نام پژوهشگر: محسن مرسل پور

فرقه اسماعیلیه در ایران در قرن سوم و چهارم هجری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  عبدالله درپرش   محمدرضا فراهانی

فرقه اسماعیلیه بر اثر اختلاف در جانشینی امام جعفر صادق (ع) بوجود آمد، توانست در مدت کوتاهی با سازماندهی تشکیلاتی پیچیده برای امر دعوت به موفقیت های زیادی نائل آید و پیروان بیشماری را در سرزمین های اسلامی از جمله ایران، شام، یمن و مصر بدست آورد. تشکیل خلافت فاطمی در مصر اوج موفقیت و تأثیرگذاری تشکیلات دعوت را نشان می دهد. داعیان اسماعیلی که طی روندی پیچیده به خدمت امر دعوت در می آمدند، از میان پیروان باسواد، فیلسوف و اصطلاحاً همه فن حریف، چه در امور ذهنی و چه یدی انتخاب می شدند. داعیان اسماعیلی در ایران قصد تکرار موفقیت همتایان شان در مصر را داشتند. به همین دلیل با تغییر شیوه دعوت خود یعنی نفوذ در بین صاحب منصبان، رویای پیوستن ایران به خلافت فاطمی و نابودی دستگاه خلافت عباسی را در سر می پروراندند. با مطالعه ی چگونگی فعالیت داعیان اسماعیلی در ایران و شیوه تبلیغی آنها می توان به راز ماندگاری فرقه اسماعیلیه، با وجود سرکوب های شدید در دوران مختلف پی برد. پیوستن خیل عظیم جمعیت ایران به فرقه اسماعیلیه آن هم در دورانی که مذهب اهل سنت مذهب غالب در ایران بود و حکمرانان سنی مذهب هرگونه نظر مخالف را به شدت سرکوب می-کردند از رازهایی است که در شیوه تبلیغی پیچیده داعیان فیلسوف مشرب اسماعیلی نهفته است.

روند تغییر عقاید دینی مغولان ایران در عهد ایلخانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  طاهره مقری   محمد رضا فراهانی

چکیده چنگیز تا پایان عمر بر عقاید شمنی خود پایبند ماند. فرزند او اوگتای گرچه در برابر سخت گیری های جغتای نسبت به مسلمانان عکس العمل نشان می داد و تا حد امکان از آن ها طرفداری می کرد، ولی تا پایان زندگی به دین شمنی باقی ماند. گیوک به مسیحیت گرایش داشت. منگو به دین واحدی اعتقاد نداشت، گرچه مانند گیوک شمن ها را به عنوان مشاوران روحانی خود انتخاب کرده بود. پیروان همه ادیان او را از خود می دانستند. قوبیلای در چین بودایی و هلاکو در ایران مسلمان، به دین بودایی گرایش پیدا کردند. اباقا جانشین هلاکو نیز مانند پدر به بوداییان گرایش پیدا کرد. دین شمنی در این زمان پایگاه اصلی خود را به عنوان دین اصلی امپراتوری از دست داد ولی جهان بینی و انگاره های دینی قدیمی مغول به طور کامل از میان نرفت. جادوگران در این دوران هنوز جایگاه و اهمیت خود را حفظ کردند. کار مسیحیان این دوره با حمایت-هایی که از طرف زنان این دوره، همسران و مادران ایلخانان می شدند، رونق گرفت. احمد تگودار با وجود این-که مسلمان شد، نسبت به پیروان سایر ادیان به جز بوداییان رفتاری مسالمت آمیز داشت. انتخاب ارغون به جانشینی احمد، در حکم پیروزی دین بودا و یک دوره ضد اسلامی بود. یهودیان با حمایت سعدالدوله در رأس امور قرار گرفتند. مسیحیان نیز موقعیت خود را مستحکم کردند. در دوره غازان مسلمانان که به نیروی خود پی برده بودند، ایلخان را به اسلام متمایل کرده و اغلب مغولان به میل یا به زور اسلام آوردند. دین بودا دیگر جایگاه قبلی خود را از دست داد. دوران امپراتوری الجایتو، دوره ای از تصادم میان مغولان از یک سو و مسلمانان سنی و شیعه از سوی دیگر بود که این باعث تردید ایلخان در انتخاب دین بود. الجایتو ابتدا سنی حنفی، شافعی، شیعه اثنا عشری و در نهایت دوباره به تسنن گرایش پیدا کرد. ایلخان ابوسعید نیز به وسیله نزدیکان، مشاوران و مربیان خود به مبانی مذهبی اهل سنت متمایل و معتقد شد. تحقیق حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی به بررسی گرایش های دینی ایلخانان مغول و تأثیر آن بر روابط ایشان با رعایایشان بپردازد. کلید واژگان : ایران، دین، اسلام، مغول، ایلخانان

بررسی نگرش مورخان اسلامی در مورد آثار و ابنیه ایران باستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  آرزو نظر   کورش صالحی

چکیده عمران و آبادانی یکی از کارکردهای ساختار سیاسی و دینی جامعه بود که از بدو تکوین نهاد حکومت وجود داشت و در دور ی ساسانی اهمیت ویژه ای یافت. شهرسازی، یکی از مصادیق عمران و آبادسازی بود که پادشاهان ساسانی در آن اشتهار داشتند و احداث شهرهای بسیاری را به ایشان منسوب می کنند. در کنار شهرها یکی دیگر از مصادیق عمران و آبادسازی حکومت ها، ساخت مجموعه ای از آثار و بناها بود. یکی از عمده ترین این بناها، اماکنی بودند که با کارکرد مذهبی ساخته می شدند. با رواج دین زرتشت در دوره ی اساطیری- گشتاسب - ساخت آتشکده ها از اهمیت وافری برخوردار شد تا آن جا که بسیاری از بت خانه ها به آتشکده ها مبدل شد. اگرچه صومعه ها و کنیسه ها هم که در زمینه ای مذهبی مورد استفاده قرار می گرفتند، جزیی از عمارات باستانی بودند که مورخان دوره ی اسلامی از آنها یاد کرده اند اما در این متون، کاربرد چندان قابل توجهی در مقابل با آتشکده ها و بت خانه ها در دوره ی باستان نداشتهاند. گوردخمه ها به خصوص گوردخمه های خانوادگی که خاص خاندان شاهی بوده اند، از دیگر بناهای مذهبی در دوره ی باستان به شمار می رفت. یکی دیگر از بناهای ساخته شده به دست پادشاهان در دوره ی باستان پل ها بودند. قلعه ها در دوره ی باستان بارزترین بناها با رویکردی نظامی محسوب می شدند و با توجه به محل ساخت آن ها می توان از دو نوع قلعه، قلعه های شاهی یا کهندژها و قلعه های کوهستانی سخن گفت. بناهایی هم در دوره ی باستان بوده اند که پادشاهان در جهات سیاسی و اقامت گاهی اقدام به ساخت آن ها کرده اندکه در این زمینه می توان به وجود کاخ ها اشاره کرد. پژوهش حاضر بر آن است تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی نگرش مورخان و نویسندگان ایرانی- اسلامی در مورد مجموعه شهرها و بناهای برجای مانده از دوره ی باستان بپردازد.

جغرافیای تاریخی بصره از ابتدا تا پایان دوره امویان(132ق)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  ماندانا صمصام   محسن مرسل پور

موضوع اصلی جغرافیای تاریخی بررسی تاثیر محیط و شرایط جغرافیائی در وقایع تاریخی است. موضوع این رساله، جغرافیای تاریخی شهر بصره و ارزیابی و شرح وقایع و رویدادهای تاریخی است که نقش سرنوشت سازی در این منطقه داشته اند. شهر بصره بعد از پایان فتوحات در منطقه ی عراق و به دستور خلیفه ی دوم ساخته شد و هدف از ایجاد آن وجود پایگاهی مستحکم برای اداره ی متصرفات جدید و همچنین دژی برای حفاظت از سرزمین های اسلامی در آن روزگار بوده است بنا بر این شناخت موقعیت سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و تاریخی بصره در جغرافیای آن روز اسلام اهمیت بسزائی دارد. در مورد جغرافیای تاریخی بصره تاکنون تحقیق مستقلی انجام نشده و آنچه که به دنبال پیشینه ی تحقیق می توان ذکر نمود مربوط به بخشهایی از تالیفات پراکنده و مختصری است که در لابه لای کتب تاریخی آمده است. هدف از این رساله تبیین و تشریح جغرافیای تاریخی بصره از آغاز تا پایان دوره اموی، یعنی تا سا ل 132 ق است که کمک شایانی به تاریخ اسلام می نمایدو حاصل این تلاش این است که بصره هم از لحاظ تاریخی و هم از دید جغرافیا، تواما مورد بررسی قرار گرفته و تحت عنوان علمی نسبتا جدید به نام جغرافیای تاریخی، از جنبه های مهم سیاسی و نظامی و اوضاع و شرایط مساعد اقلیمی، طبیعی مورد کنکاش قرار گرفته است. تحقیق حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی به بررسی جغرافیای تاریخی بصره از آغاز تا پایان دوره اموی پرداخته است.

امارت و وزارت در عهد ایلخانان مغول از ارغون تا غازان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  فاطمه امینی نسب   محسن مرسل پور

امرای مغول که نقش تعیین کننده ای در حکومت ایلخانان داشتند متمایل به عدم تمرکز قدرت بودند در مقابل دیوان سالاران ایرانی مایل به تمرکز قدرت در دست ایلخان بودند که این امر زمینه ی دشمنی دو عنصر ایرانی و مغول را ایجاد کرد. دشمنی دو عنصر ایرانی و مغول این امکان را برای امیران مغول فراهم کرده بود تا در هر فرصتی که ایرانیان را مانعی برای قدرت یابی خود می دیدند آنها را از میان بردارند. با روی کار آمدن ارغون خان این امکان برای امرا فراهم شد تا خاندان جوینی که در حکومت مغولان صاحب قدرت بودند را با توطئه از میان بردارند. با مرگ برادران جوینی ارغون برای آنکه جایگاه وزارت و صاحب دیوانی حکومت را پر کند بوقا، که یکی از امیران مغول بود به وزارت برگزید. بوقا بدلیل آنکه هیچ آشنایی با دیوان سالاری و امور مملکتی نداشت، باعث شد تا دیوان سالاری و اداره ی ایران با مشکلات زیادی روبرو شود. ارغون بعد از قتل بوقا به این نتیجه رسیده بود، تنها کسانی که می توانند امور دیوانی را بر عهده گیرند خود ایرانیان هستند به همین دلیل سعدالدوله را که یکی از دیوان سالاران برجسته بود به وزارت انتخاب کرد. سعدالدوله نیز مورد کینه و دشمنی امرای مغول قرار گرفت و به قتل رسید. بعد از ارغون، گیخاتوخان به قدرت رسید. در به قدرت رسیدن گیخاتو امیران مغول نقش برجسته ای داشتند. انتخاب گیخاتو به ایلخانی این فرصت را برای امرای مغول ایجاد کرد تا بار دیگر قدرت خود را تقویت کنند و?از قدرت دیوان سالاران در اداره امور حکومتی بکاهند. گیخاتو صدرالدین احمد خالدی زنجانی را که یکی از دیوان سالاران بود به وزارت انتخاب کرد. به دلیل اقدامات اشتباه زنجانی و همچنین به سبب ناهمسازی ها و رقابت های درونی حکومت ایلخانی و گرایش های تمرکزگریز امرای مغول، دوران وزارت وی مدتّی طولانی ادامه نیافت. بایدو که بعد از گیخاتو قدرت را به دست گرفت نتوانست بیشتر از شش ماه حکومت کند و این مدت کوتاه به دیوان سالاران ایرانی اجازه ی حضور در امور سیاسی را نداد. این پایان نامه سعی دارد با رویکردی توصیفی – تحلیلی رقابت امیران مغول را با دیوان سالاران ایرانی و تکاپو های ایشان را از حکومت ارغون تا پایان حکومت بایدو مورد بررسی قرار دهد. واژگان کلیدی: ایلخانان، دیوان سالاری، امارت، وزارت، ارغون، گیخاتو، بایدو

جغرافیای تاریخی هرات در دوره ی تیموریان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  عیسی خوافی   محسن مرسل پور

شهر هرات یکی از شهرهای بسیار قدیمی خراسان بود که قدمت و مدنیت این شهر به چند هزار سال پیش می رسد. این شهر در روزگار باستان به عنوان یکی از ایالت های اصلی ایران محسوب می شد و دارای اهمیت و اعتبار خاص خود بود. هرات به علت موقعیت سوق الجیشی خاصش که در مسیر شرق به غرب و همچنین شمال به جنوب یعنی ایران و هند قرار داشت از اهمیت و اعتبار برخوردار بود. به طوری که همیشه برای حفظ و نگهداری آن تحت سلطه ی حکومت مرکزی تلاش می شد. هرات علاوه بر موقعیت سوق الجیشی اش به دلیل خاک حاصلخیزش برای کشاورزی مورد توجه بود به طوری که کشاورزی در آنجا رونق فراوان داشت. در دوره ی تیموریان شهر هرات میراث و اعتباری که در گذشته از آن برخوردار بود را یک بار دیگر به دست آورد و این شهر به عنوان پایتخت و مقر حکمرانی سلاطین تیموری از اهمیت و اعتبار فراوانی برخوردار شد به طوری که بسیاری از بزرگان آن روزگار در این شهر سکونت داشتند. هرات که گذشته ای درخشان پشت سرش بود پس از تسلط مغولان رونق و اعتبار خود را از دست داد تا اینکه دوباره در عهد سلاطین آل کرت اهمیت گذشته ی خود را باز یافت. اما اوج اعتبار این شهر چه از جنبه ی سیاسی، اجتماعی و انسانی آن در عهد سلاطین تیموری نمایان بود به طوری که از جنبه ی سیاسی این شهر به محلی برای ارتباط با سایر ملل تبدیل شد. از جنبه ی انسانی و اجتماعی هم این شهر در این عهد به درجه ای از کمال رسید و در زمینه های مختلف علمی و فرهنگی پیشرفت های چشمگیری را تجربه کرد. در این رساله سعی بر آن شده است تا جغرافیای تاریخی این شهر از عهد باستان هرچند به صورت اختصار و تمرکز در این زمینه در عهد سلاطین تیموری مورد بررسی قرار گیرد. در دو فصل انتهایی این رساله نیز جغرافیای سیاسی و انسانی این شهر مورد پژوهش قرار گرفته است.

جایگاه نفت در تحولات سیاسی ایران از ابتدا تا پایان حکومت رضاشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  آسیه نجاری زوارکی   محمد پیری

نفت یکی از مهم ترین منابع ایران است که از ابتدای پایه گذاری صنعت آن در کشور، همواره نقشی اساسی در معادلات و حیات اقتصادی ،سیاسی، اجتماعی ایرانیان داشته است و علاوه بر اینکه منبع عمده ی تأمین انرژی در دنیای امروز است، نقش مهمی نیز در تعیین میزان قدرت ملی و اعتبار بین المللی کشورهای مختلف ایفا می کند و مسیر توسعه کشور و ارتقای قدرت ملی ایران نیز، از درون همین بخش می گذرد. با توجه به اهمیت فراوان نفت ، بررسی و تحقیق همه جانبه در مورد آن در سطح وسیع لازم به نظر می رسد و همین مسئله باعث شد در این پژوهش جایگاه نفت در تحولات سیاسی ایران از آغاز تا پایان حکومت رضاشاه مورد بررسی قرار گیرد. پس از کشف و استخراج نفت توسط کمپانی های نفتی، رقابت شدیدی بین کشورهای استعمارگر برای تسلط بر منابع نفتی خاورمیانه آغاز گردید.ایران نیز به عنوان کشور مهم نفت خیز مورد توجه این کشورها قرار گرفت لیکن این کشور به علت حاکمیت استبداد و عقب ماندگی علمی و فنی نتوانست در مقابل نفوذ و سیطره ی این کشورها مقاومت کند و از جمله ی کشورهای نفت خیزی به شمار می رفت که در تبدیل منابع فسیلی زیر زمینی خود به عاملی برای ارتقای قدرت ملی و اعتبار بین المللی توفیق نیافت و با وجود تلاش ها و مبارزات بسیار، موفق به پایه ریزی و اجرای یک استراتژی موثر در زمینه نفت نگردید. سوال اصلی در این پژوهش این است که کشف نفت چه تاثیری بر تحولات سیاسی ایران گذاشت و این که اکتشاف و بهره برداری نفت در ایران چه تاثیری در دخالت قدرت های خارجی در ایران داشت. منابع نفتی به جای این که در خدمت رشد و شکوفایی کشور قرار گیرد، باعث تسلط و دخالت بیشتر بیگانگان بویژه چهار کشور انگلیس، روسیه، آلمان و آمریکا گردید. پیامد سلطه ی کشورهای خارجی بر منابع ایران، ضمن تشدید فقر توده ی ملت ایران،شکل گیری اندیشه ی مبارزه با این کشورها را بوجود آورد.