نام پژوهشگر: محمد صادق تقی زاده
سهیلا رضوی محمد صادق تقی زاده
جهت بررسی اثرات رقابت گندم (triticum aestivum l.)- جودره( hordeum spontaneum c.koch) و نیتروژن بر رشد و نمو و پراکنش بذر جودره آزمایشی به صورت طرح اسپلیت پلات در سه تکرار در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل 5 سطح تراکم گندم ( صفر، 70، 140، 210 و280 کیلوگرم در هکتار ) و 4 سطح نیتروژن ( صفر، 80 ، 160 و 240 کیلوگرم در هکتار ) بودند. کود نیتروژن در سه مرحله رشد محصول (کاشت، پنجه زنی و ساقه رفتن) و در هر مرحله به صورت یک سوم به کرتهای آزمایشی اضافه شد. بذرهای جودره با الگوی مربع و فاصله 60 × 60 سانتی متر بین آنها کاشته شدند. با افزایش تراکم بوته گندم از صفر به 280 کیلوگرم در هکتار، ارتفاع بوته، تعداد پنجه، تعداد بذر در هر بوته، وزن بذر در هر بوته، وزن ستبله، وزن خشک جودره به طور معنی داری کاهش یافت. با افزایش رقابت زمان رسیدگی و پراکنش بذر جودره افزایش یافت. نتایج نشان داد که با افزایش نیتروژن از صفر تا 240 کیلوگرم در هکتار ارتفاع بوته، تعداد پنجه، تعداد بذر در هر بوته، وزن بذر در هر بوته، وزن سنبله، وزن خشک جودره به طور معنی داری افزایش یافت. با افزایش سطح نیتروژن زمان رسیدگی و پراکنش بذر جودره به طور معنی داری به تعویق افتاد. علاوه بر این، با افزایش سطح نیتروژن، محتوای نیتروژن در کاه و کلش و بذر جودره به طور معنی داری افزایش یافت. یافته های این مطالعه دانش ما را در خصوص تغییرات بالقوه ای که زارعین می توانند با دستکاری در مدیریت زراعی نظیر رقابت گیاهان زراعی و سطوح نیتروژن بر خصوصیات علف های هرز اعمال نمایید، افزایش می دهد. این یافته ها برای مدیریت پایدار علف های هرز در سیستم های زراعی کاربرد دارند.
ناصر شهریور رضا قاسمی
شوری آب و خاک و کمبود منابع آب از جمله مشکلات بخش کشاورزی به شمار می رود. استفاده بهینه از کودهای شیمیایی یکی از راه های کاهش اثرات مضر تنش های شوری و خشکی است. به منظور بررسی اثرات تنش های شوری و خشکی و نیتروژن بر عملکرد و ترکیب شیمیایی گندم، یک آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی و اجرا شد. شوری در سه سطح ( 0، 4 و 8 دسی زیمنس بر متر از منبع کلرید سدیم)، تیمارهای رطوبتی در سه سطح ( 100، 85 و 70 درصد ظرفیت زراعی) و نیتروژن در سه سطح ( 0، 75 و 150 میلی گرم بر کیلوگرم از منبع اوره) استفاده شد. تنش شوری و خشکی سبب کاهش ارتفاع گیاه، تعداد سنبله، وزن خشک ریشه، کاه و کلش و وزن هزار دانه گندم شد. هر دو تنش سبب کاهش غلظت عناصر نیتروژن، پتاسیم، کلسیم و منیزیم در ریشه، کاه و کلش و دانه گندم شد. افزایش غلظت سدیم و کلر در نتیجه اعمال تنش شوری و خشکی در هر سه قسمت مذکور گندم مشاهده شد. کاربرد نیتروژن سبب افزایش وزن خشک ریشه، کاه و کلش، وزن هزار دانه، ارتفاع گیاه و تعداد سنبله گندم گردید. همچنین کاربرد نیتروژن غلظت نیتروژن، پتاسیم، کلسیم را در ریشه، کاه و کلش و دانه و غلظت منیزیم ریشه و دانه گندم را افزایش داد، ولی اثری بر غلظت منیزیم کاه و کلش نداشت. کاربرد نیتروژن سبب کاهش غلظت سدیم و کلر در کاه و کلش و دانه گیاه شد، اما اثر معنی داری بر غلظت سدیم و کلر ریشه نداشت.
حسین مهدیه روح اله نادری
به منظور بررسی تأثیر روش های کاربرد کود زیستی در ترکیب با سطوح مختلف نیتروژن بر عملکرد و اجزاء عملکرد تریتیکاله در شرایط رقابت با علف های هرز، آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال زراعی 93–92، به صورت کرت های دوبار خردشده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. فاکتور اصلی، مطالعه حضور یا عدم حضور علف های هرز، فاکتور فرعی، سطوح کود نیتروژن در سه سطح (صفر، 90 و 180 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) و فاکتور فرعی فرعی، روش های کاربرد کود زیستی ازتوباکتر، شامل: (1) تلقیح با بذر (بذرمال)، (2) سرک، (3) بدون بذرمال و سرک (شاهد)، بود. نتایج نشان داد اثر سطوح نیتروژن و روش های کاربرد کود زیستی بر بیشتر صفات اندازه گیری شده، عملکرد و اجزاء عملکرد تریتیکاله معنی دار بود. در این آزمایش کاربرد کود زیستی به روش تلقیحی عملکرد بیولوژیک و دانه را به ترتیب 6 و 9/5 درصد افزایش داد. کاربرد تلقیحی کود زیستی به دلیل ارتباط و نزدیکی بیشتر با سیستم ریشه ای گیاه، کارایی و اثربخشی بالاتری داشت. مقدار نیتروژن خاک بر اثربخشی و فعالیت ریزجانداران کود زیستی موثر بود. به طوری که، کاربرد کود زیستی بدون کاربرد نیتروژن شیمیایی بر محتوای نیتروژن شاخساره تأثیر کمی داشت ولی کاربرد کود زیستی همراه با سطوح نیتروژن تأثیر معنی داری بر این صفت داشت. همچنین به دلیل رقابت خوب تریتیکاله با علف های هرز، علف های هرز اثر معنی داری بر صفات اندازه گیری شده در این آزمایش نداشتند. با افزایش سطح نیتروژن رشد تریتیکاله افزایش یافت و با سایه اندازی بر علف هرز مانع تداخل آن در عملکرد تریتیکاله شد. به طوری که در سطوح پایین نیتروژن با رشد کمتر گیاه زراعی، تنوع گونه ای علف های هرز افزایش یافت. همچنین، اثرمتقابل روش کاربرد کود زیستی و علف هرز بر تعداد سنبله در مترمربع نشان داد کاربرد تلقیحی کود زیستی به دلیل فراهمی بیشتر نیتروژن برای تریتیکاله نسبت به علف های هرز ، می تواند به عنوان یک راهکار کوددهی برای مدیریت بهتر علف های هرز در مزارع تریتیکاله در جنوب ایران مناسب باشد.
طاهره ایران دوست احسان بیژن زاده
به منظور بررسی اثر تنش خشکی آخر فصل بر عملکرد، اجزای عملکرد و دمای سایه انداز گیاهی ژنوتیپ-های ¬تریتیکاله (triticosecal wittmack) آزمایشی در مزرعه¬ی تحقیقاتی دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، دانشگاه شیراز در سال زراعی 93- 1392 طراحی و اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سطوح مختلف تنش خشکی (آبیاری مطلوب، تنش خشکی از مرحله¬ی گلدهی، تنش خشکی از مرحله¬ی شیری شدن و تنش خشکی از مرحلهی خمیری نرم)، به عنوان فاکتور اصلی و 5 ژنوتیپ تریتیکاله (رقم سناباد، رقم et 83-3، لاین شماره 20، لاین شماره 10 و لاین شماره 8) به عنوان فاکتور فرعی بودند که در قالب طرح استریپ پلات و در 3 تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که تنش خشکی سبب کاهش معنی دار عملکرد دانه (p ≤0.01) به مقدار 30 درصد شد. همچنین اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و تیمارهای تنش خشکی نیز تاثیر معنی داری (p≤ 0.01) بر عملکرد دانه داشتند. اعمال تیمارهای تنش خشکی همچنین سبب کاهش معنی دار تعداد سنبله در واحد سطح (p≤ 0.01) شد به طوریکه تیمارهای تنش خشکی تعداد سنبله در واحد سطح را به میزان 34/8درصد کاهش داد. اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی برتعداد سنبله در واحد سطح و وزن هزار دانه معنی¬دار بود. وقتی تریتیکاله در شرایط تنش خشکی قرار گرفت، تعداددانه در سنبله به میزان 25/49 درصد و وزن هزار دانه به میزان 22/2درصد کاهش یافت. همچنین اثر ژنوتیپ و اثر متقابل ژنوتیپ و تنش خشکی بر شاخص برداشت معنی¬دار بود. نتایج این مطالعه نشان داد که دمای سایه انداز گیاهی شاخصی مناسب برای تشخیص مقاومت ژنوتیپ¬های تریتیکاله به تنش خشکی است. در نهایت، لاین¬های شماره¬ی 20 با عملکرد 6423 کیلوگرم در هکتار و لاین شماره 8 با عملکرد 6362 کیلوگرم در هکتار بهترین ژنوتیپ ها در شرایط خشکی در منطقه داراب بودند.
جاوید جلالی محمد صادق تقی زاده
به منظور بررسی کشت مخلوط جو و نخود و تعیین مطلوب ترین نسبت اختلاط دو گونه گیاهی و تعیین حد بهینه بقایای گندم بر کنترل علف های هرز پژوهشی در دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی داراب، (1150 متر ارتفاع از سطح دریا و طول جغرافیایی54 درجه و 23 دقیقه شرقی و عرض 28 درجه و 45 دقیقه شمالی) در دانشگاه شیراز، سال زراعی 93-92 اجرا شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. در این پژوهش سه سطح بقایای گندم (صفر ، 200 و 400 گرم در متر-مربع ) و نسبت های اختلاط مخلوط جو: نخود شامل 100 : 0 (تک کشتی جو) ، 25 : 75 (یک ردیف نخود و سه ردیف جو) ، 75 : 25 (سه ردیف نخود و یک ردیف جو) ، 50 :50 (یک ردیف جو و یک ردیف نخود) و 0 : 100 (تک کشتی نخود) به عنوان تیمار های آزمایش در نظر گرفته شد.