درصد و 5/75 درصد اظهار نموده اند که مشوق های پیشنهادی دولت از جمله؛ مشوق های اقتصادی، اجتماعی و اداری و سازمانی تمایل کم و خیلی کم در آنها برای مهاجرت معکوس ایجاد نموده است. 1/71 درصد از پاسخگویان موانع اصلی عدم اثر بخشی دولت را در زمینه خروج کارمندان از تهران را تحقق نیافتن و عملی نشدن وعده های پیشنهادی دولت ارزیابی نموده اند. 8/39 درصد از کل پاسخگویان گفته اند که تحت هیچ شرایطی از تهران مهاجرت نمی کنند. درحالی که 6/36 درصد گفته اند که در صورت ارائه امکانات در شهرستان ها همانند سطح امکانات موجود در تهران، مهاجرت می نمایند. همچنین نتایج حاصل از آزمون فرضیات تحقیق نشان می دهد که در این تحقیق بین مشوق های اقتصادی، اجتماعی، اداری و سازمانی دولت با تمایل به مهاجرت معکوس در بین کارمندان از لحاظ آماری رابطه معناداری وجود دارد واین فرضیات مورد تایید قرار گرفتند ( 000/0sig=) و دارای همبستگی ضعیف می باشد. یعنی میزان اثر بخشی مشوق های دولت در تمایل به مهاجرت معکوس در بین کارمندان پایین بوده است.
وجیهه جوادی نیا محمود مشفق
موضوع این رساله، رابطه سبک های زندگی سالمندان با وضعیت سلامت آنها در چارچوب مطالعات جمعیت شناسی سالمندان است. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا سبک زندگی سالمندان مورد مطالعه قرار گیرد و رابطه آن با وضعیت سلامتی بررسی شود. هدف ما این است تا نشان دهیم، چگونه از طریق تشویق، نوعی از سبک زندگی میزان بیماری ها و ناخوشی های مرتبط با آن را کم کنیم. از نظر روش شناسی پژوهش حاضر به شیوه پیمایش (survey) و اسنادی با تکنیک پرسشنامه در میان 385 نفر از سالمندان منطقه 5 شهر تهران به اجرا درآمده است. روش نمونه گیری به صورت غیراحتماعی قضاوتی (هدفمند) و در پارک ها و بوستان های مختلف منطقه 5 شهر تهران (بلوار فردوس – جنت آباد– شهر زیبا – پونک – کن و شهرک اکباتان) انجام شده است. در تحقیق حاضر سه هدف اصلی را دنبال کرده ایم: 1) بررسی وضعیت عمومی سالمندان که به دو مقوله احساس سلامت و سنجش میزان سلامت در بین سالمندان تقسیم شده است. 2) بررسی وضعیت سبک زندگی سالمندان که به مولفه های جزئی تری تقسیم شده است. 3) بررسی رابطه میان سبک زندگی سالمندان و میزان سلامت و همچنین احساس سلامت. نتایج تحقیق نشان می دهد 86.0 درصد از سالمندان ناسالم و فقط 14.0 درصد از سالمندان مورد مطالعه ما در این منطقه سالم بوده اند. همچنین درخصوص احساس سلامت تنها 0.3 درصد از سالمندان احساس سلامت زیادی می کنند و 79.7 درصد از آنها اصلا احساس سلامتی در خود نمی کنند. همچنین روابط خانوادگی، نوع و نحوه تغذیه، روابط اجتماعی، فعالیت های فراغتی، فعالیت های مذهبی، فعالیت های ورزشی، مصرف رسانه و مصرف دخانیات از عواملی هستند که بر روی سلامت و احساس سلامتی سالمندان نقش موثری دارد. به طورکلی تحقیق ما نشان داد که سبکی از زندگی سالمندان که در آن روابط خانوادگی و مناسبات اجتماعی بالاست، فعالیت های ورزشی مناسب، شیوه های تغذیه مطلوب و مصرف دخانیات که پایین است، بیشتر آنان را سالم نگاه می دارد و سبک های زندگی مبتنی بر خلوت و انزواگزینی و عدم ارتباط اجتماعی و مصرف بالای دخانیات، سالمند را بیشتر در وضعیت تهدیدآمیز بیماری قرار می دهد. ما تاکید می کنیم که سالمندان باید خود را در وضعیت متعارف زندگی (همانند افراد غیرسالمند) نگاه دارند و جامعه نیز با تغییر نگاه و بازتعریف مفهوم سالمندی بهتر می تواند افراد سالمند را در درون فعالیت اجتماعی جامعه نگاه دارد.
میر امین تاج زاده اردشیر انتظاری
در پژوهش حاضر به بررسی تمرکزگرایی در مهاجرت های داخلی ایران و عوامل موثر بر آن طی دهه 85 – 1375 پرداخته شده است. بعد تمرکزگرایی در مهاجرت به عنوان یکی از رویکردهای روشی جدید در تحلیل مهاجرت های داخلی، بر گرایش مهاجران به نقاط اصلی تمرکز جمعیت تأکید دارد. براین اساس مسئله اساسی در این پژوهش، پی بردن به این امر است که چه میزان از مهاجرت های هر منطقه، تمرکزگرا بوده و یا در مسیرهای مهاجرتی رو به مرکز صورت گرفته است. مطالعه مهاجرت های داخلی در این پژوهش با استفاده از روش تحلیل ثانویه و با بهره گیری از داده های دو درصد سرشماری نفوس و مسکن 1385انجام شده است. ابزار اصلی تحلیل مهاجرت های داخلی، یک ماتریس ابداعی با عنوان «ماتریس مسیرهای مهاجرتی» و شاخص حاصل از آن با عنوان «شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی»است. در این پژوهش که به روش کمی انجام شده، نخست شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی کل کشور محاسبه و سپس در سطح استان به تحلیل مهاجرت های بین استانی، با استفاده از شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی (نسبت مهاجرت های تمرکزگرا به کل مهاجرت ها) پرداخته شده است.همچنین نوع الگوی تمرکزگرایی مهاجرتی (درون منطقه ای و بین منطقه ای) برای استان های کشور نیز مشخص شده است. محاسبه شاخص تمرکزگرایی مهاجرتی برای کل کشور و استان ها نشان داد علی رغم کاهش تمرکزگرایی در مهاجرت های داخلی در کشور، نسبت به دهه های گذشته، کماکان میزانی از تمرکز بر تهران و کلان شهرها و به طور کلی مناطق مرکزی وجود دارد، با این تفاوت که الگوی تمرکزگرایی در مهاجرت های بین استانی تا حدودی به تمرکزگرایی درون استانی تغییر شکل یافته، ضمن آنکه درصد بسیاری از مهاجرت ها نیز در مسیرهای مهاجرتی افقی (مهاجرت بین نقاطی که در سلسله مراتب مرکز – پیرامون، در موقعیت برابر قرار دارند) صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد تمرکزگرایی در نظام مهاجرتی کشور، پدیده ای ساختاری است، لذا جستجوی راه کارهای زودبازده و دفعی جهت حل مشکل تمرکزگرایی نظام مهاجرتی موثر نیست.به نظر می رسد پدیده تمرکزگرایی در نظام مهاجرتی ایران، ماهیتی سیاسی – اداری دارد و تمرکز اقتصادی – صنعتی (نابرابری اقتصادی منطقه ای) ناشی از این تمرکز سیاسی – اداری است. لذا سمت و سو دادن عوامل درآمدزا و اشتغال زا به نقاط ثقل ملی و سوق دادن سرمایه های مادی و انسانی به مناطق دارای پتانسیل های جذب جمعیت، راهکار مناسبی برای حل مشکل تمرکزگرایی به نظر می رسد.
محسن جوادی شهلا کاظمی پور
هدف از این پژوهش بررسی میزان تمایل به مهاجرت مددجویان کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تهران به خارج از شهر تهران می باشد. 15 فرضیه در این پژوهش مطرح شده است و جامعه آماری ، کلیه مددجویان شهر تهران که دارای کد 13 رقمی می باشند . روش نمونه گیری از طریق فرمول کوکران به صورت نسبتی و مصاحبه با 278 مددجوی تحت پوشش کمیته امداد به صورت تصادفی سیستماتیک انجام شده و پرسش نامه به روش مصاحبه تکمیل گردیده است . پس از انجام آزمون و تحلیل های آماری مشخص گردید که از بین افراد شرکت کننده 23% با تمایل کم ،32% با تمایل متوسط و 45% با تمایل زیاد علاقه خود را برای مهاجرت از شهرتهران بیان نمودند. بین متغیرهای سن،تحصیلات ،تعداد اعضای خانواده،سابقه سکونت و عوامل روانشناختی با تمایل به مهاجرت رابطه معناداری مشاهده نشده است. بین عوامل شخصی ،جاذبه های موجود در مبدأ ،دافعه های موجود در مبدأ، جاذبه های موجود درمقصد ودافعه های موجود درمقصد با تمایل به مهاجرت رابطه معناداری وجود دارد که با توجه به معادله خط استاندارد بیشترین تاثیر را متغیر عوامل شخصی بر متغیر وابسته تمایل به مهاجرت گذاشته است و به مراتب سهم بیشتری در مقایسه با سایر متغیرها دارد وپس از ان به ترتیب دافعه های موجود در مبدا، جاذبه های موجوددر مبدا و در نهایت دافعه های موجود در مقصد موثر واقع شده است.
فرهاد قویونلی ایرج ساعی ارسی
هدف تحقیق حاضر مطالعه عوامل موثر بر باروری زنان همسر دار 39-30 ساله با تأکید بر ابعاد جمعیتی است که بر روی 383 نفر از زنان شهر ترکمن به اجرا گذاشته شد. با توجه به اینکه سن باروری 49-15 سال می باشد در این پژوهش به علت محدودیت طیف کاری و کاهش حجم کار از لحاظ جمعیت شناسی از گروه سنی 39-30 سال استفاده شده است در نتیجه گروه های سنی ماقبل را نیز پوشش می دهد. جامعه آماری تحقیق زنان شهر ترکمن می باشد که تعداد آنها برابر یا 4580 نفر می باشد، حجم نمونه نیز با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر برآورد گردید. با تقسیم بندی شهر به 5 بلوک نمونه ها به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. داده ها به وسیله پرسشنامه محقق ساخته 39 سوالی از نمونه انتخابی استخراج شد. ضریب پایایی این پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ محاسبه گردید، که برابر با 902/0 می باشد که ضریب بالا و قابل قبولی است. در این تحقیق پس از تدوین فرضیات بر مبنای اهداف تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین خواستگاه اجتماعی زنان، سطح تحصیلات والدین، میزان درآمد خانواده، ترجیح جنسی فرزند به نفع پسر، میزان آگاهی زن و شوهر از برنامه های تنظیم خانواده، مذهب ، منفعت فرزندان، هزینه فرزندان، قومیت و میزان باروری رابطه وجود دارد. نتایج فوق نشان داده است که وجود ناامنی اقتصادی و مشکلات تأمین نیازهای زندگی روزانه ی خانواده ها و ملزومات زندگی امروزی فرزندانشان از جمله موارد بسیار مهمی است که افراد در استدلال برای باروری پایین خود ارائه می کنند، همچنین عواملی که بر کاهش باروری زنان موثر است?می توان به خواستگاه اجتماعی زنان، سطح تحصیلات، میزان آگاهی زنان از برنامه های تنظیم خانواده، منفعت فرزندان اشاره کرد و عواملی را که می تواند بر افزایش باروری زنان اثر گذارد را ترجیح جنسی فرزند به نفع پسر عنوان کرد.
سارا غریب عشقی محمود مشفق
یکی از مهمترین دلایل تفاوت در میزانهای باروری جوامع و مناطق مختلف، ارزیابی متفاوت فرزند می باشد. ارزش فرزند یکی از عوامل اصلی در زمینه باروری و فرزندآوری است و دارای ابعاد وسیع اجتماعی، روانی، فرهنگی، جمعیتی و اقتصادی است. ارزشها بعنوان متغیرهای مستقل در تعیین تعداد اولاد نقش داشته و بر تصمیم گیری والدین در این زمینه اثر می گذارند. با روش پیمایش میدانی و پرسش از بانوان متاهل 21 تا 55 ساله اعم از شاغل و غیر شاغل در تهران داده های مورد نیاز گردآوری شد. هدف اصلی این پژوهش مشخص کردن وضعیت ارزش فرزندان در بین گروه های شغلی مختلف زنان در شهر تهران و شناخت ارزش هایی است که آنها را به داشتن یا نداشتن فرزند ترغیب می کند. همچنین شناسایی رابطه ویژه گی های فردی (سن، تحصیلات، شغل، محل تولد و ... ) و ویژه گی های جمعیت شناختی (سن در اولین ازدواج، مدت زناشویی، تعداد فرزندان ، سن در تولد اولین فرزند، استفاده از وسایل پیشگیری و ... ) زنان مورد مطالعه با ارزش فرزندان. بر اساس یافته ها، هیچ تفاوتی از نظر ارزش فرزند در بین گروه های شغلی زنان در شهر تهران نیست. ولی فواید اقتصادی و فواید عاطفی داشتن فرزند بین گروههای مختلف زنان متفاوت است. امّا سایر مولفه های مربوط به ارزش مثبت داشتن فرزند، از اهمیت یکسانی بین گروههای مختلف بانوان برخوردار است. همچنین در مولفه محدودیتها و فرصتهای از دست رفته بین گروههای مختلف زنان تفاوت وجود دارد، امّا سایر مولفه های مربوط به ارزش منفی داشتن فرزند، از اهمیت یکسانی بین گروههای مختلف بانوان برخوردار است. بین سطح تحصیلات بانوان با تعداد واقعی و مطلوب فرزندان آنها رابطه معناداری معکوسی وجود دارد. در ضمن 65 درصد بانوان داشتن دو فرزند را مطلوب دانسته و 25 درصد آنان داشتن یک فرزند را مطلوب می دانند. متوسط سن ازدواج بانوان در این طرح حدوداً 22 سال و متوسط سن همسران آنها در اولین ازدواج 27 سال بوده است. متوسط سن پاسخگویان در اولین بارداری 24 سال و میانگین سن آنها در آخرین بارداری برابر 29 سال می باشد. همچنین استفاده از کاندوم در بین آنها بیش از سایر روشهای جلوگیری از بارداری رایج است.
سعید رضا قدرت سید رضا معینی
چکیده هدف از این تحقیق بررسی تأثیرات گذار جمعیتی بر نوسانات جمعیت فعال است. در این پژوهش از روش مطالعه اسنادی استفاده شده و آمارهای موجود مورد تحلیل ثانوی قرار گرفته است. گذار جمعیتی به مرحله ای اطلاق می شود که از سطح بالای مرگ و میر و باروری به سطح پایین در هر دو آن ها می رسد. در اثر پدیده گذار جمعیتی ساختار سنی جمعیت دچار تغییراتی می شود ، بدین ترتیب که از حالتی کاملاً جوان به حالتی کاملاً سالخورده تغییر می کند. این روند دگرگونی های عمده ای در شاخص های جمعیتی پدید آورده و به ضرورت آن می بایستی در جنبه های مختلف برنامه ریزی ها تجدید نظرهایی صورت گیرد. یکی از اثرات گذار جمعیتی بر روی تعداد و نسبت جمعیت فعال است . فرضیه تحقیق این است که ساختار سنی کشور روی نوسانات جمعیت فعال تأثیر گذار است. بر اساس داده های موجود شاخص جوانی جمعیت از 17/42 درصد در سال 1335 به 45/45 درصد در سال 1365 رسیده است و در سال 1375 برای اولین بار به زیر 40 درصد رسید(51/39)، درسال 1385 به رقم 1/25درصد رسیده است. نسب وابستگی از 71/85 درصد در سال 1335 به 22/94 درصد در سال 1365رسیده است و در سال های 1375 و 1385 نیز به 09/78 و 4/43 درصد رسیده است. نرخ مشارکت سال های 1385 تا 1389 نیز به ترتیب 4/40 ، 8/36، 0/38، 9/38 و 3/38 درصد می باشد. طبق بررسی های انجام شده هرچند رابطه معنی داری بین جمعیت فعال اقتصادی با نسبت بستگی وجود ندارد ولی رابطه ای معنی داری بین جمعیت فعال و نرخ بیکاری وجود دارد. کلید واژه: گذار جمعیتی ، انتقال سنی ، پنجره جمعیتی ، جوانی جمعیت، نسبت وابستگی و جمعیت فعال اقتصادی?
معصومه زارعی محسن ابراهیم پور
سوال محوری این تحقیق این است که آیا بین سرمایه اجتماعی و اشتغال زنان بومی و مهاجررابطه ی معنی داری وجود دارد یا خیر؟درمرور بخش نظری معرف ها و ابعاد سرمایه اجتماعی و همچنین عوامل موثر و مرتبط با مفاهیمی نظیر شبکه اجتماعی، اعتماد اجتماعی، جامعه پذیری، سبک زندگی، هنجارهای همیاری و پویایی جمعی تشریح شدند و سپس تأثیر سرمایه اجتماعی به مثابه متغیر درونی پژوهش بر وضعیت اشتغال نیز بیان گردیدیافته های این پژوهش در بخش توصیفی حاکی از آن است که میانگین درآمد در بین پاسخگویان 350هزار تومان و میانگین درآمد همسر پاسخگویان 625 هزار تومان است . زنان بومی و مهاجر خانه دار از بیشترین سظح درآمدی برخوردارند و نشان می دهد که زنان در صورت بالا بودن درآمد همسر به اشتغال مبادرت نمی کنند.بیشتر پاسخگویان با 4/36 درصد،تمایل خیلی زیادی به اشتغال دارند و 4/41 درصد پاسخگویان نیز بیان کرده اند که توانایی زیادی برای اشتغال در خود می بینند و تلقی مثبتی نسبت به اشتغال دارند.50 درصد پاسخ گویان نحوه ی آشنایی با شغلشان و 3/29 درصد نحوه ی راه یابی به شغل خود را از طریق شبکه های اجتماعی غیر رسمی(سفارش دوستان و آشنایان) عنوان کرده اند و 5/19درصد عنوان کرده اند که قبل از آزمون و مصاحبه سفارش شده اند. در مورد انگیزه اشتغال در اولویّت اول 8/43 درصد(کمتر از نیمی از زنان) مهم-ترین انگیزه ی خود برای اشتغال را کسب درآمد وانگیزه اقتصادی و بیش از 56درصد دلایلی نظیر تماس اجتماعی، منزلت اجتماعی ، خودشکوفایی و احساس آرامش را بیان کرده اند. بر اساس یافته های این پژوهش در بخش استنباطی بین متغیرهای بعد خانوار، وضعیت تأهل، پایگاه منزلتی و سرمایه اجتماعی با اشتغال زنان بومی و مهاجر رابطه معنی داری وجود دارد.همچنین بین سن زن و اشتغال زنان مهاجر رابطه معنا داری مشاهده شد در حالیکه این رابطه بین زنان بومی از نظر آماری مشاهده نشده است.همچنین بر اساس نتایج رگرسیون چند متغیره، متغیرهای سن زن، بعد خانوار، وضعیت تأهل، پایگاه منزلتی بیشترین واریانس(59درصد) از متغیر وابسته را تبیین کرده اند.در مجموع وارد کردن متغیرسرمایه اجتماعی به مدل تنها 9 درصد از تغییرات متغیر وابسته(اشتغال زنان) را تبیین کرد. پس می توان گفت که اضافه کردن متغیر سرمایه اجتماعی تأثیر زیادی بر احتمال اشتغال زنان ندارد.
سمیرا نایب حبیب محمود مشفق
سالخوردگی جمعیّت یکی از روندهای جمعیّتی مهم در طول قرن 21 خواهد بود. پیش بینی می شود در آینده ، تمام کشورها با پدیده ی سالخوردگی جمعیّت مواجه شوند، اگرچه ممکن است میزان و زمان بندی آن در کشورهای مختلف متفاوت باشد. بی تردید، کشورهایی که زودتر در وضعیّت گذار باروری قرار گرفته اند، زودتر از بقیّه ی کشورها در معرض آثار و پیامدهای ناشی از گذار به باروری در سطح پایین قرار خواهند گرفت. امروزه بسیاری از کشورها در حالت عدم تعادل جمعیتی قرار دارند، از یک سو کشورهای در حال توسعه با مشکلات و مسائل رشد بی رویه جمعیت دست و پنجه نرم می کنند، از سوی دیگر جوامع توسعه یافته از نتایج منفی شدن رشد جمعیت و سالخوردگی جمعیت رنج می برند، به عبارت دیگر، اکثریت کشورهای جهان به نوعی با مسائل ناشی از عدم تعادل جمعیتی مواجه اند. کاهش رشد جمعیت و افزایش امید زندگی ، درنتیجه پیشرفت های پزشکی و بهبود شرایط بهداشت جمعیت،باعث می شود تعداد بیشتری ازجمعیت به سن سالخوردگی برسندکه نیاز به حمایت اجتماعی دارند. هدف از این تحقیق بررسی روند های شاخص های سالمندی در ایران و مقایسه آن با کشورهای منتخب حوزه آسیا و اقیانوسیه ، شامل کشورهای ژاپن ، کره جنوبی ، ترکیه و پاکستان است . دوره زمانی بررسی از سال 1330 تا 1480 است . روش تحقیق در اینجا ، تحلیل ثانویه بوده یعنی داده های این بررسی ازآخرین برآوردهای بخش جمعیت سازمان ملل اقتباس شده است. نتیجه این بررسی نشان می دهد که در آینده ای نزدیک ، کشورهای منتخب با پدیده سالمندی جمعیت مواجه می شوند و دیگر اینکه سهم زنان سالمند نسبت به مردان بیشتر خواهد بود و از آن تحت عنوان زنانه شدن سالمندی یاد می کنند ، که اینها خود نیازمند تدبیر و توجه بیشتر دولت ها به این پدیده ها می باشد . تحلیل های خط روند نشان می دهد که یک رابطه خطی معکوس بین کاهش باروری و افزایش شاخص سالمندی وجود دارد و همچنین یک رابطه خطی مستقیم بین افزایش امیدزندگی و شاخص سالمندی وجود دارد .
میثم پروان محمود مشفق
چکیده این پژوهش به تحلیل روند و الگوهای گذار جمعیتی در بین کشورهای منتخب مسلمان از سال 1950 تا 2100 پرداخته است. از نظر این پژوهش به کشورهایی که بیش از 50 درصد از جمعیت آنها را مسلمانان تشکیل دهند کشور مسلمان گفته می شود. با توجه به این تعریف 52 کشور مورد مطالعه قرار گرفتند. در این بررسی الگوهای گذار جمعیتی در بین کشورهای مسلمان به سه دسته تقسیم شدند: الف) الگوی کشورهای پیشگام، در میان کشورهای پیشگام در گذار جمعیتی، شروع گذار جمعیتی به سال 1950 برمی گردد(آغاز زمان مورد بررسی). همچنین پیش بینی های جمعیتی حاکی از این است که اگر روند شاخص های جمعیتی مانند زمان حال باشد این کشورها نسبت به دیگر کشورهای مسلمان زودتر به رشد طبیعی صفر می رسند یعنی در این کشورها روند رشد جمعیت سالمند از دهه های 2040 و 2050 به بعد سریعتر از قبل می شود. ب) الگوی کشورهای میانه رو، باروری در این گروه یک تا دو دهه دیرتر از کشورهای پیشگام شروع به کاهش می کند. تفاوت مهم این گروه با گروه اول در روند کاهش است که منطم تر اتفاق می افتد، به طبع در آینده نیز رشد جمعیت سالمند در این کشورها به آرامی صورت می گیرد و مشکلات کمتری در این زمینه خواهند داشت. ج) الگوی کشورهای متأخر، در میان این گروه کاهش باروری نسبت به پیشگامان 35 سال دیرتر شروع می شود و همچنین یکی از نکات مهم در این گروه شکاف زمانی بین کاهش مرگ ومیر و باروری است که در این گروه 35 تا 40 سال به طول می انجامد، یعنی باروری در میان این کشورها 40 سال دیرتر از مرگ ومیر شروع به کاهش می کند. همچنین پژوهشگر به بررسی تأثیر متغیرهای آموزشی، اجتماعی و اقتصادی بر روی تغییرات نرخ رشد طبیعی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره در میان کشورهای مسلمان پرداخته است که در پایان بررسی، مدل رگرسیونی که متشکل از متغیرهای آموزشی بود نسبت به دو مدل دیگر، بهتر تغییرات نرخ رشد طبیعی را تبعیین می کند. و در بین متغیرهای آموزشی متغیر میانگین سالهای مدرسه روی معنادار شد.
کوهسار قادری نیا رضا معینی
طلاق به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل ازهم گسیختگی مهم ترین نهاد اجتماعی و اساس جامعه، یعنی خانواده، از اهمیت بسزایی برخوردار است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر گرایش به طلاق و علل آن در سال 1391 با استفاده از داده های پیمایشی در همین سال بوده است که توسط محقق طراحی و اجرا شد. فرضیه های این تحقیق مبتنی بر یک چارچوب تلفیقی از نظریه های جامعه شناسی و نظریه های آسیب شناسی خانواده بود. جامعه آماری این تحقیق، تمامی زوجینی هستند که در آذر ماه سال 1391 به دادگاه خانواده شهر تهران درخواست طلاق داده اند یا در این مقطع طلاق گرفته اند. روش نمونه گیری، نمونه گیری سهمیه ای و نمونه آماری مورد مطالعه در این تحقیق 204 نفر از زنان و مردانی است که در این مدت به دادگاه های خانواده جهت درخواست طلاق مراجعه نموده اند. یافته ها حاکی از آن است که در نمونه موردبررسی مهم ترین علل طلاق در مردان به ترتیب مشکلات شخصیتی و ناهماهنگی های روحی، عدم تفاهم و بلوغ فکری و عاطفی و دخالت اطرافیان بیان شده است این در حالی است که زنان به ترتیب دخالت اطرافیان، مشکلات شخصیتی و ناهماهنگی های روحی و اعتیاد را به عنوان دلایل طلاق خود عنوان کرده اند. در نمونه مورد بررسی، زنان و مردان با سطح تحصیلات دیپلم تا لیسانس، با سطح تحصیلات همسان، شیوه همسرگزینی انتخاب شخصی، شاغل و بدون فرزند یا تعداد فرزند کمتر، گرایش بیشتری به طلاق داشتند. بخش دیگری از نتایج در این نمونه بیانگر آن است که رابطه سن زنان و سن مردان با اعتیاد، سطح درآمد با دخالت اطرافیان، عدم تفاهم و بلوغ فکری و عاطفی و فشار اقتصادی، رضایت مالی با مشکلات شخصیتی و ناهماهنگی های روحی و فشار اقتصادی و سرانجام مدت ازدواج با دخالت اطرافیان، عدم تفاهم و بلوغ فکری و عاطفی و اعتیاد معنادار است. نتایج نشان داد که در مطالعه ی طلاق و گرایش به آن توجه به ویژگی های زوجین و علت هایی که آن ها برای طلاق عنوان می کنند و تفاوت های این علت ها در زیرگروه های مختلف ضروری بنظر میرسد. کلمات کلیدی: خانواده، طلاق، گرایش به طلاق، علت های طلاق، اختلاف سنی، درآمد.
فردین شاه محمدی سید رضا معینی
باروری پدیده ای است اجتماعی وعمومی ودارای اهمیت بسیاروباوجودضرورت قطعی آن ، درجوامع مختلف میزان باروری متغیرمی باشد، میزان باروری به طورطبیعی به یک سری عوامل بستگی دارد ولی این عوامل درجامعه ماتحت تاثیرتغییرات وتحولات وشرایط اجتماعی واقتصادی وتغییروتحول درارزش وهنجارهاکم کم افزایش پیداکرده است . این مطالعه به صورت اسنادی انجام شده و ضمن بررسی وضعیت باروری کشور بر اساس نتایج سرشماری 90-1385تاثیرعوامل دموگرافیک وبعضی ازعوامل اجتماعی واقتصادی بروضع زناشویی موردبررسی قرارگرفته است.برای انجام مطالعه ازنتایج سرشماری عمومی نفوس ومسکن سال 1385و1390 کشوراستفاده شده است .اهم نتایج این بررسی به شرح ذیل می باشد: با کاهش سن ازدواج میزان باروری نیز افزایش می یابد و بین سن ازدواج و میزان باروری رابطه معکوس وجود دارد. میزان باروری در مناطق شهری استانهای منتخب کمتر از مناطق روستایی می باشد میزان باروری زنان خانه دار در استان های منتخب بالاتر از زنان سایر بخش ها (شاغل ، بیکار و محصل) بوده است. میزانهای باروری کل نشان می دهد که پس از زنان شاغل در بخش خدمات به ترتیب زنان شاغل در بخش صنعت و کشاورزی در درجه بعدی باروری قرار می گیرند. میزان باروری زنان در مقطع ابتدایی در استان های منتخب بالاتر از زنان سایر مقاطع ( راهنمایی، متوسطه و عالی ) بوده است. این میزان به ترتیب بعد از ابتدایی، راهنمایی ، متوسطه و عالی می باشد. در مناطق شهری و روستایی نیز به همین منوال می باشد.
احسان گنجعلی محمود مشفق
هدف اصلی این تحقیق، بررسی سطح و روند شهرنشینی الگوها و عوامل مرتبط با آن در کشورهای منتخب آسیا و اقیانوسیه طی دوره 2050- 1950 با تاکید بر ایران است. برای تدوین چارچوب نظری این تحقیق از نظریه دیویس که تحول شهرنشینی در جهان را طی سه مرحله کاملا مجزا از یکدیگر تقسیم بندی کرده به عنوان الگوی نظری انتخاب نمودیم. روش مورد مطالعه اسنادی است و اطلاعات و داده های مورد نیاز را از سایت سازمان ملل و بانک جهانی جمع آوری کرده و سپس با استفاده از نرم افزارexcel ، spss داده ها را تجزیه و تحلیل کردیم. با توجه به میزان و سطح شهرنشینی کشورها مورد مطالعه را به سه گروه تقسیم نموده ایم که عبارتند از: الف) کشورهای پیشتاز: که مراحل گذار جمعیتی و شهرنشینی را با سرعت بالایی طی کرده اند و درصد شهرنشینی در آنها بالاست از ویژگی این کشورها می توان به کاهش نرخ موالید به میزان کمتر از حد جایگزینی و افزایش نسبت کهنسالان در کل جمعیت اشاره نمود. ب) کشورهای میانه رو: که مراحل گذار جمعیتی و شهرنشینی نسبت به کشورهای متاخر با سرعت بالاتری طی کرده اند و سرعت تغییر شهرنشینی در آنها متوسط است. ج) کشورهای متاخر که گذار جمعیتی و شهرنشینی را دیرتر از دیگر کشورها تجربه کرده اند و سطح شهرنشینی در آنها پایین است. یافته های بدست آمده نشان می دهند که بین درصد رشد شهرنشینی و تحولات جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی رابطه ای قوی وجود دارد. به عبارتی رشد شهرنشینی به عنوان تابعی از تغییرات شاخص های جمعیتی (از جمله میزان باروری کل، مرگ و میر عمومی، امید زندگی در بدو تولد، میزان رشد سالانه جمعیت و میانگین سن) و عوامل اقتصادی (از جمله درآمد سرانه و ضریب جینی) و عوامل اجتماعی (سطح تحصیلات، سطح توسعه انسانی، میانگین سال های مدرسه روی، کاربران اینترنتی و جمعیت سالمند)در این کشورها به شمار می آید. بنابراین گذار شهرنشینی و جمعیتی در بین سه گروه (پیشتاز، میانه رو و متاخر) کاملا به سوی همگرایی رفته و تفاوت اندکی در بین شاخص های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی آنها دیده می شود. این نشان می دهد که ترتیبات و نظم جهانی در گذار جمعیتی و گذار شهرنشینی حفظ می شود و این می تواند ناشی از عوامل ساختاری درون این کشورها باشد. واژگان کلیدی: شهرنشینی، عوامل جمعیتی، عوامل اقتصادی، عوامل اجتماعی، تمرکزگرایی شهری
نفیسه امینی تبار محمود مشفق
بررسی روند های مهاجرت بین المللی نشان می دهد، تعداد مهاجران بین المللی در جهان طی چند دهه گذشته به طور چشمگیری افزایش یافته است. یکی از مهمترین مولفه های اثر گذار بر سطح و روند مهاجرت های بین-المللی مشخصه های جمعیتی کشورها می باشد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل سطوح و روند مهاجرت بین المللی می باشد و سطح و روند الگوهای مهاجر فرستی و مهاجر پذیری در کشورهای آسیا و اقیانوسیه با تاکید بر ایران طی دوره 1990-2010 و نقش عوامل جمعیتی (از جمله میزان باروری کل، مرگ و میر عمومی، امید زندگی در بدو تولد، میزان رشد سالانه جمعیت و میانگین سن) و عوامل اقتصادی(از جمله درآمد سرانه و ضریب جینی) و عوامل اجتماعی (سطح تحصیلات، سطح توسعه انسانی، میانگین ساتهای مدرسه روی، کاربران اینترنتی و جمعیت سالمند) تشکیل می دهد. روش مطالعه اسنادی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز را از سایت سازمان ملل و بانک جهانی جمع آوری کرده و سپس با استفاده از نرم افزارexcel ، spss داده ها را تجزیه و تحلیل کردیم. به لحاظ روش شناسی، با توجه به میزان خالص مهاجرت کشورها به دو دسته تقسیم شدند: الف) کشورهای مهاجرپذیر ، هر چه کشورهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص توسعه انسانی وضعیت بهتری داشته باشد، میزان مهاجرپذیری بالاتری دارند. جوانان واقع در گروه سنی 39-20 بیشترین درصد مهاجران بین المللی را تشکیل می دهند. به طوری که کشورهایی که دارای ساختار سنی جوان هستند، عمدتا مهاجرپذیر هستند. ب) کشورهای مهاجرفرست، با میزان منفی مهاجرت ، شاخص توسعه انسانی در مرتبه پایین تری قرار دارد و در گروه سنی 64-40 بیشترین درصد مهاجران را تشکیل می دهد. بنابراین این کشورها دارای ساختار سنی سالخورده هستند. در نتیجه کشورهای مهاجرپذیر شاخص توسعه انسانی بالاتری نسبت به کشورهای مهاجرفرست دارند. همچنین مقایسه دو دهه روند مهاجرت بین المللی کشورها منتخب آسیا و اقیانوسیه نشان می دهد، نسبت مهاجران بین المللی در کشورهای در حال توسعه کاهش می یابد(جریان مهاجرفرستی) و این نسبت در کشورهای توسعه یافته با افزایش رو به رو است(جریان مهاجر پذیری). واژگان کلیدی: مهاجرت بین المللی، مبدا و مقصد، عوامل اقتصادی و جمعیتی
هادی عیدی محمود مشفق
این پژوهش با عنوان سنجش عوامل فردی موثر بر احتمال مهاجرت از استان آذربایجان شرقی به سایر نقاط کشور به انجام رسیده است. هدف اصلی این پژوهش پی بردن به آن دسته از عوامل فردی است که بر احتمال مهاجرت از استان آذربایجان شرقی به سایر نقاط کشور تاثیر می گذارند. در این تحقیق به نظریه های راونشتاین، اورت لی، آرتور لوئیس، تودارو، شبکه مهاجرتی، فولر، سرمایه انسانی و دیدگاههای مربوط به مهاجرت اشاره شده و از دو نظریه اورت لی و سرمایه انسانی جهت بررسی مطلوب استفاده شده است و هشت متغیر جنسیت، سن، محل تولد، وضعیت سواد، مدرک تحصیلی، رشته تحصیلی، وضع شغلی و وضع زناشویی از این نظریه ها استخراج شده است. روش تحقیق، تحلیل ثانویه ی داده های خام دو درصد سرشماری عمومی نفوس و مسکن استان آذربایجان شرقی، سال 1385 می باشد . جهت بررسی تاثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته از رگرسیون لجستیک دو وجهی استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که سن ، جنس، محل تولد، مدرک تحصیلی و وضع شغلی بر احتمال مهاجرت تاثیر می گذارند.یافته ها نشان می دهد که احتمال مهاجرت مردها 3/1 برابر زن ها می باشد. احتمال مهاجرت افراد در گروه سنی 30-16 بیشتر از سایر گروهها می باشد.و احتمال مهاجرت افراد با مدرک تحصیلی بالا بیشتر از افراد با مدرک تحصیلی پایین است. واژگان کلیدی: احتمال مهاجرت- عوامل فردی- رگرسیون لجستیک
ابوالفضل قیطانی محمود مشفق
پژوهش حاضر با هدف مطالعه تطبیقی تغییرات شاخص های سنی استانهای کشور بین سالهای 1390-1375 و عوامل جمعیتی موثر بر آن» با روش اسنادی و تحلیل ثانویه انجام شده است.بررسی روند شاخص های سنی در استان های کشور حاکی از آن بوده است که میزان باروری کاهش داشته، میزان مرگ و میر و سالخوردگی روند افزایشی را طی کرده است. رشد متوسط سالانه جمعیت کاهش داشته و در روستا بیشتر بوده است.میانه و میانگین سنی افزایش داشته است. در سال های اخیر میزان مهاجرت در استان های کشور دو برابر افزایش داشته است، چنانکه با مهاجر فرستی بسیار برخی از استان ها و مهاجر پذیری استان های دیگر، جمعیت جوان در استان های مهاجر پذیر افزایش یافته و بر عکس جمعیت سالخورده در برخی دیگر بیشتر شده است، این امر نسبت وابستگی و جنسی را با تحولات اساسی مواجه کرده است، مهاجرت مردان برای کار نسبت جنسی زنان را در استان های مهاجر فرست بیشتر نموده است. درجهت آموزن فرضیه ها ، در بخش آزمون فرضیات از ضرایب همبستگی و مشخصاً پیرسون استفاده گردید. در ادامه و در تحلیل های چند متغیره برای بررسی اثر هر متغیر بر متغیر وابسته با کنترل سایر متغیرها، از روش رگرسیون چندمتغیر? نوع forward ، در سال 1375 اثر متغیر میزان خام مرگ ومیر بر نسبت گروه های سنی زیر 15 سال و 64-15 سال دارای اثر معنادار بود. همچنین در همین سال میزان خام مرگ ومیر و میزان باروری کل نیز دارای اثر معنادار بر نسبت جمعیت گروه سنی 65 ساله و بالاتر بود. در سال 1385 تنها متغیر تأثیرگذار بر نسبت جمعیت گروه سنی زیر 15 سال و 64-15 سال متغیر میزان بارروی کل بود اما برای گروه سنی 65 ساله وبالاتر فقط میزان خام مرگ ومیر دارای اثر معنادار بود. در سال 1390 میزان باروری کل بر نسبت جمعیت زیر 15 سال دارای اثر معنادار و مثبت بود. نرخ رشد سالانه جمعیت، میران مهاجرت خالص و میزان باروری کل بر نسبت جمعیت واقع در سن فعالیت اثر معنادار داشتند. کلید واژه ها: شاخص های سنی، باروری، مرگ و میر، مهاجرت
امان گلدی کر محمود مشفق
هدف از اجرای این تحقیق بررسی عوامل اجتماعی- جمعیتی موثر بر تمایل به طلاق بین زنان و مردان خواهان طلاقِشهر بندر ترکمن است. روش مورد استفاده در این تحقیق از لحاظ ماهیت عمدتاً پیمایشی است. جامعه آماری کلیه زوجین مراجعه کننده به دفاتر طلاق شهر بندر ترکمن در سال 1392 به منظور جدایی از همسر بود. حجم نمونه تحقیق 100 زوج(200 نفر) در نظر گرفته شد. داده ها بوسیله پرسشنامه محقق ساخته گردآوری و بوسیله آزمون های تحلیل رگرسیون، تحلیل واریانس دو عاملی و آزمون t گروه های مستقل تجزیه و تحلیل گردید. نظریات همسان همسری، شبکه، مبادله و تئوری جریان ساخت پیوند بکر از نظریاتی که در چارچوب نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان دادند که بین اختلاف سنی زوجین و تمایل به طلاق رابطه مثبت معنی داری در سطح (0.01 >p) وجود دارد. اختلاف سنی زوجین قادر است 27.4 درصد از تغییرات تمایل به طلاق را پیش بینی نماید. بین تعداد فرزندان و تمایل به طلاق رابطه منفی معنی داری در سطح (0.01 >p) وجود دارد. تعداد فرزندان 36.5 درصد از تغییرات تمایل به طلاق را پیش بینی می نماید. بین نمرات تمایل به طلاق به علت ناباروری مرد و ناباروری زن تفاوت معناداری در سطح(0.05 >p) وجود دارد. میانگین نمرات تمایل به طلاق در زوجینی که مردان نابارور هستند کمتراز زوجینی است که زن ها نابارور هستند. بین مدت ازدواج و تمایل به طلاق رابطه منفی معنی داری در سطح (0.01 >p) وجود دارد. مدت ازدواج 35.4 درصد از تغییرات تمایل به طلاق را پیش بینی می نماید. بین سطح تحصیلات مرد و تمایل زوجین به طلاق در سطح (0.01 >p) رابطه معناداری مشاهده شد. بین سطح تحصیلات زن و تمایل زوجین به طلاق در سطح (0.01 >p) رابطه معناداری مشاهده شد و بین اختلاف سطح تحصیلات مرد و زن با میزان تمایل زوجین در سطح (0.01 >p) رابطه معناداری مشاهده شد. بین بیکاری سرپرست خانواده و تمایل به طلاق در سطح (0.01 >p) رابطه مثبتی وجود دارد. میزان تمایل به طلاق در خانواده هایی که سرپرست آنها بیکار است بیشتر از خانواده هایی که سرپرستآنها شاغل است. بین پایبندی به اعتقادات دینی وتمایل به طلاق رابطه منفی معنی داری در سطح ( 0.01 >p) وجود دارد. پایبندی به اعتقادات دینی می تواند 15.5 درصد از تغییرات تمایل به طلاق را پیش بینی نماید. بین اشتغال زنان خانواده و تمایل به طلاق رابطه معنی داری وجود ندارد.
زینب آزادی محسن ابراهیم پور
با توجه به اهمیت نقش باروری در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های جمعیتی توجه به این پدیده و عواملی که باعث کاهش و یا افزایش میزان آن می شوند ضروری می باشد، تأخیر در فرزند آوری که یکی از مشخصه های اصلی گذار دوم جمعیتی است یکی از سازوکارهای کاهش باروری و در نهایت کاهش حجم و رشد جمعیت است. امروزه بسیاری از کشورها با پشت سر گذاشتن گذار اول جمعیتی، وارد گذار دوم جمعیتی شده اند که ناظر به تغییراتی در سطح جامعه، باروری و ازدواج از جمله افزایش هم خانگی ها، بالا رفتن سن ازدواج، به تعویق انداختن فرزندآوری، افزایش سقط جنین ارادی، افزایش نسبت فرزندان تک سرپرست و افزایش طلاق می باشد. این پژوهش با تاکید بر نظریه گذار دوم جمعیتی و مرور تئوری های انتخاب عقلانی اقتصادی که فرزند را به عنوان نوعی کالا می نگرند ؛ تئوری های اجتماعی که بر معنا، هویت و فرهنگ تاکید دارند و نظریه های جمعیتی مانند تئوری ترتیبات نهادی، نظریه برابری جنسیتی، تئوری رژیم های جمعیتی به تبیین عوامل موثر بر تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول در بین زنان 35-15 ساله ی شهرستان ایلام می پردازد. داده های مورد نیاز در این تحقیق به روش پیمایشی و با استفاده از رویه پرسشنامه ساختمند، جمع آوری شده است. مشاهدات و یافته های میدانی نماینگر نوعی همگرایی، در افزایش سن مادری، افزایش متوسط سالهای زناشویی بدون فرزند می باشد.براساس یافته های تحقیق، متغیرهای سن مادری و تحصیلات زنان، سن ازدواج ، وضعیت فعالیت و اشتغال زنان، نوع سبک زندگی، تعداد برادر و خواهر ،سطح پایگاه اقتصادی و اجتماعی زوجین، تحصیلات همسر و درآمد ماهیانه خانوار با میزان تأخیر در فرزندآوری زن از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول، رابطه معنی داری داشتند همچنین فرضیه های مربوط به رابطه نگرش به هزینه ها و فواید ناشی از داشتن فرزند، تعداد خواهر و برادر همسر با میزان تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول در تحلیل های چندگانه آزمون شدند. بررسی رگرسیون چند متغیره حاکی از این است که چهار متغیر شامل تعداد خواهر و برادر پاسخگو، وضعیت اشتغال پاسخگو، سن ازدواج پاسخگو، میزان تحصیلات پاسخگو، در معادله رگرسیون پیش بینی میزان تأخیر در فرزندآوری زنان از زمان ازدواج تا تولد فرزند اول باقی مانده اند و حدود 42 درصد از کل تغییرات متغیر وابسته توسط مدل تبیین شده است.
زهرا مهاجر رضا معینی
در این تحقیق به بررسی مرگ و میر در گروه¬های سنی 5 ساله دربین جمعیت زنان و مردان استان¬های تهران و لرستان در نقاط شهری و روستایی در سال 1390 پرداخته می¬شود. علاوه بر آن وضعیت مرگ و میر، احتمال مرگ و بقا و امید زندگی از طریق جدول عمر در بین استان¬های مذکور به مقایسه در می¬آید. امروزه از جداول عمر به منظور دستیابی به توصیف و تحلیل در بسیاری از علوم مانند جمعیت شناسی، بهداشت عمومی، اقتصاد، جغرافیای جمعیت، بیولوژی و غیره استفاده می¬شود و بسیاری از شاخص های جمعیتی را می-توان باکمک جدول عمر تهیّه نمود. در این پژوهش از آنجایی که امید زندگی در جامعه ای خاص و در یک مقطع خاص بررسی می شود طرح تحقیق مقطعی است و روش آن توصیفی و از نوع جمعیت شناسی صوری است. جامعه آماری مورد نظر در این تحقیق جمعیت دو استان تهران و لرستان می¬باشد. در این پژوهش جهت تهیه جدول عمر دو استان از روش مستقیم استفاده شده، همچنین جهت تصحیح و اصلاح کم شماری در اطلاعات فوت¬ها در هردو استان ( بالاخص کم شماری در ارتباط با گزارش فوت¬های مناطق روستایی که بیشتر نمایان بود) از روش وزن دهی بر اساس کل فوت¬ها و جمعیت مناطق شهری و روستایی استفاده شده لیکن با توجه به اینکه برآوردهای صورت گرفته براساس اطلاعات مستقیم ثبت فوت محاسبه شده است و احتمال می¬رود ثبت فوت¬های کشور کامل نباشد، محقق احتمال بیش برآوردی سطح امید زندگی را حدس می زد و لذا نتایج حاصل از این پژوهش احتمالاً کمی با نتایج روش های غیرمستقیم متفاوت باشد. نتایج نشان می دهد امید زندگی در بین جمعیت مردان و زنان استان تهران در سال 1390 را به ترتیب 76 و 77 سال و در بین جمعیت مردان و زنان استان لرستان 73 و 74 سال می باشد. امید زندگی در نقاط شهری در بین جمعیت مردان و زنان استان تهران به ترتیب 76 و 77 سال و در استان لرستان به ترتیب 72 و 73 سال بوده است. این جداول در نقاط روستایی امید زندگی مردان و زنان استان تهران را به ترتیب 74 و 75 سال و استان لرستان را به ترتیب 73.4 و 73.6 سال نشان می دهد. مقایسه جداول عمر شهری و روستایی جمعیت دو استان نشان می¬دهد زنان استان لرستان در سن 60 سالگی کمترین مقدار این شاخص (امیدزندگی) در بین گروههای منتخب را دارا می باشند. همچنین احتمال بقا مردان روستایی استان لرستان بیشتر از مردان روستایی استان تهران بوده است. کلمات کلیدی: جدول عمر، مرگ و میر، امیدزندگی، احتمال بقاء
سید انور عبداله پور محمود مشفق
در این تحقیق از چارچوب نظری ترکیبی استفاده شده است که برگرفته از نظریه های عوامل میانی اوررت لی و فرضیه انطباق می باشد. روش به کار رفته در این تحقیق پیمایش و از طریق توزیع پرسشنامه بوده است.جامعه آماری مهاجران عراقی ساکن شهرستان پیرانشهر بوده و از روش نمونه گیری اتفاقی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که از لحاظ میزان انطباق اجتماعی فرهنگی مهاجران نسبت به جامعه مبدا (پیرانشهر)، پاسخگویان در حد متوسط روبه بالایی قرار دارند.همچنین شبکه های ارتباطی مهمترین نقش را در مهاجرت عراقی ها به جامعه میزبان ایفا کرده است. از طرف دیگر معناداری رابطه بین میزان انطباق مهاجران با جامعه مقصد،سن و تحصیلات با میزان تمایل به بازگشت مهاجران به مبدا تایید شد.
فریبا صفری محمود مشفق
: رفتار باروری به عنوان یکی از مهمترین عوامل تغییر در ساخت سنی جمعیت محسوب می گردد، از این رو مطالعات مربوط به باروری و عوامل تأثیرگذارنده برآن جایگاه ویژه ایی را مطالعات جمعیت شناسی به خود اختصاص می دهند. رفتار باروری ممکن است تحت تأثیر مهاجرت تغییرکند. هدف از تحقیق حاضر بررسی و مقایسه باروری زنان بومی و مهاجر استان تهران بر اساس دو درصد داده های خام سرشماری 1390 بوده است. مبانی نظری تحقیق شامل نظریه وقفه مهاجرتی، نظریه گزینشی بودن مهاجران، نظریه موقعیت گروه اقلیت، نظریه انطباق بوده است. روش تحقیق در این بررسی تحیل ثانویه داده های جمع آوری شده توسط مرکز آمار ایران، نمونه مورد بررسی شامل 51256(45889نفر بومی و 5367 نفر مهاجر) زنان 49-15 ساله ازدواج کرده و واحد تحلیل فرد (هر زن ازدواج کرده 49-15 ساله)، بوده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. متغیر وابسته تعداد فرزندان زنده به دنیا آمده و متغیرها مستقل، سن ، وضع اقامت، سواد، تخصیلات، وضعیت اشتغال، وضع شغلی و متغیرها محل اقامت قبلی مهاجرین، مدت اقامت و علت مهاجرت بوده است. برای تحلیل از روابط دو متغیر، از آماره های توصیفی نظیر مقایسه میانگین ها، ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. در تحلیل چند متغیره از روش رگرسیون گام به گام استفاده شده است. نتایج تحلیل نشان دهنده این بوده است که بین زنان بومی و مهاجر از نظرتعداد فرزندان زنده به دنیا آمده تفاوت وجود دارد.25 درصد زنان مهاجر 18 درصد زنان بومی بی فرزند بوده اند. 39 درصد زنان بومی دارای فرزند، دو فرزند و48 درصد زنان مهاجر دارای فرزند، تک فرزند بوده اند. رابطه بین سن، فرزندان فوت شده، سواد و سطح تحصیلات اثبات شده است. در تحلیل چند متغیری برای زنان بومی مدرک تحصیلی و فرزند فوت شده و در تحلیل چند متغیری برای زنان مهاجرسطح تحصیلات، فرزند فوت شده و سن بیشترین همبستگی را با متغیر وابسته داشته اند.
رضا انوری امندی محمود مشفق
تمایل به مهاجرت، مرحله ای قبل از وقوع مهاجرت و تصمیم گیری نهایی به آن است. مسأله ی مهاجرت بعد از وقایع مرگ و میر و باروری، سومین عامل تغییرات در ساختار و ترکیب جمعیتی می باشد. مسائل زیست محیطی و پیامدهای آن بر معیشت روستاییان یکی از عوامل تمایل به مهاجرت می باشد. در این پژوهش برآن بودیم تا تأثیرات و پیامدهای خشک شدن دریاچه ی ارومیه (از قبیل به وجودآمدن شوری منابع آبی و خاکی، به وجود آمدن نمکزار و وقوع بادها و ریزگردهای نمکی و شن و ماسه و به دنبال آن آسیب پذیری معیشت کشاورزی، دامی و باغی ) را بر تمایل به مهاجرت مردان روستایی 50-20 ساله ی دهستان شیرامین شهرستان آذرشهر واقع در حاشیه ی شرقی دریاچه را بسنجیم.
لیلا همتی فراهانی محمود مشفق
پژوهش حاضر با هدف« شناخت رابطه تیپهای اجتماعی و جمعیتی خانواده با رفتار باروری آنها» با روش توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان شهر تهران بوده است. حجم نمونه از طریق فرمول کوکران 372 نفر بدست آمد و از بین زنان مورد مطالعه، به صورت سهمیه ای از پنج منطقه(شمال، مرکز، جنوب، شرق و غرب) گزینش شد. با کمک پرسشنامه ای که با تأیید نظر استاد راهنما، توسط محقق تدوین شد، اطلاعات لازم جمع آوری گردید. به منظور تحلیل داده ها از آزمون کای اسکویر برای سنجش متغیرهای تحقیق و نیز از آزمون ضرایب همبستگی، تعیین شدت رابطه سامرز استفاده شده است. یافته های تحقیق نتایج چنین بدست آمده است. در بررسی فرضیه های تحقیق دریافت شد که با توجه به01/0> p بین متغیرهای تحصیلات، اشتغال زنان، سفر و تفریح کردن، قدرت تصمیم گیری زنان، استقلال زنان با باروری رابطه منفی و معکوس بدست آمد.بین متغیر ترجیح جنسی با باروری رابطه مثبت و مستقیم بدست آمد.بین تیپ خانواده با مستقل زندگی کردن فرزندان مجرد رابطه معنادار بدست آمد. با توجه به یافته های تحقیق و رابطه معنادار بین مدرن بودن خانواده ها با تعداد فرزند کمتر و تعداد مطلوب فرزند کمتر، می توان بیان کرد که الگوی واحد خانواده از نظر اجتماعی– فرهنگی در شهر تهران، الگوی خانوادگی نیمه مدرن و مدرن می باشد.