نام پژوهشگر: نیک ناز میرقلمی

روح در هندوییزم(از دیدگاه شانکارا) و الهام در موسیقی هند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده معماری و هنر 1391
  نیک ناز میرقلمی   اسماعیل بنی اردلان

تعدد داستان خدایان، اساطیر و افسانه ها که در کهن ترین منابع مکتوب هند (وداها) وجود دارد، حاکی از قائل شدن حقیقتی ورای زندگی کره خاکی است. در کنار تعدد خدایان، مبانی فکری هند، همیشه قائل به وحدت وجود است و به بارزترین نحو، در ودانتا که تفاسیری است که در قرون وسطی بر متون ودائی نوشته شده است، وجود دارد. حقیقت مطلق در متون ودائی که در این نوشتار، تفاسیر شانکارا برای بررسی آن برگزیده شده است، در قالب روح مطلق جهانی و فردی – برهمن و آتمان – بیان می شود. هنر هر سرزمین، خاستگاه ژرف ترین مسائل فکری و معنوی آن است ودر این میان، موسیقی به سبب دور بودن از ماده، انتزاعی ترین هنرها و مناسب ترین محمل برای بیان حقیقت منزه است. باور به القاء نیروهای ماوراء الطبیعی در هنر موسیقی، در بسیاری از افسانه ها و داستانهای ودایی، بیان شده است. رابطه حقیقت محض یا روح مطلق و نحوه بروز ظهور آن در موسیقی که الهام خوانده می شود، موضوعی است که در این نوشتار به آن پرداخته شده است. در نخستین فصل این نوشتار به تحول نحوه بیان حقایق، از قالب داستانها و اساطیر تا روح مطلق (آتمان) از کهن ترین متون ریگ ودا تا ودانتا اشاره شده است. فصل دوم به تصویر شدن حقیقت هستی در پرده خیال خداوند، مایا، می پردازد. روح منزه، متعین می شود و آتمان به جیوا تبدیل می شود. بر روح است که برای رسیدن به موکشا (نجات)، این تعینات و انفعالات نفسانی (چیتا -وریتی) را از میان برده تا دوباره محل تجلی حقیقت مطلق گردد. این مقام که همان ایشوارا یا الهام است، همان حالتی است که هنرمند موسیقیدان، صدای ناسروده آغازین (ام) را می شنود و آن را در قالب اندازه های زمینی (بهوتاماترا) به صورت موسیقی خلق کرده تا برای زمینیان آناندا (وجد) را به ارمغان آورد.