نام پژوهشگر: فائزه قاضی
فائزه قاضی مجتبی رفیعیان
افزایش توجه به نیازهای انسانی و ارتقاء ادراک رفتاری آن در محیط های شهری در تئوری های شهرسازی ، امروزه یکی از جهت گیری های اساسی در رویکردهای نوین به بهبود فضاهای شهری به شمار می رود . در این نگرش ها فرض اساسی بر این است که اصلی ترین بهره بردار فضاهای عمومی شهری انسان است و جدای از ارزش های بصری و زیبایی شناختی ، محیط های عمومی شهری باید به گونه ای برنامه ریزی و طراحی شوند که امکان استفاده و بهره برداری بیشتر برای آحاد افراد جامعه را فراهم سازند . با افزایش روند روز افزون فضاهای کالبدی فاقد روحیه ی اجتماع پذیری ، این نگرانی بیش از پیش بوجود آمدکه چگونه می توان اثرات نامطلوب ناشی از فقدان یا بی کیفیتی فضاهای عمومی شهری را کاهش داد و شرایطی را مهیا ساخت که امکان تعامل بیشتر افراد جامعه فراهم شود . از این رو سبب گردید تا اقدام به تعریف مفهوم "کشش پذیری" در فضاها به معنای میزان تمایل اجتماعی افراد (در گروه های مختلف سنی) جهت حضور و استفاده مستمر و پایدار از فضاهای عمومی شهری است . کشش پذیری تمایلی از دو مولفه ی محیط و فرد و ارتباط موثر بین این دو حوزه است که بیانگر مطلوبیت و رضایت اجتماعی افراد از محیط عمومی پیرامون شان نیز می باشد . در این تحقیق تلاش شده است تا با شناخت مفهومی رویکرد کشش پذیری فضا و شناسایی مولفه ها و شاخص های موثر بر این خصیصه درفضاهای عمومی شهری ، عوامل و شاخص های تأثیرگذار بر کشش پذیری اجتماعی فضاها ، به ویژه در محدوده فرهنگی تالار وحدت ( و به صورت دقیق تر محدوده پارک دانشجو) معرفی گردد . سپس جهت شناخت محتوای رفتاری- عملکردی محدوده ی مورد مطالعه ، اقدام به تکمیل پرسشنامه (به صورت مصاحبه با استفاده کنندگان از فضا) و درنهایت تحلیل داده ها و نتایج حاصل از آن هاگردید . نتیجه حاصل ، دلالت بر وجود رابطه قوی میان مولفه تنوع کارکردهای فضای شهری و افزایش کشش پذیری و رد رابطه ی میان ترکیب گروه های مصرف کننده از فضا با کشش پذیری اجتماعی داشت.