نام پژوهشگر: حمید رضا عظمتی

تعیین ویژگی های فضای باز درهنرستانهای دخترانه با رویکرد ارتقاء خلاقیت (طراحی یک نمونه موردی در تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  لیلا برات پور   حمید رضا عظمتی

چکیده: هدف اساسی این تحقیق تعیین معیارهای مناسب طراحی فضای باز هنرستان های دخترانه با رویکرد رشد خلاقیت است در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. در مرحله ی اول سه عامل انگیزش،کنجکاوی و ابتکار از عوامل اصلی موثر برخلاقیت انتخاب شد و از طریق مصاحبه با 16 نفر از متخصصان و اساتید دانشگاه و جامعه مهندسان سازمان نوسازی و مدارس، معیار های طراحی که بر این سه عامل می توانند موثر باشند تعیین گردید و پرسشنامه ای در قالب فرضیه ها حاوی 40 سوال به صورت طیف لیکرت تهیه و تنظیم شد. و 125 هنرآموز به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به این پرسشنامه ها پاسخ دادند. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار آماری spss، به مقتضای نوع متغیرها و ارتباط آنها با یکدیگر توسط آزمون های فوق، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته؛ نتایج زیر بدست آمده است . 1. تنوع نور (استفاده از شیشیه رنگی، نورپردازی های متنوع و کاهش شدت نور با ساخت دیوار های مشبک) ، تنوع مصالح بکارگیری شده در محوطه، تنوع ابعاد در محوطه، تنوع مبلمان و فضا در محوطه و تنوع منظر در محوطه (همچون استفاده از آب ،آبشار، فواره، جوی یا حوضچه کم عمق، استفاده از گیاهانی (مثل مو چسب) که سطح دیوار محوطه را می پوشانند) در ارتقاء خلاقیت هنرجو موثر است. 2. رعایت اصل محرمیت در محوطه (انجام اقداماتی چون طراحی ورودی هنرستان های دخترانه به صورت یک فضای مستقل، بنحوی که دید به حیاط مدرسه را محدود سازد، طراحی حیاط هنرستان دخترانه بنحوی که محرمیت آن با استفاده ازدرختان، نرده مشبک و گیاه بالارونده تامین گردد، استفاده از شیشه های رنگی در فضاهای نیمه باز (با در نظر گرفتن تجزیه نور به رنگ های مختلف)، به طوری که محرمیت فضا را تامین کند) در ارتقاء خلاقیت هنرجو موثر است. 3. تنوع پذیری عناصر طبیعی در محوطه (همانند استفاده از گیاهانی که در فصول مختلف رنگ یا شکل متنوع دارند) در ارتقاء خلاقیت هنرجو موثر است. 4. ترکیب پذیری عناصر طبیعی در محوطه (همچون طراحی فضاهایی در کنار فضای سبز، برای استراحت هنرجویان، برگزاری بعضی از دروس کارگاهی (مثل نقاشی، طراحی و مانند آن) در حیاط مدرسه بنحوی که کارگاه ها با جوی آب یافضای سبز از هم جدا شوند) در ارتقاء خلاقیت هنرجو موثر است. کلید واژه ها: فضای معماری، فضای باز، خلاقیت، نوجوان، هنرستان دخترانه.

طراحی دانشکد? معماری و فضاهای پیرامونی وابسته با رویکرد ارتقاء حس تعلق خاطر مکانی (نمونه های موردی: دانشکده های معماری پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران، دانشگاه شهید بهشتی تهران و دانشگاه علم و صنعت ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده معماری و شهرسازی 1391
  عادل عابدین زاده شیخ   حمید رضا عظمتی

تغییر یک فضا به مکان، هدف وجودی معماری است. یکی از گرایشات موجود در مطالعات مکانی، تحقیق بر روی مفهومی وابسته بدان تحت عنوان تعلق خاطر مکانی در زمینه های محیطی مختلف است. در دهه های اخیر علاقه مندی محققان به سوی مکان هایی که کاربری های متفاوت از سکونت گاه های دائمی دارند، سوق یافته است. گونه ای از این گرایشات به سوی فضاهای آموزشی دانشگاهی، مدارس و فضاهای پیرامونی وابسته بدان ها است که قابلیت تبلور مفاهیم مکان را به صورت بالقوه در خود دارند. پس از شناسایی و تشخیص این مشکل در اکثر قریب به اتفاق فضاهای آموزشی، تبیین عوامل موثر در شکل گیری حس تعلق خاطر مکانی در فضاهای آموزشی مدنظر قرار گرفته است. در این نوشتار برای پیشبرد این مهم، چهار فاز در دستور کار قرار گرفته است. در فاز نخست، تولید مدل نظری بنا به ادبیات موجود صورت گرفته و در فاز دوم، مدل نظری توسط محققان و متخصصان حوزه مربوطه مورد سنجش قرار گرفته و میزان اهمیت و اولویت مولفه های مستخرج در شکل گیری تعلق خاطر مکانی مد نظر قرار گرفته است. در فاز سوم بر مبنای مولفه های تعدیل گردیده از دیدگاه صاحب نظران با بهره از تکنیک دلفی، نقش هریک از مولفه ها در ایجاد حس تعلق خاطر در سه دانشکده معماری پردیس هنرهای زیبای تهران، شهید بهشتی تهران و علم و صنعت ایران مورد سنجش قرار گرفته است. در ادامه در فاز چهارم بر مبنای داده های اکتسابی از سه دانشکد? مذکور، تحلیل داده ها انجام گرفته و راهکارهای موثر بر مبنای نتایج تحلیل ارائه شده است. نتایج اکتسابی از پژوهش حاکی از آن است که عوامل محیطی در شکل گیری و ارتقاء تعلق خاطر در فضاهای آموزشی تأثیر دارد. این تأثیر در دو حالت، یکی با قابلیت مستقیم است که ترکیب و تجمیع مولفه های موثرتر محیطی که در رأس آنها فعالیت ها، شناسائی و تعیین هویت فضایی و زیبائی شناختی محیطی قرار دارند، در شکل گیری تعلق خاطر از طریق محیط تأثیر می گذارند؛ در حالت غیر مستقیم نیز عوامل ادراکی و حضور معنا و نشانه با ایجاد تصویر ذهنی و معنا دهی به محیط در شکل گیری تعلق خاطر خصوصاً در فضاهای آموزشی نقش موثری ایفا می کنند. در پایان نیز بر مبنای داده های تحقیق، راهکارهای طراحی پیشنهادی در طرح معماری پروژه پیاده شده است.

الگوی طراحی مدرسه امن در شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی 1392
  محمدهادی نصیری   حمید رضا عظمتی

دانش آموزان آینده سازان یک کشور هستند و اهمیت آموزش آنها در فضایی امن و سالم برکسی پوشیده نیست؛ اما متاسفانه هنوز شاهد آسیب های جسمی زیادی در فضاهای آموزشی هستیم. مدارس مکان هایی هستند که دانش آموزان قریب به30درصد زمان خود را در آنجا می گذرانند. از این رو می توان اذعان داشت برخورداری از مطلوبیت و رضایت مندی کاربران یکی از شروط مهم فضاهای آموزشی جهت دست یابی به یادگیری بهتر است. آنچه در این تحقیق مورد توجه قرارگرفته بررسی اهمیت، امنیت فیزیکی و شناسایی متغیر های محیطی ایجاد امنیت در فضاهای آموزشی به منظور دست یابی به مطلوبیت بیشتر فضا است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیل محتوی است که با بررسی ادبیات موضوع به بررسی پژوهش های موجود، تدوین آنها و یافتن نقاط ضعف آنها پرداخته شده است. سپس با استفاده از روش دلفی با بررسی نقطه نظرات متخصصان متغیر های مدرسه ایمن را استخراج نموده و در نهایت به وسیله آنتروپی شانون به وزن دهی آنها پرداختیم. جامعه آماری در این پژوهش شامل اولیای مدارس ابتدایی شیراز با بیش از 20 سال سابقه کاری و در مرحله بعدی متخصصین طراحی فضای آموزشی است. در آنالیز داده های حاصل از پاسخ به پرسشنامه ها، ضریب هماهنگی درون سوالات مطلوب ارزیابی شد. که مبتنی بر این پژوهش نخست به نقش وجایگاه مطلوبیت فضا در امر یاد گیری و سپس به بررسی رابطه امنیت در ایجاد محیط مطلوب پرداخته شده است. سپس نتیجه گیری شده است که ایجاد امنیت فیزیکی می تواند به ارتقأ مطلوبیت فضای آموزشی که ضامن یادگیری بهتر است کمک نماید؛ در نهایت متغیرهای ایجاد کننده ایمنی در مدارس شناسایی و ارزش گذاری می شود.

معیارهای طراحی فضای باز مدارس با رویکرد ارتقا شادابی هنرجویان دختر (طراحی یک نمونه موردی اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده معماری و شهرسازی 1392
  زهرا احمدی افوسی   جمال الدین مهدی نژاد

حیاط مدرسه اولین محلی است که دانش آموزان به محض ورود به مدرسه احتمالاً با آن برخورد می کنند؛ مکانی است که غالباً اولین دوستی های مدرسه و حضور در جمع افراد زیاد، حضور در بازی ها، ورزش ها و رقابت ها در آن اتفاق می افتد. فضای باز مدرسه فرصت بسیاری از تجارب را برای رشد کاربرین آن فراهم می سازد که آموزش کلاسی از فراهم آوردن آن عاجز است. تصور غالب موجود از مدرسه در فضای طراحی مدارس ایران تنها کلاس درس است که در کامل ترین صورت با سالن های اجتماعات، آزمایشگاه و ورزشگاه تلفیق شده است. در این تصور فضای باز اطراف شامل حیاط و باغچه عمومأ نادیده انگاشته شده و تمام توجهات معطوف به طراحی ساختمان و فضای درونی آن است. (شاطریان, 1389) نتیجه این نگرش به طراحی مدارس ایران، ایجاد حیاط به عنوان فضایی منفی و باقیمانده زمین مدرسه در طراحی است. در شرایط فعلی، حیاط مدارس مکانی جدای بنای مدرسه محسوب شده و ادامه ی طبیعی کلاس های درس نمی باشد. این بستر فاقد انسجام و هویت لازم بوده و به ارضای کامل نیازهای آموزشی، بازی و استراحت دانش آموزان نمی پردازد. این در حالی است که در اکثر کشورهای دنیا، حیاط باز مدارس عرصه ی تعاملات و روابط قوی احساسی و ادراکی دانش آموزان تلقی شده است و در علم روانشناسی به آن بعنوان بستر تخلیه ی انرژی و کسب مهارت ها نگریسته می شود. با توجه به این موضوع که عملکرد حیاط مدارس تأمین فضایی برای فعالیت بدنی و گذراندن اوقات فراغت و انبساط خاطر دانش آموزان می باشد. طراحی مناسب حیاط مدارس می تواند در ایجاد نشاط و شادی دانش آموزان نقش بسزایی داشته باشد. این درحالی است که در حال حاضر اکثر دانش آموزان حیاط مدارس ایران را یک فضای فیزیکی ملال آور، کسالت بار و فاقد تحرک و پویایی، شادی و نشاط و در برخی موارد خفقان آور می دانند. (آل یاسین, 1380) علاوه بر این طراحی مناسب حیاط می تواند به عنوان ابزار کمک آموزشی در ارتقاع کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن آنکه باعث تشویق دانش آموزان در فعالیت های گروهی و تجربه اندوزی شود، حس خلاقیت و اعتماد به نفس را در آنان تقویت نماید و فضایی طبیعی برای افزایش سطح علمی آنان پدید آورد. (شاطریان, 1389) مدارس فاقد حیاط شاداب یکی از مسائل معماری مدارس ایران است که اگرچه قدمت دیرینه دارد اما تا به امروز کمتر به صورت جدی به آن پرداخته شده است. مطالعات باس نشان می دهد که چگونگی معماری فضای محوطه مدارس به عنوان یک عامل پویا و موثر در کیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفای نقش می کند. (باس, 2000) طراحی حیاط با کالبدی نشاط آور، یادگیری را آسانتر کرده و نشاط و شادابی را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد. (خالصی, 1376) ارتقای بهداشت جسمی و ساختار قامتی دختران، رشد هنجارها و عادات درست، تخلیه روانی از هیجانات دوران بلوغ و جوانی، ارائه پاسخ مثبت به حس زیبایی طلبی و خودنمایی و مقبولیت در نظر دیگران، ارتقای خودباوری و خود کارآمدی و افزایش سطح حرمت، تمرین عملی رعایت ارزش های اخلاقی و دینی با توسعه فرهنگ عفاف و نشاط در مدارس دخترانه از مهمترین نتایج و اهداف کیفی احداث مدارسی با رویکرد ارتقاء شادابی می باشد. (سویزی, 1389) آمارهای متعدد حاکی از افزایش مشکلات قامتی، چاقی و عدم تحرک در بین دانش آموزان است. در شرایطی که زندگی شهرنشینی نیز به این مسأله بیش از پیش دامن می زند و جای خالی مدارسی که دختران بتوانند در آن با آزادی عمل بیشتری ساعات آموزشی، پرورشی و تربیت بدنی خود را بگذرانند خالی است. بنابراین برنامه ریزی برای بهبود وضعیت فیزیکی حیاط مدارس ایران به نحوی که دانش آموزان را با نشاط و سرزنده نگه دارد، تقریبأ به اندازه ی برنامه ریزی برای معماری فضاهای آموزشی موثر بر فرآیند یاددهی ـ یادگیری دانش آموزان حائز اهمیت است. اهمیت این موضوع از آنجا ناشی می شود که طراحی مناسب حیاط، کسالت حاصل از ساعات آموزشی دانش آموزان را از بین برده و بر میزان حضور شاداب و پر آنرژی آنان در ساعات آموزشی بعدی می افزاید. ضمن آنکه به صورت پنهان میزان یادگیری آنها را افزایش داده و مدت ماندگاری دانش آموزان را در مدرسه افزایش می دهد. (خالصی, 1376) (سیمپلکه, 2001)

معیارهای طراحی فضای باز مدارس با رویکرد ارتقا شادابی هنرجویان دختر (طراحی یک نمونه موردی در اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی 1392
  زهرا احمدی افوسی   رضاسیروس صبری

حیاط مدرسه اولین محلی است که دانش آموزان به محض ورود به مدرسه احتمالاً با آن برخورد می کنند؛ مکانی است که غالباً اولین دوستی های مدرسه و حضور در جمع افراد زیاد، حضور در بازی ها، ورزش ها و رقابت ها در آن اتفاق می افتد. فضای باز مدرسه فرصت بسیاری از تجارب را برای رشد کاربرین آن فراهم می سازد که آموزش کلاسی از فراهم آوردن آن عاجز است. تصور غالب موجود از مدرسه در فضای طراحی مدارس ایران تنها کلاس درس است که در کامل ترین صورت با سالن های اجتماعات، آزمایشگاه و ورزشگاه تلفیق شده است. در این تصور فضای باز اطراف شامل حیاط و باغچه عمومأ نادیده انگاشته شده و تمام توجهات معطوف به طراحی ساختمان و فضای درونی آن است. (شاطریان, 1389) نتیجه این نگرش به طراحی مدارس ایران، ایجاد حیاط به عنوان فضایی منفی و باقیمانده زمین مدرسه در طراحی است.در شرایط فعلی، حیاط مدارس مکانی جدای بنای مدرسه محسوب شده و ادامه ی طبیعی کلاس های درس نمی باشد. این بستر فاقد انسجام و هویت لازم بوده و به ارضای کامل نیازهای آموزشی، بازی و استراحت دانش آموزان نمی پردازد. این در حالی است که در اکثر کشورهای دنیا، حیاط باز مدارس عرصه ی تعاملات و روابط قوی احساسی و ادراکی دانش آموزان تلقی شده است و در علم روانشناسی به آن بعنوان بستر تخلیه ی انرژی و کسب مهارت ها نگریسته می شود. با توجه به این موضوع که عملکرد حیاط مدارس تأمین فضایی برای فعالیت بدنی و گذراندن اوقات فراغت و انبساط خاطر دانش آموزان می باشد. طراحی مناسب حیاط مدارس می تواند در ایجاد نشاط و شادی دانش آموزان نقش بسزایی داشته باشد. این درحالی است که در حال حاضر اکثر دانش آموزان حیاط مدارس ایران را یک فضای فیزیکی ملال آور، کسالت بار و فاقد تحرک و پویایی، شادی و نشاط و در برخی موارد خفقان آور می دانند. (آل یاسین, 1380) علاوه بر این طراحی مناسب حیاط می تواند به عنوان ابزار کمک آموزشی در ارتقاع کیفیت آموزش و پرورش دانش آموزان مورد استفاده قرار می گیرد، ضمن آنکه باعث تشویق دانش آموزان در فعالیت های گروهی و تجربه اندوزی شود، حس خلاقیت و اعتماد به نفس را در آنان تقویت نماید و فضایی طبیعی برای افزایش سطح علمی آنان پدید آورد. (شاطریان, 1389) مدارس فاقد حیاط شاداب یکی از مسائل معماری مدارس ایران است که اگرچه قدمت دیرینه دارد اما تا به امروز کمتر به صورت جدی به آن پرداخته شده است. مطالعات باس نشان می دهد که چگونگی معماری فضای محوطه مدارس به عنوان یک عامل پویا و موثر در کیفیت فعالیت های آموزشی و تربیتی دانش آموزان ایفای نقش می کند.(باس, 2000) طراحی حیاط با کالبدی نشاط آور، یادگیری را آسانتر کرده و نشاط و شادابی را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد. (خالصی, 1376) ارتقای بهداشت جسمی و ساختار قامتی دختران، رشد هنجارها و عادات درست، تخلیه روانی از هیجانات دوران بلوغ و جوانی، ارائه پاسخ مثبت به حس زیبایی طلبی و خودنمایی و مقبولیت در نظر دیگران، ارتقای خودباوری و خود کارآمدی و افزایش سطح حرمت، تمرین عملی رعایت ارزش های اخلاقی و دینی با توسعه فرهنگ عفاف و نشاط در مدارس دخترانه از مهمترین نتایج و اهداف کیفی احداث مدارسی با رویکرد ارتقاء شادابی می باشد. (سویزی, 1389)آمارهای متعدد حاکی از افزایش مشکلات قامتی، چاقی و عدم تحرک در بین دانش آموزان است. در شرایطی که زندگی شهرنشینی نیز به این مسأله بیش از پیش دامن می زند و جای خالی مدارسی که دختران بتوانند در آن با آزادی عمل بیشتری ساعات آموزشی، پرورشی و تربیت بدنی خود را بگذرانند خالی است.بنابراین برنامه ریزی برای بهبود وضعیت فیزیکی حیاط مدارس ایران به نحوی که دانش آموزان را با نشاط و سرزنده نگه دارد، تقریبأ به اندازه ی برنامه ریزی برای معماری فضاهای آموزشی موثر بر فرآیند یاددهیـ یادگیری دانش آموزان حائز اهمیت است. اهمیت این موضوع از آنجا ناشی می شود که طراحی مناسب حیاط، کسالت حاصل از ساعات آموزشی دانش آموزان را از بین برده و بر میزان حضور شاداب و پر آنرژی آنان در ساعات آموزشی بعدی می افزاید. ضمن آنکه به صورت پنهان میزان یادگیری آنها را افزایش داده و مدت ماندگاری دانش آموزان را در مدرسه افزایش می دهد.(خالصی, 1376)(سیمپلکه, 2001)

بررسی رضایت مندی در سیستم های اجرایی مسکن مهر(طراحی موردی در تهران()
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده مهندسی معماری و شهرسازی 1393
  لیلا مهدوی یزدلی   حمید رضا عظمتی

پس از انقلاب صنعتی، فرآیند شهرنشینی درجهان به طور فزاینده ای رشد کرد و به دنبال آن مشکلات فراوانی ازجمله کمبود مسکن را به وجود آورد. درواقع مسکن به عنوان یکی از پدیده های واقعی، از نخستین مسائلی است که بشر همواره با آن دست به گریبان بوده و درتلاش برای دگرگونی و یافتن پاسخی مناسب، معقول و اندیشیده برای آن است. از این رو درکشورهای مختلف دنیا و ازجمله کشورهای درحال توسعه، سیاست های متنوعی برای تأمین مسکن به ویژه برای اقشارکم درآمد ارائه شد. در کشور ما نیز با توجه به مشکلاتی که در زمینه ی کمبود مسکن و به ویژه گرانی آن وجود داشت، طرح مسکن مهر به عنوان محوری ترین سیاست دولت جای خود را در اذهان عمومی متقاضیان مسکن پیدا نموده است. یکی از مشکلات اصلی مسکن مهر سیاست های اصلی به کارگرفته شده در آن است که بیش تر جنبه ی آماری و اقتصادی بودن آن باعث شده ابعاد کیفیتی وکالبدی آن کم رنگ تر جلوه نماید. مفهوم رضایت مندی که به عنوان تابعی از میزان کامروایی و ارضای نیازهای جسمی و روانی فرد تعریف می شود، مفهومی برخاسته از نظریه های انگیزش و نیازها در روانشناسی است که همه ی زمینه ها و ابعاد زندگی را در برمی گیرد. یکی از جنبه های رضایت از زندگی، رضایت از محیط مسکونی و به تبع آن رضایت مسکونی می باشد. امروزه با توسعه ی جوامع انسانی وتغییر شیوه ی زندگی و سکونت مردم، توجه طراحان و برنامه ریزان به کیفیت فضاها و محیط ساخته شده به منظورتأمین رضایت ساکنان افزایش یافته است.درنظرگرفتن دیدگاه ها وانتظارات ساکنان درطراحی وخلق فضا و ... حس تعلق به محیط را در آن ها افزایش داده و دررضایت مندی ساکنان مجتمع های مسکونی موثراست. لذا پروژه ی حاضردر ابتدا با بررسی نگرش مردمی از نظر رضایت مندی با استفاده از اطلاعات میدانی و داده های آماری حاصله از آن می پردازد. و سپس با استفاده از نظرات و داده های به-دست آمده از مردمی که سکنه ی آن هستند و بر اساس شواهد و مدارک موجود الگوی بهینه طراحی را در قالب یک مورد طراحی درمنطقه ی 1 تهران پیشنهاد داد. جامعه ی آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر پردیس تهران و حجم نمونه به تعداد100نفر برآورد شده،که برای دقت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزارspss انجام می گیرد.