نام پژوهشگر: مرضیه زارعی
مرضیه زارعی سهیل خوشبین فر
روش حل خود- مشابه یکی از روش های مطرح در مطالعات اخترفیزیکی پدیده های پیچیده قلمداد می گردد. در پلاسمای داغ همجوشی به دلیل مقیاس زمانی بسیار کوتاه رویدادها که از مرتبه نانو ثانیه است، اغلب جهت درک ساز و کار حاکم بر تحول سوخت و وقوع فرایندهای احتراق و اشتعال به سراغ محاسبات عددی می رویم که تحقق آن نیازمند دسترسی به پایگاه های معادلات حالت مواد سوخت طراحی شده، روش های عددی کارآمد و تجهیزات سخت افزاری بسیار بروز می باشد. به موازات این موضوع، برخی از اطلاعات و درک فیزیک رخ داده در تحول دینامیکی سوخت را می توان به واسطه محاسبات تحلیلی معادلات توازن جرم، انرژی و تکانه سیال پلاسما کسب نمود. در این راستا، با توجه به انتظار فیزیک تحول سیستم نمایشی از فرم تابعیت کمیت های درگیر در مسئله پیشنهاد و با حل تحلیلی آن ها ضرایب توان مجهول تعیین شده و در ادامه به کمک رفتار استخراج شده تحول سیستم مطالعه می گردد. در این پایان نامه، حل خود- مشابه معادلات گاز ایده آل پلاسما dt برای سوخت استوانه ای ارائه گردید. در ادامه به بررسی اثر هدایت گرمایی الکترونی بر ستون پلاسما انبساطی تمرکز کردیم و در پایان روابط مقیاسی راه انداز، اندازه و جرم سوخت لازم برای هندسه استوانه ای استخراج گردید.
مرضیه زارعی سید مرتضی هاشمی
در این پژوهش به بررسی جنبه های سبک شناختی و روایی فرائد السلوک پرداخته شده است و هدف از آن بررسی ویژگی های سبکی در سه سطح زبانی، فکری و ادبی است که سطح زبانی و ادبی خود از بخش های متعددی تشکیل شده اند و هر یک از این بخش ها و زیر شاخه به طور دقیق بررسی شد. ما حصل اینکه فرائد السلوک از آثار منثور ادبی است که به نثر فنی نوشته شده و تمام ویژگی های نثر فنی در آن وجود دارد؛ از جمله: تمایل زیاد به استفاده از واژه ها و عبارت ها و اشعار عربی در کنار اشعار فارسی، فراوانی توصیف، استفاده زیاد از مترادفات، سجع و جناس برای افزایش موسیقی کلام و طولانی کردن سخن، وفور آرایه های بیانی مانند: تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه، سمبل و تمثیل و صنایع بدیعی همچون: اغراق، مراعات النظیر، تلمیح، تنسیق الصفات و تضاد. این پژوهش حاوی بررسی فرائد السلوک در زمینه داستان و عناصر داستانی نیز می شود که طی آن این نتیجه حاصل شد که اجزای اصلی تشکیل دهنده هر داستان مانند: شخصیت، درون مایه، لحن، زمان، مکان، راوی، جدال، گفت و گو و... در فرائد السلوک وجود دارد و می توان برای بخش های ده گانه آن عنوان داستان را به کار برد. شخصیت های حیوانی فراوانی در کنار شخصیت های انسانی در اثر ایفای نقش می کنند. به جز موارد کمی زمان و مکان مبهم است و داستان از زبان خود راوی و با لحن ادبی و رسمی بیان می شود به استثنای جاهایی که زاویه دید اول شخص است.
مرضیه زارعی مهدی خیراندیش
دکتر لطفعلی صورتگر شیرازی شاعر، نویسنده و منتقدی است که در طول سال های عمر خود کتاب هایی در زمینه ی ادبیات توصیفی، منظومه های غنایی، نقد ادبی با تعبیر سخن سنجی، تاریخ ادبیات ایران و تاریخ ادبیات انگلیس نوشته است. از صورتگر مجموعه ی شعری با عنوان « برگ های پراکنده» بر جای مانده است. وی با آنکه اندیشه ی نوگرایی و تجددّ در سرمی داشت؛ ولی همواره در اشعارش پیرو شعر کلاسیک و شاعران کهن ایران بود. صورتگر در طول سال های 1301تا 1348 شمسی مقالات علمی- پژوهشی فراوانی در مجلّات مهر، شیر و خورشید سرخ، یغما، سپیده دم، نقش و نگار و مجله ی دانشکده ی ادبیات به چاپ رسانده است. وی در این مقالات همواره در پی اصلاح اوضاع اجتماعی و انتقاد از ظلم و ستم رایج در جامعه است. صورتگر سال های بسیاری از عمر خود را با تحقیق و تفحص در ادب پارسی گذراند. وی با صداقت و راستی در آثارش به نقد اشعار کلاسیک ایران پرداخت و همواره سعی داشت نقدی سالم و خالی از شایبه و به دور از حب و بعض ارائه دهد. صورتگر تحصیلات خود را در انگلیس به پایان رسانید و این سبب آشنایی با فرهنگ مردم آن کشور وآگاهی از تاریخ و تمدن آنها شد؛ ولی با این وجود صورتگر هرگز وطن و احساسات میهن پرستانه خود را فراموش نکرد و در آثار و اشعارش با شجاعت از ایران و زبان فارسی دفاع کرد.
مرضیه زارعی حمیدرضا صفاکیش
دربار به معنی بارگاه پادشاهان و امراست کسی که در رأس این جایگاه قرار دارد، شاه بود. از حقوقی کاملاً نامحدود و مستقل برخوردار بود. یک قدرت مقدس آمیخته به احترام هم نزد مردم دارد. مهمترین مقام بعداز شاه، وزیر است که نقش و جایگاه وزیر برای سلاطین ایران حیاتی و گره گشا بود. بعداز وزیر، زنانی بودند که در دربار عنوان و نفوذ داشتند و می توانستند در تصمیم گیری ها تأثیرگذار باشند. زنان درباری که از بستگان شاه بودند، در جنگ ها یا جانشینی پادشاهان و یا قتل آنها افراد موثری بودند. شاهزادگان و نوع تربیت آنها در دربار نقش قابل توجهی در آینده سلسله صفویه بازی می کردند. در خصوص از زمان شاه عباس اول که شاهزادگان در حرمسرا محبوس شدند، عاملی مهم در سقوط سلسله صفویه بود. مهم ترین بخش دربار حرمسرا بود که در آن زنان اصلی و یا صیغه ای پادشاهان ساکن بودند و حرمسرا به دلیل اهمیتش دارای ساختمانی جدا و محافظان مخصوص به خود داشت که به همین دلیل در حرمسرا مناصب و مشاغل زیادی وجود داشت. رابطه حسنه با اقلیت های مذهبی، سفرا، تجار خارجی، روحانیون، علما و همین طور فرماندهان سپاه یا حتی کسانی که در مجالس درباری حق نشستن داشتند، یکی از دلایل قدرتمند شدن دربار بود که این مسئله در زمان اوج قدرت سلسله صفویه (شاه عباس اول) تحقق یافت. این پژوهش بر آن است که دیدگاه سفرنامه نویس های خارجی را در مورد نهاد دربار صفویه مورد بررسی قرار دهد.