نام پژوهشگر: سیدجعفر هاشمی
سودابه سعیدی سیدجعفر هاشمی
با رشد روزافزون جمعیت و نیازهای متعدد انسان، تقاضا برای مواد غذایی و سوخت های فسیلی رو به فزونی نهاده است. آلودگی و نابودی محیط زیست به واسطه تولید اجتناب ناپذیر زباله های مختلف و نیاز به تولید سوخت جایگزین از چالش های عمده در قرن بیست و یکم می باشند. انبوه زباله های آلی اعم از بقایای کشاورزی، دامی و زباله های خانگی می توانند برای تولید سوخت های پاک نوین مانند بیوگاز به کار روند. در این پژوهش پتانسیل بقایای کشاورزی و دامی و زباله از لحاظ تولید بیوگاز مورد بررسی قرار گرفت. برای تولید بیوگاز از روش هضم بی هوازی ضایعات به صورت ترکیبی استفاده شد. کود دامی و زباله به عنوان منابع نیتروژن به طور جداگانه با کاه برنج به عنوان منبع کربن ترکیب شده و سه نسبت کربن به نیتروژن 15، 20 و 29 انتخاب گردید. دمای راکتور 40 درجه سلسیوس و مدت توقف مواد در آن 25 روز بود. به منظور افزایش تجزیه پذیری مواد فیبری کاه برنج از روش پیش تیمار شیمیایی با سود 8?، آمونیاک 5? و اوره 4? استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از هضم ترکیبی ضایعات منجر به افزایش چشمگیر بیوگاز می شود. بهترین ماده برای پیش تیمار، سود 8? و بهترین نسبت کربن به نیتروژن، 29 بوده و زمان بهینه ماند مواد در مخزن بین 10 تا 25 روز بسته به نوع پیش تیمار و نسبت کربن به نیتروژن ماده ترکیبی متغیر می باشد. بهترین تولید روزانه بیوگاز در آزمایش ترکیب کود دامی/ کاه و زباله/ کاه به ترتیب مربوط به پیش تیمار با سود و اوره است. از بین دو منبع نیتروژن، کود دامی نسبت به زباله پتانسیل بالاتری در تولید بیوگاز دارد. بالاترین تولید بیوگاز کل ml / vs add 594 و بالاترین درصد متان 33/70? در ترکیب کاه و کود دامی، در پیش تیمار با سود 8? و نسبت کربن به نیتروژن 29 به دست آمد که به ترتیب 104? و 30? بیشتر از شاهد بود. در مجموع نتایج بیانگر عملکرد بهتر هضم ترکیبی بقایای کشاورزی و دامی و پیش تیمار شیمیایی کاه در تولید بیوگاز می باشد.
رضا یزدانی مطلق هومن شریف نسب
پوشش های نانو کامپوزیتی حاصل از فرایند رسوب الکتروشیمیایی به پوشش هایی گفته می شود که ذرات با اندازه نانو بصورت یک فاز ثانویه و معلق در یک محلول الکترولیت بوسیله جریان الکتریکی در یک زمینه فلزی پخش می شوند که امروزه استفاده از این پوشش ها بدلیل خواص برترشان مورد توجه قرار گرفته است. در بخش کشاورزی بدلیل عدم مطالعات کافی در زمینه ی استفاده از نانوکامپوزیت ها به عنوان پوششی مناسب برای افزایش مقاومت به سایش تیغه های خاک-ورزی نیاز به تحقیقات بیشتری می باشد. در این پژوهش پوشش نانو کامپوزیتی کبالت-کاربید تنگستن (co/wc) با اندازه ذرات نانو بر روی زیرلایه فولادی ایجاد گردید. روش مورد استفاده برای تولید این پوشش، رسوب دهی الکتروشیمیایی از حمام سولفاته حاوی ذرات نانومتری کاربید تنگستن می باشد. با استفاده از آنالیز edx میزان ذرات کاربید تنگستن موجود در پوشش تعیین گردید و با توجه به نتایج آن، پارامترهای فرآیند برای دستیابی به بهترین خواص (سختی، مقاومت در برابر سایش) بهینه شد. سختی و مقاومت به سایش پوشش بترتیب با استفاده از روشهای میکرو سختی ویکرز و pin-on-disk تعیین شدند. نتایج نشان داد که سختی این پوشش ها از gpa 08/2 در نمونه فولاد خالص به gpa65/4 در نمونه پوشش داده شده رسیده است. با افزایش غلظت ذرات در داخل الکترولیت، میزان درصد حجمی ذرات رسوب کرده در پوشش افزایش، که این امر موجب افزایش سختی این پوششها می گردد. پس از انجام آزمایش سایش تغییرات وزن نمونه ها در نمونه بدون پوشش 0016/0 گرم اندازه گیری شد در حالی که این مقدار در نمونه پوشش داده شده 0004/0 گرم بود که این مساله نشان از افزایش مقاومت به سایش در نمونه پوششی می دهد.
حمید زارع سیدجعفر هاشمی
حکمیت در اصطلاح به این معناست که دو طرف نزاع، فردی را با رضایت به داوری برگزینند. نهاد حکمیت در فقه امامیه از لابلای آیات کریمه قرآن واحادیث وروایات معصومین علیهم السلام، توسط فقهای امامیه، استنباط واستخراج گردیده است و بر همین اساس، اصطلاح قاضی تحکیم در برخی از متون فقهی بکار رفته وبر شخصی اطلاق می گردد که تمام یا برخی از شرایط قاضی منصوب را داراست ولی از ناحیه متولی قضا، نصب نگردیده بلکه توسط طرفین برای دادرسی برگزیده شده است و رضایت داده است به منظور داوری در دعوی یا دعاوی معینی وارد شود تا متداعیین رای ونظر او را در موضوع مورد اختلاف پذیرا شوند و خود را ملزم به اجرای حکم او کنند. توافق افراد و اطراف محل نزاع بر پذیرش رأی و حکم فرد خاص با هدف پایان دادن اختلاف و خصومت، شاخصه داوری در اصطلاح فقهی و حقوقی است. حال سوال اساسی این است که آیا نهاد داوری مندرج در مقررات آئین دادرسی مدنی، از حیث شرایط وآثار با نهاد حکمیت در فقه امامیه، انطباق دارد یا خیر و رابطه میان این دو نهاد از حیث منطقی چگونه است؟ درکنار این سوال اساسی وکلی، مسائل جزئی وفرعی دیگری نیز قابل طرح است، از جمله این که آیا عنصر«حل وفصل دعوا» (بمعنای داشتن پشتوانه وضمانت اجرائی) در هر دو نهاد مشترک است یا خیر؟ واین که آیا شرایط شخص داور وحکم با یکدیگر منطبق است؟ تدقیق درنظریات فقهای امامیه در باب شرایط وآثار حکمیت بیانگر وجود اختلافات عمیق است بنحوی که گاه هیچ راهی در جهت جمع میان نظریات متهافت ومتعارض فقها وجود ندارد وناگزیر باید به طرح یک نظر وپذیرش نظر دیگر پرداخت. باعنایت به تاثیر شدیدحقوق مذهبی وفقه امامیه در قانونگذاری پس از انقلاب اسلامی، مقررات داوری نیز کم وبیش متاثر از نهاد فقهی حکمیت بوده است، بنحوی که اصطلاح «قاضی تحکیم» که دقیقا منطبق با قفه است در قانون تشکیل دادگاه های عمومی وانقلاب مصوب 1373 تصریح گردیده است. با وجود آنچه آمد، قانون آئین دادرسی مدنی مصوب1379، نهادی را تحت عنوان «داوری» مطرح می سازد وتفضیلات وجزئیات آنرا طی موادی چند بیان می کند. درپایان نامه حاضر سعی می کنیم با بهره گیری از تمامی متون موجود وسایر منابع حقوق از جمله رویه قضائی و دکترین حقوقی، پاسخ روشن وقاطعی برای هر یک از این سوالات مطروحه بیابیم. کلید واژگان: داوری، حکمیت، تشکیل، شرایط داور وحکم، فصل خصومت