نام پژوهشگر: محمد حسین اهتمام

بررسی تنوع ژنتیکی و روابط بین و درون گونه ای در جنس براسیکا با استفاده از نشانگر ssr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1391
  یوسف شرفی   محمد حسین اهتمام

چکیده کلزا از جمله گیاهان دانه روغنی است که بطور وسیعی در ایران مورد کشت قرار می گیرد. به منظور حصول اطمینان از تولید کارآمد کلزا هدف بهنژادگران تولید ارقامی با عملکرد و کیفیت بالاست. خویشاوندان وحشی جنس براسیکا دارای تعدادی از صفات مطلوب از قبیل نر عقیمی، مقاومت به بیماری ها و آفات، تحمل به سرما، شوری و خشکی می باشند که می توانند در برنامه های اصلاحی گنجانده شوند. ارزیابی جمعیت های گیاهان زراعی و وحشی به منظور حفاظت و کاربرد مفید ژرم پلاسم ها امری ضروری است. این پژوهش با هدف بررسی تنوع و روابط ژنتیکی بین و درون برخی از گونه های جنس براسیکا با بهره گیری از روش های کلاسیک، مولکولی و گیاه شناسی در قالب 3 آزمایش مجزا طی سال های 1389-1391 به اجرا در آمد. در مطالعه ی اول به بررسی تنوع ژنتیکی بین 36 نمونه از 7 گونه ی جنس براسیکا از طریق ویژگی های مورفولوژیک با بهره گیری از روش های چند متغییره آماری پرداخته شد. نتایج حاکی از تنوع بسیار بالا در ژرم پلاسم مورد مطالعه بود. گونه ی b. carinata در مقایسه با گونه های دیگر از عملکرد دانه ی بالاتری برخوردار بود. صفات طول غلاف، وزن هزار دانه و روز تا گلدهی از وراثت پذیری بالایی برخوردار بودند، که حاکی از نقش عمده ژن ها در کنترل این صفات می باشد. تجزیه خوشه ای و تجزیه به مولفه های اصلی توانست گونه ها را تا حدود زیادی از همدیگر جدا کرده و روابط بین آنها را مشخص کند. نتایج حاصل از رگرسیون مرحله ای برای صفت عملکرد نشان داد که به ترتیب تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف در شاخه ی اصلی، تعداد دانه در غلاف، وزن هزاردانه و روز تا رسیدگی بیشترین تغییرات برای این صفت را توجیه می کنند. همچنین تجزیه ضرایب مسیر نشان داد که صفات تعداد شاخه ی فرعی، تعداد دانه در غلاف، وزن هزاردانه، تعداد غلاف در شاخه ی اصلی و روز تا رسیدگی بیشترین آثار مستقیم را بر روی عملکرد داشتند که می توانند به عنوان یک شاخص انتخاب به منظور بهبود و افزایش غیر مستقیم عملکرد دانه بکار گرفته شوند. آزمایش دوم با استفاده از 27 جفت آغازگر ssr به بررسی تنوع ژنتیکی 56 نمونه از 10 گونه ی جنس براسیکا پرداخته شد. این آغازگرها در مجموع 127 باند چند شکل تولید نمودند. نتایج نشان داد که تنوع زیادی بین نمونه های مورد مطالعه وجود داشت، با این وجود تنوع بین نمونه های ارقام زراعی گونه ی b. napus از گونه های وحشی کمتر بود. تجزیه خوشه ای در تایید با نتایج تجزیه به مولفه های اصلی توانست گونه ها را بر اساس روابط ژنومی جدا کند و نتایج مثلث u را تایید نماید. همچنین نمودار خوشه ای تطابقی با مناطق جغرافیایی نمونه ها نداشت. نتایج تجزیه واریانس مولکولی (amova) بین گونه ها نشان داد که بیشترین تنوع مربوط به درون گونه ها (56%) و بقیه تنوع (44%) مربوط به بین گونه ها بود. درآزمایش سوم با استفاده از صفات آناتومیک تنوع 53 نمونه از جنس براسیکا بررسی شد. نتایج تجزیه واریانس این صفات حاکی از تنوع بسیار بالا در بین نمونه ها و گونه ها بود. نتایج گروه بندی نمونه ها حاکی از عدم تطابق این گروه بندی با نوع گونه ها و نیز مناطق جغرافیایی بود. همچنین این صفات نتوانستند روابط ژنتیکی بین گونه ها را بدرستی شناسایی کنند. نتایج حاصل از تجزیه به مولفه های اصلی نیز حاکی از تطابق کامل با نتایج تجزیه خوشه ای بود. بین نمودار خوشه ای حاصل از داده های آناتومیک با داده های مورفولوژی و مولکولی همبستگی معنی داری مشاهده نشد. نتایج این تحقیق حاکی از همبستگی متوسط (50 درصدی) بین نمودار خوشه ای حاصل از داده های مورفولوژیک با داده های نشانگر ssr بود. با این وجود استفاده از نشانگر ssr در مقایسه با داده های مورفولوژی بهتر توانست قرابت ژنتیکی بین نمونه ها و گونه های مورد بررسی را تعیین کند که حاکی از کارایی این نشانگر در تمایز بین نمونه های جنس براسیکا است. کلمات کلیدی: براسیکا، آناتومیک، مولکولی، تجزیه خوشه ای، قرابت ژنتیکی

ارزیابی صفات زراعی و مورفولوژیک متاثر از تنش رطوبتی دز لاین های اینبرد گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  حامد نوری زاده   محسن اسماعیل زاده مقدم

تنش خشکی به عنوان مهمترین تنش غیر زیستی نقش مهمی در کاهش تولید محصول گیاهان زراعی در جهان دارد. اصلاح صفت پیچیده ای مانند عملکرد که وراثت پذیری پایینی دارد نیازمند شناسایی صفات مورفو- فیزیولوژیک همبسته و انتخاب غیر مستقیم از طریق آنها می باشد. این مطالعه به منظور بررسی آثار تنش خشکی بر صفات زراعی و مورفولوژیک 169 لاین اینبرد نوتر کیب گندم در قالب دو طرح لاتیس جداگانه (تنش خشکی و شاهد) در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 90-1389 اجرا شد. دو رژیم رطوبتی مشتمل بر آبیاری بر اساس 70 و 130 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس a (به ترتیب معادل 16 و 12 درصد رطوبت وزنی خاک) استفاده شد. تنش خشکی موجب کاهش تعداد روز تا سنبله دهی، تعداد روز تا گرده افشانی، تعداد روز تا رسیدگی، تعداد سنبله در واحد سطح، طول سنبله، ارتفاع بوته، تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک، عملکرد دانه و شاخص برداشت گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تفاوت بین لاین ها در شرایط عادی رطوبتی برای کلیه صفات به جزء تعداد دانه در سنبله، وزن دانه در سنبله، طول سنبله، تعداد روز تا گرده افشانی و تعداد روز تا رسیدگی معنی دار بوده است. در شرایط تنش رطوبتی نیز تفاوت لاین ها برای همه صفات به جزء تعداد دانه در سنبله، وزن هزار دانه و طول سنبله معنی دار بود. ضرایب همبستگی صفات در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که به جزء طول سنبله و تعداد روز تا گرده افشانی بقیه صفات همبستگی مثبت و معنی داری با عملکرد دانه داشته اند. در شرایط تنش رطوبتی تمامی صفات تأثیر مثبت و معنی دار بر عملکرد دانه داشتند. نتایج تجزیه به عامل ها در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که صفات اندازه گیری شده در 4 عامل پنهانی تجلی پیدا نموده که 09/67 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کرد. در شرایط تنش رطوبتی نیز 4 عامل پنهانی تشخیص داده شد که توانست 26/84 درصد از تنوع کل داده ها را توجیه کند. با استفاده از نمودار سه بعدی این روش، لاین های 4، 27 و 40 به عنوان ژنوتیپ-های برتر از نظر سه عامل معرفی شدند. بر اساس شاخص تحمل به خشکی فرناندز لاین های 1 و 69 به ترتیب متحمل ترین و حساس ترین لاین ها نسبت به تنش خشکی تشخیص داده شدند. نتایج رگرسیون مرحله ای بر عملکرد دانه در شرایط عادی رطوبتی نشان داد که تعداد سنبله در واحد سطح و وزن دانه در سنبله 95 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کرده اند. مشابهاً در شرایط تنش رطوبتی تعداد سنبله در واحد سطح و وزن دانه در سنبله 95 درصد از تغییرات عملکرد دانه را توجیه کردند. بر اساس نتایج این آزمایش می توان نتیجه گیری نمود که تعداد سنبله در واحد سطح و وزن دانه در سنبله به عنوان مهمترین اجزاء عملکرد دانه در هر دو شرایط عادی و تنش خشکی بوده اند، ضمن اینکه لاین های متحمل به خشکی شناسایی شده ظرفیت بهبود عملکرد در هر دو شرایط را در طی برنامه های اصلاحی دارند.

بررسی اثرات آللوپاتی گیاهچه های ارقام لوبیا و علف هرز تاتوره بر یکدیگر با استفاده از روش آزمایشگاهی فضای مساوی آگار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مهدی حق دوست   حسن کریم مجنی

علف های هرز از عوامل عمده کاهش ارزش کمی و کیفی محصولات کشاورزی هستند. روش های مختلفی برای کنترل با علف های هرز توصیه می شود. از جمله این روش ها، استفاده از آللوپاتی گیاهان می باشد. این تحقیق در قالب دو آزمایش جداگانه به منظور بررسی برهمکنش آلوپاتی گیاهچه های ارقام لوبیا و علف هرز تاتوره با استفاده از روش فضای مساوی آگار، در آزمایشگاههای بذر و اصلاح نباتات دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در سال 91 انجام گرفت. بذور از پیش جوانه دار شده درون بشر 411 میلی لیتری حاوی 41 1 درصدی کشت شدند. فضای بشر به دو قسمت مساوی تقسیم شد و در ابتدا در یک سمت آن بذور پیش جوانه / میلی لیتر محلول آگار 4 زده گونه دهنده کشت شدند و بعد از گذشت 7 روز در سمت دیگر بذور پیش جوانه زده گونه گیرنده کشت شدند و به مدت 11 روز باقی ماندند و در نهایت صفات گیاهچه ای اندازه گیری شدند. ریشه های دو گیاه آزادانه وارد بخش دیگر شدند و از رقابت اندام هوایی جلوگیری شد. در هر دو آزمایش مواد گیاهی دوازده رقم لوبیا شامل لوبیا قرمز )اختر، درخشان، ناز، گلی و صیاد(، لوبیا سفید )پاک و درسا( و لوبیا چیتی )تلاش، صدری، خمین، توده چین و توده ازبکستان( و علف هرز تاتوره بودند. آزمایش اول با استفاده از طرح آماری کاملا تصادفی در سه تکرار و آزمایش دوم بصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام گرفت. در آزمایش اول فعالیت آللوپاتی ارقام لوبیا بر تاتوره سنجیده شد. رقم خمین بیشترین میزان بازدارندگی به میزان 24 % را در بین ارقام نسبت به صفات متوسط طول ریشه چه، وزن خشک ریشه چه، وزن خشک ساقه چه، وزن تر ریشه چه و وزن تر ساقه چه داشت. رقم گلی بیشترین میزان تحریک کنندگی را در اکثر صفات نشان داد. سایر ارقام تفاوت معنی داری با شاهد نداشتند. در آزمایش دوم تحمل ارقام لوبیا به آللوکمیکال های تاتوره بررسی شد. رشد ارقام اختر، درخشان، ناز، گلی، صیاد، تلاش، صدری، پاک، درسا و توده چین تحت اثر آللوکمیکال های تاتوره بازداشته شد، درحالیکه ارقام چین و تا حدودی توده ازیکستان تحت آللوکمیکال های تاتوره در بیشتر صفات تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نشان ندادند. به عبارتی این دو رقم به آللوکمیکال های تاتوره تحمل نسبی داشتند. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده در دو آزمایش می توان گفت رقم خمین هم با توان نسبتا بالا در ترشح آللوکمیکال ها و بازدارندگی رشد تاتوره و هم با تحمل نسبی به آللوکمیکال های تاتوره می تواند در برنامه های مدیریت تلفیقی علف های هرز به کار گرفته شود.

تأثیر فرم معمول و نانو ذرات اکسید روی بر واکنش ارقام گندم به تنش شوری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  مرضیه اسدی   محمد حسین اهتمام

به منظور بررسی تأثیر کود اکسیدروی به فرم معمول و نانو ذرات بر واکنش ارقام گندم به شوری دو آزمایش گلدانی در محیط گلخانه ترتیب داده شده بود و هر یک به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارهای کودی در هر دو آزمایش شامل تغذیه گیاهان با اکسید روی به فرم معمول و نانو ذرات از طریق محلول غذائی بود. در آزمایش اول تعداد 20 رقم گندم (شعله، سرخ تخم، عدل، هیرمند، آزادی، بیات، استار، روشن، نیک نژاد، بک کراس بهاره روشن، اینیا، مغان2، سیستان، لاین9شوری، طبسی، کرج1، پیشتاز، چناب، کویر، چمران) در دو سطح شوری صفر(شاهد) و 150 میلی مولار کلرید سدیم و در آزمایش دوم تعداد 4 رقم گندم (نیک نژاد، اینیا ، روشن، مغان2)، که بر اساس نتایج آزمایش اول دارای تنوع قابل ملاحظه ای از نظر واکنش به نانو ذرات اکسیدروی بودند، در سه سطح شوری صفر(شاهد)، 75 و 150 میلی مولار کلرید سدیم مورد ارزیابی قرار گرفتند. در اثر شوری سطح برگ، وزن خشک اندام-هوایی و ریشه، محتوای کلروفیل، غلظت عناصر پتاسیم و روی در اندام هوایی کاهش ولیکن غلظت سدیم در اندام هوایی، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه و فعالیت آنزیم های کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و پراکسیداز افزایش یافت. اثر متقابل شوری و رقم بر وزن خشک اندام هوایی و فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی معنی دار بود. میزان کاهش وزن خشک اندام هوایی در اثر شوری در بین ارقام مورد ارزیابی از 20 تا 41 درصد متغیر بود. بر این اساس در بین ارقام عدل و هیرمند به ترتیب متحمل ترین و حساسترین ارقام نسبت به تنش شوری بودند. در بین ارقام مورد مطالعه میزان افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی در اثر شوری برای آنزیم کاتالاز از 37/2 تا 80/4 و برای آنزیم آسکوربات پراکسیداز از 24/2 تا 93/5 و برای آنزیم پراکسیداز از 72/1 تا 10/6 برابر متغیر بود. تنوع زیادی بین ارقام گندم از نظر واکنش به کاربرد نانو ذرات اکسید روی وجود داشت، بطوریکه کاربرد اکسیدروی به فرم نانو نسبت به فرم معمول آن باعث افزایش معنی دار وزن خشک اندام هوایی در ارقام سیستان، کویر، سرخ تخم، هیرمند، اینیا و نیک نژاد و در مقابل موجب کاهش معنی دار وزن خشک اندام هوایی ارقام مغان2 و روشن گردید. تفاوت بین دو فرم اکسیدروی از این نظر برای دیگر ارقام مورد مطالعه معنی دار نبود. در اثر تغذیه گیاهان با اکسیدروی به فرم نانو ذرات فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی افزایش یافت و میزان این افزایش برای آنزیم پراکسیداز نسبت به آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز کمتر بود. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان داد که بین ارقام گندم از نظر واکنش به تنش شوری و تغذیه گیاهان با نانو ذرات اکسیدروی تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد.

اثر تغذیه سیلیسیم بر کاهش خسارت گل جالیز(phelipanche spp.) در گوجه فرنگی(solanum lycopersicum l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  سیما جوادی مقدم   محمد حسین اهتمام

در بین علف های هرز انگل گل جالیز از مهم ترین انگل های خسارت زای ریشه در اراضی زراعی می باشد. جنس phelipanche عمدتا در مناطق مدیترانه، جنوب شرقی اروپا، خاورمیانه، غرب آسیا و شمال آفریقا یافت می شود. این علف هرز انگلی ارزش کمی و کیفی محصول را کاهش می دهد. روش های مختلفی جهت مدیریت گل جالیز اتخاذ شده است ولی هیچکدام از این روش ها نتوانستند بطور قابل قبولی این علف هرز را کنترل کنند. مدیریت کود و حاصلخیزی خاک می تواند در تخفیف خسارت گل جالیز به میزبان موثر باشد.گوجه فرنگی یکی از مهم ترین سبزیجات میوه ای تیره بادمجانیان است که به دلیل ارزش غذایی و مصرف بالا جایگاه دوم جهانی را بعد از سیب زمینی از نظر تولید به خود اختصاص داده است. سیلیسیم(si) دومین ترکیب عنصر معدنی در خاک پس از اکسیژن بوده و تقریبا 31% پوسته زمین را اشغال کرده است. اگرچه سیلیسیم بعنوان یک عنصر ضروری در گیاه مورد توجه قرار نگرفته است اما گزارشات حاکی از اثرهای سودمند آن در رشدونمو گیاهان و تخفیف تنش های زیستی و غیر زیستی است. بدین منظور تحقیقی جهت بررسی اثر سیلیسیم در مقاومت گوجه فرنگی در مقابل انگل گل جالیز انجام گرفت. بذرهای دو رقم حساس و مقاوم به گل جالیز، گوجه فرنگی در گلدان و در بستری از پرلیت و ماسه کشت شد. تیمار سیلیسیم در سه سطح صفر، 1 و 7/1 میلی مولار اعمال شد. نتایج نشان دادند که در شرایط آلودگی گوجه فرنگی به گل جالیز مصرف سیلیسیم در سطح 7/1 میلی مولار سبب افزایش تعداد روز تا ظهور اولین گل جالیز شد. کمترین تعداد کل گره، ارتفاع و تعداد ساقه گل جالیز نیز مربوط به تیمار سطح 7/1 میلی مولار سیلیسیم بود. همچنین کمترین وزن خشک اندام هوایی و زیرزمینی گل جالیز نیز در سطح 7/1 میلی مولار سیلیسیم دیده شد. سیلیسیم در افزایش ارتفاع بوته گوجه فرنگی تاثیر معنی داری نداشت اما بین دو رقم حساس و مقاوم به گل جالیز بیشترین ارتفاع مربوط به رقم مقاوم با سطح سیلیسیم 1میلی مولار بود. مصرف سیلیسیم تاثیری بر روی میزان کلروفیل و وزن خشک بخش هوایی گوجه فرنگی نداشت. مصرف سیلیسیم در سطح 7/1 میلی مولار باعث افزایش سطح برگ نسبت به سطوح دیگر سیلیسیم شد. اما افزایش میزان مصرف سیلیسیم تاثیر مثبتی بر وزن خشک ریشه گوجه فرنگی نداشت. همچنین مصرف سیلیسیم اثری بر روی محتوی آنزیم های آنتی اکسیدانی گوجه فرنگی نداشت. گوجه فرنگی متعلق به آن دسته از گیاهانی است از لحاظ جذب سیلیسیم پس زدنی(rejective) دارد. بنابراین قادر به جذب مقدار بالای سیلیسیم نیست و قسمت اعظم سیلیسیم در سطح ریشه باقی می ماند. و احتمالا افزایش سیلیسیم در ریشه منجر به القاء مقاومت به انگل گل جالیز می شود بطور مثال سیلیسیم می تواند از طریق ایجاد موانع فیزیکی در ریشه نفوذ گرهک های گل جالیز به داخل بافت میزبان محدود می شود. به طور کلی با توجه به اثر سیلیسیم بر روی صفات مورفولوژیکی گوجه فرنگی و انگل گل جالیز می توان گفت که نقش مثبت سیلیسیم در این تحقیق بیشتر بر روی صفات مربوط به انگل است.

بررسی دگرآسیبی ژنوتیپ های زراعی و وحشی گندم بر علف هرز جو وحشی در مرحله گیاهچه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1392
  هما نیک رام   حسن کریم مجنی

جهت ارزیابی اثرات دگرآسیبی 26 ژنوتیپ زراعی و وحشی گندم بر علف هرز جو وحشی و همچنین اثرات دگرآسیب این علف هرز بر ژنوتیپ های مختلف گندم، آزمایشی در آزمایشگاه های بذر و اصلاح نباتات دانشکده ی کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان در فاصله زمانی اردیبهشت ماه 1391 الی تیرماه 1392 انجام شد. روش مورد استفاده، روش فضای مساوی آگار بود. بدین صورت که فضای بشر 400 میلی لیتری به دو قسمت مساوی تقسیم و 60 میلی لیتر محلول 4/0درصد آگار در آن ریخته شد. بذر های از پیش جوانه زده ی گونه ی دهنده ی ترکیب شیمیایی دگرآسیب در نیمی از فضای بشر کشت و پس از گذشت هفت روز گونه ی گیرنده در نیمه ی دیگر بشر کشت شدند. صفات مورد اندازه گیری شده شامل طول گیاهچه، طول ریشه چه، وزن تر گیاهچه، وزن تر ریشه چه، محتوای کلروفیل، تعداد و سطح برگ بود. مواد گیاهی شامل بذر های 16 ژنوتیپ زراعی گندم و ده ژنوتیپ وحشی گندم در سطوح مختلف پلوئیدی شامل یک ژنوتیپ دیپلوئید، چهار ژنوتیپ تتراپلوئید، چهار ژنوتیپ هگزاپلوئید و یک ژنوتیپ اکتاپلوئید و بذر علف هرز جو وحشی بود. آزمایش اول به بررسی اثر دگرآسیبی ژنوتیپ های گندم بر رشد گیاهچه های جو وحشی و آزمایش دوم به بررسی پاسخ ژنوتیپ های گندم به ترکیبات شیمیایی دگرآسیب جو وحشی پرداخته است. همچنین بعد از مشخص شدن ژنوتیپ های گندم از لحاظ حساسیت یا مقاومت به دگرآسیبی جو وحشی میزان فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت در این دو گروه مورد بررسی قرار گرفت. طی آزمایش اول مشخص شد ژنوتیپ های نیک نژاد، بک کراس، فلات و tri 9652 دگرآسیب تر و ژنوتیپ های یاواروس، بیات، الموت، بهار، کویر، tri 11712، tri 15593 و tri 18664 از نظر پتانسیل دگرآسیبی توانایی کمتری نسبت به سایر ژنوتیپ های مورد آزمایش داشتند. نتایج آزمایش دوم نشان داد که ژنوتیپ های بهار، کویر، فلات و چمران حساس به دگرآسیبی جو وحشی و ژنوتیپ های الوند، الموت، بم، خشکی، بیات، بک کراس، یاواروس، tri 19322 و tri 9652 به آن مقاوم هستند. از تلفیق نتایج این دو آزمایش می توان نتیجه گرفت دو ژنوتیپ بک کراس و tri 9652 که هم در آزمایش اول جزء ارقام دگر آسیب تر و هم در آزمایش دوم جزء ارقام مقاوم دسته بندی شدند، دو ژنوتیپ برتر از لحاظ تحمل دگر-آسیبی برتر و برای بهره گیری در مدیریت این علف هرز توسط دگر آسیبی مناسب هستند. همچنین مقایسات گروهی آزمایش اول بین ژنوتیپ های زراعی و وحشی و سطوح مختلف پلوئیدی نشان داد که ژنوتیپ های وحشی در مقایسه با اهلی و ژنوتیپ های تتراپلوئید نسبت به هگزاپلوئید دگرآسیب تر بودند. همچنین سطح پلوئیدی اکتا نسبت به سایر سطوح پلوئیدی دگرآسیبی بیشتری ایجاد کرد. مقایسات گروهی آزمایش دوم بین دو گروه ژنوتیپ های وحشی و اهلی مشخص کرد ژنوتیپ های وحشی به دگرآسیبی جو وحشی حساسیت بیشتری داشتند. طی بررسی اندازه گیری میزان فعالیت آنزیم-های آنتی اکسیدانی در ژنوتیپ های مقاوم و حساس گندم مشخص شد ژنوتیپ های مقاوم به دگرآسیبی جو وحشی، فعالیت آنتی اکسیدانی بیشتری داشتند.

بررسی اثر آللوپاتی ژنوتیپ های مختلف زعفران بر روی علف های هرز جوی وحشی، خاکشیر و پیچک صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  مهدیه مالکی خضرلو   حسن کریم مجنی

از آللوپاتی می توان در مدیریت پایدار علف های هرز بهره جست. زعفران به عنوان یک گیاه داروئی با خاصیت آللوپاتیکی از دیر باز در ایران کشت می شود. پژوهش انجام شده شامل دو آزمایش جداگانه بود که در گروه زراعت و اصلاح نباتات دانشگاه صنعتی و مزرعه مرکز تحقیقات فزوه در سال 91-92 انجام شد. در آزمایش اول به کمک روش عصاره گیری آبی، پتانسیل آللوپاتی بیست ژنوتیپ زعفران تهیه شده از نقاط مختلف ایران (شامل همدان، نیشابور(میان جلگه)، نیشابور(زیرجان)، نیشابور(خوجان)، نیشابور(قوبید)، سبزوار، مشهد(فیض آباد 1)، مشهد(فیض آباد2)، نطنز، خاف، چای باق خراسان، تربت جام، کاشان(مشهداردهال)، گناباد، تربت حیدریه، بیرجند(مهویه)، یزد(مهاباد)، شیراز(استهبان)، اصفهان، کاشمر) بر روی علف های هرز جوی وحشی، خاکشیر و پیچک مورد بررسی قرار گرفت. عصاره با غلظت های 0، 3، 6، 5/12، 25، 50 و 100 درصد تهیه شد. صفات مورد بررسی عبارت بودند از طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن ترریشه چه، وزن ترساقه چه، وزن خشک ساقه چه، درصد و سرعت جوانه زنی بذر گونه های مذکور، نتایج آزمایشگاهی حاکی از آن بود که اثر ژنوتیپ و غلظت و اثر متقابل آن ها بر روی صفات طول ریشه چه، طول ساقه چه، وزن تر ریشه چه، وزن تر و خشک ساقه چه، درصد جوانه زنی و سرعت جوانه زنی این سه علف هرز در سطح یک درصد معنی دار بود. بدین معنی که ژنوتیپ های مختلف تاثیر متفاتی بر روی صفات داشتند. عصاره ها باعث کاهش تمام صفات شد اما میزان تاثیر متفاوت بود. بیشترین اثرات بازدارندگی مربوط به ژنوتیپ خاف و کمترین میزان بازدارندگی مربوط به ژنوتیپ های تربت-جام و نیشابور2 (زیرجان) بود، همچنین با افزایش غلظت عصاره تاثیر بازدارندگی بیشتر شد به طوریکه بیشترین اثر بازدارندگی در غلظت 100 درصد وکمترین بازدارندگی در غلظت 3 درصد بود. آزمایش دوم به منظور بررسی اثر ژنوتیپ های زعفران بر مهار رشد علف های هرز در شرایط مزرعه انجام شد. در این آزمایش از شش ژنوتیپ زعفران کشت شده در مزرعه مرکز تحقیقات فزوه در انتهای فصل رشد (اواخر اسفند91) نمونه گیری انجام شد. علف های هرز جمع آوری شده از مزرعه شامل جوی وحشی، خاکشیر ، نوک لک لکی و شب بوی صحرایی بودند که ثبت صفات تعداد بوته، ارتفاع بوته، وزن تر و وزن خشک اندام هوایی برای علف های هرز جمع آوری شده صورت گرفت. طبق نتایج بدست آمده از آزمایش مزرعه ای، اثر ژنوتیپ روی تمامی صفات در سطح احتمال یک درصد معنی دار گردید و تفاوت معنی داری بین ژنوتیپ ها در اثر گذاری روی صفات علف های هرز وجود داشت. تحت شرایط مزرعه ای بیشترین مقاومت از آن علف هرز خاکشیر و کمترین مقاومت مربوط به علف هرز نوک لک لکی بوده است