نام پژوهشگر: فرشید علی زاده

آنالیز حساسیت برآوردگرها نسبت به پارامتر همبستگی فضایی در مدل اتورگرسیو فضایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده ریاضی و کامپیوتر 1391
  فرشید علی زاده   عبدالرحمن راسخ

در پژوهش های علوم منطقه ای، داده هایی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند که خاصیت مکانی دارند. به چنین داده هایی، داده های فضایی می گویند. این قبیل داده ها در بعد فضا(مکان) جمع آوری می شوند.زمانی که با داده های فضایی کار می کنیم رخداد دو مساله وابستگی فضایی بین مشاهدات و ناهمسانی فضایی دور از انتظار نخواهد بود. نادیده گرفتن این اثرات و استفاده از مدل های رگرسیونی مرسوم، ممکن است منجر به برآوردهایی اریب و ناکارا شود. به همین دلیل از مدل های رگرسیون فضایی برای تحلیل چنین داده هایی استفاده می شود. یک کلاس از مدل های رگرسیون فضایی، مدل اتورگرسیو فضایی (sar) است که برای ارزیابی شدت وابستگی فضایی بکار می رود. این مدل دقت پیش بینی بهتری برای بسیاری از مجموعه داده هایی که دارای بعد مکانی و فضایی اند به دست می آورد. برآوردگرهای مدل های اتورگرسیو فضایی بطور غیرخطی وابسته به پارامتر همبستگی فضایی هستند. با توجه به نقش مهم پارامتر همبستگی فضایی در مدل بندی و فرم برآوردگرها، یک مساله مهم بررسی حساسیت برآوردگرهای حاصل نسبت به پارامتر همبستگی فضایی با استفاده از مفاهیم آنالیز حساسیت است. در بحث آنالیز حساسیت یک مدل مفید و کاراست اگر برآوردگرهای پارامترهای آن نسبت به انحراف های کوچک از مفروضات مدل، حساس نباشند. بطور کلی مباحث آنالیز حساسیت شامل دو بخش است : موضعی و فراموضعی. در بحث حساسیت موضعی، اثر تغییرات جزیی در مفروضات مدل روی خروجی مدل (ازجمله برآوردگرها و پیشگوها) بررسی می شود.مگنس(2007) حساسیت موضعی برآوردگر کمترین توان دوم تعمیم یافته در مدل رگرسیون خطی با واریانس ناهمگن مورد بررسی قرار داد. یک مثال از روش کمی آنالیز حساسیت موضعی، مشتق گیری براساس مشتقات جزیی مدل نسبت به پارامترهای ورودی است. در این پایان نامه، ابتدا برخی از روش های برآورد مدل اتورگرسیو فضایی مطالعه شده و سپس حساسیت موضعی برآوردگرهای مدل های اتورگرسیو sar و sarar بررسی خواهند شد. داده های مورد استفاده در این تحقیق مربوط به رابطه بین تولید ناخالص داخلی و اشتغال برای 30 استان کشور می باشد.

اندیشه های عرفانی شمس مغربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  فرشید علی زاده   حیدر قلیزاده

چکیده: شمس مغربی از جمله عارفان نامی در حیط? ادبیات و عرفان است که بیشترین دلیل اشتهارش تفصیل و ترویج مکتب وحدت وجودی ابن عربی است. منحصر دانستن اندیشه های عرفانی عارفی چون شمس مغربی به موضوعی کلی چون وحدت وجود ناشی از درکی عجولانه و گاه سطحی از دیوان اشعار اوست. استخراج اندیشه های عرفانی مغربی مستلزم بررسی دقیق اشعار او در چهارچوب میزان پایبندی او به اصول و مبانی عرفان است. با بررسی اشعار عارفان? مغربی و انطباق چهارچوب اندیش? عرفانی او با اصول و مبانی چهارگان? عرفان یعنی: 1. وجود واجب غیب الغیوب (توحید، وحدت وجود، وحدت شهود، وحدت در کثرت، کثرت در وحدت، شرک و ...) 2. تعیّن و تجلّی ذات غیب الغیوب (مفهوم تجلی، تجلی وجودی و مراتب آن، تجلی شهودی و اقسام آن، اهداف و ویژگیهای تجلی و... ) 3. حرکت و سلوک (مفهوم حرکت و سلوک، مقدمات پیش از حرکت چون نیاز، اشتیاق، معرفت، انواع حرکت چون حرکت کیفی سالک مانند حرکت از ظاهر به باطن و ...، حرکت ذاتی در چرخ? انا لله و انا الیه راجعون) 4. فنا و بقا (بیخویشی، پاکبازی، قربت، حیرت و ... )، می توان گفت که مغربی عارفی موحد است که در سیر و حرکت عرفانی خود با دیدی کل نگر و موحدانه (وحدت وجود)، جمعیت خاطر، درک حضور معشوق و توجه خالص در تجلیات و ظهورات جمال و جلال الهی، تغیّر، حرکت و تحول ذاتی می یابد. مغربی به دلیل ارتقاء دیدش به درک کمال و وحدت و جمال و جلال الهی تقرب یافته و از این طریق صفات دون انسانی خود را به صفات والای معشوق مبدل ساخته است. از منظر فکر و اندیش? شمس مغربی تجلی وجودی و شهودی الهی وسیله ای برای درک عظمت جمال و جلالِ وحدتِ وجود معبود و معشوق سرمدی و آغاز تحول و تغییر درونی سالک برای رسیدن به کمال است. در نتیجه آتش رخسار جلوه های الوهی معشوق را از جان و دل تمنّا می کند تا تغیّر، حرکت درونی، بیخویشی، قرب، حیرت، امحاق صفات بشریت ( فنا) و وصال تام به معشوق (بقا) حاصل شود. مهمترین اندیش? عرفانی مغربی رسیدن به نقط? توحید و خاموشی دل سالک از اغیار است که این مهم با تغیّر و تحول درونی سالک (سیر الی الله)، براساس داشتن درک صحیحی از حقیقت تجلیات جمالی و جلالی الهی مقدور خواهد بود.