نام پژوهشگر: طاهره جاویدی کلاته¬جعفرآبادی
احمد اکبری طاهره جاویدی کلاته¬جعفرآبادی
فلسفه برای کودکان (p4c): مضامین فلسفی در داستان های متون کلاسیک ادب فارسی چکیده هدف از پژوهش حاضر بررسی مضامین فلسفی در داستان های متون کلاسیک ادب فارسی به قصد استفاده در برنامه p4c بر اساس رویکردی مناسب بود. این کار از طریق بازاندیشی در رویکردهای متداول این برنامه با روش پژوهش فلسفی و استنتاج منطقی انجام شد. بدین منظور، ابتدا برنامه لیپمن و چگونگی توفیق، توسعه و پیدایش رویکردهای مختلف برنامه p4c مدنظر قرار گرفت. سپس نشان داده شد که هر کدام از رویکردهای p4c صرفاً به جنب? خاصی از فلسفه تأکید دارند. برای پرهیز از این فروکاهی مفهوم فلسفه به روش تفکر، با الهام از نظریه انتگرال ویلبر که هر پدیده را متضمن چهار ربع و در عین حال به عنوان یک کل یکپارچه می دانست، p4c به عنوان یک کل (هولون) با چهار ساحت مرتبط به هم درنظر گرفته شد. بدین صورت که p4c به منزله یک روش، شبیه روش سقراطی و اجتماع پژوهشی مورد نظر لیپمن است؛ همچنین، رویکردی تاریخی است آنگونه که گُردر در «دنیای سوفی» دنبال می کند؛ و داستان فلسفی جهان شمولی است، آنگونه که فیشر در کتاب «داستان-هایی برای فکر کردن» و پیکمال در اثر «حکایت های فلسفی» جهان به آن پرداخته اند؛ و در نهایت، برنامه ای فرهنگ-وابسته است نظیر آنچه متفکر دانمارکی یسپرسن خاطر نشان می کند. بدین ترتیب، در این رساله، با توجه به نگاه کل گرایانه و با عنایت به ساحت های گوناگون فلسفه، مسائل اساسی فلسفه در سه قلمرو هستی شناسی، شناخت شناسی و ارزش شناسی مشخص و در هر قلمرو سوال های مهمی طرح و برای هر سوال داستانی از متون کلاسیک ادب فارسی به عنوان نمونه آورده شد. نتایج پژوهش نشان دادند که تهیه مضمونی فلسفی برگرفته از داستانهای متون کلاسیک ادب فارسی و بازنویسی آنها مطابق سنین کودکان به مثابه رویکردی عام جهت تدریس نحوه تفکر به کودکان می تواند ابعادی همچون فرایند تفکر، محتوای فلسفی، غنای ادبی، و فرهنگ-وابستگی را مورد ملاحظه قرار دهد. واژه های کلیدی: داستان های متون کلاسیک ادب فارسی، رویکردهای فلسفه برای کودکان، نظریه انتگرال