نام پژوهشگر: بنفشه بیات

اپیدمیولوژی پنومونی ناشی از ونتیلاتور در بخش های مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر (عج) اراک تابستان 1391
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی - دانشکده پزشکی اراک 1391
  بنفشه بیات   علی اصغر فرازی

مقدمه: پنومونی بدنبال اینتوبیشن یکی از مهمترین عوارض بستری در بخش مراقبت ویژه و استفاده از ونتیلاتور مکانیکی می باشد. که 48 ساعت بعد از بستری و شروع استفاده از ونتیلاتور با علائم تب، هایپوترمی، ترشحات چرکی تنفسی، تغییرات رادیولوژیک، لکوسیتوز و... بروز می کند که علی رغم پیشرفتهای اخیر در درمان و پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی همچنان یکی از علل مورتالیتی و موربیدیتی است. هدف از انجام این پژوهش تعیین اپیدمیولوژی پنومونی ناشی از ونتیلاتور مکانیکی در بخشهای مراقبت ویژه بیمارستان ولیعصر (عج) اراک در تابستان سال 1391 بوده است. روش کار : در این پژوهش توصیفی از نوع cross-sectional است. بیمارانی که بیش از 48 ساعت در بخشهای مراقبت ویژه بستری شدند و شواهدی مبنی بر vap داشتندوارد مطالعه شدند. این اطلاعات شامل: مشخصات زمینه ای بیماران، سابقه ابتلا به سایر بیماری ها، وضعیت بهداشت دهان و دندان، سیگاری بودن یا نبودن، علائم بالینی، علائم رادیولوژیک، نتایج آزمایشات، تعداد کاتتر، الگوی درمان و... بوده است. داده های این پژوهش بر اساس نرم افزار spss و آزمون chi2 مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : در مطالعه انجام شده از مجموع 67 بیمار بررسی شده 60 مورد (89.6%) دچار vap شدند که 41 نفر (68.3%) مرد و 19 نفر (31.7%) زن بودند. بررسی نوع icu اعم از داخلی و جراحی(جراحی عمومی، جراحی اعصاب) شامل 42 مورد (70%) در icu جراحی(جراحی عمومی ،جراحی اعصاب) و 18 مورد (30%) در icu داخلی بود. سفتریاکسون 47 مورد (70.1%) در 24 ساعت اول و 46 مورد (68.7%) در 24 ساعت دوم بیشترین داروی تجویز شده بصورت پروفیلاکسی در 48 ساعت اول بستری و سایر آنتی بیوتیکهای استفاده شده به ترتیب ونکومایسین، کلیندامایسین، مترونیدازول، سفازولین، ایمی پنم، مروپنم، سفتازیدیم جنتامایسین، آمیکاسین، سیپروفلوکساسین و اریترومایسین می باشند. در 53 بیماری که مورد نمونه گیری قرار گرفتند در مجمع 24 مورد (45.3%) آسینتو باکتر شایعترین پاتوژن و به ترتیب استاف اورئوس 23 مورد (43.4%) سودوموناس 5 مورد (9.4%) و سیترو باکتر 1 مورد (1.9%) می باشند. آسینتوباکتر بعنوان شایعترین پاتوژن بیشترین مقاومت را به جنتامایسین (69.6%) و بیشترین حساسیت را به ایمی پنم (90.9%) دارد. همچنین در مورد استاف اورئوس بیشترین مقاومت به تتراسیکلین (52.4%) و بیشترین حساسیت به ونکو مایسین (83.4%) می باشد. از نظر سیر درمان 15% بیماران پاسخ خوب به در مان داشتند و 15% پاسخ آهسته و 20% بدون پاسخ می باشند. وضعیت بیماران هنگام و بعد از ترخیص, بهبودی کامل به دنبال vap در icu های بیمارستان ولیعصر 11.7% بود و همچنین 18.3%بهبودی نسبی 20% عدم بهبودی داشته و 50% فوت کردند. بحث و نتیجه گیری : با توجه به شیوع بالای فراوانی vapدر icu های بیمارستان ولیعصر اراک در مقطع زمانی مطالعه انجام شده که89.6% میباشد، مهمترین تاکید محققین این مطالعه بر استفاده منطقی از آنتی بیوتیکهای پیشگیرانه ،رعایت استانداردهای همه جانبه وبکارگیری الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در پروتکلهای درمانی بکار رفته در هر مرکز بصورت مجزا می باشد. با توجه به حساسیت بالای آسینتوباکترهای جدا شده از بیماران این مطالعه به ایمی پنم(90.9%) و حساسیت استاف اورئوس های جدا شده به ونکومایسین (83.4%) و اگزاسیلین (62.23%) می توان گفت که این آنتی بیوتیک ها را هم چنان می توان در مرکز درمانی ولی عصر بعنوان داروی موثر بر این اجرام استفاده کرد.

مقایسه ناگویی هیجانی و مولفه های آن، سبک های دفاعی و طرح واره های ناسازگار اوّلیه در افراد مبتلا به آسم و افراد عادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  بنفشه بیات   فریده عامری

اختلالات روان تنی یکی از تشخیص های نسبتاً رایج روانپزشکی در میان بیماران بستری و سرپایی عصب شناختی است. با این حال، علی رغم پیامدهای بالینی و اقتصادی این اختلال، ساز و کارهای زیستی-روانی-اجتماعی آن به ندرت مورد بررسی قرار گرفته است. بنابراین بررسی متغیرهای مرتبط با این اختلال و مقایسه آن با افراد عادی می تواند کمک شایانی به شناخت این اختلال نماید. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ویژگی ها و کنش وری های ناگویی هیجانی، سبک های دفاعی و طرح واره های ناسازگار اوّلیه در بین بیماران مبتلا به آسم (نوعی از اختلالات روان تنی) و افراد عادی بود. برای دستیابی به این هدف، 216 نفر به پرسشنامه های ناگویی هیجانی تورنتو (tas-20)، سبک های دفاعی (dsq) و پرسشنامه طرح واره یانگ (ysq-sf) پاسخ دادند. برای تحلیل داده های پژوهش حاضر، از شاخص های آماری ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی (t) مستقل و تحلیل رگرسیون چندمتغیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان دهنده رابطه معنادار میان ناگویی هیجانی و مولفه های آن با تمام سبک های دفاعی، به جز سبک دفاعی رشدیافته، در گروه های مورد بررسی بودند. همچنین میان ناگویی هیجانی و مولفه های آن با پنج حوزه طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه مثبت معنادار به دست آمد. در پایان نتایج نشان دادند که طرح واره های حوزه بریدگی و طرد و گوش بزنگی بیش ازحد و بازداری و همچنین سبک دفاعی رشدنایافته پیش بینی کننده های مناسبی برای ناگویی هیجانی هستند. این نتایج نشان می دهند که ناگویی هیجانی، سبک های دفاعی و طرح واره های ناسازگار اوّلیه باید به عنوان کانون توجه بالینی در درمان اختلالات روان تنی به خصوص آسم مد نظر قرار گیرند.