نام پژوهشگر: مجتبی نجفی کوپایی

ارزیابی اثر تحریک الکتریکی/ آکوستیکی بر erp (پتانسیل وابسته به رخداد) در وزوز شنوایی مبتنی بر رویکرد پردازش سیگنال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده فنی 1391
  مجتبی نجفی کوپایی   حامد ساجدی

بیماری وزوز شنوایی شامل کلیه اصوات درک شده توسط بیمار، بدون وجود محرک خارجی است، و یکی از شایع ترین نشانه هایی است که همراه با کاهش شنوایی و اختلالات مربوط به گوش یا فیزیولوژیک بدن مشاهده می شود. وزوز به عنوان یکی از سه نشانه اصلی بیماری های گوش تلقی شده، عوامل گوناگونی در ایجاد آن نقش دارد و دارای تنوع زیادی است. یکی از مسائلی که درمان این بیماری را مشکل می کند، عدم توانایی در تشخیص عامل به وجود آورنده و کمی سازیِ مستقل از فرد (متکی بر سیگنال) است. تا کنون تحقیقات زیادی برای درمان آن انجام شده و راهکارهای درمانی زیادی ارائه و آزمایش شدهاند. البته هنوز درمان قطعی برای آن مشخص نشده ولیکن از رایج ترین درمان ها می توان به اعمال تحریک های الکتریکی و آکوستیکی اشاره کرد. به علت پیچیدگی های موجود در ساختار سیستم شنوایی، بررسی تأثیر این بیماری و درمان های ارائه شده بر آن روشی جامع می طلبد. از این رو در این پژوهش سیگنال مغزی در حوزه شنوایی را با روشی غیرتهاجمی مورد بررسی قرار گرفته و اثر دو درمان متداول را بر آن ارزیابی شد. به همین منظور برای ثبت داده و ارائه تحریک درمانی، پروتکلی طراحی و روی 43 نفر سالم و 34 نفر بیمار وزوز شنوایی اجرا شد. موج منفی ناهمخوان (mmn) محاسبه شده و ویژگی های متنوعی با تکیه بر آنالیز حوزه زمان، فرکانس و ویولت از داده ها استخراج شد. سپس در هر یک از دو بخش پیش پردازش و تجزیه و تحلیل، روش هایی پیشنهاد شد و با ارزیابی میزان کارایی آن ها بر روی پایگاه داده روش های بهینه انتخاب گردید. به منظور بررسی اثر تحریک درمانی به جستجوی ویژگی های تمییزدهنده پرداخته شد. در این راستا ابتدا ویژگی ها با یک معیار ساده تمایز بخشی، درجهبندی شده و سپس با استفاده از الگوریتم تکاملی ژنتیک، دسته ویژگی بهینه انتخاب گردید. روشهای طبقهبندی آنالیز تفکیک خطی (lda)، k-نزدیکترین همسایه (knn) و ماشین بردار پشتیبان (svm) به عنوان ابزاری برای ارزیابی دسته ویژگی بهینه در روند الگوریتم ژنتیک بکار گرفته شد. سپس داده گروههای افراد سالم و بیماران قبل و بعد از ارائه تحریک درمانی به فضای ویژگی جدید وارد شده و هر کدام با یک تابع گوسی برازش شدند. در انتها با استفاده از معیار فاصله دیورژانس kl میزان تأثیر تحریک های درمانی مقایسه شدند. نتایج، بهبود 21 درصدی با تحریک الکتریکی و بهبود 10 درصدی با تحریک آکوستیکی را نشان می دهد.