نام پژوهشگر: شمس اله سراج
فرنوش بابادی شمس اله سراج
چکیده از دیرباز راه وصول به کمال و سعادت، حکمت عملی معرفی شده است، بنابراین بیشتر تلاش ها در پی شناخت راه های معرفی شده از سوی این حکمت بوده است و هر راه و روشی برای وصول به خیر و سعادت و کمال، اغلب راه هایی بوده اند که به این حکمت ختم شده اند و به معرفی انواعی از تکالیف و اعمال و اصول عملی برای وصول به سعادت و کمال که همه ی انسان ها فطرتا"به سوی آن گرایش دارند، منجر شده است. اما با تمرکز بر آراء و نظرات فیلسوفان و حکیمان دیده خواهد شد که، آنچه که در نزد آنها برجسته تر از حکمت عملی است، توجه آنها به حکمت نظری و معرفی راه و روشی نظری برای وصول به کمال و سعادت حقیقی است و این راه همانا راه علم و ادراک است. به خاطر گستردگی این مبحث، رویکردها و دیدگاه های گوناگونی درباره ی آن وجود دارد و به اقتضای این رویکردهای متفاوت، معیار مورد توافق همگانی را نمی توان در میان آثار آنها یافت، هر چند که البته وجوه اشتراکی نیز در لابه لای نظرات آنها وجود دارد. بدین روی در این رساله تلاش شده است تا زوایای ناپیدای علم و ادراک و نیز کمال و سعادت حقیقی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا معرفی شود. فلاسفه برای ادراک چهار قسم یا مرتبه قائلند: احساس، تخیل، توهم و تعقل. ابن سینا از همین تقسیم پیروی کرده است اما ملاصدرا با داخل کردن ادراک وهمی در ادراک عقلانی، ادراک را سه قسم دانسته است. دو نظریه ی اساسی در باب نحوه ی ادراک در فلسفه ی اسلامی به «نظریه تجرید» و «نظریه تعالی» معروف است. بر اساس نظریه ی تجرید که عمدتا" در آثار ابن سینا و پیروانش مطرح شده است، صورت محسوس به واسطه تجرید و حذف عوارض مادی و خصوصیات شخصی به مرتبه خیال و بعد از آن توهم و در نهایت متصف به کلیت می گردد و کمال ادراک و قوای ادراکی حاصل می شود. اما مطابق نظریه تعالی که در آثار ملاصدرا و پیروان او مطرح شده است، صور و معانی جزئی حسی و خیالی به وسیله تعاملات عقلی و نفسانی، ترقی و تعالی یافته و به شمول و سعه بیشتری می رسند. با بررسی این دو نظریه در باب نحوه ی ادراک، اگر چه تفاوت بین این رویکردها و نحوه ی حصول و وقوع ادراک در میان مبانی هر دو فیلسوف دیده می شود، اما خواهیم دید که انتهای عمل ادراک از نظر این دو فیلسوف وقوع کمال و سعادت است و تلاش برای رسیدن به مرحله ی برترین ادراک، یعنی ادراک عقلی، همانا انگیزه ی حرکت و نیل به کمال و سعادت که دغدغه ی فکری بشر هست، می باشد. همان طور که آنها کمال و سعادت را، استکمال نفس بر اثر شناخت حقایق موجودات، یک نوع شناخت تحقیقی و قطعی به اندازه طاقت بشری تعریف می کنند. بنابراین بر طبق این تعریف، آنها کمال و سعادت را از سنخ ادراک می دانند و ادراکات نیز بر حسب نیروهای متعدد ادراکی و مدرکات، متفاوت می شوند، پس کمال و سعادت هر قوه به تناسب ادراک خویش، لذت و سعادت ویژه ای دارد. واژگان کلیدی: نفس، ادراک، کمال، ابن سینا، ملاصدرا.
حسین امین پرست شمس اله سراج
بحث پیرامون کیفیت بازگشت انسان در عرصه ی محشر، صاحب نظران را به چالش ها و گمانه زنی های متفاوتی وا داشته است. در این پژوهش ابتدا دیدگاه های فیلسوفان در خصوص معاد جسمانی مورد بررسی قرار گرفته است. سپس به تحلیل دیدگاه های ملاصدرا و علامه طباطبایی در زمینه ی معاد جسمانی پرداخته شده است. ملاصدرا با شیوه ای عقلانی و با تکیه بر نوآوری های فلسفی اش، کیفیت بازگشت انسان را اثبات نموده است. بنا بر اعتقاد ملاصدرا در بدن انسان دنیوی یک بدن باطنی نیز وجود دارد که پس از مرگ انسان کماکان باقی می ماند و در عرصه قیامت، در ماده ای که متناسب با نشئه ی اخروی بوده، تجلی پیدا خواهد کرد و معاد انسان با مجموع بدن و نفس تحقق می یابد. علامه طباطبایی با اثبات معیار حقیقت انسان و قائل شدن به تفاوت هایی بین بدن و نفس، به تبیین معاد انسان پرداخته است و بر این باور بوده است که نفس انسان کماکان پس از مرگ باقی می ماند و در آخرت به بدنی جدید مثل بدن دنیوی می پیوندد و بدن اخروی با بدن دنیوی عینیت ندارد، بلکه صرفاً تعلق نفس به بدن اخروی سبب می گردد تا بین آن و بدن دنیوی عینیت برقرار گردد. در ادامه به تطبیق دیدگاه های هر دو فیلسوف پرداخته شده است و در نهایت هر دو بر این باور بوده اند که معاد انسان با مجموع نفس و بدن محقق می گردد و ماده ی بدن محشور متناسب با نشئه ی اخروی می باشد.
مریم گواهیان شمس اله سراج
مسئله علائم ظهور از مسائلی است که دیرباز مورد توجه مسلمانان مخصوصاً جامعه تشیع و بالاخص صاحب نظران مسئله مهدویت بوده است براستی اعتبار این علائم و نقش آنها در ظهور حضرت به چه مقدار است آیا ادله قطعی بروقوع این علائم قبل از ظهور وجود دارد؟ در این رساله سعی شده است با بررسی علائم ظهور و تقسیم آنها به دو بخش علائم حتمی و غیرحتمی میزان اعتبار آنها در ظهور و جایگاه هر یک از آنان در این مسئله بررسی گردد، در این رساله مسائلی مانند خروج دجال، خروج سفیانی، ندای آسمانی، خروج یمانی، خروج سیدحسنی، قتل نفس زکیه و نیز دهها علائم غیرحتمی مانند فساد زمانه، شیوع بیماریها، خراب شدن محیط زیست و ... مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
رقیه شفیعی شمس اله سراج
عقل به عنوان برترین گوهر نظام هستی و اولین مخلوق و صادر از حق تعالی فصل ممیز انسان از دیگر حیوانات می باشد. در میان انسانها نیز معیار برتری و کمال اشخاص به عقل بوده و برترین انسانها که انسان کامل شناخته شده، و عقل کل همانا رسول اکرم (ص) می باشد؛ او در واقع تجلی عقل میان انسانها است، به عبارت دیگر عقل جزئی همان رسول باطنی، و رسول ظاهری عقل کل می باشد. شریفترین انسان و عزیزترین انبیا و خاتم رسل علیهم السلام به مرکز دایره حکمت و فلک و حقیقت و خزانه عقل امیرالمومنین (ع) گفت: (یا علی إذا رأیت الناس مقربون الی خالقهم بإنواع البر تقرب الیه بإنواع العقل تسبقهم ). و این چنین خطاب با چون بزرگی راست نیامدی که اندر میان خلق چنان بود که معقول اندر میان محسوس. گفت: یا علی مردمان چون اندر کثرت عبادت رنج برند، تو اندر ادراک معقول رنج بر، تا بر همه سبقت گیری. لاجرم چون به دیده بصیرت عقلی مدرک اسرار همه گشت، همه حقایق را اندر یافت و معقول را اندر یافت و دیدنی یکی حکم دارد و برای آن بود و برای آن بود که گفت: لو کشف الغطاء ما ازددت یقینا". و هیچ دولت آدمی را بهتر از ادراک معقول نیست (ابن سینا، 1374 : 86). خداوند متعال به واسطه شریعت محمدی منتی بزرگ بر آدمیان نهاد و با انزال قرآن نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد، که البته سزاوار و درخور شریعتی عالمگیر و جهانی، غیر این نمی تواند باشد. قرآن همان کتابی است که حضرت حق از طریق خاتم رسل صلی الله علیه و آله و سلم بر انسان عرضه کرد تا در تمام اعصار و اقتار چراغ هدایت انسان باشد. بدین ترتیب بشر میتواند با داشتن دو بال هدایت در آسمان معرفت و حقیقت پرواز کند و به سیر و سلوک آفاقی و انفسی بپردازد. کاروان اندیشه بشر که از آغاز خلقت همراه انسان بوده است در طی قرون دستاوردهای زیادی داشته و در تمام نقاط و در میان اقوامی که فرد یا افرادی اهل فکر داشته اند توانسته، رحل اقامت افکنده و یا همراهانی برای خود برگیرد. مسلمانان، یعنی کسانی که بر خوان قرآن نشسته اند و برنامه معاش و معاد خود را از کتاب هدایتگر الهی اخذ می کنند نیز در معرض اندیشه های فلسفی (یونانی) قرار گرفته و خواه ناخواه از آن متأثر شده اند. بویژه این که در قرآن مقوله برهان و تعقل مورد احترام و ارج قرار گرفته است. به عبارت دیگر عنان اندیشه فلسفی یونانی با ورود به جهان اسلام در دست کسانی قرار گرفت که متأثر از تعلیمات روشنگرانه دینی و در یک کلمه قرآن کریم بودند؛ البته در این میان کسانی بودند که مقوله تدبر و تعقل را که فلسفه نامیده می شود مردود شناخته و برای نیل به حقیقت، تمسک به قرآن را کافی دانسته و به آن بسنده کرده اند و چه بسا که پرداختن به علوم عقلی در سایه شریعت را، ضلالت بشمار آوردند و افرادی هم بودند که برای وصول به حقیقت و کمال انسانی عقل را بهترین مرشد و گاه تنها مرشد و دلیل می دانستند. ما در اینجا در پی تصدیق یا رد گروه خاصی نیستیم، بلکه هدف، بیان این واقعیت است که تأثیر همه جانبه قرآن و حضور پر رنگ آن در زندگی مسلمانان ایشان را طوری اقناع کرده بود که به عامل دیگری نیاز نداشتند و خود قرآن همه جهات را در بر گرفته بود. از سوی دیگر آنان که وارثان اندیشه و تفکر انسانی در طول قرنها بودند نمی توانستند این دستاوردهای ارزشمند را نادیده گرفته، و آن را کنار بگذارند.
سعدی پروری شمس اله سراج
چکیده یکی از مسائل مهم در باب دین پژوهی مسأله ی آسیب شناسی آموزه های دینی است و یکی از آموزه های دینی که در جای خود بسیار با اهمیت می نماید مسأله ی اعتقاد به مهدویت و انتظار است که متأسفانه در طول اعصار و قرون با انحرافات زیادی همراه شده است . پژوهش حاضر اختصاص به مبحث آسیب شناسی مقوله ی مهدویت به طور اعم و مسأله انتظار و علائم ظهور به صورت اخص دارد. در این تحقیق ابتدا بحث آسیب شناسی مطرح و به ابعاد آن پرداخته شده است و سپس آسیب شناسی فرهنگ مهدویت مانند تحریف های انتظار،استعجال ظهور،توقیت،چهره ی غیر واقعی امام ،مدعیان دروغین ،تطبیق غلط علائم ظهور ،ترویج ملاقات گرایی ،شعار گرایی،انکار ،تحریف، تخریب، حصار بندی و حصار شکنی و...مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و برای هریک راهکار مناسب ارائه شده است. در فصل اول این تحقیق کلیات و مفاهیم آسیب شناسی،در فصل دوم مسأله ی آسیب ها به صورت مفصل، در فصل سوم علل و عوامل آسیب ها و در فصل چهارم پیامدها و راهکارهای مقابله با آسیب ها مورد بررسی قرار گرفته است. کلید واژه ها : آسیب شناسی،انتظار،مهدویت،ملاقات گرایی،حصار شکنی ،علائم ظهور،توقیت،استعجال،ظهور.