نام پژوهشگر: سعید عباسی ملکی
حمید آرایی سیده زهرا موسوی
هدف این مطالعه مقایسه اثر ضد افسردگی عصاره هیدروالکلی جو دو سر با فلوکستین در تست شنای اجباری در موش سوری می باشد. در این مطالعه تجربی از موشهای سوری نر نژاد nmri و از روش تست شنای اجباری ( fst) و تست معلق ماندن دم ( tst) استفاده شد و مدت زمان بی حرکتی حیوان در 6 دقیقه ثبت گردید. گروه های آزمایشی شامل گروه کنترل (نرمال سالین به تنهایی یا همراه دی متیل سولفوکساید( dmso) 2 درصد) و گروه های تحت درمان با دوزهای مختلف عصاره هیدروالکلی جو دوسر(mg/kg 200و100و50( و فلوکستین ( mg/kg 20)بودند. یافته های این مطالعه نشان داد که هر سه عصاره آبی، هیدروالکلی و کلروفرمی جو دوسر به صورت وابسته به دوز سبب کاهش مدت زمان بی حرکتی و اثرات ضد افسردگی شد. تنها دوز بالای عصاره هیدروالکلی (mg/kg 200) و تمام دوزهای عصاره ها (بجز دوز mg/kg 50 عصاره آبی ) بهتر از فلوکستین به ترتیب سبب کاهش مدت زمان بی حرکتی در fst وtst شدند. مطالعات نشان داده اند که جو دوسر از خواص آرام بخشی و ضد افسردگی بر خوردار است. جو دوسر احتمالاً با مهار مونو آمینو اکسیداز b و فسفو دی استراز 4 ( (pde-4 عمل می کند. فلوکستین از داروهای ضد افسردگی مهار کننده انتخابی سروتونین بوده که با افزایش سروتونین در شکاف سیناپسی عمل می کند. بنابراین با توجه به نتایج مطالعه حاضر و یافته های دیگران می توان از جو دوسر در افراد مبتلا به اختلالات افسردگی استفاده نمود. البته جهت تعیین مکانیسم دقیق ضد افسردگی جو دوسر نیاز به تحقیقات گسترده تری می باشد.
سیده آزاده ارم سعید عباسی ملکی
هدف ازمطالعه حاضر بررسی اثر ضد افسردگی عصاره هیدروالکلی به لیمو در تست شنای در موش سوری نر م یباشد. در این مطالعه تجربی (tst) و تست معلق ماندن دم (fst) اجباری 20-30 گرم) استفاده شد. دوزهای مختلف عصاره های آبی، ) nmri از مو شهای سوری نر نژاد 600 ) به شکل داخل صفاقی تزریق گردیدند. , 400, 200 mg/kg) هیدروالکلی و کلروفرمی به لیمو 30 ) و فلوکستین mg/kg) گروه های کنترل منفی نرمال سالین وگروه های کنترل مثبت ایمی پرامین در ظرف استوانه ای با شرایط fst 20 ) را به ترتیب دریافت نمودند. موش ها جهت تست mg/kg) موش ها از یک سانتیمتری دم و ارتفاع 50 (tst) معین شنا کردند. در تست معلق ماندن دم سانتیمتری از دم آویزان م یشدند؛ مدت زمان بی حرکتی در 6 دقیقه ثبت گردید. کاهش در مدت زمان بی حرکتی به معنای اثر ضد افسردگی بود. مطالعه حاضر نشان داد که تمام دوزهای عصاره آبی، هیدروالکلی و کلروفرمی به لیمو در مقایسه با گروه شاهد به صورت وابسته به دوز شدند؛ tst و fst زمان بی حرکتی) در هر دو تست ) immobility time و معنی داری سبب کاهش 200 عصاره هیدرو الکلی) بهتر از فلوکستین سبب کاهش مدت mg/kg و تمام عصاره ها (بجز دوز زمان بی حرکتی شده ولی تمام عصاره ها نسبت به ایمی پرامین ضعیف تر عمل نمودند. تمام زمان شنا ) swimming time عصاره ها در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری سبب افزایش زمان صعود کردن) به طور معنی داری افزایش نیافته است. با ) climbing time کردن) شده ولی توجه به نتایج مطالعه حاضر چنین به نظر می رسد که احتمالاً سیستم سروتونرژیک (توسط لیمونن موجود در به لیمو) و اوپیوئیدونرژیک (توسط هسپیریدین موجود در به لیمو) در اثرات ضد افسردگی به لیمو نقش دارند.جهت تعیین مکانیسم دقیق آن نیاز به مطالعات بیشتر می باشد.
بشری اخلاقی سعید عباسی ملکی
مطالعه حاضر جهت بررسی اثر ضد افسردگی اسانس هل در تست شنای اجباری (fst) و تست معلق ماندن دم (tst) در موش سوری نر نژاد nmri (در محدوده وزنی 30-20 گرم) انجام شد. گروه های تحت درمان، دوزهای مختلف اسانس هل(10، 20 و 40 mg/kg) را به شکل داخل صفاقی دریافت کردند. گروه های کنترل، حامل(روغن بادام شیرین، 10ml/kg، به شکل داخل صفاقی) را به جای داروهای مذکور دریافت نمودند. در تست شنای اجباری، هر حیوان به تنهایی به محفظه شنا وارد شده و مدت زمان بی-حرکتی در مدت 6 دقیقه ثبت گردید. کاهش زمان بی حرکتی معرف اثر ضد افسردگی می باشد. در تست معلق ماندن دم موش ها از لحاظ شنیداری و دیداری از هم جدا شده و توسط نوار چسبی که به 1 سانتی-متری انتهای دم آنها متصل بود؛ از 50 سانتی متری کف زمین آویزان شدند. زمان بی حرکتی در این تست نیز طی 6 دقیقه اندازه گیری شد. .نتایج نشان داد که دوزهای 20 و 40 mg/kg اسانس هل در هر دو تست fst (9.11±99.65 و 11.05±57.68 به ترتیب؛ 01/0 p< و 001/0 p<) و tst(7.99±91.88 و 5.05±67.54 به ترتیب؛ 01/0 p< و 001/0 p< در مقایسه با گروه های کنترل(12.96±162.14 و 8.08±141 به ترتیب) به صورت وابسته به دوز و معنی داری سبب کاهش مدت زمان بی حرکتی شد. تمام دوزهای اسانس(10، 20 و 40 mg/kg)، به طور وابسته به دوز و معنی داری سبب افزایش مدت زمان شنا کردن(8.29±95.9، 9.06±134.81و 6.28±159.44 و 001/0 p< به ترتیب) بدون افزایش مدت زمان صعود(05/0 p<) گردید. در نتیجه، چنین به نظر می رسد که سیستم سروتونرژیک در اثر ضد افسردگی اسانس هل نقش دارد. با این حال جهت تفهیم بهتر این مکانیسم مطالعات بعدی نیاز می باشد.
فرشید بهلول پیله رود سعید عباسی ملکی
نشان داده اند که کرفس از خواص آرام بخشی و ضد افسردگی بر خوردار است .بنابراین هدف این مطالعه مقایسه اثر ضد افسردگی عصاره های آبی ، هیدروالکلی و کلروفرمی کرفس با فلوکستین در تست شنای اجباری در موش سوری نر می باشد. . در این مطالعه تجربی از 96 سر موش سوری نر نژاد nmri و از روش تست شنای اجباری ( fst) و تست معلق ماندن دم ( tst) استفاده شد و مدت زمان بی حرکتی حیوان در 6 دقیقه ثبت گردید. گروه های آزمایشی شامل گروه های کنترل منفی (نرمال سالین به تنهایی یا همراه توئین 80( 12 درصد) ، کنترل مثبت (فلوکستین mg/kg 20)و گروه های تحت درمان با دوزهای مختلف عصاره های آبی، هیدروالکلی و کلروفرمی کرفس (mg/kg 500و400و300 ؛ به شکل داخل صفاقی) بودند . نتایج ما نشان داد که هر سه عصاره آبی ، هیدروالکلی و کلروفرمی در مقایسه با گروه های کنترل به صورت وابسته به دوز و معنی درای سبب کاهش مدت زمان بی حرکتی و سبب اثرات شبه افسردگی درtst , fst شدند. در هر دو تست ، تمام دوزهای عصاره ها ( به استثنای دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره کلروفرمی) بهتر از فلوکستین سبب کاهش مدت زمان بی حرکتی شدند . در نتیجه ، می توان پیشنهاد داد که اثر ضد افسردگی کرفس ناشی از وجود لیمونن و برخی فلاوینوئید ها (مثل کرسیتین) موجود در ساختمان آن می باشد.با این حال مطالعات بیشتری جهت تفهیم مکانیسم دقیق آن نیاز می باشد.
زهرا شهامت سعید عباسی ملکی
هدف این مطالعه مقایسه اثر ضد افسردگی عصاره های آبی، هیدروالکلی و کلروفرمی انیسون با ایمی پرامین در تست شنای اجباری در موش سوری می باشد. در این مطالعه تجربی از موش های سوری نر نژاد nmri (در محدوده 20 تا 30 گرم) و از روش تست شنای اجباری (fst) و تست معلق ماندن دم (tst) استفاده شد و مدت زمان بی حرکتی حیوان در 6 دقیقه ثبت گردید. گروه های آزمایشی شامل گروه کنترل (نرمال سالین به تنهایی یا به همراه توئین 80 -12درصد) و گروه های تحت درمان با دوزهای مختلف عصاره هیدروالکلی انیسون (25،100 و200 میلی گرم بر کیلوگرم، به شکل داخل صفاقی( و ایمی پرامین (30mg/kg) بودند. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که هر سه عصاره آبی، هیدروالکلی و کلروفرمی انیسون در مقایسه با گروه های کنترل به صورت وابسته به دوز و معنی داری سبب کاهش مدت زمان بی حرکتی درfst وtst می شوند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر چنین به نظر می رسد که فلاونوئیدها و ترانس آنتول موجود در ساختمان انیسون با مکانیسم گاباائرژیک (gabaa) مسئول اثر ضد افسردگی آن بوده ولی با این حال جهت تعیین مکانیسم دقیق آن نیاز به مطالعات گسترده تری می باشد.
فرید عباسی ملکی سعید عباسی ملکی
اعتیاد به مواد اوپیوئیدی ( مثل مورفین) از جمله مشکلات جدی در تمام نقاط دنیا از جمله ایران می باشد. مصرف مزمن مواد اوپیوئیدی سبب وابستگی و تولرانس نسبت به آنها شده و از سوئی قطع نابهنگام آنها سبب بروز علایم سندرم محرومیت شود. از طرفی نشان داده اند که برخی از داروهای ضد افسردگی سبب کاهش علایم سندرم محرومیت اوپیوئید ها می شوند.در همین راستا ،مطالعات خواص ضد افسردگی و آرام بخشی جو دوسر و ریحان را گزارش نموده اند. بنابراین هدف مطالعه حاضرمقایسه تاثیر عصاره هیدروالکلی جو دوسر و ریحان بر علایم سندرم محرومیت مورفین در موش سوری نر بود.در این مطالعه تجربی، 64 سر موش سوری نر نژاد nmri ( 20 الی 30 گرم) بطور تصادفی به 8 گروه 8 تایی تقسیم شدند: گروه کنترل مورفین و نرمال سالین(ml/kg 10 ) را دریافت نموده و بقیه گروه ها اتانول (3?) و دوزهای مختلف عصاره هیدروالکلی جو دوسر و ریحان (mg/kg 200و100 و50) را دریافت کردند. وابستگی به مورفین توسط برنامه 4 روزه و به ترتیب با دوزهای mg/kg 50 ،50 ، 75 و 50 القاءگردید. در روز چهارم 2 ساعت بعد تک دوز مورفین؛ نالوکسان (mg/kg 5) تزریق شده و علایم سندرم محرومیت در طی 30 دقیقه به شکل تعداد پرش و علایمی چون اسهال، خود تیماری، دندان قروچه، سگ خیسی، بالا رفتن، روی دوپا ایستادن و دل پیچه از شدت صفر تا 3 ثبت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمام دوزهای عصاره های هیدروالکلی جو دوسر و ریحان به صورت وابسته به دوز و معناداری تعداد پرش کاهش دادند(برابر 05/0p< ) خود تیماری توسط هر سه دوز عصاره ها به طور معنی داری کاهش یافت(05/0p<). دندان قروچه نیز توسط تمام دوزهای عصاره جو دوسر و دوز 200 و 400 عصاره ریحان کاهش یافتند (05/0p<). سگ خیسی ، بالا رفتن، دلپیچه و روی دوپا ایستادن تنها با دوز زیاد عصاره ها ( mg/kg 200) به طور معنا داری کاهش یافتند (05/0p<). اسهال نیز توسط دوزهای mg/kg 100 و 200 هر دو عصاره به طور معنا داری کاهش یافت (05/0p<). با توجه به یافته های مطالعه حاضر احتمالاً عصاره هیدروالکلی جو دوسر باتقویت سیستم دوپامینرژیک و نورآدرنرژیک و ریحان با مکانسیم دوپامینرژیک سبب کاهش علایم سندرم محرومیت مورفین می شوند. اما مطالعات بیشتری جهت تفهیم مکانیسم دقیق آنها نیاز می باشد.
یاسر رحمتی آقجه سعید عباسی ملکی
مطالعات خواص آرام بخشی و ضد اضطراب بابونه را نشان داده اند. هدف مطالعه حاضر مقایسه اثر ضد افسردگی عصاره های آبی؛هیدروالکلی و کلروفرمی بابونه با فلوکستین درآزمون شنای اجباری(fst )و آزمون معلق ماندن دم(tst) در موش سوری نر بود.در این مطالعه تجربی ، 96 سر موش سوری نر (20 الی 30 گرم) به طور تصادفی به 12 گروه 8 تایی تقسیم شدند: گروه های کنترل منفی نرمال سالین ( ml/kg 10) و توئین 80-12 درصد( ml/kg 10) و گروه کنترل مثبت فلوکستین ( mg/kg 20) و گروه های تحت درمان عصاره های آبی ؛ هیدروالکلی و کلروفرمی بابونه(mg/kg 50 و30 ،10) را دریافت کردند. در هر دو آزمون مدت زمان بی حرکتی حیوان در طی 6 دقیقه ثبت شد. دو رفتار شنا کردن و صعود کردن نیز ثبت گردیدند.دوزهای 30 و 50 عصاره های بابونه در مقایسه با گروه کنترل بصورت وابسته به دوز و معنی داری سبب کاهش مدت زمان بیحرکتی در fst می شوند(01/0>p و001/0>p ). مدت زمان بیحرکتی توسط تمام دوزهای عصاره ها بطور معنی داری کاهش یافت(001/>p ). همچنین این عصاره ها بصورت وابسته به دوز و معنی داری سبب افزایش مدت زمان شنا کردن(به استثنای دوز mg/kg 10 عصاره آبی و کلروفرمی) (05/>0p< 01،p و001/>p ) بدون تغییر معنی دار در زمان صعود کردن می شوند .بر اساس یافته های مطالعه حاضر بابونه از اثر ضد افسردگی قابل توجهی برخوردار بوده و اثرات آن شبیه فلوکستین می باشد. بنابراین بابونه از ارزش بالقوه ای جهت کنترل اختلالات افسردگی برخوردار می باشد
سمیرا سعادتی فر سعید عباسی ملکی
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی پنج انگشت برعلایم سندرم محرومیت مورفین در موش سوری نر بود. در این مطالعه تجربی، 4 سر موش سوری نر نژاد nmri 24 الی 40 گرم( بطور تصادفی به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند: گروه کنترل مورفین و نرمال ( سالین ) 10 mg/kg ( را دریافت نمده و بقیه گروه ها لودوپا ) 125 mg/kg ( و دوزهای مختلف عصاره هیدروالکلی پنج انگشت mg/kg 565 را دریافت کردند. وابستگی به مورفین توسط برنامه 4 روزه و به ترتیب با دوزهای ،465 ،565( mg/kg 54،54،05،54 ( القاء ( گردید. علایم سندرم محرومیت در طی 54 دقیقه به شکل تعداد پرش و علایمی چون اسهال، خود تیماری، دندان قروچه، سگ خیسی، بالا رفتن، روی دو پا ایستادن و دلپیچه از شدت صفر تا 5 ثبت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمام دوزهای عصاره پنج انگشت به صورت وابسته به دوز و معنی داری سبب کاهش تعداد پرش شدند به ترتیب ) p<0.01, p<0.05 (. همچنین رفتارهای خود تیماری، دندان قروچه، بالا رفتن، دو پا ایستادن، سگ خیسی و اسهال توسط هر سه دوز عصاره به طور معنی داری کاهش یافت ) p<0.05 (. دلپیجه نیز فقط با دوز بالای عصاره کاهش یافت ) p<0.05 (. لوودوپا نیز تمام علایم سندرم محرومیت را به طور معنی داری کاهش داد ) p<0.05 (. با توجه به یافته های قبلی و نتایج مطالعه حاظر احتمالا عصاره هیدروالکلی پنج انگشت با تقویت سیستم دوپامینرژیک سبب کاهش علایم سندرم محرومیت مورفین می شود. با این حال مطالعات بیشتری جهت تفهیم مکانیسم دقیق آن نیاز می باشد.
شیما کلانتری سعید عباسی ملکی
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی زردچوبه بر علایم سندرم محرومیت مورفین درموش سوری نر بود. در این مطالعه تجربی، 40 سر موش سوری نر نژاد nmri ( 20 الی 30 گرم) بطورتصادفی به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند: گروه کنترل مورفین و نرمال سالین(ml/kg 10)را دریافت نموده و بقیه گروه ها کلونیدین (mg/kg3/5 ) و دوزهای مختلف عصاره هیدروالکلی زردچوبه (mg/kg 25و50و100) را دریافت کردند. وابستگی به مورفین توسط برنامه 4 روزه و به ترتیب با دوزهای mg/kg 50 ،50 ، 75 و 50 القاءگردید. در روز چهارم 2 ساعت بعد تک دوز مورفین؛ نالوکسان (mg/kg 5) تزریق شده و علایم سندرم محرومیت در طی 30 دقیقه به شکل تعداد پرش و علایمی چون اسهال، خود تیماری، دندان قروچه، سگ خیسی، بالا رفتن،روی دوپا ایستادن و دلپیچه از شدت صفر تا 3 ثبت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمام دوزهای عصاره زردچوبه به طور معنی داری سبب کاهش تعداد پرش شدند( به ترتیب0/01 p< ،05/0p< و0/01 p<). همچنین رفتار های خود تیماری ، دندان قروچه ، بالا رفتن ، دوپا ایستادن ،سگ خیسی ، اسهال و دلپیچه نیز توسط هر سه دوز عصاره به طور معنی داری کاهش یافت(0/05 p<). کلونیدین نیز تمام علایم سندرم محرومیت را به طور معنی داری کاهش داد(0/05 p<). با توجه به یافته های قبلی و نتایج مطالعه حاضر احتمالاً عصاره هیدروالکلی زردچوبه با تقویت سیستم دوپامینرژیک و سروتونرژیک سبب کاهش علایم سندرم محرومیت مورفین می شود. با این حال جهت تفهیم مکانیسم دقیق آن نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
زهرا نژادی سعید عباسی ملکی
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی پنجه شیطان بر علایم سندرم محرومیت مورفین درموش سوری نر بود. در این مطالعه تجربی، 40 سر موش سوری نر نژاد nmri ( 20 الی 30 گرم) بطورتصادفی به 5 گروه 8 تایی تقسیم شدند: گروه کنترل مورفین و نرمال سالین(ml/kg 10)را دریافت نموده و بقیه گروه ها کلونیدین (mg/kg 3/5) و دوزهای مختلف عصاره هیدروالکلی پنجه شیطان (mg/kg 25 و50 و 100) را دریافت کردند. وابستگی به مورفین توسط برنامه 4 روزه و به ترتیب با دوزهای mg/kg 50 ،50 ، 75 و 50 القاءگردید. در روز چهارم 2 ساعت بعد تک دوز مورفین؛ نالوکسان (mg/kg 5) تزریق شده و علایم سندرم محرومیت در طی 30 دقیقه به شکل تعداد پرش و علایمی چون اسهال، خود تیماری، دندان قروچه، سگ خیسی، بالا رفتن،روی دوپا ایستادن و دلپیچه از شدت صفر تا 3 ثبت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمام دوزهای عصاره زردچوبه به طور معنی داری سبب کاهش تعداد پرش شدند( به ترتیبp<0/05 ،p< 0/01 وp<0/001). همچنین رفتار های خود تیماری ، دندان قروچه ، بالا رفتن ، دوپا ایستادن ،سگ خیسی ، اسهال و دلپیچه نیز توسط هر سه دوز عصاره به طور معنی داری کاهش یافت(p<0/05). کلونیدین نیز تمام علایم سندرم محرومیت را به طور معنی داری کاهش داد(p<0/05). با توجه به یافته های قبلی و نتایج مطالعه حاضر احتمالاً عصاره هیدروالکلی پنجه شیطان با تقویت سیستم دوپامینرژیک و سروتونرژیک سبب کاهش علایم سندرم محرومیت مورفین می شود. با این حال جهت تفهیم مکانیسم دقیق آن نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
حسین عنایتی اعظم بختیاریان
اعتیاد به مواد مخدر و سوء مصرف دارویی علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی ،مشکلات عدیده اجتماعی و اقتصادی و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها را به دنبال داشته است. مورفین از جمله قوی ترین داروهای ضد درد اوپیوئیدی و آلکالوئید اصل تریاک بوده که در مقایسه با سایر مواد، از خاصیت اعتیاد آوری بالایی برخوردار بوده و وابستگی فیزیکی و روانی شدیدی ایجاد می کند. از طرفی مطالعات نشان داده اند که داروهای ضد افسردگی ممکن است با تاثیر مستقیم بر خاصیت پاداشی اوپیوئید ها و یا به طور غیر مستقیم و با بهبود افسردگی ناشی از سندرم قطع آنها، سبب کاهش میزان سوءمصرف اوپیوئیدها شوند. مطالعات خواص ضد افسردگی منیزیم را در ازمون های حیوانی افسردگی را نشان داده اند. بنابراین هدف این مطالعه بررسی اثر مصرف توام منیزیم با ایمی پرامین بر بیان ترجیح مکان شرطی مورفین در موش سوری نر می باشد. در این آزمایش روش 6 روزه متوالی؛ شامل سه مرحله جداگانه پیش شرطی، شرطی شدن و بعد شرطی شدن استفاده گردید. در بخش اول مطالعه بجای مورفین ،جهت تعیین القاء رجحان مکان شرطی(cpp) یا تنفر مکان شرطی(cpa) موش ها در مرحله شزطی سازی و بعد شرطی شدن ،دوزهای مختلف منیزیم(mg/kg 50و30و20) و ایمی پرامین(mg/kg 10و5و5/2)را دریافت نمودند. در بخش دوم مطالعه موشهای بعد شرطی سازی با مورفین (mg/kg 5) دوزهای مختلف منیزیم و ایمی پیرامین را در مرحه بعد شرطی شدن دریافت نمودند. گروه کنترل بجای داروی مذکور نرمال سالین را دریافت نمودند.تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف مورفین سبب القاء cpp می شود (001/0 p<). تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف منیزیم و ایمی پرامین به تنهایی cpp یا cpa معنی داری ایجاد ننموده ولی در مصرف توام با مورفین دوزهای mg/kg 10 و 5 ایمی پیرامین ( به ترتیب05/0 p< و001/0 p< ) و دوز mg/kg 50 منیزیم(05/0 p< ) سبب القاء رجحان مکان شرطی شبه مورفینی می شوند.البته این اثر در مصرف توام آنها نیز تقویت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که منیزیم احتمالاً با مکانیسم مونوآمینرژیک(تداخل سیستم های دوپامینرژیک، نورآدرنرژیک و سروتونرژیک) سبب تقویت القاء رجحان مکان شرطی شبه مورفینی می شود. با اینحال جهت تعیین مکانیسم دقیق آن نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
علی کریمی فرد اعظم بختیاریان
امروزه بیهوشی عمومی یا بی حسی موضعی با از بین بردن احساس درد و واکنش بیمار در اصل یکی از ارکان اصلی یک جراحی ایده آل می باشد. بطوریکه بدون بیهوشی مناسب هرگز شاهد پیشرفت روش های نوین جراحی نخواهیم بود. امروزه از داروهای مختلفی جهت پیش بیهوشی و به عنوان کاهش عوارض جانبی داروی اصلی ، کاهش دوزدارو، پوشش برخی عوارض و نقاط ضعف داوری اصلی استفاده می شود. هدف این طرح مقایسه بیهوشی مخلوط عصاره اسطوخودوس – کتامین با دیازپام – کتامین در موش صحرائی نر می باشد. در این مطالعه 24 سر موش صحرایی نر (250 الی 300 گرم) به طور تصادفی به سه گروه عصاره اسطوخودوس به تنهایی (la)، اسطوخودوس– کتامین (lak) و دیازپام - کتامین (kd) تقسیم بندی شدند. (n=8) تعداد تنفس و ضربان قلب، القاء و طول مدت بیهوشی جراحی و زمان راه رفتن ، درجه حرارت بدن، رفلکس های ویتدراوال (پدال، لب و دم) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که هر دو گروه (به جز گروه la) سبب القاء بیهوشی جراحی شده و زمان راه رفتن درگروه lak (i.p وmg/kg 200) سریعتر از kd (2.5 mg/kg – 80mg/kg) بود. ولی تفاوت معنی داری با هم نداشتند (p>0.05). تعداد ضربان قلب در گروه kd در مقایسه با دو گروه دیگر کاهش یافت(p<0.05). تعداد تنفس دو گروه la و lak در مقایسه با گروه kdکاهش یافت(p<0.05). درجه حرارت در گروه lak در مقایسه با گروه kd به طور معنی داری کاهش یافت (p<0.05) ولی دمای گروه kd در مقایسه با گروه laتنها در زمان های 15 تا 25 افزایش معنی داری داشت(p<0.05) .ولی در مهار پینچ لب تفاوت معنی داری بین گروه lakو kd مشاهده نشد؛ ولی گروه lak بهتر از گروه kd سبب مهار درد گردید. در مهار پینچ دم ، دو گروه lakو kd تنها در دقایق صفر و 10 تفاوت معنی داری دیده شد(p<0.05). در رفلکس پدال نیز بین گروه lakو kd تنها در دقایق صفر ، 5 ، 15 ، 45 الی 55 تفاوت معنی داری دیده شد.گروه la در هر سه رفلکس ، ضعیف تر از دو گروه قبلی سبب مهار درد شد.در نهایت، بیهوشی مخلوط lak برای جراحی های کوتاه مدت مناسب بوده و عصاره هیدروالکلی اسطوخودوس همچون دیازپام از شروع اثر سریع، مدت زمان بیهوشی جراحی کوتاه مدت و زمان برگشت سریع برخوردار می باشد. البته جهت تعیین مکانیسم عمل دقیق آن نیاز به مطالعات گسترده تری می باشد
بهاره عبداللهی سعید عباسی ملکی
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر مصرف توام کراتین با سرترالین بر بیان ترجیح مکان شرطی مورفین در موش سوری نر می باشد.در این مطالعه تجربی از موشهای سوری نر نژاد nmri در محدوده وزنی 20 الی 30 گرم استفاده شد.دراین آزمون متد 6 روزه متوالی؛ شامل سه مرحله جداگانه پیش شرطی، شرطی شدن و بعد شرطی شدن استفاده گردید.دربخش اول مطالعه، موشها بجای مورفین،جهت تعیین القاء رجحان مکان شرطی(cpp) یا تنفر مکان شرطی(cpa)،در مرحله شزطی سازی و بعد شرطی شدن،دوزهای مختلف کراتین (1, 10, 20 mg/kg) و سرترالین (2.5, 5, 10 mg/kg)را دریافت نمودند.در بخش دوم مطالعه،موشها بعد شرطی سازی با مورفین (5 mg/kg)،دوزهای مختلف کراتین و سرترالین را در مرحله بعد شرطی شدن دریافت نمودند. گروه کنترل بجای داروی مذکور نرمال سالین را دریافت نمودند.تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف مورفین سبب القاء cpp می شود(p<0/001). تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف کراتین و سرترالین به تنهایی cpp یا cpa معنی داری ایجاد ننموده،ولی در مصرف توام با مورفین، دوزهای 5, 10 mg/kg سرترالین (به ترتیب p<0/01 وp<0/001) و دوز mg/kg 20 کراتین (p<0/01) سبب القاء رجحان مکان شرطی شبه مورفینی می شوند.البته این اثر در مصرف توام آنها نیز تقویت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که کراتین احتمالاً با مکانیسم دوپامینرژیک و سرترالین با مکانیسم سروتونرژیک سبب تقویت القاء رجحان مکان شرطی شبه مورفینی می شود. بااین وجود جهت تعیین مکانیسم دقیق آن نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
حمیدرضا دهقانی سعید عباسی ملکی
سیستم اپیوئیدی می تواند با نوراترانسمیشن های مختلفی از جمله سیستم دوپامینرژیک، سروتونرژیک، گاباارژیک، گلوتامرژیک و نورآدرنرژیک تداخل داشته باشد. نشان داده اند که اپیوئیدها(مثل مورفین) سبب افزایش مقدار دوپامین در سیستم مزولیمبیک شده و افزایش مقدار دوپامین در هسته آکومبنس یک نقش کلیدی را در اثرات پاداشی و یا تقویت کننده مثبت اپیوئیدها ایفاء می کند. مورفین با فعال نمودن گیرنده-های مو (µ) اپیوئیدی اثرات پاداشی و یا تقویت کننده خود را ایجاد می کند بطوری که اثر تقویت کننده آن توسط آنتاگونیست های انتخابی گیرنده مو بلاک شده و موش های صحرایی که گیرنده مو آنها ناکت اوت شده علائم سندرم محرومیت مورفین را نشان نمی دهند. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر مصرف توام ملاتونین با کابرگولین بر بیان ترجیح مکان شرطی مورفین در موش سوری نر می باشد.در این مطالعه تجربی از موش های سوری نر نژاد nmri در محدوده وزنی 20 الی 30 گرم استفاده شد. در این آزمون متد 6 روزه متوالی؛ شامل سه مرحله جداگانه پیش شرطی، شرطی شدن و بعد شرطی شدن استفاده گردید. در بخش اول مطالعه بجای مورفین،جهت تعیین القاء رجحان مکان شرطی(cpp) یا تنفر مکان شرطی(cpa) موش ها در مرحله شرطی سازی و بعد شرطی شدن،دوزهای مختلف ملاتونین(mg/kg 5/2و10و30) و کابرگولین(mg/kg 10و5و5/2)را دریافت نمودند. در بخش دوم مطالعه موشهای بعد شرطی سازی با مورفین (mg/kg 5) دوزهای مختلف ملاتونین و کابرگولین را در مرحه بعد شرطی شدن دریافت نمودند. گروه کنترل بجای داروی مذکور نرمال سالین را دریافت نمودند.تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف مورفین سبب القاء cpp می شود (001/0 p<). تزریق داخل صفاقی دوزهای مختلف ملاتونین و کابرگولین به تنهایی cpp یا cpa معنی داری ایجاد ننموده ولی در مصرف توام با مورفین دوزهای mg/kg 30 ملاتونین (05/0 p<) و دوز mg/kg 10 کابرگولین(01/0 p< ) سبب القاء رجحان مکان شرطی شبه مورفینی می شوند. البته این اثر در مصرف توام آنها نیز تقویت گردید. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که ملاتونین و کابرگولین احتمالاً با مکانیسم دوپامینرژیک سبب تقویت القاء رجحان مکان شرطی شبه مورفینی می شوند. با این وجود جهت تعیین مکانیسم دقیق آنها نیاز به مطالعات بیشتری می باشد.
مجتبی بندگانی اعظم بختیاریان
امروزه بیهوشی عمومی یا بی حسی موضعی با از بین بردن احساس درد و واکنش بیمار در اصل یکی از ارکان اصلی یک جراحی ایده آل می باشد. بطوریکه بدون بیهوشی مناسب هرگز شاهد پیشرفت روش های نوین جراحی نخواهیم بود. امروزه از داروهای مختلفی جهت پیش بیهوشی و به عنوان کاهش عوارض جانبی داروی اصلی ، کاهش دوزدارو، پوشش برخی عوارض و نقاط ضعف داروی اصلی استفاده می شود. هدف این طرحمقایسه بیهوشی مخلوط عصاره علف چای– کتامین با دیازپام – کتامین در موش صحرائی نر می باشد. 24 سر موش صحرایی نر (250 الی 300 گرم) به طور تصادفی به سه گروه عصاره علف چای به تنهایی (hp)mg/kg,i.p.)500) ،علف چای– کتامین (hpk) (mg/kg, i.p.80-mg/kg500) و دیازپام - کتامین (kd) (2.5 mg/kg – 80mg/kg, i.p.) تقسیم بندی شدند. (n=8) تعداد تنفس و ضربان قلب، القاء و طول مدت بیهوشی جراحی و زمان راه رفتن ، درجه حرارت بدن، رفلکس های ویتدراوال (پدال، لب و دم) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که گروه hpkسریعتر از گروه kd سبب القا بیهوشی جراحی شده و در طی 55 دقیقه در آن گروه walking time دیده نشد ولی با این حال تفاوت معنی داری با هم نداشتند (p>0.05).گروه hp سبب بیهوشی جراحی نگردید. تعداد ضربان قلب در گروه hpk در مقایسه با دو گروه دیگر افزایش یافت. (p<0.05). تعداد تنفس و درجه حرارت در دو گروه ph و phk در مقایسه با گروه kdکاهش یافت (p<0.05). در مهار پینچ های دم و لب تفاوت معنی داری بین گروه phkو kd مشاهده نشد؛ ولی گروه phk بهتر از گروه kd سبب مهار درد گردید(p<0.05.)در نهایت، بیهوشی مخلوط hpk برای جراحی های بلند مدت مناسب بوده و عصاره هیدرو الکلی علف چای از شروع اثر سریع، مدت زمان بیهوشی جراحی بلند مدت و زمان برگشت دیرتری برخوردار می باشد. البته جهت تعیین مکانیسم عمل دقیق آن نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد.
ابراهیم قره باغی اعظم بختیاریان
در مطالعه حاضر اثر عصاره گیاه وج با لوودوپا بر علایم سندرم محرومیت مورفین در موش سوری نر مقایسه شد.در این مطالعه از موش های سوری نژاد nmri در محدوده وزنی 20 الی 30 گرم استفاده وجهت القاء اعتیاد از برنامه 4 روزه و به ترتیب از دوزهای 50 ،75، 100 و 100 میلی گرم مورفین به ازای هر کیلو گرم استفاده و در روز چهارم 2 ساعت بعد اولین تزریق مورفین؛ نالوکسان با دوز 5 میلی گرم با ازای هر کیلوگرم تزریق شده و علایم سندرم محرومیت در طی 30 دقیقه به شکل تعداد پرش و علایمی چون اسهال، خود تیماری، دندان قروچه، سگ خیسی، بالا رفتن، روی دوپا ایستادن و دلپیچه از شدت صفر تا 3 مثبت ثبت گردید. گروه تحت درمان30 دقیقه قبل از تزریق نالوکسان دوزهای مختلف عصاره وج (25 ، 50 و 100 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم) و لوودوپا (125 میلی گرم بر کیلوگرم )را دریافت و تمام تزریقات به شکل داخل صفاقی و در حجم 10 میلی لیتر به ازای هر کیلو گرم وزن بدن انجام گرفتند.دوزهای مختلف عصاره وج به شکل وابسته به دوز و به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل سبب کاهش بروز علایم سندرم محرومیت مورفین شده و بهتر از لوودوپا نیاز آنها را کاهش داد.نتایج تحقیق نشان داد که عصاره وج سبب کاهش بروز برخی علایم سندم محرومیت مورفین در موش سوری می شود. عصاره وج با فعالیت دوپامینرژیک سبب کاهش بروز برخی از علایم سندرم محرومیت شده است.
مجتبی گودرزی سعید عباسی ملکی
هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدرو الکلی کاکوتی بر علایم سندرم محرومیت مورفین در موش سوری نر بود.
تورج رضایی سعید عباسی ملکی
هدف این مطالعه مقایسه اثر ضد افسردگی عصاره هیدروالکلی بیدمشک و عصاره هیدروالکلی پنج انگشت با فلوکستین در آزمون شنای اجباری و آزمون معلق ماندن دم در موش سوری نر می باشد. با توجه به نتایج مطالعه حاضر و سایر مطالعات احتمالاً سیستم سروتونرژیک ؛ سروتونرژیک و دوپامینرژیک به ترتیب مسئول اثرات ضد افسردگی بیدمشک و پنج انگشت می باشند. بااین وجود جهت تعیین مکانیسم دقیق آنها نیاز مطالعات گسترده تری می باشد.