نام پژوهشگر: محسن امینایی

تاثیر 8 هفته تمرینات تربیت بدنی عمومی (1)در نوبت صبح و عصر بر توان هوازی، درصد چربی بدن، لیپیدها و لیپوپروتئین های خون، دانشجویان غیر ورزشکار دانشگاه شهید باهنر کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  علی مهدوی راد   محسن امینایی

باتوجهبهاینکهدرصدچربیبدن،چربی هاولیپوپروتئینهایخوندوبحثکاملاًمجزاست،ولیدرپاره ایموارددارایمشترکاتیهستند. ازجملهاینکهبالابودندرصدچربیبدن (چاقی) وهمچنینبالابودنچربی ها، لیپیدها (تریگلیسرید،کلسترول)ولیپوپروتئینباچگالیکمبهنوعیباامراضقلبیوعرقیدرارتباطاست (23، 44، 46). باتوجهبهاینکهورزشمحرکیبرایپیشگیریوبهبودعواملخطربیماری هایعروقکرونروکاهشچربیبدناست (44، 46).همچنینباتوجهبهارزانبودنبرنامه هایورزشیبهنظرمی رسد،اینروشراهمناسبیبرایبهبودسلامتعمومیجامعهباشد(23، 44، 46، 66، 93). بهعبارتیدیگرسطحفعالیتبدنیوآمادگیجسمانیممکناست،بهعنوانواکسنیجهتدرمانوپیشگیریبیماری هایجسمیوروانیروندبیماری هاراتاحدیتغییردهد (5). نتایجتحقیقاتنشانمی دهدکهریتمشبانهروزیبرعملکردوآمادگیهوازیورزشکارانمی تواندتأثیرمتفاوتیبگذارد (47، 48). همچنینریتمشبانهروزیباتأثیربرعملکردعضلانیوتنظیمترشحهورمونلپتین،درتنظیموزنبدنوتعادلانرژیمی تواندهمکارینماید (126 ). لذا هدفازاجرایاینپژوهش،بررسیومقایسهتأثیر 8 هفتهتمریناتتربیتبدنیعمومی (1) درنوبتصبحوعصربرتوانهوازی،ترکیببدن، لیپیدها و لیپوپروتئین های خون، دانشجویانغیرورزشکاردانشگاهشهیدباهنرکرمانبود. در مطالعه حاضر15 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار تربیت بدنی عمومی (1) نوبت عصر، 14 نفر از دانشجویان غیر ورزشکار تربیت بدنی عمومی (1) نوبت صبح، و 15 نفر از دانشجویان غیر فعال ساکن خوابگاه با استفاده از تکمیل پرسشنامه فعالیت بدنی بیک انتخاب شدند. افراد گروه های تجربی هر کدام در برنامه تربیت بدنی عمومی (1) در ساعت مربوط به خود، طی 8 هفته به فعالیت پرداختند و گروه کنترل فقط در پس آزمون و پیش آزمون شرکت کرده، و در طی این 8 هفته بنا به توصیه هایی که از سوی محقق به آنها شد، هیچ فعالیت بدنی نداشتند. قبل از شروع برنامهتمرینی از تمام آزمودنی ها در حالت ناشتا خون گیری انجام گرفت وسطوح لیپیدها (شامل تری گلیسرید،کلسترول تام)، لیپو پروتئین ها (شامل لیپوپروتئین پرچگالی و لیپوپروتئین کم چگالی)تعیین گردید. همچنین توان هوازی (با استفاده از تست کوپر) و درصد چربی بدن (با استفاده از کالیپر)نیز تعیین شد، سپس دو گروه تمرینی تجربی به مدت 8 هفته به اجرای برنامه تمرینی خاص خود پرداختند. پس از 8 هفته تمرین از تمام گروه ها برای تعیین سطوح متغیرهای تحقیق مجدداً خون گیری، تست کوپر و اندازه گیری ضخامت چربی زیر پوستی به عمل آمد. پس از جمع آوری اطلاعات خام و تجزیه و تحلیل آماری با استفاده طرح امیخته دو طرفه (spanova) و نرم افزار spss18 نتایج زیر بدست آمد. 1. 8 هفته تمرینات تربیت بدنی عمومی (1) هرچند باعث کاهش (tc، tg،ldl) و افزایش (hdl) شد. ولی از نظر آماری تأثیر معناداری بر لیپید و لیپوپروتئین ها مشاهده نشد. 2. اختلاف معناداری بین گروه های نوبت صبح، عصر و کنترل در سطح لیپیدها و لیپوپروتئین ها مشاهده نشد. 3. 8 هفته تمرینات تربت بدنی عمومی (1) بر توان هوازی گروه های نوبت صبح و عصر تاثیر معناداری گذاشت، و علارغم اینکه بین گروه هایتجربی با گروه کنترل اختلاف معناداری مشاهده شد، ولی بین گروه های نوبت صبح و عصر اختلاف معناداری مشاهد نشد. 4. بین گروه های تجربی و کنترل در سطحچربی بدن و ترکیب بدن اختلاف معناداری مشاهده نشد.

مقایسه تمرینات مقاومتی متداول،کلاستر و کلاستر موجی و اثر آن بر قدرت و توان انفجاری بازیکنان فوتبال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  علی اصغر زارع زاده مهریزی   محسن امینایی

قدرت و توان فاکتورهای مهم آمادگی جسمانی در موفقیت بازیکنان فوتبال هستند، بنابراین توسعه قدرت و توان اندام تحتانی از مهمترین اجزاء برنامه های تمرینی برای آمادگی در این نوع ورزش هاست. هدف این تحقیق مقایسه تمرینات مقاومتی متداول، کلاستر و کلاستر موجی بر قدرت وتوان اندام تحتانی بازیکنان فوتبال در مرحله آمادگی پیش فصل است.. 34 بازیکن فوتبال با میانگین سن 14/3±32/24 سال ، قد 4/0±76/1 متر ، و وزن 51/6± 05/71 کیلوگرم بصورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و به مدت 10 هفته تمرینات با وزنه را که شامل سه مرحله هایپرتروفی (4 هفته)، قدرت (4 هفته) و توان (2 هفته) می شد، اجرا کردند. بعد از 4 هفته مرحله هایپرتروفی، قدرت بیشینه و توان آزمودنی ها ارزیابی شد. پس از آن، آزمودنی ها بصورت انتخابی به 3 گروه تمرینی :گروه متداول (11 نفر)، گروه کلاستر (11 نفر) و گروه کلاستر موجی (12 نفر) تقسیم شدند و 6 هفته تمرینات مرحله قدرت و توان را اجرا کردند. نتایج نشان داد، قدرت بیشینه در هر سه گروه بطور معناداری افزایش یافت و میزان افزایش در گروه متداول به طور معناداری از دو گروه کلاستر بالاتر بود(p<0.05)، مقادیرقدرت در گروه کلاسترموجی نیز از گروه کلاستر بالاتر بود ولی تفاوت آنها معنادار نبود. همچنین میزان توان در هر سه گروه افزایش یافت که افزایش، تنها در گروه های کلاستر و کلاستر موجی معنادار بود (p<0.05) ولی در مقادیر توان بین دوگروه کلاستر و کلاستر موجی تفاوت معناداری وجود نداشت. بر پایه یافته های به دست آمده می توان اظهار داشت که تمرینات کلاستر و کلاستر موجی به طور معناداری سبب افزایش توان در بازیکنان فوتبال می شود و می تواند جایگزین مناسب برای تمرینات متداول در افزایش توان انفجاری باشد.

تاثیر8 هفته مصرف مکمل ملاتونین بر پراکسیداسیون لیپیدی دختران جوان غیر فعال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی 1391
  فاطمه ضیاالدینی دشتخاکی   محسن امینایی

ملاتونین نقش مهمی در پاکسازی رادیکالهای آزاد دارد که باعث افزایش ذخایر آنتی اکسیدانی می شود. همچنین نقش مهمی در تعدیل و تنظیم دستگاه قلبی- عروقی،کنترل متابولیسم و وزن بدن دارد. بنابراین هدف پژوهش حاضر تاثیر 8 هفته مصرف مکمل ملاتونین بر پر اکسیداسیون لیپیدی دختران جوان غیر فعال در مرحله لوتئال سیکل ماهیانه در فعالیت ورزشی بود. در این مطالعه که از نوع نیمه تجربی می باشد عوامل مالون دی آلدئید(شاخص پراکسیداسیون لیپید)، تری گلیسیرید، کلسترول تام، کلسترول کم چگالی، کلسترول پر چگالی (نیمرخ لیپیدی) ، وزن قبل و بعد از هشت هفته فعالیت هوازی در دو گروه اندازه گیری شد.20 نفر از دانشجویان دختر غیر فعال (با میانگین سنی 43/1 ± 80/23سال، قد 97/3± 1/167 سانتی متر، وزن 70/5 ± 8/66 کیلوگرم، حداکثر اکسیژن مصرفی 08/3 ± 17/34 میلی لیتر /کیلوگرم/ دقیقه) با چرخه قاعدگی (25/1± 29 روز) منظم در طول 3 ماه گذشته برای شرکت در این پژوهش انتخاب شدند. شرکت کننده ها در دو گروه مکمل (10n= ) وگروه کنترل(10( n= قرار گرفتند. برنامه تمرینی به مدت 8 هفته در دامنه 60 تا 80 درصد ضربان قلب بیشینه و3 جلسه در هفته اجرا شد.گروه مکمل 3 میلی گرم از این مکمل را به صورت روزانه مصرف کردند. میزان مالون دی آلدئید و لیپیدهای خون اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که 8 هفته مصرف مکمل ملاتونین تغییرات معنی داری در میزان مالون دی آلدئید ، نیمرخ لیپیدی (tg-cho-ldl-hdl) و وزن ایجاد کرد. با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد ملاتونین مانع از پراکسیداسیون لیپیدی می شود و به عنوان مارکر بیولوژیکی برای بهبود استرس اکسیداتیو پیشنهاد می شود. این مکمل اثرات بارزی بر متابولیسم لیپید دارد.

تعیین نقش متابولیسمیrbp4واثراحتمالی لاکتات برآزادسازی آن درحین تمرین استقامتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1391
  یلدا علیزاده   روح الله نیکویی

هدف از انجام مطالعه حاضر تعیین تاثیر تخلیه گلیکوژنی و اثر احتمالی لاکتات بر آزاد سازیrbp4 در حین تمرین استقامتی حاد بود. 10 نفر دانشجوی مرد فعال تربیت بدنی بودند با میانگین سنی1.67±22.4، وزن 4.17±77.95 و شاخص توده بدنی 1.69±21.65 به صورت هدفمند انتخاب و در تحقیق حاضر شرکت کردند. هر آزمودنی در 4 مرحله مجزا با حداقل فاصله زمانییک هفته جهت سنجش pmax، انجام تخلیه گلیکوژنی و انجام فعالیت استقامتی حاد پس از آن(کوشش تخلیه)، فعالیت استقامتی حاد(کوشش کنترل) و کلمپ لاکتات در آزمایشگاه فیزیولوژی ورزش حاضر شدند.آزمون pmax با شدت 50 وات بر روی دوچرخه کارسنج شروع و تا سرحد واماندگی هر یک دقیقه، 25 وات به بار اضافه می شد. بیشترین مقدار مقاومت تحمل شده در آخرین مرحله به عنوان pmax لحاظ شد. یک هفته پس از اندازه گیریpmax، آزمودنی ها پروتکل تخلیه گلیکوژنی شامل رکاب زدن بر روی دوچرخه کارسنج با مقاومتی معادلpmax100%به مدت 1 دقیقه باrpm60 و 2 دقیقه رکاب زدن باpmax50% به عنوان استراحت فعال بین کوشش های تمرینی را انجام دادند. آزمودنی این کار را تا زمانی که دیگر قادر به حفظ rpm مورد نظرنبودند اجرا می کردند. سپس مقاومت ازpmax 100% به pmax90%تنزل مییافت و مرحله بالا تکرار می شد. این عمل برای شدت های60،70،80 درصد pmax تکرار و با اتمام رکاب زدن با شدت pmax 60% پروتکل تخلیه گلیکوژنی خاتمه مییافت سپس آزمودنی ها 12 ساعت پس از تخلیه گلیکوژنی، فعالیت استقامتی حاد شامل رکاب زدن بر روی دوچرخه کارسنج با شدت hrmax 80% را تا سرحد واماندگی(کوشش تخلیه) اجرا و زمان کسب شده در این کوشش به عنوان معیاری برای کوشش کنترل در نظر گرفته شد. یک هفته پس از کوشش تخلیه، آزمودنی ها کوشش کنترل را همانند کوشش تخلیه اجرا کردند. در آخرین مرحله، دو هفته پس از کوشش تخلیه، محلول ال لاکتات30% و با 4.5=ph به ورید بازویی جهت افزایش مجازی لاکتات پلاسما به میزان 9/3 میلی مول در لیتر به مدت یک ساعت تزریق گردید(کلمپ لاکتات). قبل و بلافاصله پس از پایان کوشش های کنترل و تخلیه و بلافاصله بعد از انجام کلمپ لاکتات، نمونه خونی به میزان 5 میلی لیتر جهت اندازه گیری مقادیر لاکتات، rbp4 و قند خون جمع آوری گردید. مقادیر لاکتات با استفاده از دستگاه لاکتومتر، غلظت هایrbp4 با روش elisa و قند خون با روش گلوکز اکسیداز اندازه گیری شد. از آزمون t همبسته جهت مقایسه میانگین ها و از آزمون همبستگی پیرسون جهت تعیین میزان ارتباط بین متغیرها استفاده شد. نتایج تحقیق حاکی از افزایش معنی دار غلظت rbp4 بعد از انجام کوشش تخلیه (001/0>p)، بعد از انجام کوشش کنترل(001/0>p) و بعد از انجام کلمپ لاکتات(001/0>p) نسبت به مقادیر اولیه rbp4 در هر تست بود. همچنین تفاوت معنی داری بین مقدار rbp4 سرم پس آزمون بین کوشش های کنترل و تخلیه گلیکوژن بدست نیامد. ارتباط معنی داری بین سطوح لاکتات پلاسما و غلظت هایrbp4 سرم یافت گردید(42/0=r). با توجه به یافته های تحقیق نتیجه گیری می شودکه تمرین استقامتی حاد موجب افزایش معنی دار در غلظت rbp4 سرم می شود و احتمالا دلیل این افزایش را می توان به نقش فیزیولوژیک rbp4 در راه اندازی مسیر گلوکونئوژنز نسبت داد همچنین با توجه به نتایج کلمپ نیز می توان از لاکتات به عنوان عامل احتمالی افزایش rbp4 در حین تمرین استقامتی نام برد.