نام پژوهشگر: عباس رحمثی

عوامل مرتبط با مشروطی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 89-1388 و ارائه مدل تحلیلی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  راحیل خلیل زاده   عباس رحمثی

چکیده یکی از آفت های بزرگ تعلیم وتربیت هر نظامی که همه ساله به میزان زیادی امکانات، منابع و استعدادهای بالقوه انسانی و اقتصادی را تلف می کند و اثرات غیر قابل جبرانی را در ابعاد فردی و اجتماعی به جا می گذارد، پدیده افت تحصیلی است(شکرکن، پولادی و حقیقی، 1379). افت تحصیلی به معنی عدم موفقیت در تحصیل بوده که با معیارهای مختلفی نظیر مشروطی، تکرار درس، طولانی شدن مدت تحصیل، اخراج، انصراف، ترک تحصیل و ... قابل بررسی است. مشروطی به عنوان اخذ معدل کمتر از 12 در هر نیمسال تحصیلی یکی از مصادیق مهم افت تحصیلی است و غالبا سایر معیارها یا از مشروطی ناشی شده و یا به وقوع آن منجر می شوند(تقربی و همکاران،1388 الف). مشروطی و نیز افت تحصیلی دانشجویان می تواند علل و عوامل گوناگونی داشته باشدکه بررسی این عوامل و نوع رابطه آنها با مشروطی دانشجویان در طراحی و اجرای برنامه ریزی های آموزشی و مداخله ای در جهت پیشگیری از مشروطی دانشجویان اهمیت به سزایی دارد. هدف تحقیق حاضر بررسی عوامل مرتبط با مشروطی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید باهنر کرمان و ارائه مدل تحلیلی آن بوده است. پژوهش به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شده است. جامعه پژوهش، تعداد 1653 نفر از دانشجویان مشروطی مقطع کارشناسی در سال تحصیلی 89-1388 بوده است که از این تعداد با توجه به روش نمونه گیری تصادفی – طبقه ای (با تخصیص مناسب برای هر دانشکده و با توجه به جنسیت) 365 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. داده های مربوط به متغیر مشروطی و عوامل مرتبط با آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است و جهت استاندارد سازی پرسشنامه از تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده و مدل معادلات ساختاری آن ارائه شده است. عمده ترین نتایج حاکی از آن است که تعداد ترمهای مشروطی دانشجویان با عوامل عدم حضور دانشجویان در کلاس، تنگناهای فرهنگی، اجتماعی و نامناسب بودن خدمات دانشگاه، درگیر شدن دانشجویان با مسائل حاشیه ای در دانشگاه (گروههای سیاسی یا انجمن ها)، عدم آشنایی دانشجویان با رشته تحصیلی و مشکلات مربوط به آن، برقراری رابطه عاطفی دانشجویان با جنس مخالف و مشکلات عاطفی با او، نامناسب بودن خدمات مشاوره ای دانشگاه، عدم برنامه ریزی تحصیلی درست و بی برنامگی دانشجویان، مشکلات محتوایی دروس و مطالعه ناکارآمد، محیط فیزیکی نامناسب کلاسهای درس دانشگاه، بی انگیزگی تحصیلی دانشجویان، اضطراب و عدم اعتماد به نفس دانشجویان، محل اخذ مدرک پیش دانشگاهی، محل سکونت خانواده، میزان تحصیلات مادر، تاریخ اخذ مدرک دیپلم یا پیش دانشگاهی، معدل کل ترم ها و سال ورود به دانشگاه دانشجویان رابطه دارد. با توجه به نتایج پژوهش طراحی واجرای سیستم های مشاوره حمایتی، برنامه های آموزشی ایمن سازی در مقابل استرس های محیطی، برگزاری کارگاههای آموزشی برای برنامه ریزی درسی، شیوه مطالعه و یادگیری، برگزاری کلاسهای تقویتی به منظور ارتقای سطح معلومات دانشجویان از مهمترین پیشنهادات پژوهش حاضر است.