نام پژوهشگر: غلامرضا خواجهسروی
محمد حیدری غلامرضا خواجه سروی
موضوع این پژوهش بررسی تطبیقی توسعه سیاسی در دولت های هاشمی و خاتمی است. شاخص های مورد نظر در این پژوهش برای موضوع توسعه سیاسی، شامل آزادی بیان و مطبوعات و همچنین مشارکت مردم در سیاست می شود. در فصل دیباچه نظری سعی بر ایرائه نظریات متفاوت و گوناگون عرصه توسعه سیاسی شده است به طوری که موثرترین نظریات موجود، مطرح شود. همچنین از آنجا که بحث این پژوهش به شیوه تطبیقثی ارائه شده است به ناچار بخشی جداگانه در فصل دیباچه نظری پیرامون مبحث مطالعات تطبیقی ارائه شده است و طی آن به اهمیت و تاثیر آن بر علم سیاست پرداخته شده است. با در اختیار گرفتن چارچوب نظری جهت بنا نهادن شالوده های این پژوهش به بررسی دوره تاریخی 1368 ـ 1384 پرداخته شده است. پیش از ورود به دوره تاریخی اصلی پژوهش، در فصل سوم به بررسی توسعه سیاسی در دوره های پیشین تاریخ معاصر ایران پرداخته شد. در وافع توسعه سیاسی را در صد سال اخیر به خصوص دوره تاریخی حساس پس ار انقلاب اسلامی سال 1357 را تاپیش از انتخاب آقای هاشمی به ریاست جمهوری در این فصل مورد کنکاش قرار دادیم تا پیش زمینه ای هرچند کوتاه از گذشته تاریخی روند توسعه سیاسی در ایران نیز گفته باشیم. طی دوره حساس 1368 ـ 1384 به بررسی تطبیقی توسعه سیاسی با در نظر گرفتن شاخص های مورد اشاره، میان دولت آقای هاشمی رفسنجانی از یک سو و دولت آقای خاتمی از سوی دیگرپرداخته شد. با بررسی عواملی از جمله چگونگی حضور مطبوعات مانند روزنامه ها و مجلات و همچنین بررسی حضور مردم در انتخابات دوره هیا مختلف به عنوان بارزتزین نمود مشارکت مردم در سیاست طی این دوره تاریخی به نتایجی دست یافتیم که در فصل نهایی این پژوهش تحت عنوان در جایگاه تطبیق و نتیجه گیری ارائه شد. در طول این قسمت به ارائه تفاوت های کیفی و کمی توسعه سیاسی میان دوران ریاست جمهوری آقایان هاشمی و خاتمی پرداخته شده است.
محمد علی صدرشیرازی غلامرضا خواجه سروی
چکیده: این پژوهش برآنست تا پس از معرفی جایگاه حقیقی نهضت آزادی و نهضت اسلامی در تاریخ معاصر کشور، ضمن بازخوانی اختلافات میان نهضت آزادی و نهضت اسلامی، ریشه های سیاسی و فکری ای که شکاف میان آنان را موجب گشته است را تبیین نماید. سئوالات پژوهش حاضر به شرح زیر می باشد: چه عواملی باعث گسست میان نهضت آزادی و نهضت اسلامی ایران شدند؟ گرایشات نهضت آزادی در چه بستر تاریخی نضج یافته است؟ رویدادهای ادوار حیات مهندس بازرگان چه تاثیری در پیدایی این گرایشات داشته است؟ مواضع نهضت آزادی در قبال تطورات نهضت اسلامی چه بوده است؟ بخش نخست این نوشتار، به معرفی کلّیات بحث اختصاص دارد که نگاهی کلّی به نهضت آزادی ایران و نهضت اسلامی مردم ایران را شامل است. در بخش دوم سیر تطّور حوادث انقلاب اسلامی و مواضع نهضت آزادی در قبال آن را واکاوی کرده و در آن موارد، گستره و عمق اختلاف میان این دو جریان را بررسی می نمائیم. اما بخش نهایی که در پی آن به جمع بندی کل مباحث پرداخته می گردد، بررسی ریشه های سیاسی و فکری اختلاف میان نهضت آزادی و نهضت اسلامی را شامل می شود. کلیدواژه ها: نهضت آزادی، نهضت اسلامی، ایران، مهندس بازرگان
محمد عرب زاده غلامرضا خواجه سروی
چهره ها، گروه ها و احزاب سیاسی مختلف و پرشمار یک کشور را می توان با شناخت شباهت های راهبردی و اصلی و کنار گذاشتن تفاوت های روشی و سلیقه ای جزیی و کم اهمیت شان، در قالب جریان های عمده و بزرگ سیاسی تقسیم بندی کرد. همه ی اعضای یک جریان علیرغم تفاوت های روشی و سلیقه ای در رفتار، مبانی اعتقادی و سوگیری رفتاری مشترکی دارند و می توان گفت رفتار همه ی آن ها از دسته ای از قواعد مشترک پیروی می کند. شناخت الگوی عمل این جریان های سیاسی فعال، یکی از مهم ترین پیش شرطهای مدیریت کلان کشور است. برای رسیدن به این شناخت، بایستی با بررسی چگونگی عمل این جریان ها در مقاطع مختلف، تصویر کامل و تقریباً روشنی از قواعد حاکم بر فعالیت آن ها به دست آورد. این کار موجب می شود که با تببین عملکرد نیروهای سیاسی فعال ایران و کمک به ترسیم الگوی حاکم بر عملکرد این نیروها، سیاست گذاران و رهبران جامعه راحتتر بتوانند رفتار این نیروها را در برابر وقایع احتمالی آینده پیش بینی و در صورت نیاز کنترل کنند. یکی از مسایلی که در دوره های مختلف واکنش های متفاوت احزاب و جریان های سیاسی را برانگیخته، مساله ی مداخله ی آمریکا در امور داخلی ایران است که از آن جا که از ابتدای دهه ی چهل آغاز شده و تا سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی تداوم یافته است. تسخیر سفارتخانه ی آمریکا در تهران در آبان 1358 توسط دانشجویان پیرو خط امام را می توان یکی از تاثیرگذارترین و مهم ترینِ این واکنش ها به این مداخلات دانست که از سوی نیروهای جریان مذهبی و انقلابی آن دوران انجام شد. پیامدهای گسترده و عمیق این واقعه در سیاست داخلی که به استعفای دولت موقت منجر شد و در سیاست خارجی که به قطع رابطه ی ایران و آمریکا انجامید، موجب شد که همه ی چهره ها و نیروهای فعال سیاسی ایران، مجبور شوند به این مساله نیز واکنش نشان دهند. رساله ی حاضر می کوشد با واکاوی عملکرد متفاوت فعالان سیاسی آن روز ایران در برابر این واقعه، به سوی تبیین چگونگی این برخوردها حرکت کند. از سال های پیش از پیروزی انقلاب، تقریباً همه جریان های فکری و سیاسی ایران را می توان به چهار گروه عمده دسته بندی کرد: لیبرالِ ملی گرا، التقاطی، مارکسیست و اسلام گرای سیاسی. نتیجه ی بررسی ها نشان داد که واکنش نیروهای اسلام گرای سیاسی به رخدادها، با الهام از رهبری امام خمینی و همراهی با مردم، معمولاً فعال و پیشینی بوده و در مقابل، جریان های دیگر معمولاً منتظر می مانند و متناسب با جریان غالب اجتماعی عمل می کردند.