نام پژوهشگر: حبیب رضا ارزانی
معصومه صالحی حبیب رضا ارزانی
چکیده تحقیق حاضر کوششی به منظور سنجش میزان اعتماد اجتماعی نسبت به روحانیت و عوامل موثر بر آن است. در این مسیر، کندوکاوی در میان آثار مربوط به روحانیت انجام گرفت؛ که مرور آثار، کمک شایانی برای ارائه فرضیه های تحقیق بود. پس از این مهم، معنای اعتماد اجتماعی و انواع آن مورد بحث قرار گرفت؛ اعتماد اجتماعی، مهترین سازه سرمایه اجتماعی و از مهمترین مفاهیم مطرح در حوزه علوم اجتماعی معاصر است. چرخش ساختار اجتماعی و تغییرات همه جانبه د رعرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه مدرن، و مخاطرات ناشی از تغییرات توجه به این مفهوم را جدی ساخته است ولی این بدان معنی نیست که اندیشمندان کلاسیک بدان توجهی نداشته اند. براین اساس این پژوهش با هدف سنجش میزان اعتماد اجتماعی نسبت به روحانیت و عوامل موثر بر آن انجام گرفته است. بنابراین با توجه به مهمترین دیدگاه های نظریه پردازان کلاسیک و معاصر (دورکیم، وبر، بوردیو، فوکویاما، گیدنز، افه و دیگران) و همچنین تحقیقات داخلی و خارجی چارچوب نظری و فرضیات تحقیق شکل گرفتند. شیوه تحقیق پیمایشی و با نمونه ای به حجم 300 نفر در بین دانشجویان دانشگاه اصفهان انجام گرفت. حجم نمونه پس از آزمون مقدماتی و محاسبه q,p بوسیله فرمول کوکران انتخاب و به شیوه سهمیه ای انجام و داده ها جمع آوری گردید. بدین ترتیب اعتماد اجتماعی نسبت به روحانیت مورد سنجش قرار گرفته و ارتباط آن با متغیرهای، دینداری، سبک زندگی، کنش سیاسی، علم و دانش روحانیان و نقش اجتماعی روحانیان، مورد بررسی قرار گرفت. برآیند کلی تحقیق نشان می دهد که سطح اعتماد نسبت به روحانیت تا حدی از حد متوسط پایین تر است. و متغیر های ذکر شده همبستگی معنی داری با اعتماد نسبت به روحانیت داشته اند.
کامران ربیعی وحید قاسمی
با مطالعه ی فرهنگ های مختلف ملاحظه می شود که ارزش ها و نگرش های عمومی همواره با سایر جنبه های زندگی افراد در ارتباط بوده است. شرایط اقتصادی، تجارب تاریخی، محیط جغرافیایی و غیره از جمله عواملی بوده اند که باورهای مردم را شکل داده اند و با تغییر آنها، باورهای مردم نیز دستخوش دگرگونی شده اند. خرافات بخشی از باورهای عمومی است که در همه ی فرهنگ ها یافت می شود و همواره تلقی از ماهیت و چیستی خرافات در حال تغییر بوده است. هدف اصلی پژوهش حاضر مطالعه ی تأثیر «توسعه ی اجتماعی ـ اقتصادی» بر تغییر تلقی افراد از «امر خرافی» است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی شهروندان 15 سال به بالای استان اصفهان تشکیل می دهند. حجم نمونه پژوهش حاضر 6192 نفر بوده که نمونه ها به روش نمونه گیری سهمیه ای و بر اساس سه متغیر سن، جنس و منطقه ی مسکونی در 25 شهرستان و منطقه ی شهری استان اصفهان انتخاب شدند. پرسشنامه و سوالات باز آن از طریق مصاحبه های چهره ـ به ـ چهره تکمیل شدند. پاسخگو لازم بود تا با تأمل و درنگ، باورهای خرافی خود، والدین و شهرستان محل سکونت خویش را اظهار نماید. موارد اظهار شده ابتدا کدگذاری و سپس مقوله بندی و در نهایت وارد نرم افزار spss 16 شده و داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های تحقیق می توان گفت که عامل توسعه نه تنها بر میزان خرافه گرایی اثر منفی اعمال می کند، بلکه در تلقی افراد از امر خرافی و مصادیق آن نیز تغییر و دگرگونی پدید می آورد. نتایج بدست آمده نشان داد که برای سطوح مختلف توسعه تفاوت هایی جدی در تلقی افراد از امر خرافی وجود دارد. در خصوص باورهای خرافی شخصی وجه تشابه هر سه سطح توسعه ی اجتماعی ـ اقتصادی در این بود که پاسخگویان هر سه سطح بیش از هر چیز باورهای مربوط به «اعضای بدن» را به عنوان باورهای خرافی خود بر می شمردند. وجه تمایز آنها اما در نسبت های بدست آمده برای «اعتقادات مذهبی» در میان سه سطح توسعه بود. ملاحظه شد که ساکنین شهرستان های دارای سطح توسعه ی اجتماعی ـ اقتصادی بالاتر بیش از سایر شهرستان ها باورهای مذهبی خود را مورد بازاندیشی و نقد قرار می دهند. در حالیکه 18.9 درصد موارد مطرح شده در شهرستان های دارای سطح توسعه ی بالا به «اعتقادات مذهبیِ» افراد مربوط می شد، این میزان برای شهرستان های با توسعه متوسط به 5.7 و برای شهرستان های دارای پایین ترین سطح توسعه به 10 درصد افت می کند. همچنین وجه تشابه هر سه سطح توسعه این بود که باورهای خرافی مرتبط با «مراسم های مختلف» برای هر سه سطح توسعه در صدر قرار می گرفت و بیش از بقیه مطرح شده بود. اما تمایز مهمی که میان این سه سطح وجود دارد در نسبت های بدست آمده برای باورهای خرافیِ مرتبط با «مراسم های مختلف» و «اعتقادت مذهبی» موجود در شهرستان است. در حالی که 27.1 درصد تمامی موارد مطرح شده در شهرستان های با سطح توسعه ی بالا مربوط به مراسم های مختلف بوده، این نسبت برای سطح توسعه ی متوسط به 11.6 و برای سطح توسعه ی پایین به 17.4 درصد افت می کند. پژوهش حاضر نشان داد که روند توسعه در استان اصفهان با تناقضاتی همراه بوده است و در پرتو نتایج پژوهش حاضر می توان به تناقضات توسعه در ایران کنونی تا حدودی پی برد. به عنوان نمونه شهرستان شاهین شهر که از سطح توسعه ی متوسطی برخوردار است و به لحاظ سطح سواد شرایط خوبی در استان اصفهان برخوردار است، بالاترین میزان مراجعه به فالگیر و طالع بین را داشته است. شاهین شهر از یک سو پایین ترین میزین دینداری اما از سوی دیگری بیشترین نسبت افرادی را داراست که ادعا کرده اند دست کم یک بار در زندگی خود جن دیده اند. همچنین ملاحظه شد که اگر چه افراد کمتر دیندار، کمتر از سایرین به وجود جن اعتقاد دارند اما نسبت افرادی که ادعا کرده اند دست کم یک بار تا کنون جن دیده اند در میان این دسته افراد بیشتر است. همچنین پژوهش حاضر نشان داد که روند توسعه بر خرافاتی مانند «دود کردن اسفند برای دفع چشم زخم» تأثیر چندانی ندارد و برخی باورهای عامیانه که کارکردی زیبایی شناسانه و مناسکی و کارکردی دارند می توانند همچنان تداوم یابند. مسأله دیگر اینکه نتایج مرتبط به میزان نذر کردن نشان داد که متغیرهای مختلف و حتی عامل توسعه در متافیزیک باوری ایرانیان تغییر چندانی ایجاد نکرده و «تحصیلات دانشگاهی» بیش از سایر متغیرها درک و ذهنیت افراد را تغییر می دهد. در واقع بر خلاف نظریه ی مدرنیزاسیون که بر اساس تجربه ی غرب ساخته و پرداخته شده، در استان اصفهان روند توسعه لزوماً به تقویت عقلگرایی مدرن و بازاندیش و افزایش علم باوری شهروندان منجر نشده است. از همین روی پژوهشگر با طرح مفهوم «عقلانیت دوپاره» بر این باور است که می توان در جامعه ی ایرانی دو عقلانیت مدرن و سنتی را در کنار هم شناسایی کرد که هر دو بر اثر روندهای مدرنیزاسیون شانه به شانه ی یکدیگر رشد کرده و در رابطه ای دیالکتیکی با یکدیگر جامعه ی ایرانی را شکل می دهند و به پیش می برند. تناقضات موجود در جامعه که ذیل مفهوم «عقلانیت دوپاره» قابل فهم است بیشتر متأثر از بی ثباتی ها و ناپایداری های موجود در نظام اجتماعی ایران می باشد. در صورت وجود ثبات اجتماعی، گشایش و امنیت اقتصادی و نیز در پرتو رشد حوزه ی عمومی قدرتمند تناقضات یاد شده می تواند کاهش یابد و جهان زیست ایرانی و جهان معرفتی ایرانیان بیشتر متأثر از عقلانیتی بازاندیش و تأملی باشد تا چیزی دیگر.
سهیلا بوجاری اعظم پرچم
مطالعات تطبیقی ادیان به منظور گسترش تعامل و تقویت هم گرایی بین پیروان ادیان مختلف و تحکیم مبانی تقریب بین آن ها از ضروریات و بایسته های جهان کنونی است. چنین مطالعاتی به منظور درک و شناخت متقابل معارف و اعتقادات ادیان دیگر، مسیر صلح و همزیستی میان پیروان ادیان را هموار نموده و به تلطیف و تصحیح افکار پیروان نسبت به یکدیگر و رفع سوء تفاهمات می انجامد. خانواده اصلی ترین نهاد اجتماعی است که در اعتلا و یا انحراف جامعه نقش مهمی ایفا می کند. از این رو مورد عنایت تمامی ادیان آسمانی قرار گرفته است. مطالعات تطبیقی ادیان در موضوع خانواده قصد دارد جایگاه، وظایف و حقوق اعضای تشکیل دهنده نهاد خانواده را بررسی نموده و نقاط اشتراک و اختلاف ادیان در این حوزه را روشن سازد. رهیافت چنین پژوهشی شناخت مبانی در تعالیم همدیگر و زمینه های صلح و هم زیستی مسالمت آمیز را فراهم می آورد. شیوه تشکیل خانواده و به کار گیری تدابیرلازم جهت استحکام آن از دغدغه های بشر بوده است. با توجه به اینکه ادیان الهی همواره روشنگر مسیر حق و حقیقت و سعادت انسان بوده اند، بهترین مرجع و راهنما در چنین مسائلی هستند. با عنایت به این مسئله و ضرورت مطالعات تطبیقی پژوهش حاضر در صدد است با روش توصیفی تحلیلی ضمن واکاوی موضوع نظام خانواده در اسلام و یهود، نقاط اشتراک و اختلاف اسلام و یهود را در این حوزه استخراج نماید. رهیافت های حاصل از پژوهش انجام گرفته بیانگر این است که: - نقاط اشتراک اسلام و یهود در حوزه خانواده بیش از نقاط اختلاف آن بوده با این تمایز که در غالب موارد آموزه ها و قوانین اسلامی نسبت به آموزه های یهودی نقش مکمل را داشته است. - اسلام و یهود تنها راه مشروع تأمین نیاز های جنسی، ایجاد نسل پاک و تأمین محبت را در پرتو ازدواج و تشکیل خانواده می دانند و مولفه های مهمی چون ایمان و اصالت خانوادگی را به عنوان مهم ترین ملاک های انتخاب همسر معرفی می نمایند با این تفاوت که در دین یهود امور مادی و ویژگی های ظاهری نیز در قالب مهم ترین معیارهای اتخاب همسر به شمار می رود. - از دیدگاه ادیان ابراهیمی اسلام و یهود، خانواده بنای مقدسی است که به منظور استحکام آن تدابیر گوناگونی از جمله وضع حقوق و متقابلاً وظایف متعددی برای اعضای تشکیل دهنده آن بوده است با این وجه تمایز که دین یهود در ارزش گذاری ها و تدوین قوانین، معیار جنسیت را بسیار حائز اهمیت قرار داده است در حالی که در اسلام تقوا و عمل صالح معیار برتری انسان ها به شمار می رود.
علی کریمی حبیب رضا ارزانی
هدف از این پژوهش توصیف و تبیین جامعه شناختی عمومیت تقلید از مراجع دینی در بین جوانان 29-20 ساله شهر لردگان بود. در این تحقیق از روش پیمایش استفاده شده است. شیوه نمونه گیری سهمیه ای است و حجم نمونه انتخاب شده 224 نفر است. به منظور جمع آوری اطلاعات لازم پرسشنامه ای توسط محقق با 17 سوال تنظیم و در بین پاسخگویان توزیع گردید و پس از جمع آوری اطلاعات پاسخگویان با استفاده از روش ضریب فی و ضریب کرامر، آزمون t مقایسه میانگین یک جامعه، آزمون t مقایسه میانگین گروههای مستقل، و آزمون مقایسه میانگین چند جامعه (anova) به تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی معناداری فرضیه ها پرداخته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فقط 9/4 درصد جوانان مذکور از مراجع دینی تقلید می کنند و همچنین 33/5درصد آنها نسبت به موضوع تقلید شناخت درستی دارند. این پژوهش نشان داد که بین دو متغیر عمل به تقلید جوانان و عمل به تقلید والدین رابطه معنادار وجود دارد، اما بین هر یک از متغیرهای جنس، سن و تحصیلات با متغیرهای عمل به تقلید و شناخت نسبت به موضوع تقلید رابطه آماری معناداری وجود ندارد. در پایان عوامل موثر در پایین بودن میزان شناخت و عمل به تقلید بررسی و در دو بخش عوامل تاثیرگذار درون سازمان دین و بیرون از سازمان دین مطرح گردید. نتایج کاربردی این مطالعه می تواند نهادها و سازمان های مذهبی را در اتخاذ سیاست ها و برنامه ریزی هایی که دینداری و گرایش به دین را در بین جوانان نهادینه نماید کمک کند.
اصغر حقیقی مقدم علی ربانی خوراسگانی
نوشتار حاضر در پی تحلیل و بررسی شالوده¬های مفهومی و دال¬های مفصل¬بندی گفتمان بیداری اسلامی از منظر مقام¬معظم¬رهبری است. در این تحقیق در چارچوب یک روش ترکیبی از نظریه زبان¬شناسی انتقادی نورمن فرکلاف در تحلیل متون و از نظریه گفتمان لاکلاو و موفه در چگونگی فرآیند هژمونیک شدن و تفوق یافتن گفتمان بیداری¬اسلامی بهره برده شده است. تحلیل متون آثار و سخنرانی¬های مقام¬معظم¬رهبری نشان داد که در هندسه معرفتی ایشان بیداری-اسلامی گفتمانی¬است که از دال¬های "امام¬خمینی(رض) مظهر بیداری¬اسلامی"، "احیاء هویت اسلامی"، "فلسطین مسئله محوری جهان اسلام"، "جنبش نرم افزاری و تولید علم"،"ارتقاء علم در سایه دین"،"اعتقاد به مهدویت"، "عدالت اجتماعی"، "مردم¬سالاری دینی"، "حوزه¬های علمیه"، "مبارزه با تهاجم فرهنگی" و "استکبار ستیزی" حول دال مرکزی و نقطه کانونی "ایجاد تمدن اسلامی بر پایه دین، عقلانیت، علم و اخلاق" تشکیل شده¬است. در این راستا از منظر مقام¬معظم¬رهبری جهت تفوق یافتن این گفتمان و ایجاد تمدن اسلامی وظیفه روحانیون و حوزه¬های علمیه و نخبگان فکری و فرهنگی و سیاسی پراکندن و اشاعه¬ی نظم معنایی مورد تاکید این گفتمان در مقام نظر و فراهم آوردن زمینه-های تحقق آن در ساحت عمل اجتماعی و سیاسی با گستره¬ای وسیع در ابعاد داخلی و منطقه¬ای و جهانی است.
سعیده یراقی مریم سعیدیان جزی
زن به عنوان یکی از دو صنف کلّی نوع انسان تأثیر و تأثرّات عمیقی در تعامل با فرهنگ جامعه دارد. به رغم برخی اشتراکات فرهنگی در جوامع ، هر جامعه ای نیز فرهنگ خود را متناسب با نوع اندیشه و جهان بینی خاصّ خویش بنا می کند و در این بین، نقش زنان در فرهنگ از این جهت که انتقال دهنده ی مفاهیم و گزاره های ارزشی به نسل بعد هستند، اهمیت ویژه ای دارد. در دوران اخیر، فمینیسم، به عنوان جریانی که زاییده ی فرهنگ غربی است سعی در گسترش و اشاعه ی گزاره های فکری خویش به دیگرجوامع دارد. این پژوهش در نظر دارد جایگاه زن در فرهنگ غرب را از منظر آیت الله خامنه ای مورد واکاوی قرار دهد ؛ چرا که ایشان به عنوان رهبر یک جامعه ی اسلامی متناسب با شرایط زمان و مکان، به مسائل مبتلا به جامعه آگاهی دارند و از طرفی به دلیل بعد فقاهتی دارای شأن علمی بوده و مسئله ی فرهنگ و جایگاه زن در جامعه نیز از مهم ترین دغدغه های فکری ایشان می باشد. بدین منظور آراء و سخنان ایشان از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی مورد پژوهش قرار گرفت . آن چه که از منظر آیت الله خامنه ای قابل برداشت است این است که فرهنگ غرب دارای مولفه هایی چون مادّی گری، جدایی دین از سیاست، فردگرایی، عدم تحقق عدالت در تمام سطوح اجتماعی و فلسفه ی خاص غرب راجع به آزادی می باشد که البته این شاخص ها نمی تواند موجبات احیای حقوق زن را فراهم کند ؛ با این حال دست اندرکاران فرهنگ غرب تلاش می کنند تا با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و کمپانی های سرمایه داری و همچنین گروه های سیاسی مانند صهیونیست ها به گسترش روزافزون خویش بپردازند. از منظر آیت الله خامنه ای، در طرح مسائل زنان و حل مشکلات آنان باید از گرایش های جنس ستیزی پرهیز شود و بازگشت به مفاهیم و گزاره های ناب اسلامی -که با اجتهاد عالمانه می تواند در جامعه تحقق پیدا کند- از مهم ترین ارکانی است که قادر خواهد بود، جایگاه رفیع زنان در جامعه را فراهم کند.
میثم زادهوش حبیب رضا ارزانی
معرفی شخصیت امام علی علیه السلام وسیدرضی مولف نهج البلاغه وشروح وفصول ومستدرکات نهج البلاغه وروش مطالعه وتحقیق صحیح آن و بررسی بحث معاد در نهج البلاغه.