نام پژوهشگر: نادره سهرابی شکفتی
غلامرضا امیر نژاد نادره سهرابی شکفتی
رابطه خودپنداره و تنظیم شناختی هیجان با سازگاری چکیده این پژوهش با هدف تبیین رابطه خودپنداره و تنظیم شناختی هیجان با سازگاری انجام شده است. گروه نمونه مورد پژوهش 140نفر از کارمندان (70نفر مرد و 70نفر زن)، اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان فارس می باشند که به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودپنداره راجرز، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و سازگاری سهرابی و سامانی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها (استفاده از روش همبستگی پیرسون و آزمون t) نشان داد که متغیرخودپنداره با سازگاری رابطه معناداری دارد. اما بین متغیر تنظیم شناختی هیجان با انواع سازگاری رابطه معناداری مشاهده نشد. همچنین بین خودپنداره، تنظیم شناختی هیجان و سازگاری مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده نگردید. واژگان کلیدی: سازگاری، خودپنداره، تنظیم شناختی هیجان.
محبوبه تقوایی محمد خیر
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مادران بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان بیش فعال با نقص توجه با توجه به جنسیت آنان انجام شد. بدین منظور از بین کلیه کودکان مبتلا به بیش فعالی با نقص توجه که به چند مرکز مشاوره مراجعه کرده بودند به روش نمونه گیری در دسترس 60 نفر از مادران این کودکان انتخاب شدند و آنها به طور تصادفی در دو گروه 30 نفری گواه و آزمایش قرار گرفتند. از اعضای گروه آزمایش و گواه بر اساس مقیاس رفتاری راتر فرم والدین و مقیاس علایم مرضی کودکان، پیش آزمون گرفته شد. سپس افراد گروه آزمایش در طی 10 جلسه که در هفته 2 جلسه 90 دقیقه ای برگزار شد، آموزش دیدند. پس از اتمام این دوره از هر دو گروه گواه و آزمایش پس آزمون گرفته شد. سپس داده های گردآوری شده با استفاده روش آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادند که آموزش به مادران با استفاده از مدل بارکلی موجب کاهش مشکلات رفتاری کودکان (اعم از دختران و پسران) بیش فعال با نقص توجه شده است و این مداخله می تواند به طور مستقل یا در کنار برنامه های مشاوره یا دارودرمانی سودمند واقع شود. نتایج با توجه به تحقیقات پیشین مورد بحث قرار کرفت و پیشنهادات کاربردی و پژوهشی ارایه گردید.
آتوسا مسعودی سیامک سامانی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه عملکرد کودکان پیش دبستانی در تکالیف" نگهداری" ( عدد و مقدار مایع) با تکالیف تمییز" نمود – واقعیت"(خاصه ظاهری و خاصه واقعی) بوده است.گروه نمونه شامل 51 کودک ازگروه های سنی4، 5 و 6 ساله بود. تحقیق به روش مصاحبه بالینی باانجام تکالیف نگهداری عدد و مقدار مایع و تکالیف تمییز نمود – واقعیت (خاصه ظاهری و خاصه واقعی) برای هر کودک به صورت انفرادی صورت گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری خی دو استفاده شد. نتایج حاکی از عدم موفقیت کودکان 4 ساله در تکالیف نگهداری و بهبود عملکرد کودکان با افزایش سن در این دسته تکالیف و موفقیت بیشتر کودکان در تکالیف نگهداری عدد نسبت به نگهداری مقدار مایع بود. در خصوص تکالیف تمییز نمود – واقعیت که در سه دسته تکالیف تشخیص نمود، تشخیص خاصه ظاهری و تشخیص خاصه واقعی انجام شد، تکالیف تشخیص واقعیت(خاصه واقعی وخاصه ظاهری) پس از لمس اشیاء توسط کودکان انجام شد. در تکالیف تشخیص واقعیت کودکان در بخش تشخیص خاصه ظاهری عملکرد بهتری نسبت به خاصه واقعی داشتند. با افزایش سن بهبود عملکرد کودکان درتکالیف تمییز نمود – واقعیت مشاهده می شود.عملکرد کودکان هر سه گروه سنی در تکالیف تمییز نمود - واقعیت نسبت به تکالیف نگهداری بهتر بود.
حجت اله حجابی نادره سهرابی شکفتی
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی سلامت روان با تیپ شخصیتی و رویدادهای زندگی فوریت های پزشکی شیراز بود. روش انجام تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان فوریت های پزشکی بود که تعداد آنها 200 نفر بود و حجم نمونه برابر با حجم جامعه در نظر گرفته شد. ابزار جمعآوری داده ها پرسشنامه های سلامت روان((ghq، تیپ شخصیتی و رویدادهای زندگی بود. آزمون های آماری در این پژوهش همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی بود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 1: بین سلامت روانی با تیپ شخصیت رابطه معناداری وجود دارد. 2: بین سلامت روانی با رویدادهای زندگی رابطه معناداری وجود دارد. 3: تیپ شخصیتی و رویدادهای زندگی قادر به پیش بینی سلامت روانی می باشند. کلمات کلیدی: سلامت روان، تیپ شخصیتی، رویدادهای زندگی، فوریت های پزشکی شیراز.