تحقیق حاضر، به منظور بررسی تأثیر سازوکارهای حاکمیت شرکتی و تصمیمات ساختار سرمایه بر هزینه های نمایندگی انجام یافته است. تئوری نمایندگی از مباحثی است که پژوهش های فراوانی را در ادبیات مالی به خود اختصاص داده است. طبق تئوری نمایندگی شرکت محل اجتماع ذینفعان مختلفی است که هر یک اطلاعات و مطلوبیت های خاص خود را دارند و امکان نظارت مستقیم بر عملکرد شرکت برای آنها میسر نیست. لذا منطقی است که مالکان از طریق ایجاد مکانیزم های نظارتی، درصدد حفظ منافع خود و کنترل بهینه رفتار مدیران برآیند. در این تحقیق، از مالکیت مدیریت،نسبت اعضای غیرموظف و اندازه هیأت مدیره که در ساختار هیأت مدیره نقش دارند؛ و تمرکز مالکیت که نقش نظارتی بر کار هیأت مدیره دارد؛ و پرداخت پاداش به هیأت مدیره که نقش انگیزشی برای هیأت مدیره دارد؛ به عنوان سازوکارهای حاکمیت شرکتی استفاده شده است. تصمیمات ساختار سرمایه در این تحقیق، شامل نسبت بدهی کوتاه مدت، نسبت بدهی کل و نسبت بدهی بلند مدت می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. نمونه مورد بررسی؛ شامل 54 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 5 ساله 86 تا 90 می باشد.متغیر وابسته هزینه های نمایندگی می باشد که بر مبنای نسبت پرداخت سودسهام و تعامل بین جریان های نقد آزاد و فرصت های رشد تعیین شده است.فرضیه ها به کمک رگرسیون چند گانه با استفاده از نرم افزار6eviews آزمون شده است.نتایج به دست آمده حاکی از آنست که ازبین متغیرهای حاکمیت شرکتی بین درصد مالکیت مدیریت و پرداخت پاداش به هیأت مدیره با هزینه های نمایندگی رابطه معکوس ومعناداری وجود دارد و بین درصد تمرکز مالکیت با هزینه های نمایندگی رابطه مستقیم و معناداری وجوددارد . ازبین متغیرهای تصمیمات ساختار سرمایه نیز بین نسبت بدهی کوتاه مدت و نسبت بدهی بلند مدت با هزینه های نمایندگی رابطه معکوس وجود دارد همچنین بین نسبت بدهی کل با هزینه های نمایندگی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد.

چکیده اساسی ترین منبع استراتژیک هر سازمان یا جامعه،منابع انسانی می باشد.جوامع موفق،جوامعی هستند که بتوانند منابع انسانی خود را به طور صحیح پرورش و توسعه دهند. در اقتصاد امروز، دانش به عنوان مهمترین سرمایه، جایگزین سرمایه مالی و فیزیکی شده است . دانش و اطلاعات به رشد اقتصادی کمک می کند.این امر موجب افزایش اهمیّت سرمایه فکری به عنوان مقوله ای پژوهشی شده است. مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت و اداره راهبری و پایدار با ارزش ترین دارایی های سازمان یعنی کارکنانی که در آن سازمان کار می کنند و در کنار هم، در رسیدن به اهداف سازمانی، همکاری دارند. هدف از پژوهش حاضربررسی رابطه بین اقدامات مدیریت منابع انسانی و توسعه منابع انسانی ونیز بررسی اقدامات مدیریت منابع انسانی،از طریق سرمایه فکری بر توسعه منابع انسانی است. با استفاده از متغیر توسعه منابع انسانی به عنوان متغیر مستقل،متغیر سرمایه فکری به عنوان متغیر میانجی و اقدامات مدیریت منابع انسانی به عنوان متغیر وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق توصیفی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان بانک ملت شهر یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 181 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افرازهایspss,lisrelانجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیر سرمایه فکری در رابطه بین اقدامات ارتباطی و توسعه یادگیری، توسعه مسیر شغلی ،توسعه تعاملات و ارتباطات اجتماعی و ارتقاء انگیزش ودررابطه بین اقدامات سازگارانه و توسعه یادگیری ، توسعه مسیر شغلی وتوسعه تعاملات و ارتباطات اجتماعی ، متغیر سرمایه فکری بصورت کامل نقش میانجی را ایفا می کند.این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی توسعه منابع انسانی، برای محققان و کارکنان بانک ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی: توسعه منابع انسانی،سرمایه فکری،اقدامات منبع انسانی this article explores the relationships between human resource management actions, intellectual capital and human resources development. intellectual capital in knowledge-oriented economy is used to create value for organization. in current world the organization prosperity depends on its ability to manage these assets. nowadays it is obvious to growth the importance of intellectual capital as an effective means to enhance the rivalries between companies. there are different classifications of intellectual capitals. intellectual capital in one of the most important of these categories is divided into three components including human, communication and organizational. hr (human resources) management is the process of working with people and their organization so that they can achieve a full capability, even implicating changes, learning new skills, assuming new responsibilities and a new form of relationships. talking about development of human resources principally means a set of processes and activities providing the emergence opportunity to not bred capabilities. keywords: intellectual capital, human resource management practices, human resources development

یکی از وظایف اساسی حسابداران، تأمین اطلاعات صحیح و به موقع است تا مدیران تصمیم های خود را بر اساس این اطلاعات اتخاذ نمایند. در راه نیل به این اهداف،سیستمهای اطلاعاتی حسابداری رایانه ای، بعنوان منبع اولیه، با ارائه اطلاعات بموقع و مربوط به سازمانها درمدیریت تجارتشان کمک می کند. بدین منظور پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر برتناسب الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری وظرفیت آنها می پردازد. مدل تحقیق، با استفاده از متغیر های خبرگی فنی، خبرگی اطلاعاتی، دانش مدیر، تعهد مدیر، حضور متخصصان داخلی و حضور متخصصان خارجی به عنوان متغیر مستقل، و عدم تناسب الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری وظرفیت آنها به عنوان متغیر وابسته، شکل گرفته است. روشتحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی- پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و با روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، مدیران مالی شرکتهای تولیدی استان کرمان می باشد و از روش نمونه گیری به روش گرجسی و مورگان استفاده گردیده و تعداد 117نمونه قابل قبولجمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغیره وبا استفاده از نرم افزارهای spss , excelانجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معناداری وجود دارد و از طرف دیگر، در شرکت های تولیدی مورد بررسی، بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها عدم تناسب وجود دارد که این منجر به کاهش سطح اهمیت و وسعت استفاده از ais در این شرکت ها و نهایتاً منجر به ضعف عملکرد آنها می شود. مطالع? عوامل شش گانه موثر بر تناسب الزامات سیستم های اطلاعات حسابداری و ظرفیت آنها نشان دهنده این است که از بین این عوامل: "خبرگی فنی" و"حضور متخصصان داخلی"با عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معنادار و منفی (معکوس) دارد. "دانش مدیر/ مالک" و "تعهد مدیر/مالک" با عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معناداری دارد. "خبرگی اطلاعاتی" و "حضور متخصصان خارجی" با عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها رابطه معناداری ندارد ودر نتیجه با توجه به متغیرهای تاثیرگذار دانش مدیر ، حضور متخصصان داخلی، خبرگی فنی و تعهد مدیر به ترتیب بالاترین تاثیر را روی متغیر عدم تناسب بین الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری با ظرفیت آنها دارند. در نهایت این تحقیق می تواند بر اساس نتایج بدست آمده شامل ارائه راهکار هایی برای بهبود تناسب الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری و ظرفیت آنها، در حوزه سیستمهای اطلاعاتی حسابداری، برای مدیران شرکت های تولیدی، محققان و پژوهشگران، مراکز و برنامه ریزان آموزشی، دانشجویان و اساتید حسابداری، شرکت های حسابداری، شرکت های رایانه ای قابل بهره برداری و ارزشمند باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. واژه های کلیدی: سیستم اطلاعات حسابداری رایانه ای، تناسب، الزامات سیستمهای اطلاعاتی حسابداری ، ظرفیت سیستمهای اطلاعاتی حسابداری، دانش it مدیران.

هدف اصلی از هرسرمایه گذار کسب بالاترین بازده از سرمایه گذاری خویش است.امروزه این امر باتوجه به محدودبودن منابع و ضرورت تخصیص بهینه آن بسیارحایزاهمیت می باشد.با مطرح شدن تئوری نمایندگی ،موارد بسیاری از تضاد منافع بین گروه های مختلف ذی نفعان و نیزچگونگی مواجهه شرکت ها با مشکل نمایندگی از سوی اقتصاددانان بیان شده است.مشکل نمایندگی بدین معنی است که چگونه می توان اطمینان داشت که مدیران ازآزادی عمل خویش در راستای منافع سرمایه گذاران استفاده خواهند کرد.به منظور دستیابی به هدف حداکثرسازی ثروت سرمایه گذاران نظارت بر کار مدیران و ارزیابی عملکرد واحد های اقتصادی جهت اتخاذ تصمیمات آگاهانه و تعیین میزان دستیابی به اهداف تعیین شده از اهمیت بسزایی برخوردار است.تاکنون تحقیقات بسیاری در حوزه ارزیابی عملکرد شرکتها صورت پذیرفته که دراغلب آن ها معیارهای حسابداری و اقتصادی ارزیابی عملکرد مورد ارزیابی قرار گرفته است.موضوع این پایان نامه نقش متغیرهای محافظه کاری و راهبری شرکتی در بهبود مدلهای ارزیابی عملکرد شرکتها می باشد.جامعه آماری این پژوهش مجموعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد،که98 شرکت از آنها با روش حذفی سیستماتیک به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیده است. برای آزمون فرضیات تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد تنها متغیرهای راهبری شرکتی سبب بهبود مدل های ارزیابی عملکرد شرکتها می شوند و محافظه کاری تأثیری بر بهبود مدل های مزبور ندارد.

چکیده حسابرسی منطبق بر استانداردهای حسابرسی به گونه ای طراحی می شود که از نبود اشتباه و یا تحریفی با اهمیت در صورت های مالی به عنوان یک مجموعه اطمینان معقول به دست آید. همچنین با توجه به اینکه صورت های مالی اساسی منبع اولیه اطلاعات در خصوص شرکت هستند انتظار می رود با دریافت مهر تایید از حسابرس، محتوای اطلاعاتی آن ها افزایش یابد. اما حسابرس به دلیل اینکه کار خود را با تردید حرفه ای انجام می دهد، ممکن است در رسیدگی و اظهارنظر درباره صورت های مالی دچار اشتباه شود. هدف اصلی این تحقیق بررسی اشتباهات حسابرسی بر محتوای اطلاعاتی متغیرهای حسابداری است. دوره زمانی اجرای این تحقیق سال های 1385تا1389 می باشد. باتوجه به هدف پژوهش نمونه مورد نظردر هر سال مشتمل بر دو گروه شرکت ها است، شرکت هایی که صورت های مالی آن ها بابت اشتباهات حسابرسی سال قبل تجدید ارائه گردیده و در طرف مقابل به همان میزان شرکت هایی که صورت های مالی آن ها تجدید ارائه نگردیده (فاقد اشتباه حسابرسی در سال قبل بوده اند) و درهرسال 60 شرکت انتخاب گردید ودرکل نمونه شامل 300شرکت درج شده در فهرست بورس اوراق بهادار تهران می باشد.همچنین به منظور بررسی متغیرها از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پنل استفاده می گردد. نتایج نشان می دهد که اشتباهات حسابرسی بر متغیرهای حسابداری از جمله سود هرسهم وارزش دفتری هرسهم تأثیر معنی دار منفی می گذارد. واژه های کلیدی:اشتباهات حسابرسی، تعدیل سنواتی، محتوای اطلاعاتی، متغیرهای حسابداری

از دیدگاه مدیریت مالی ساختار سرمایه یکی از مهمترین موضوعاتی است که در دو دهه اخیر به آن پرداخته شده است. از سوی دیگر نقش اصلی موفقیت در تجارت را توان رقابتی تعیین می کند و شرکت ها به رقابت می پردازند تا بازگشت سرمایه خود را افزایش دهند و جایگاه خود را در بازار تحکیم بخشند و رقبای خود را از دور خارج کنند و قدرت بازار را در دست گیرند. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین رقابت بازار محصول و ساختار سرمایه شرکتها در صنایع منتخب بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. مدل تحقیق، با استفاده از شاخص q توبین و شاخص هرفیندال- هیرشمن به عنوان متغیر مستقل، و نسبت بدهی به عنوان متغیر وابسته، شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی- همبستگی است که با بکارگیری نرم افزار ره آورد نوین داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، 5 صنعت منتخب بورس «صنایع غذایی، کاشی و سرامیک، لاستیک و پلاستیک، ایران خودرو و قطعات و منسوجات» که از سال 86 تا 90 در بورس فعال بودند، می باشد و از روش نمونه گیری به روش حذفی سیستماتیک استفاده گردیده و تعداد 89 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها به روش رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزارهای spss و eviews انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین ساختار سرمایه و رقابت بازار محصول شرکتها در صنایع مختلف تفاوت معنی دار وجود دارد. افزون بر این در حالت استفاده از شاخص q توبین و هرفیندال – هیرشمن به عنوان شاخص اندازه گیری رقابت در بازار محصول، رابطه معناداری بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه وجود ندارد. از دیگر نتایج این پژوهش، تایید وجود رابطه ی غیر خطی، بین شاخص q توبین و ساختار سرمایه است. همچنین، رابطه معناداری بین رقابت در بازار محصول و ساختار سرمایه پویا وجود دارد. واژه های کلیدی: ساختار سرمایه، رقابت در بازار محصول، نسبت qتوبین، شاخص هرفیندال – هیرشمن

هدف ازپژوهش حاضر بررسی تاثیر اطلاعات سرمایه فکری و و مولفه های حاکمیت شرکتی در ارزیابی سلامت مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است . با استفاده ازمتغیر های مدل ? z?^آلتمن به عنوان متغیر مستقل ، اجزای ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری ومولفه های حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر کنترلی و ورشکستگی به عنوان متغیر وابسته ، مدل تحقیق شکل گرفته است . روش تحقیق حاضر از نظر هدف ، کاربردی بوده و به لحاظ استراتژی اجرا توصیفی – تحلیلی و از بعد بررسی متغیرها از نوع همبستگی می باشد . جامعه آماری ، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و از روش نمونه گیری به روش حذفی سیستماتیک استفاده گردیدهو تعداد 72 نمونه قابل قبول انتخاب شدند . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون لجستیک انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که ، مدل آلتمن همچنان به عنوان یک پیش بینی کننده در ارزیابی سلامت مالی شرکتها کاربرد دارد اما اطلاعات سرمایه فکری به عنوان مولفه کنترلی تاثیری در ارزیابی سلامت مالی نداشته ولی مولفه های حاکمیت شرکتی در ارزیابی سلامت مالی مفید می باشند. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن ، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ارزیابی سلامت مالی شرکت ها برای محققان و اعتبار دهندگان ، سرمایه گذاران و مدیران ارزشمند باشد . به علاوه ، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد . کلمات کلیدی : سلامت مالی ، ورشکستگی ، مدل آلتمن ، ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری، حاکمیت شرکتی .

سهامداران به عنوان مالکان واحد تجاری در پی افزایش ثروت خود هستند و با توجه به اینکه افزایش ثروت نتیجه عملکرد مطلوب واحد تجاری است ، ارزیابی عملکرد واحد تجاری دارای اهمیت فراوانی است ، لذا انتخاب معیاری مناسب جهت ارزیابی عملکرد شرکت ها از موضوعاتی است که مورد بحث محافل و مجامع مالی و حسابداری بوده است . هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای توان نسبی و فزاینده معیارهای مالی و اقتصادی ارزیابی عملکرد در تبیین بازده سهام شرکت ها است . جهت دستیابی به این هدف در این پژوهش سه گروه متفاوت از فرضیه ها مورد آزمون قرار گرفته است .در گروه اول ، رابطه متغیرهای عملکرد مالی و اقتصادی منتخب با بازده سهام شرکت ها بررسی شده است ،در گروه دوم توان نسبی معیارهای عملکرد مالی و اقتصادی موثر در مرحله قبل مقایسه و در گروه سوم توان فزاینده متغیرها ی عملکرد اقتصادی در تکمیل توان توضیحی متغیرهای مالی مورد بررسی قرار گرفته است. جهت آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پنل و آزمون z ونگ استفاده شده است . نمونه پژوهش مشتمل بر 70 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده که به روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده اند و مقطع زمانی مورد مطالعه طی سالهای 90-83 (قلمرو زمانی 8 ساله ) می باشد . یافته های تحقیق نشان می دهد که معیارهای مالی نرخ بازده دارائی ها و سود هرسهم و معیارهای اقتصادی ارزش افزوده اقتصادی ، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده، ارزش افزوده اقتصادی استاندارد شده ، ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده استاندارد شده و ارزش افزوده نقدی استاندارد شده رابطه معنی داری با بازده سهام دارند و هیچکدام از این معیارها توان اطلاعاتی متفاوتی نسبت به سایر متغیرها ندارند و متغیرهای اقتصادی در کنار متغیرهای مالی در تبیین بازده سهام دارای محتوای فزاینده نیستند.

چکیده امروزه در اقتصاد جهانی عوامل متعددی بر رشد و توسعه جوامع وسازمان ها موثر می باشند. مهمترین تاثیر گذاری راکارایی وبهره وری بالا بر سرعت رشد اقتصادی آنها دارد. وبا کمرنگ شدن مرزهای اقتصادی، رقابت؛ ابعاد تازه ای یافته و تلاش برای کارایی و بهبود بهره وری، پایه اصلی این رقابت را تشکیل می دهد. ودانش بعنوان مهمترین سرمایه جایگزین سرمایه مالی شده است. و دارائی های مشهود به تنهائی کلید کامیابی جوامع و سازمان ها نیست. و برخورداری از سرمایه فکری و مدیریت آن در عرصه محیط پر تلاطم و چالشی امروز رمز موفقیت محسوب می شود.لذا پژوهش حاضربه اندازه گیری کارایی وبهره وری سرمایه فکری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد.مدل تحقیق، با استفاده ازضریب ارزش افزوده سرمایه فکری به عنوان متغیر مستقل ،riوroa وroe را به عنوان متغیر وابسته شکل گرفته است.روش تحقیق،،از نظر هدف کاربردی بوده. وتحقیقی توصیفی – همبستگی است .که با بکارگیری نرم افزارهای رهاوردنوین وتدبیر پرداز داده های مورد نیاز جمع آوری شده است.جامعه آماری پژوهش صنعت خودرو وقطعات منتخب بورس .که ازسال 89-85 دربورس فعال بودند،می باشد.واز روش حذفی سیستماتیک نمونه گیری شد.وتعداد15نمونه قابل قبول جمع آوری گردید.تجزیه وتحلیل داده با استفاده از نرم افزارهای winqsb و deapانجام شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد. اولا: تنها شرکت لنت ترمز است .که در میان شرکت های منتخب دارای بهترین کارایی می باشد.و در تمام دوره پژوهش این شرکت توانسته حداکثر استفاده از منابع خویش در راستای دسترسی به خروجی های عملکرد داشته باشد.وسایر شرکت ها در اکثر یا تمام سال های مورد بررسی در شاخص-های عملکردی در مقیاس بهینه عمل نمی کنند.ثانیا: به جزءسه شرکت سایپا، گروه بهمن و زامیاد که متوسط نرخ رشد بهره وری سرمایه فکری آن ها در بازه مورد بررسی پایین تر از مقدار یک بوده است .سایر شرکت ها متوسط نرخ بهره وری مثبت بوده است. واژه های کلیدی:کارایی،بهره وری،سرمایه فکری،شاخص مالمکوئیست،تحلیل پوششی داده ها

چکیده هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه مکانیزم های منتخب نظام حاکمیت شرکتی با مدیریت سود ، اثربخشی مدیریت و تصمیمات تأمین مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از رگرسیون چند متغیره است . درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره، درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی، نسبت حضور مدیران غیر موظف در هیأت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیأت مدیره، وجود حسابرس داخلی و وجود حسابرس مستقل ازجمله مکانیزم های حاکمیت شرکتی در نظر گرفته شده در این پژوهش می باشند و برای کشف مدیریت سود از سه مدل تعدیل شده جونز ، تعدیل شده کاسنیک و دیچو دیچو استفاده شده است . معیارهای ارزیابی تصمیمات تأمین مالی نیز شامل شاخص نسبت بدهی های کوتاه مدت بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام، شاخص نسبت بدهی های بلندمدت بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام، شاخص نسبت بدهی های کوتاه مدت بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و شاخص نسبت بدهی های بلندمدت بر ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و نسبت کل بدهی بر کل دارائی می باشد. هم چنین معیارهای ارزیابی اثربخشی (کارایی) مدیریت شامل نسبت q توبین ، نرخ بازده حقوق صاحبان سهام ، نرخ بازده دارائی ، سهم بازار ، نسبت ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام ، ارزش افزوده اقتصادی بازار و ارزش افزوده وجه نقد می باشد .نمونه پژوهش مشتمل بر 60 شرکت است که با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک انتخاب شده اند . قلمرو زمانی تحقیق دوره ی ده ساله 1380 تا 1389 است . روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ بررسی رابطه متغیر ها همبستگی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پنل استفاده شده است . نتایج تحقیق نشان می دهد بین برخی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی با مدیریت سود رابطه منفی معنی دار وجود دارد . هم چنین رابطه حاکمیت شرکتی با اغلب تصمیمات تامین مالی منفی و با اثربخشی مدیریت مثبت بود .

توسعه جدایی مالکیت از مدیریت و لزوم ارزیابی عملکرد شرکت ها جستجوی علمی معیار های جدید مناسب ارزیابی عملکرد و نیز متغیرهای موثر بر آن را تشدید نموده است. در این راستا پژوهش های متعددی انجام شده و نتایج متنعی حاصل گردیده است. اما بررسی ارزش نام تجاری در بهبود عملکرد شرکتها کمتر مورد توجه بوده است. بدین لحاظ در پژوهش حاضر با کنترل متغیر های موثر بر عملکرد نظیر اهرم مالی ، اندازه شرکت و تبلیغات، رابطه ارزش نام جاری با معیار های عملکردی مالی، اقتصادی و بازار شرکت ها بررسی و نیز تاثیر فرصت رشد در بهبود این رابطه ارزیابی گردیده است. متغیرهای نماینده عملکرد مالی، اقتصادی و بازار در این پژوهش به ترتیب نرخ بازده دارایی ها، ارزش افزوده بازار و سهم بازار است. جامعه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مشتمل بر 67 شرکت است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده، انتخاب شده اند. قلمرو زمانی تحقیق دوره 7ساله بین سال های 1383 تا 1389 و تعداد مشاهدات بالغ بر 469 سال- شرکت بوده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی- همبستگی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پنل استفاده شده است. نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین متغیرهای عملکردی مورد نظر و ارزش نام تجاری و نیز تاثیر فرصت رشد در بهبود این رابطه است.

تغییرات کنونی محیط تجاری ایجاب می کند که دانش آموختگان رشته حسابداری از دانش و مهارت مورد نیاز برای پاسخگویی به انتظارات در حال تغییر جامعه تجاری برخوردار باشند . بنابراین تحقیق برای شناسایی و دانش در خصوص مهارت های مورد نیاز برای فارغ التحصیلان حسابداری با توجه به انتظاراتی که در محیط تغییر یافته تجاری امروزی از حسابدران وجود دارد ، دارای اهمیت و ضرورت خاص می باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی محتوای برنامه آموزشی رشته حسابداری و انتظارات کارفرمایان می باشد. جامعه آماری این تحقیق کارفرمایان و دانشجویان بوده که از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند این تحقیق ازنوع توصیفی بوده و دارای 14 فرضیه می باشد که جهت تهیه اطلاعات لازم برای آزمون فرضیه ها از پرسشنامه استفاده شده است و برای تحلیل آن ها از مقیاس حد وسط و آزمون های ویلکاکسون ،من ویتنی و فریدمن استفاده شده است نتایج حاصل نشان از تفاوت معنادار بین گروههای تحقیق و لزوم بررسی و بازنگری پایه ای در برنامه آموزشی دانشگاهی رشته حسابداری با توجه به رشد و نیاز دنیای کنونی تجاری ضروری به نظر می رسد.

سود حسابداری، یکی از معیارهای اساسی در تصمیم گیری های اقتصادی است، اما وجود برآوردها و روش های گوناگون در حسابداری، اعتبار و قابلیت اتکای این سود را مخدوش می کند. همچنین، وجود برخی پیش زمینه ها نظیر تضاد منافع بین مدیران و مالکان شرکت ها، تردیدها را نسبت به قابلیت اطمینان سود، افزایش می دهد. لازمه دستیابی به کیفیت مطلوب سود، وجود یک نظام راهبری مناسب در شرکت ها و بنگاه های اقتصادی است. نظام راهبری شرکتی، ضمن پیشبرد امور شرکت بر فعالیت ها نظارت داشته و در نتیجه، امکان اعمال خواسته های شخصی مدیران شرکت را به حداقل می رساند. بنابراین تحقیق حاضر به بررسی رابطه بین ساز و کارهای نظام راهبری شرکتی با محتوای اطلاعاتی و کیفیت سود شرکت ها می پردازد. در این تحقیق، از اندازه هیأت مدیره، تعداد مدیران غیرموظف هیأت مدیره و سرمایه گذاران نهادی به عنوان ساز و کارهای نظام حاکمیت شرکتی استفاده شده است. محتوای اطلاعاتی سود با استفاده از رابطه بین سود و قیمت سهام اندازه گیری و کیفیت سود نیز، بر اساس مفهوم رابطه بین سود، محافظه کاری و اقلام تعهدی سنجیده شده است. داده های مورد نیاز از نمونه ای منتخب، مشتمل بر 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در بازه زمانی سال های 1386 – 1390 گردآوری شده است. فرضیه ها به کمک رگرسیون چند متغیره و با استفاده از نرم افزار eviews آزمون شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان تعداد مدیران غیرموظف با محتوای اطلاعاتی سود رابطه معنادار وجود دارد. همچنین، میان اندازه هیأت مدیره و کیفیت سود (به موقع بودن اخبار خوب منعکس شده در سود) رابطه معنادار وجود دارد. کلمات کلیدی: نظام راهبری شرکتی، اندازه هیأت مدیره، مدیران غیرموظف، سرمایه گذاران نهادی، محتوای اطلاعاتی، کیفیت سود

هدف از انجام این پژوهش بررسی مقایسه ای توان پایداری سود خالص و سود توزیع شده و اجزای آنها در تبیین سودآوری آتی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. در این تحقیق سود خالص به اقلام تعهدی عملیاتی جاری، اقلام تعهدی عملیاتی غیر جاری و اقلام نقدی وسود توزیع شده به وجوه پرداختی به سهامداران و وجوه پرداختی به اعتباردهندگان تجزیه گردیده است. برای انجام تحقیق 114 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بصورت نمونه گیری حذفی سیستماتیک طی سالهای 1385 تا 1390 انتخاب شده اند.روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و به لحاظ بررسی رابطه متغیرها همبستگی است و از نظر تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون تک متغیره و چند متغیره مبتنی بر داده های پنل، روش رگرسیون sur (رگرسیون به ظاهر نامرتبط) استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سود خالص و سود توزیع شده بر روی سودآوری آتی تأثیر گذار می باشند و اجزای سود خالص نیز دارای رابطه مستقیم با سودآوری آتی هستند. همچنین نتایج حاکی از این است که توان پایداری اجزای نقدی سود در تبیین سودآوری آتی شرکتها بیشتر از اجزای تعهدی سوداست. همچنین وجه نقد پرداختی به سهامداران دارای بیشترین سطح پایداری نسبت به سایر اجزای سود خالص است. کلمات کلیدی: سود خالص - سود توزیع شده- سودآوری آتی-اقلام تعهدی- اقلام تعهدی عملیاتی جاری-اقلام تعهدی عملیاتی غیر جاری-رگرسیون به ظاهر نامرتبط

هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه مکانیزم های حاکمیت شرکتی با تصمیمات تأمین مالی و هزینه سرمایه شرکت ها می باشد. درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی، وجود حسابرس مستقل، اندازه هیأت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، نفوذ مدیر عامل، نسبت حضور مدیران غیرموظف در هیأت مدیره و ثبات مدیرعامل ازجمله مکانیزم های حاکمیت شرکتی در نظر گرفته شده در این پژوهش هستند و ساختار سرمایه شامل نسبت بدهی های کوتاه مدت بر دارایی ها، نسبت بدهی های بلندمدت بر دارایی ها و نسبت کل بدهی ها بر دارایی ها می باشد.برای محاسبه هزینه سرمایه نیز از سه متغیر هزینه بدهی، هزینه حقوق صاحبان سهام و میانگین موزون هزینه سرمایه استفاده شده است. با نمونه ای مشتمل بر 94 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با به کارگیری داده های سال های 1389-1385 و با استفاده از تکنیک معادلات ساختاری فرضیه های تحقیق موردآزمون قرار گرفتند

هدف تحقیق حاضر، ارائه الگویی جهت ارزیابی عملکرد مالی و رتبه بندی شرکت های تولیدی حاضر در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. ابتدا بر اساس ادبیات موجود، معیارهای ارزیابی عملکرد مالی در دو دست? کلی، شامل معیارهای سنتی و نوین (مبتنی بر ارزش)، مشخص شدند. سپس، با توجه به مبهم و نادقیق بودن شرایط تصمیم گیری و برای کاهش این ابهام از ترکیب تئوری مجموعه های فازی با روش تحلیل سلسله مراتبی و نظرات خبرگان برای تعیین اوزان نسبی این معیارها استفاده شد. در نهایت، جهت رتبه بندی شرکت های تولیدی واجدشرایط و پذیرفته شده در 5 صنعت منتخب بورس اوراق بهادار تهران در سال 1389، مقادیر معیارهای فوق و اوزان بدست آمده از مرحله قبل، در روش های تاپسیس و ویکور به کار گرفته شدند. نتایج تحقیق نشان می دهد که با توجه به نظر خبرگان، معیارهای نوین دارای اهمیت وزنی بسیار بالاتری نسبت به معیارهای سنتی هستند. همچنین معیارهای «نسبت قیمت به سود هر سهم» و «ارزش افزوده اقتصادی» به ترتیب بیشترین اهمیت را در بین معیارهای سنتی و نوین ارزیابی عملکرد داشته اند. در ادامه با مقایسه دو روش رتبه بندی، مشخص شد که 3 شرکت برتر در سه صنعت «فلزات اساسی»، «سیمان، آهک و گچ» و همچنین «خودرو و ساخت قطعات» در هر دو روش فوق یکسان می باشند اما در دو صنعت «محصولات شیمیایی» و «مواد و محصولات دارویی» شرکت های برتر متفاوتند.

یکی از اهداف اصلی و اساسی در هر سیستم حسابداری، تهیه اطلاعات با بهترین کیفیت و کمیت برای مدیریت واحد جهت کمک به اخذ مناسب ترین تصمیمات می باشد. اهمیت این موضوع به ویژه در واحدهای تولیدی مضاعف بوده و یکی از ابزار اصلی مدیریت این قبیل واحدها، اطلاعات مربوط به بهای تمام شده تولیدات می باشد. در تجزیه و تحلیل مالی در زمینه محصولات کشاورزی نسبت به سایربخش های اقتصادی توجه کمتری به این مسئله شده است . لذا در این تحقیق نحوه محاسبه بهای تمام شده محصول پسته در قالب طراحی سیستم حسابداری بهای تمام شده این محصول ،مورد تجزیه و تحلیل قرار خواهد گرفت.

بازار سرمایه در ایران یک بازار ناشناخته است و سرمایه گذاران در بورس با پراکندگی و حجم بالایی از اطلاعات مواجه هستند که می بایست از این اطلاعات برای تصمیم گیری در سرمایه گذاریهای خود استفاده کنند. در این بازار روزانه هزاران سرمایه گذار پول خود را به امید دستیابی به ثروت بیشتر سرمایه گذاری می نمایند. در این میان برخی به هدف خود دست می یابند و برخی دیگر سرمایه خود را از دست می دهند. هدف اصلی سرمایه گذاران از سرمایه گذاری در سهام شرکت ها، کسب بازده معقول است. بازده سهام از دو بخش تغییرات قیمت سهام و سود سهام دریافتی تشکیل می شود. بنابراین، قیمت سهام (یا تغییرات آن) یکی از معیارهای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش سهام است. تاکنون تحقیقات زیادی، اعم از داخلی و خارجی، رابطه بین متغیرهای مختلف حسابداری با بازده یا قیمت سهام را مورد توجه و بررسی قرار داده اند. این مطالعه با استفاده از اطلاعات مربوط به 313 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1384 تا 1389، تلاش می نماید تا به بررسی ارتباط بین متغیرهای حسابداری با تغییرات بازده سهام بپردازد. این اطلاعات از صورت های مالی موجود در پایگاه های اطلاعاتی نرم افزار ره آورد نوین استخراج شده اند. روند مطالعاتی از نوع کتابخانه ای و پس رویدادی است که با استفاده از مدل رگرسیون پنل دیتا می باشد. متغیرهای مورد بررسی شامل بازده سرمایه، درصد سرمایه گذاری مالکان، تغییرات در سودآوری و تغییرات در فرصت های رشد است. مدل بازده این مطالعه مبتنی بر مدل چن و ژانگ است که در آن ارزش شرکت شامل ارزش دارایی های آن در حال حاضر بعلاوه فرصت های رشد آتی است. نتایج آزمون مدل های پژوهش نشان داد، ارتباط معناداری بین چهار متغیر ذکر شده با بازده سهام وجود دارد.

بدون شک میتوان مهم ترین عامل تأثیرگذار در تصمیم گیری های سرمایه گذاران بازار بورس را قیمت سهام دانست. از آن جا که سرمایه گذاران همواره درصدد دستیابی به بیشترین سود از سرمایه گذاری خود می باشند، به دنبال دستیابی و به کارگیری روش هایی برآمده اند تا بتوانند با پیش بینی آتی قیمت سهام، سود سرمایه خود را افزایش دهند. شبکه ی عصبی از جمله روش هایی است که با قدرت بالا در فرآیند پیش بینی مطرح می شود. بنابراین، این پژوهش با هدف پیش بینی قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان با استفاده از شبکه عصبی ریکارنت صورت پذیرفته است. مدل شبکه ی عصبی با استفاده از مقادیر روزانه متغیرهای قیمت نفت خام ایران، قیمت سکه بهار آزادی ، نرخ دلار در بازار آزاد و قیمت سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان ، به پیش بینی قیمت پایانی سهام این شرکت پرداخته است. بر اساس نتایج بدست آمده، شبکه عصبی پرسپترون سه لایه 1-10-4 (این اعداد به ترتیب از چپ به راست نشان دهنده تعداد نرون های ورودی، میانی و خروجی می باشند) با تابع آموزش trainlm برای پیش بینی استفاده شده است. مقایسه نتایج شبکه عصبی ریکارنت و mlp، حاکی از عملکرد مناسب شبکه عصبی ریکارنت بوده است.

چکیده سازمانها هرچه وسیع تر می شوند نیاز به کنترل در انها مضاعف می گردد . مساله اساسی امروزه در بسیاری از ادارات به ویژه موسساتی که دارای شعب فراوان هستند و یا حتی دارای بخش های متعدد در سازمان می باشند این است که روش ارزیابی عملکرد صحیح و منطقی برای انها ارائه نشده است ;چرا که اگر شاخص خوبی معرفی شده بود انها می توانستند به هدایت بهتر نیروهای خود به طور خاص وهدایت بخش های مختلف خود در جهت اهداف استراتژیک سازمان به طور عام بپردازند ، شیوه های انگیزشی را با توجه به محرک های مناسب برای تشویق تعیین نمایند و به موقع مسئولیت خواهی را از بخش هایی که تعلل کرده اند به اجرا گذارند .تحقیق حاضر به دنبال ارائه الگویی جهت ارزیابی عملکرد بانکها است، لذا از بین بانکها بانک کشاورزی و شعب این بانک در استان یزد انتخاب شده است.این پژوهش به لحاظ هدف در زمره تحقیقات کاربردی است.ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه و جامعه آماری آن متشکل از اساتید دانشگاهی، مدیراستان و مدیران گروه های بانک و روسای شعب و کارشناسان بانک کشاورزی استان یزد می باشد که به صورت قضاوتی انتخاب شده اند.یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس چهار دیدگاه کارت امتیازی متوازن، معیارها ی ارزیابی عملکرد بانکها به ترتیب زیر اولویت بندی شده اند: مشتری، رشد و یادگیری، فرآیند داخلی و معیار مالی . همچنین بر اساس نتایج حاصل از محاسبات روش ویکور ، بانک کشاورزی شعبه جمهوری به عنوان گزینه برتر انتخاب شد . کلمات کلیدی : ارزیابی عملکرد ، کارت امتیازی متوازن ، دلفی فازی ، فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی ، ویکور

هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر بین ویژگی های منتخب فردی بر رفاه حسابداران حرفه ای با توجه به نقش میانجی اخلاق اسلامی و جو اخلاقی سازمان است. با استفاده از متغیر ویژگی های منتخب فردی به عنوان متغیر مستقل و متغیر رفاه ذهنی (رضایت از زندگی) به عنوان متغیر وابسته و متغیر اخلاق اسلامی و جو اخلاقی سازمان به عنوان متغیرهای میانجی مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق، حسابداران و حسابرسان فعال در شرکت های مختلف سطح استان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش غیر تصادفی در دسترس استفاده گردیده و تعداد 210 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار لیزرل انجام شده و نتایج تحقیق نشان داد که ویژگی های منتخب فردی از طریق جو اخلاقی سازمان بر روی رفاه تاثیر مثبت می گذارد ولی از طریق اخلاق اسلامی تاثیری ندارد. این تحقیق می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی رفاه، برای محققان و افراد شاغل در زمینه حسابداری و حسابرسی ارزشمند باشد. به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

منابع انسانی دربرگیرنده تمام افراد ونیروهای انسانی است که به صورت بالقوه یا بالفعل در شمار جمعیت فعال هر جامعه ای وجود دارند. امروزه منابع انسانی به دلیل تولید دانش و اطلاعات و در نتیجه تولید ثروت در اقتصاد مبتنی بر دانش می تواند نقش مهمی در خلق ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی داشته باشد؛ به همین دلیل در سطح بنگاه اقتصادی نیز عملکرد مالی شرکت ها می تواند تحت تاثیر دارایی های فکری و سرمایه انسانی قرار گیرد. مدل تحقیق حاضر با در نظر گرفتن افشای اطلاعات حسابداری منابع انسانی به عنوان متغیر مستقل، 7 متغیر مالی، اقتصادی و بازار به عنوان متغیر وابسته، شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی همبستگی است که داده های مورد نیاز ازبانک های اطلاعاتی و آمار و اطلاعات موجود در سازمان بورس اوراق بهادار و روش پیمایشی جمع آوری شدهاند. کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان جامعه آماری این پژوهش، در نظرگرفته شده و با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک، 60 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افراز eviews6 انجام شده و نتایج پژوهش نشان میدهد که بین افشای اطلاعات حسابداری منابع انسانی و بازده دارایی ها ، ارزش افزوده اقتصادی و بازده فروش رابطه معنی دار وجود دارد. این پژوهش میتواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه اطلاعات مفید در حوزه افشای اطلاعات حسابداری منابع انسانی، برای پژوهشگران ارزشمند باشد؛ به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

روزانه صدها شرکت در دنیا با انتشار سهام، برای اولین بار وارد بورس می شوند و با این کار قصد دارند که سرمایه مورد نیاز برای ادامه فعالیت و گسترش عملیات خود را تأمین نمایند. به همین خاطر برای این شرکت ها مهم است که قیمت تعیین شده برای سهام آن ها، نشان دهنده ارزش واقعی دارایی ها و فرصت های توسعه و رشد آن ها در آینده باشد. این موضوع در حالی است که مطالعات انجام شده توسط محققان سراسر دنیا، در زمینه عرضه اولیه عمومی اوراق بهادار به بورس نشان می دهد که قیمت تعیین شده برای سهام و اوراق بهادار شرکت ها در اولین عرضه آن در بازار مطلوب نیست به نحوی که سرمایه گذاران می توانند با خرید سهام این شرکت ها در کوتاه مدت سود خود را افزایش داده و از بازده غیرعادی بهره مند شوند. تحقیقات نشان داده مولفه های متعددی بر این امر مترتب است. بدین لحاظ تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بین محافظه کاری، ساختار هیأت مدیره و ساختار مالکیت با کم قیمت گذاری در شرکت های عرضه اولیه عمومی طراحی و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد، که طی سال های 1381 تا 1390 برای اولین بار اقدام عرضه سهام خود در بورس اوراق بهادار تهران نموده اند و تعداد 73 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج نشان داد متغیرهای محافظه کاری، اندازه و استقلال هیأت مدیره و تمرکز مالکیت و مالکیت نهادی تأثیری بر کم قیمت گذاری در شرکت های عرضه اولیه عمومی ندارند. واژگان کلیدی: عرضه اولیه عمومی، کم قیمت گذاری، محافظه کاری، ساختار هیأت مدیره، ساختار مالکیت، اندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره، تمرکز مالکیت، مالکیت نهادی.

یکی از مسائلی که موسسات بانکی کشور را تهدید میکند افزایش عوامل ریسک نقدینگی در بانکها است. ریسک نقدینگی ارتباط تنگاتنگی با تجهیز منابع و تخصیص اعتبار دارد و بر سودآوری بانک ها تأثیر میگذارد که خود شامل عواملی مانند تسهیلات، سپرده ها، نسبت تسهیلات به سپرده ها، ذخیره نقدینگی، نسبت کفایت سرمایه، سرمایه در گردش و اندازه بانک می باشد. هدف از این پایان نامه بررسی رابطه عوامل ریسک نقدینگی با عملکرد بانکها است. جامعه آماری این پژوهش بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشند که تعداد 8 بانک طی سال های 1388 تا 1390 به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داده است که رابطه عملکرد بانک ها با تسهیلات،سپرده ها، ذخیره نقدینگی و اندازه بانک معنادار و معکوس و با نسبت کفایت سرمایه و سرمایه در گردش معنادار و مستقیم است .هم چنین بین نسبت تسهیلات به سپرده ها با دو معیار عملکردی (بازده حقوق صاحبان سهام و سود هر سهم) رابطه ای معنادار و معکوس وجود دارد و با بازده داراییها رابطه معناداری ندارد.

چکیده گزارش های مالی حسابرسی شده، ابزاری برای افشای اطلاعات مالی قابل اعتماد و قابل اتکاست که در دسترس عموم قرار می گیرد. در صورت بهنگام بودن این گزارشات می توان انگیزه و اعتماد سرمایه گذاران را در جهت رسیدن به بازاری فعال ترغیب نمود. لذا درک عوامل موثر بر تأخیر گزارش های حسابرسی و معرفی آن ها به مدیران می تواند نقش مهمی در کاهش زمان تأخیر و متعاقب آن بهنگام بودن این گزارش ها شود؛ بدین لحاظ در تحقیق حاضر جهت تحقق این هدف به بررسی تأثیر مکانیزم های منتخب حسابرسی و حاکمیتی بر تأخیر گزارش حسابرسی 93 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 الی 1390 پرداخته شده است. از اختلاف زمانی میان پایان سال مالی و تاریخ گزارش حسابرسی سالانه به عنوان معیاری برای تأخیر گزارش حسابرسی استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های پنل استفاده شده است. نتایج نشان داد، مهمترین عوامل حسابرسی موثر بر تأخیر گزارش های حسابرسی دوره تصدی حسابرس، تخصص حسابرس در صنعت، نوع موسسه حسابرسی و نوع اظهارنظر حسابرس و مهمترین عوامل حاکمیت شرکتی موثر بر تأخیر گزارش حسابرسی اندازه هیأت مدیره، استقلال هیأت مدیره، دوره تصدی مدیرعامل و درصد مالکیت سرمایه گذاران نهادی می باشد. وا‍‍ژگان کلیدی: تأخیر گزارش حسابرسی، به موقع بودن، حاکمیت شرکتی، تخصص حسابرس در صنعت.

حساسیت جریان نقدی ،اشاره به درصد تغییرات در سطوح نگهداری وجه نقد در قبال تغییرات در جریانات نقدی دارد.یکی از عواملی که نشان دهنده سلامت اقتصادی یک واحد تجاری است ، ایجاد توازن بین وجوه نقد موجود و نیازهای نقدی است.این توازن باید به صورتی باشد که شرکت وجوه نقد کافی داشته باشد و از لحاظ مالی به منابع خارجی وابستگی پیدا نکند و از طرفی به دلیل نگهداری وجوه نقد مازاد دچار پیامد های اقتصادی منفی نشود .تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط میان حساسیت جریان وجه نقد نامتقارن نگهداشت وجه نقد طراحی و اجرا شده است.جامعه آماری این پژوهش مجموعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد ، که حداقل از ابتدا سال 1385 در بورس پذیرفته شده ، تا پایان 1390 در آن حضور داشته باشند.تعداد138 شرکت به عنوان نمونه انتخاب گردید.برای آزمون فرضیه های تحقیق از تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره مبتنی بر داده های پنل استفاده شده است.نتایج پژوهش نشان داد حساسیت جریان وجه نقد، در شرکت های با جریانات نقدی مثبت، با شرکت های دارای جریانات نقدی منفی تفاوت معناداری دارد.اهمیت حساسیت جریان نقد برای شرکت های دارای محدودیت مالی ، متفاوت از شرکت های بدون محدودیت مالی است و نیز این اهمیت برای شرکت های با کنترل خارجی قوی،متفاوت از شرکت های با کنترل خارجی ضعیف است. واژگان کلیدی:جریان نقد،حساسیت وجه نقد،نگهداشت وجه نقد،محدودیت مالی

مدیریت سود و پژوهش های مرتبط با آن همواره مورد توجه تحقیقات حسابداری بوده است. مدیران شرکت ها اغلب به منظور کاهش ریسک اطلاعاتی و هموار کردن سود در دوره های مختلف از روشهای مختلف مدیریت سود استفاده می نمایند. در این میان انتظار می رود حسابرسان بتوانند از بروز این پدیده جلوگیری نمایند. به همین دلیل پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه دوره تصدی، تخصص در صنعت حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با مدیریت سود طراحی و اجرا شده است. جامعه مورد مطالعه شرکت های دارویی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد نظر مشتمل بر 25 شرکت دارویی است که با استفاده از روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده اند. قلمرو زمانی پژوهش نیز سال های 1384 تا 1389 بوده است. روش تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ اجرا توصیفی - همبستگی بوده و داده های پژوهش با استفاده از رگرسیون چند متغیره مبتنی بر روش پنل دیتا مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد هر چند دوره تصدی حسابرسی با مدیریت سود صاحبکار رابطه ای ندارد، اما افزایش تخصص حسابرس در صنعت و اندازه موسسه حسابرسی باعث کاهش انعطاف پذیری مدیریت در استفاده از اقلام تعهدی اختیاری جهت مدیریت سود گردیده است. واژه کلیدی : اقلام تعهدی اختیاری، دوره تصدی حسابرس، تخصص حسابرس، اندازه موسسه حسابرسی

شفافیت اطلاعات و عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه، یکی از مهمترین عوامل تاثیرگذار در ایجاد شرایط رقابت کامل و فرصت های برابردر این بازار است. پ‍ژوهش های پیشین در این حوزه، حاکی از دخیل بودن برخی عوامل از جمله ساز و کارهای حاکمیت شرکتی بر شفافیت اطلاعات می باشند؛ بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین مکانیزم های حاکمیت شرکتی و عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایه گذاران است. در راستای دستیابی به هدف تحقیق، اطلاعات مربوط به 75 شرکت طی یک دوره شش ساله (1390-1386)، مورد مطالعه قرار گرفت. در این پژهش که از نظر هدف تحقیق، نوعی پژوهش کاربردی به شمار می رود، به منظور آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که از بین ساز و کارهای حاکمیت شرکتی، نسبت مدیران غیرموظف در هیأت مدیره با معیارq توبین به عنوان شاخص عدم تقارن اطلاعاتی رابطه مثبت و معنادار دارد؛ در حالی که بین نسبت مدیران غیرموظف در هیأت مدیره و نوسان قیمت سهام به عنوان شاخص دیگر عدم تقارن اطلاعاتی، رابطه ای مشاهده نگردید. همچنین، یافته ها حاکی از عدم وجود رابطه معنادار بین اندازه هیأت مدیره، دوگانگی وظیفه مدیر عامل، اندازه موسسه حسابرسی، درصد مالکیت نهادی به عنوان ساز و کارهای حاکمیت شرکتی و شاخص های نوسان قیمت سهام و معیارq توبین به عنوان شاخص های عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. کلمات کلیدی: حاکمیت شرکتی، عدم تقارن اطلاعاتی، q توبین ، نوسان قیمت سهام

بازار سرمایه محل تعامل دو گروه عمده سرمایه گذار و سرمایه پذیر است و حسابداری به عنوان رکن سوم و پیوند دهنده این دو گروه است.برای برقراری پیوند مناسب بین این دو گروه و به لحاظ لزوم رعایت انصاف ،لازم است گزارش های شفاف حسابرسی توسط حسابرسانتهیه و به تایید حسابرسان مستقل برسد. حسابرسان در بررسی گزارش های مالی به کرات از قضاوتهای ارزشی وحرفه ای استفاده می کنندکه این قضاوتها تابع عوامل متعددی است.هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دو گروه از این عوامل شامل عوامل فردی و موقعیتی بر قضاوت حسابرسان است.بنابراین با استفاده از متغیر های اعتماد،اعتمادمشتری،استقلال،تلاش،فشارپاسخگوئی،خودکارآمدی به عنوان متغیرهای مستقل، و قضاوت حرفه ای ،تخصصی وعمومی حسابرس به عنوان متغیرهای وابسته، مدل تحقیق شکل گرفته است. روشتحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش اجرا توصیفی- همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، حسابرسان مستقل عضو سازمان حسابرسی و نیز حسابرسان فعال در شرکتهای حسابرسی می باشد.به منظور انتخاب نمونه روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده شده و تعداد 100 نمونه قابل قبول جمع آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار exselوspss18انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهدکهاز بین عوامل فردی وموقعیتی،متغیرهای اعتماد ،اعتماد مشتری وتلاش رابطه معناداری با قضاوت حرفه ا ی وتخصصی حسابرس داشته و متغیرهای اعتماد و اعتماد مشتری رابطه معناداری با قضاوت عمومی داشته است .

چکیده هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه پویای بین رشد و سودآوری شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری این تحقیق شامل 126 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1390-1385 است و نمونه مورد رسیدگی شامل 55 شرکت است. قبل از تجزیه و تحلیل داده ها، آزمون های f لیمر، هاسمن و سارگان به منظور تعیین مدل مناسب برای برآورد پارامترها و تاثیر متغیر های مستقل بر متغیر وابسته مورد استفاده قرار گرفتند.سپس، از طریق داده های ترکیبی (gmm) فرضیه تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. همچنین برای افزایش درجه اطمینان نسبت به نتایج آزمون فرضیه، از روش اثرات ثابت نیز استفاده شد و با مقایسه نتایج دو روش، روش gmm برای تحلیل داده ها انتخاب گردید. که در نهایت نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه نشان می دهد که بین رشد و سودآوری شرکت رابطه پویا وجود دارد. کلید واژه ها : سودآوری، رشد فروش، اهرم مالی، gmm

چکیده این تحقیق به بررسی رابطه تاخیر اعلان سود ، جریان های نقدی و سود عملیاتی با تصمیم گیری سرمایه گذاران را در شرایط عدم تقارن اطلاعاتی پرداخته است . برای آزمون فرضیه ها نمونه ای متشکل از 97 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار انتخاب شد و دربازه زمانی 5 ساله (1386تا1390)انتخاب و با استفاده از روش رگرسیون چند متغییره مورد آزمون قرار گرفت ، نتایج حاصل این تحقیق نشان دهنده این است که به دلیل عدم کارایی بازار اوراق بهادار تهران نمی توان اطلاعاتی که از جانب شرکت های پذیرفته شده در این سازمان صادر می شود اتکاء نمود . پس از آزمون فرضیات به این نتیجه رسیدیم که جریان نقدی عملیاتی و تاخیر اعلان سود با تغییرات قیمت که به عنوان معیار سنجش تصمیم گیری سرمایه گذاران می باشد در شرایط عدم تقارن رابطه معناداری وجود ندارد اما بین سود عملیاتی و تغییرات قیمت رابطه معناداری وجود دارد که این رابطه در شرایط عدم تقارن نیز وجود دارد . وا ژه های کلیدی : تاخیر اعلان سود ، جریانات نقدی ، سود عملیاتی ، تغییرات قیمت ، عدم تقارن اطلاعاتی

هدف از پژوهش حاضربررسی تاثیر عوامل فردی بر ادراک دانشجویان کارشناسی ارشد حسابداری از محتوای حرفه می باشد.مدل این تحقیق با استفاده از متغیرهای خصوصیات دموگرافیک ، صفت شخصیتی(خلاقیت) و لذت از رشته به عنوان متغیر مستقل و متغیر ادراک فرد در مورد حرفه به عنوان متغیر وابسته شکل گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است.جامعه ی آماری این تحقیق ، دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-1391 بوده است . نمونه آماری در این تحقیق به روش گزینشی انتخاب شده و حجم نمونه 115 نفر بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری کلموگروف اسمیرنف ، آزمون t ، ضریب همبستگی پیرسون واسپیرمن انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد کرد که بین صفت شخصیتی فرد (خلاقیت) و ادراک او در مورد حرفه رابطه معنادار و منفی وجود دارد و افراد متاهل نسبت به مجردها درک منفی تری از رشته حسابداری دارند و همچنین هرچه فرد از خلاقیت بالاتری برخوردار باشد ،از رشته حسابداری لذت کمتری می برد. بین ویژگیهای دموگرافیک سن ، جنسیت ، اشتغال با ادراک فرد در مورد حرفه رابطه معنی داری وجود ندارد و این ویژگیها بر ادراک فرد در مورد حرفه تاثیر نمی گذارند . همچنین بین سن ، جنسیت ، تاهل ، اشتغال و صفت شخصیتی فرد (خلاقیت) رابطه معنی داری وجود ندارد و این ویژگیها بر صفت شخصیتی فرد (خلاقیت) بی تاثیر است.این پژوهش می تواند در راستای ارتقاء بینش دست اندر کاران امر آموزش حسابداری مفید باشد، به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی: صفت شخصیتی(خلاقیت)، ادراک ،آموزش حسابداری

هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر نوآوری عملیاتی بر عملکرد است. با استفاده از متغیر های برون سپاری و همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین به عنوان متغیر مستقل، نوآوری عملیاتی به عنوان متغیر وابسته برای متغیرهای برون سپاری و همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین و مستقل برای متغیر عملکرد ، عملکرد به عنوان متغیر وابسته و همچنین استراتژی تجاری و شدت رقابت به عنوان متغیر تعدیل کننده ، مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی توصیفی پیمایشی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این پژوهش، واحدهای تولیدی شهر یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 129 نمونه قابل قبول جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss و لیزرل انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که بر خلاف برون سپاری ، رابطه همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین بر نوآوری عملیاتی معنی دار است و نوآوری عملیاتی نیز بر عملکرد تأثیر مثبت دارد. همچنین متغیر های شدت رقابت و استراتژی تجاری رابطه نوآوری عملیاتی و عملکرد را تعدیل نمی کند. کلمات کلیدی : نوآوری عملیاتی ، عملکرد ، استراتژی تجاری ، شدت رقابت ، برون سپاری ، همکاری با شرکای خارج از زنجیره تأمین.

هدف از پژوهش حاضر شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تاخیر گزارش حسابرسی است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیق همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی، داده های مورد نیاز جمع آوری شده است.جامعه آماری این پژوهش، حسابرسان سازمان حسابرسی کل کشور با جمعیت1351 نفر می باشد می باشد؛ با روش نمونه گیری تصادفی ساده 120 نفر انتخاب شد و سپس تعداد 95 نمونه قابل قبول جمع آوری شده است. ابتدا با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی عوامل موثر بر تاخیر گزارش حسابرسی با عناوین ویژگی های حسابداری و حسابرسی صاحبکار، مشکلات پیش زمینه ای، ابهام، اندازه یا بزرگی شرکت و ضعف تیم حسابرسی شناسایی شده و با استفاده از ضرایب استاندارد به ترتیب گفته شده رتبه بندی گردیده اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل عاملی و نرم افزارهای spss و lisrel انجام شده و نتایج پژوهش نشان می-دهد که بین تمامی متغیرهای مستقل ویژگیهای حسابداری و حسابرسی صاحبکار، مشکلات پیش زمینه ای، ابهام، اندازه یا بزرگی شرکت و ضعف تیم حسابرسی و تاخیر گزارش حسابرسی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد. این پژوهش می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، در برآورده کردن نیازهای استفاده کنندگان صورتهای مالی مفید و ارزشمند باشد. به علاوه پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد. کلمات کلیدی: تاخیر گزارش حسابرسی، حسابرسی، ضعف تیم حسابرس، ابهام، اندازه شرکت، ویژگیهای حسابرسی و حسابداری صاحبکار، مشکلات پیش زمینه ای، به هنگام بودن.

این پژوهش به منظور سنجش سطح سواد مالی دانشجویان و بررسی تأثیر تجارب مصرفی دوران کودکی دانشجویان و مشخصات دموگرافیک(جمعیت شناختی) بر روی سواد مالی آنها مطرح و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان دانشگاههای استان یزد می باشند. در این تحقیق از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای برای تعیین حجم نمونه استفاده شده وتعداد 200 پرسشنامه بین مراکز شهرستان های منتخب توزیع و مجموعاً 158 پرسشنامه جمع آوری گردید. این پژوهش متشکل از سه فرضیه اصلی است که با استفاده از آزمون t برای دو نمونه مستقل و آنالیز واریانس یک طرفه (anova)، آزمون زوجی شفه و همچنین برای بررسی رابطه بین دو متغیر فاصله ای و نرمال از ضریب همبستگی پیرسون و رابطه بین دو متغیر غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن مورد آزمون قرار گرفته است. در بررسی فرضیه اول نتایج حاکی از آن بود که که بطور میانگین، دانشجویان به بیش از نیمی از سوالات بصورت صحیح پاسخ دادند. نتایج فرضیه دوم بیانگر آن است که سطح سواد مالی دانشجویان تحت تأثیر مولفه های سن، جنسیت، وضعیت تأهل، وضعیت اشتغال، نوع اشتغال، دانشکده تحصیلی، تحصیلات، رشته تحصیلی مقطع متوسطه و استقلال مالی می باشد؛ اما مولفه های حوزه فعالیت، معدل، سطح درآمد و تحصیلات پدر و مادر بر سطح سواد مالی سرمایه گذاران اثری ندارند. بررسی فرضیه سوم نشان می دهد بین تجارب مصرفی دوران کودکی و سواد مالی دانشجویان ارتباط معنادار مستقیم وجود دارد.

زمینه و هدف: هزینه یابی بر مبنای فعالیت، به عنوان ابزاری برای سنجش هزینه به منظور محاسبه دقیق و صحیح هزینه عملیات مورد استفاده قرار می گیرد. در روش هزینه یابی مبتنی بر فعالیت ابتدا فعالیت ها شناسایی شده سپس هزینه های مستقیم و غیر مستقیم مرتبط با هر فعالیت بر مبنای تسهیم محاسبه می گردد. هدف پژوهش حاضر برآورد هزینه تمام شده ی یک واحد عمل جراحی آپاندیس در بیمارستان شهید صدوقی یزد با استفاده از روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت در سال 1390 بوده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع پژوهش های کاربردی است که به شیوه توصیفی و به صورت مقطعی و گذشته نگر انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق مصاحبه با مسئولین بیمارستان و واحدهای ذیربط، مشاهده فعالیت های بخش جراحی و بررسی مدارک و دفاتر موجود در بخش و واحدهای اداری و پشتیبانی جمع آوری گردید. سپس، برای برآورد سهم هزینه های سایر بخش ها در خدمات بخش جراحی، ابتدا مبنا های تسهییم تعیین سپس با استفاده از روش تسهیم دوطرفه (ریاضی)، هزینه ها برآورد وبا استفاده از رویکرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت و با به کارگیری نرم افزار excel قیمت تمام شده یک واحد عمل جراحی آپاندیس محاسبه شد. یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، بهای تمام شده یک واحد عمل جراحی آپاندیس 3,814,449 ریال محاسبه گردید .که هزینه دستمزد مستقیم با مبلغ 1099593 ریال 29 درصد از سهم کل هزینه ،هزینه دارو و لوازم مصرفی مستقیم با مبلغ ?1162946?ریال 30 درصد از سهم کل هزینه وهزینه سربار با مبلغ 1551910ریال 41 درصد از سهم کل هزینه بهای تمام شده یک واحد عمل جراحی آپاندیس را تشکیل دادند. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان از طریق بهبود عملکرد، بخصوص اصلاح اقدامات مدیریت منابع انسانی و نیز استانداردسازی مصرف به منظور کاهش هزینه های مصرفی، قیمت تمام شده خدمات را کاهش داد. واژه های کلیدی: بهای تمام شده، هزینه یابی بر مبنای فعالیت، بیمارستان

حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است و مدیران باید جهت تصمیم گیری بهتر، اطلاعات مناسب و با کیفیت را از تمام کانال های رسمی و غیر رسمی بدست آورند بنابراین با توجه به قابلیت های بالقوه سیستم های اطلاعاتی حسابداری (ais) این تحقیق به بررسی تاثیر سیستم اطلاعاتی حسابداری برکیفیت اطلاعات حسابداری در گزارشگری مالی از دیدگاه حسابرسان سازمان حسابرسی پرداخته است. در راستای این هدف، نمونه ای شامل 316 نفر از حسابرسان سازمان حسابرسی به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. بدین منظور از پرسشنامه ای استاندارد که روایی آن توسط اساتید و محققین پیشین در این زمینه تایید شده و پایایی آن نیز توسط آلفای کرونباخ مورد آزمون قرار گرفته است جهت سنجش فرضیات تحقیق استفاده شده است. به منظور آزمون فرضیه ها از آماره تی تست و تجزیه و تحلیل anova استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین میزان استفاده از ais و قابل فهم بودن، قابل مقایسه و مربوط بودن رابطه معناداری وجود دارد ولی بین میزان استفاده از aisو قابل اتکا بودن رابطه معناداری وجود ندارد.

هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت سواد مالی ، در بین دانش آموزان مقطع متوسطه استان یزد و همچنین بررسی تاثیر ویژگی های جمعیت شناختی دانش آموزان بر سطح سواد مالی آن است. فرضیه اصلی اول این تحقیق در خصوص کفایت سواد مالی دانش آموزان مقطع متوسطه استان یزد مطرح و با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در اجرای آزمون آماری نمره کافی برای سواد مالی و اجزای آن حداقل 60 در نظر گرفته شده ، درحالیکه میانگین امتیاز سواد مالی دانش آموزان مقطع متوسطه کمتر از 60 بوده است. در مجموع نتایج حاصل از کاربرد روش آماری حکایت از عدم کفایت سواد مالی دانش آموزان مقطع متوسطه استان یزد داشت. فرضیه اصلی دوم درباره تاثیر متغیر های دموگرافیک (جمعیت شناختی) منتخب بر سطح سواد مالی دانش آموزان مقطع متوسطه مطرح و با استفاده از آزمون های آماری مقایسه میانگین دو نمونه ای مستقل وآزمون تحلیل واریانس مورد بررسی قرار گرفت گرفته که نتایج حاصله نشان داد ، بجز متغیر رشته تحصیلی ، مابقی متغیر های دموگرافیک مورد بررسی در این تحقیق بر سطح سواد مالی جامعه مورد آزمون تاثیر نداشته اند.

چکیده یکی از عناصر کلیدی و معیارهای اصلی تصمیم گیری در بازار سرمایه ، سود خالص وکیفیت و پایداری آن است. امروزه نقش و اهمیت سرمایه فکری در ایجاد سودآوری پایدار برای شرکتها و واحدهای تجاری بسیار بیشتر از نقشی است که سرمایه های مالی در واحدها ایفا می کنند درحالی که از بارزترین نقایص سیستم های حسابداری سنتی ، ناتوانی آنها در سنجش و ارائه سرمایه فکری در صورتها و گزارشات مالی واحد تجاری است در نتیجه سیستم حسابداری در خصوص یافتن راهکارهای مناسب جهت دستیابی به روشهای مناسب ارزیابی سرمایه فکری و بازتاب تاثیر آن بر ارقام بنیادی حسابداری نظیر سود و کیفیت آن نقش ویژه ای بر عهده دارد. این پژوهش به بررسی تاثیر عملکرد سرمایه فکری بر کیفیت و پایداری سود شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی پنج ساله ، از سالهای 1385 تا 1389 پرداخته و 64 شرکت از صنعت های مختلف را با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب و مورد ارزیابی قرار داده است. روش تحقیق این پژوهش از نظر هدف کاربردی ، از نظر اجرا توصیفی و به لحاظ بررسی رابطه متغیرها همبستگی بوده است. در این پژوهش 4 فرضیه اصلی و 12 فرضیه فرعی مطرح و با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره مبتنی بر پانل دیتا مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج بدست آمده حکایت از وجود رابطه مثبت بین سرمایه فکری ، سرمایه انسانی و سرمایه ساختاری با کیفیت سود ، پایداری سود ، قابلیت پیش بینی سود و کیفیت اقلام تعهدی داشته و همچنین نتایج نشان داد بین سرمایه فزیکی و کیفیت سود رابطه وجود ندارد. واژگان کلیدی : سرمایه فکری ، سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری ، سرمایه بکار رفته ، کیفیت سود ، پایداری سود ، قابلیت پیش بینی سود ، کیفیت اقلام تعهدی

چکیده این پژوهش به بررسی عواملی که بر بهبود اظهارنظر حسابرسی بر زمان بندی افشا اثر دارند می پردازد . با توجه به اینکه ارایه به موقع گزارش های مالی بیشترین اثر را بر نوع گزارش حسابرسی دارد صورتهای مالی حسابرسی شده به عنوان یکی از منابع قابل اتکا اطلاعات برای استفاده کنندگان محسوب می شود . اما این اطلاعات زمانی می تواند توسط استفاده کنندگان مورد استفاده قرار بگیرد که دارای مجموعه ای از ویژگی های کیفی باشد . یکی از این ویژگی ها ، به موقع بودن اطلاعات می باشد . از آنجا که اطلاعات مالی نسبت به گذشت زمان بسیار حساس است و با مرور زمان ارزش و سودمندی خود را در تصمیم گیری ها از دست می دهد ، بنابراین هر چه فاصله زمانی بین پایان سال مالی و تاریخ انتشار گزارش حسابرسی کوتاهتر شود ، ارزش اطلاعاتی آن بیشتر است . (سرهنگی ، 1380). در این تحقیق عوامل بالقوه ای که می تواند باعث طولانی شدن زمان انتشار گزارش حسابرسی و در نتیجه مخدوش شدن ویژگی کیفی به موقع بودن شوند مورد بررسی قرار گرفته است .عموماً انتشار گزارشات سالانه قبل از اظهارنظر حسابرس مستقل صورت نمی گیرد . یکی از دلایل اصلی عنوان شده از سوی شرکتها برای عدم انتشار گزارشات سالیانه نیاز به انجام حسابرسی می باشد . بنابراین در بیشتر مواقع ، به موقع بودن با طولانی شدن حسابرسی مرتبط است و بیشترین اثر را بر بهبود نوع گزارش حسابرسی دارد . (برزیده ، 1385) جامعه آماری این تحقیق، مجموعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار طی دوره 1390-1386 می باشد. نمونه گیری به روش حذف سیستماتیک با اعمال شرایط زیر انجام می شود که بر این اساس از نمونه ای شامل350 شرکت، 70 شرکت انتخاب گردیده است. کلمات کلیدی :نوع اظهارنظر ، تغییر در اظهارنظر، زمان بندی افشا (عدم تاخیر یا به عبارتی به موقع بودن)، بازده کل دارایی ها

موضوع جهانی شدن و افزایش پیچیدگی های تجاری به همراه پیشرفت چشمگیردر فناوری، منجر به توسعه روش ها و تکنیک های حسابداری شده است. نقش حسابداری مدیریت در بنگاه های اقتصادی کشور با توجه به شرایط اقتصادی در دو دهه گذشته کاملاً جلوه نموده است. با حرکت به سوی خصوصی سازی، تغییرات درالگوهای رقابت، تولید، ساختار شرکت ها، سرعت توسعه تکنولوژی و نیز مطرح شدن تجارت جهانی، اهمیت تغییرات شیوه های حسابداری مدیریت در بنگاه های اقتصادی به خوبی مشهود گردیده است. دراین تحقیق به بررسی تغییرات در شیوه های حسابداری مدیریت شرکت های تولیدی دراستان یزد، پرداخته شده است. نمونه تحقیق شامل 72 شرکت تولیدی در صنایع مختلف استان یزد می باشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات لازم در خصوص شیوه های حسابداری مدیریت و تغییرات آن گرداوری شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، از روش مقایسه میانگین یک جامعه، روش من- ویتنی (آزمون u)، آزمون کروسکال- والیس (h) و آزمون همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است.نتایج آزمون فرضیات تحقیق نشان می دهد که شیوه های حسابداری مدیریت شرکت های تولیدی در استان یزد تغییرات فزاینده داشته و افزایش تغییرات شیوه های حسابداری مدیریت در شرکت های متوسط بیشترازشرکت های بزرگ بوده است .درضمن شرکت های کوچک دارای کمترین تغییرات در شیوه های حسابداری مدیریت داشته وافزایش تغییرات در شیوه های حسابداری مدیریت باعث افزایش عملکرد شرکت های تولیدی در استان یزد گردیده است.

چکیده امروزه با توجه به افزایش حجم فعالیتهایی که منجر به آسیب رسانی به محیط زیست شده وزندگی حال انسان ها وآینده فرزندان آن ها رابه رابه مخاطره می اندازد،رعایت استانداردهای زیست محیطی توسط سازمان هامورد تاکید قرارگرفته وبسیاری از طرفداران محیط زیست مایل به سرمایه گذاری درشرکت هایی هستند که به انجام فعالیتهاورعایت استانداردهایی رو می آورند که حداقل آسیب رابه محیط زیست می رسانند. بنابراین انتظار می روددربازار سرمایه رعایت استانداردهای زیست محیطی توسط شرکت هامورد توجه قرارگرفته واین امرموجب تقویت اعتماد بازاربه این شرکت هاوتوجه بیشتر آنها به اطلاعات منتشره ازسوی شرکت های مذبور باشد که این مساله می تواند سبب بهبودمحتوای اطلاعاتی بیانیه هاوصورت های مالی منتشره ازسوی این شرکت هاباشد. بادرنظرگرفتن این مساله ،پژوهش حاضر باهدف بررسی ارتباط بین رعایت استانداردهای زیست محیطی توسط شرکت هاومحتوای اطلاعاتی ارقام بنیادی حسابداری منتشره توسط این شرکت هاطراحی واجراشده است.جامعه مورد نظر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران ونمونه پژوهش مشتمل بر100شرکت (50شرکت دارای گواهی نامه ایزو14000و50شرکت بدون گواهینامه مزبور)وقلمرو زمانی پژوهش سال های1386تا1390بوده است،بنابراین نمونه تحقیق به 500سال- شرکت بالغ گردیده است.روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی وازمنظراجرا توصیفی –همبستگی بوده و برای آزمون فرضیه های پژوهش ازتکنیک رگرسیون چند متغیره مبتنی برداده های پنل وآزمون zکرامر استفاده شده است.نتایج تحقیق بیانگر آن است که عملکرد زیست محیطی شرکت ها سبب بهبود محتوای اطلاعاتی سود هرسهم وارزش دفتری هرسهم شرکت به عنوان نماینده های صورت سود وزیان وترازنامه شرکت هامی شود. واژه ها:استانداردهای زیست محیطی،گواهی نامه ایزو14000،سود هرسهم ،ارزش دفتری هرسهم ،جریان وجوه نقدعملیاتی هرسهم ،محتوای اطلاعاتی

با توجه به گسترش روز افزون شرکت های پذیرفته شده در بورس و متعاقبا جذب سرمایه گذاران جدید، مدیران شرکت ها به منظور پویا نمودن سهام شرکت های خود در بازار، اهمیت فوق العاده ای برای ایجاد ارزش در شرکت های خود قائل شده اند. براساس نتایج مطالعات گذشته می توان از عوامل تاثیرگذار بر ارزش شرکت ها به تصمیمات مربوط انتخاب ترکیب بهینه ساختار سرمایه و انتخاب سیاست تقسیم سود مناسب اشاره نمود. بر این اساس شرکت های مختلف با گروه های مالکیت متفاوت، استراتژی هایی را بکار می برند تا با توجه به موقعیت های سرمایه گذاری پیش رو بتوانند علاوه بر بهبود وضعیت مالی و حفاظت از سرمایه خود، زمینه افزایش ارزش خود را فراهم آورند. اما شناخت کمی در ارتباط با تاثیر موقعیت های رشد بر ارزش شرکت و عوامل موثر بر آن وجود دارد، از این رو در تحقیق حاضر نمونه ای شامل 180 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران با روش حذف سیستماتیک در دوره ی زمانی 5 ساله انتخاب و این هدف کاربردی که عامل فرصتهای رشد چگونه در رابطه ی بین ساختار سرمایه، سیاست تقسیم سود و ساختار مالکیت با ارزش شرکت ها اثرگذار می باشد، مورد بررسی قرار گرفت و از طریق داده های ترکیبی و آزمون آماری رگرسیون حداقل مربعات فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بین ساختار سرمایه(اهرم) و سود تقسیمی با ارزش شرکت رابطه ی معنی داری وجود دارد که در حالت وجود فرصتهای رشد، رابطه منفی و معنی دار است اما در حالت عدم وجود فرصتهای رشد، رابطه مثبت و معنی دار می باشد و همچنین فرصت های رشد تاثیری در رابطه بین تمرکز مالکیت و ارزش شرکت ها در نمونه مورد رسیدگی نداشته است.

با توجه به نقش و تأثیر مهم سرمایه فکری و عناصر آن، یا بطور کلی دارایی های نامشهود بر مزیت رقابتی موسسات مالی و بانک ها و همچنین افزایش رقابت از یک سو و افزایش انتظارات مشتریان از سوی دیگر، باعث شده که بانک ها برای پیشی گرفتن از یکدیگر به سرمایه های فیزیکی متوسل نشوند و به سرمایه های فکری(دارایی های نامشهود) روی آورند. چون به خوبی آگاهی دارند که سرمایه فکری، دارایی گران بهائی برای آنان است و می تواند باعث ایجاد مزیت های رقابتی پایدار برای آنان شود. لذا اکثر بانک ها و موسسات مالی به سمت سرمایه فکری گرایش زیادی دارند. و در این زمینه در دهه های اخیر تحقیقات گسترده ای انجام شده است. بنابراین بدلیل اهمیت موضوع، این تحقیق به بررسی نقش و تأثیر سرمایه های فکری و عناصر آن بر مزیت رقابتی بانک کشاورزی شهر یزد پرداخته است. این تحقیق از نوع هدف کاربردی است و داده های آن از دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری آن شامل 300 نفر از مدیران ، روسا، کارشناسان ارشد و کارکنان بانک می باشد. لذا پرسشنامه ای استاندارد در این خصوص تهیه و بین 185 نفر از کارکنان توزیع شد. که 169 پرسشنامه بدست آمد و فرضیه های تحقیق بر اساس آن بررسی و آزمون گردید. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری و عناصر آن تأثیر زیادی بر روی مزیت رقابتی در بانک دارند. و در مواردی با تقویت آن می توان از ظرفیت های بلا استفاده و بی اهمیت استفاده کافی برد و آن را به یک مزیت رقابتی مفید و موثر تبدیل کرد.

استفاده کنندگان از صورت های مالی برای انجام تصمیم گیری های منطقی خود نیاز به ارزیابی عملکرد شرکت ها دارند، یکی از روش های این ارزیابی تجزیه و تحلیل افشائیاتی است که مدیریت در اختیار استفاده کنندگان از صورت های مالی قرار می دهد. در این پژوهش بر روی یکی از انواع افشا یعنی پیش بینی سود توسط مدیریت شرکت تمرکز شده است و ارتباط آن با هزینه سرمایه مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد چرا که هزینه سرمایه به عنوان حداقل نرخ بازده سرمایه گذاری در تصمیمات مالی و سرمایه گذاری نقش مهم و کلیدی را ایفا می کند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های پیش بینی سود بر هزینه سرمایه شرکتهاست. ویژگی های پیش بینی سود شامل خطای پیش بینی سود، سوگیری در پیش بینی سود و افق زمانی پیش بینی بوده و متغیرهای هزینه سرمایه شامل هزینه سرمایه سهام عادی، هزینه سرمایه سود انباشته و هزینه بدهی است. جامعه آماری پژوهش نیزکلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی یازده ساله 1390-1380 است. تحلیل نتایج داده ها حاکی از آن است که برخورد محافظه کارانه و یا خوش بینانه مدیریت در پیش بینی سود بر هزینه سرمایه شرکت تاثیر گذار است. بعلاوه خطای پیش بینی سود با هزینه سرمایه سهام عادی ارتباط معناداری ندارد. ای در حالیست که خطای پیش بینی سود بر هزینه سرمایه سود انباشته و هزینه بدهی تاثیر معناداری دارد.

مدیریت یک شرکت کوچک می تواند تلاش کند تا یک مزیت رقابتی را به دست آورد که این اساساً به توانایی سازمان برمی گردد. این مدیر معیار عملکرد سازمانی را به عنوان یک شاخص برای دست یابی به عملکرد مطلوب مالی در نظر خواهد گرفت و قابلیت های سازمانی به عنوان راهی جهت دست یابی به رضایت عملکرد مطلوب مالی تبدیل خواهند شد. همچنین تکنولوژی اطلاعات یکی از فاکتورهای مهم پیشرفت در قرن بیست و یکم می باشد. در این مطالعه ما خواستار این هستیم که رابطه بین کارایی اقتصادی و عملکرد بخش مالی سازمان در محیط it را بررسی کنیم. مطالعه مورد نظر از نوع توصیفی و تحلیلی است. افراد شرکت کننده در این مطالعه 100 نفر از مدیران میانی شرکت های کاشی و سرامیک استان یزد می باشند که به طور تصادفی ساده انتخاب شده اند. برای سنجش متغییر های کیفی از روش کتابخانه ای و اسنادی و برای متغییرهای کمی از روش پیمایشی استفاده شده است. برای آزمون فرضیات از آماره های تحیلی و استنباطی و روش رگرسیون بهره گرفته شد. به منظور توصیف و تحلیل اطلاعات نیز از نرم افزاری آماری (version 21) spss استفاده شده است. ( 05/0p< ) به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داده است که بین کارایی اقتصادی و عملکرد بخش مالی سازمان و محیط it رابطه ی معناداری وجود دارد (05/0p< ). در این مطالعه کارایی اقتصادی باعث افزایش عمکرد مالی سازمان شده است (95% , 04/0 = p) اما محیط it تأثیری بر روی عملکرد مالی سازمان نداشته است (282/0 = p) .

در هر کشوری سازمان امور مالیاتی متولی جمع آوری مالیات از منابع گوناگون، به عنوان یکی از مهمترین راه های کسب درآمد دولت است. یک سیاست برای افزایش درآمدهای مالیاتی دولت ها ، تغییر در ساختار مالیاتها و یا معرفی مالیات های جدید است، یکی از سیستم های مالیاتی جدید که در چند دهه اخیر بسیار مورد توجه کشور ها قرار گرفته، مالیات بر ارزش افزوده است که در کشور مانیز از سال 1387 مورد اجرا قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده در بهبود فرهنگ مالیاتی می باشد. فرهنگ مالیاتی را می توان مجموعه ای از طرز تلقی، بینش و عکس العمل اشخاص در قبال سیستم مالیاتی دانست. در این تحقیق منظور از فرهنگ مالیاتی میزان پایبندی مودیان مالیاتی به انجام تکالیف قانونی شان و درجه توفیق سازمان در رسیدن به این هدف با اعمال جرائم مالیات بر ارزش افزوده است. و ابزار سنجش آن شکاف مالیات ابرازی و مالیات تشخیصی و قطعی شده، نوع رسیدگی ( رسیدگی به دفاتر یا تشخیص علی الراس ، میزان تعلق جرائم مودیان مالیات بر ارزش افزوده و همچنین نحوه قطعیت پرونده (تمکین یا توافق )) می باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده شکاف مالیات ابرازی و قطعی کاهش یافته است، همچنین نتایج حاکی از افزایش میزان تمکین در سال های مورد آزمون است. اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده بر میزان نسبت تشخیص های علی الراس تاثیر گذار است و با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده میزان نسبت تشخیص های علی الراس کاهش یافته است.همچنین نتایج حاکی از کاهش میزان درصد تعلق جرائم مودیان مالیاتی در سال های مورد آزمون است. و به طور کلی با اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده فرهنگ مالیاتی بهبود یافته است.

چکیده جریان های نقدی از منابع مهم و اساسی در هر واحد تجاری به شمار می رود و بسیاری از تصمیمات اقتصادی استفاده کنندگان براساس آن انجام می شود. سرمایه گذاران و اعتباردهندگان به عنوان تأمین کنندگان اصلی منابع مالی شرکت از سود و جریان های نقدی به عنوان معیاری از توانایی واحد تجاری در پرداخت سود سهام و ایفای تعهدات در آینده استفاده می کنند. این پژوهش با رویکردی متفاوت از پژوهش های پیشین و با هدف بررسی محتوای اطلاعاتی فزاینده جریان های نقدی در مقایسه با سود خالص در تبیین عملکرد مالی، بازار و اقتصادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. داده های مربوط به متغیرهای مورد مطالعه درقالب 6 مدل رگسیونی و طی 3 فرضیه در شرکت های نمونه طی سال های 1386 تا 1390 مورد بررسی قرار گرفته است.جامعه مورد مطالعه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد نظر مشتمل برتعداد 90 شرکت بوده که با استفاده از روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده است . جریانهای نقدی عملیاتی و سود خالص به عنوان متغیر مستقل و ارزش افزوده اقتصادی تعدیل شده ، کیوتوبین وبازده حقوق صاحبان سهام به عنوان متغیر وابسته و اندازه شرکت، اهرم مالی و کیفیت اقلام تعهدی به عنوان متغیر کنترلی در نظر گرفته شده اند. برای آزمون فرضیه های پژوهش از معادلات رگرسیون چند متغیره و ضرایب تعیین تعدیل شده استفاده شده و آزمون ونگ را جهت بررسی سنجش معناداری محتوای اطلاعاتی فزاینده جریانهای نقدی نسبت به سوددر نظر گرفته شده است . در نهایت نتایج نشان دادکه تنها در تبیین عملکرد مالی و اقتصادی،جریانهای نقدی عملیاتی ،نسبت به سود خالص دارای محتوای اطلاعاتی فزاینده می باشد. واژگان کلیدی: بازده حقوق صاحبان سهام - کیوتوبین- ارزش افزوده اقتصادی پالایش شده-جریانهای نقدی عملیاتی-محتوای فزاینده –ارزیابی عملکرد- سود

با توجه به تغییرات سریع امروزی و وجود رقابت اقتصادی، تمامی کشورها از جمله کشورهای در حال توسعه ای مانند ایران باید با بازآفرینی ساز و کارهای اقتصادی، تداوم حیات اقتصادی خودرا بیمه کنند.در این راستا و به منظورتغییروضعیت، ازسیستم اقتصادی متمرکز به سوی سیستم اقتصادی بازار محور،مکانیزم هاوکنترلهای مدیریتی درراستای استراتژی های سازمانی اهمیت ویژه ای دارند.این پژوهش به بررسی شواهدی از رابطه احتمالی بین استراتژی کسب کار ،سیستم کنترل مدیریت وکارایی عملکرد درنمونه ای از شرکت های فعال در سطح شهر یزد در سال 92 پرداخته است.برای این منظور تعداد116 شرکت انتخاب وباانجام نظرسنجی ازآنها به بررسی نقش استراتژی کسب وکار وسیستم کنترل مدیریت در کارایی عملکرد این شرکت ها و نیز اثر تعدیل کننده سیستم کنترل مدیریت بر رابطه استراتژی شرکت وکارایی عملکرد پرداخته شده است نتایج بدست آمده که بوسیله تجزیه وتحلیل مدلهای رگرسیونی وآزمونهای همبستگی بین متغیرهای مورد مطالعه صورت گرفته است حاکی از آن است که کارایی عملکرد درشرکت هایی که منطبق با استراتژی تمایز هستند رابطه مستقیم ومعنی داری با ارزش استراتژی شرکت داشته ولی کارایی عملکرد درمورد شرکت هایی که منطبق با استراتژی رهبری هزینه اند رابطه معکوس با ارزش استراتژی شرکت ها دارد.از سوی دیگر میزان استفاده از عوامل سیستم کنترل مدیریت مالی وغیر مالی هردو رابطه مستقیم معنی داری با کارایی عملکرد شرکت های مورد مطالعه داشته اند که این رابطه در مورد عوامل غیر مالی بیشتر بوده است.همچنین میزان استفاده از سیستم کنترل مدیریت مبتنی بر عوامل مالی رابطه مثبت معنی داری بین استراتژی رهبری هزینه وعملکرد شرکت ها برقرار نموده است .بعلاوه میزان استفاده از سیستم کنترل مدیریت مبتنی بر عوامل غیر مالی رابطه مثبت معنی داری بین استراتژی تمایز وعملکرد شرکت هابرقرار می نماید.بطورکلی نتایج این تحقیق نشان می دهد که برای رسیدن به کارایی عملکرد بهتر ومزیت رقابتی،شرکت ها نه تنها باید استراتژی مناسب داشته باشند بلکه آنها باید اطمینان حاصل کرده که چنین استراتژی با سیستم کنترل مدیریت خود هم ترازومتناسب باشد.

مدیریت سرمایه در گردش بر سودآوری و ریسک شرکت ها و درنتیجه بر ارزش شرکت ها تاثیر وافری دارد. در واقع مدیریت سرمایه در گردش را می توان قدرت ایجاد تعادل بین سود و ریسک معنا کرد، زیرا تصمیم درباره افزایش سود شرکت منجر به افزایش ریسک و در مقابل تصمیم درباره کاهش ریسک منجر به کاهش سود شرکت می شود. روش های آماری رگرسیونی رابطه ی بین متغیرها را به صورت خطی نشان می دهد و از انجا که ممکن است رابطه بین متغیرها ی سرمایه در گردش و تغییرات رشد فروش غیر خطی باشد بدین منظور این پژوهش تاثیر سرمایه در گردش را بر روی تغییرات رشد فروش102شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی دوره 86-90 به روش تحلیل ترکیبی هم با استفاده از روش آمار رگرسیونی کلاسیک و هم روش شبکه عصبی مورد بررسی قرار داده است. نتایج حاصل از شبکه عصبی مشاهداتی مبنی بر غیر خطی بودن ارتباط بین متغیر های سرمایه در گردش و تغییرات رشد فروش نشان نمی دهد و هم چنین نتایج نشان می دهد که بین روش امار رگرسیونی کلاسیک و شبکه عصبی تفاوت معناداری وجود ندارد و هردو از قدرت خوبی برای تجزیه و تحلیل و پیش بینی برخوردار هستند .

سامانه هزینه یابی بر مبنای فعالیت که امروزه به جای هزینه یابی سنتی(جذبی )برای تعیین بهای تمام شده محصولات در بخش های صنعت ، خدمات و مناقصه ها به کار برده می شود مقوله نوینی است در حسابداری مدیریت از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و نقش آن روز به بروز پر رنگ تر می شود با توجه به اهمیت سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، امروزه تحقیقات متعددی در پی بکارگیری این سیستم در صنایع مختلف هستند و در همین راستا رسالت پژوهش حاضر استفاده از این سیستم جهت محاسبه بهای تمام شده انتقال یک متر مکعب گاز مایع در استان کرمان بوده است . بدین لحاظ تحقیق حاضر یک پژوهش کاربردی با رویکرد توصیفی-پیمایشی است که برای شناسایی فعالیت ها و محور های مناسب از تکنیک مصاحبه استفاده نموده و از مساعدت خبرگان بهره جسته است . نتایج تحقیق نشان می دهد بهای تمام شده انتقال یک متر مکعب گاز مایع در استان کرمان بطور متوسط186 ریال می باشد . این نتایج به تفکیک هر شهر نیز محاسبه و ارائه گردیده است

در سال های اخیر توجه مدیران به حسابداری روز به روز بیشتر شده است و به استفاده از اطلاعات حسابداری در امر برنامه ریزی ، کنترل و تصمیم گیری علاقمند شده اند. تردیدی نیست که مدیران سازمان ها به طور مداوم با موقعیتهایی مواجه می شوند که نیازمند اتخاذ تصمیمات صحیح می باشند. در اغلب واحد های اقتصادی و سازمانها، بخش عمده تصمیمات مدیران به نحوی درگیر با اطلاعات حسابداری است. از طرفی روند رو به افزایش رقابت در بازارهای جهانی و داخلی سبب شده است تا اهمیت و ارزش اطلاعات حسابداری برای مدیران بیشتر آشکار گردد. کلید موفقیت مدیران در بازار های رقابتی تصمیم گیری آگاهانه است. یک سیستم موفق حسابداری می تواند ابزارها و اطلاعات لازم برای تصمیم گیری آگاهانه را در اختیار مدیران قرار دهد با وجود این تفاسیر پژوهش حاضر رابطه بین سبک استفاده از اطلاعات و استفاده از اطلاعات مالی و غیر مالی را در شهر یزد مورد بررسی قرار می دهد. هدف از این پژوهش پر کردن شکاف در ادبیات موجود با بررسی اثرات سبک استفاده از اطلاعات مربوط به مدیران در ایران است. در تحقیق حاضر جهت اندازه گیری متغیر وابسته در تهیه پرسشنامه، از 24 مورد اطلاعات حسابداری که 5 مورد از آن اطلاعات مالی و 19 مورد از آن اطلاعات غیر مالی است، استفاده گردید. خلاصه نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین سبک تشخیصی با اطلاعات مالی و سبک تعاملی با اطلاعات غیر مالی رابطه معنی دار وجود دارد.

در این پژوهش از مدل تحلیل ممیزی(da) و مدل هیبریدی الگوریتم ژنتیک بر مبنای شبکه عصبی مصنوعی(ann-ga) برای تخمین دستکاری قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران استفاده شده است. در این مطالعه ، ابتدا با استفاده از روش غربالگری ، نمونه ای به حجم 345 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب و اطلاعات مربوط به شاخص های قیمت و بازده نقدی(tedpix) ، قیمت پایانی ، نوسان قیمت پایانی و حجم معاملات در بازه زمانی سال های 1387 تا 1391 گردآوری گردید. سپس با بکارگیری آزمون وابستگی دیرش ، آزمون ضرایب کشیدگی و چولگی و آزمون سلسله و با استفاده از متغیر قیمت و بازده نقدی ، شرکت های منتخب به دو دسته دستکاری قیمت شده و دستکاری قیمت نشده تقسیم شدند. سپس با بررسی نمودار روند تغییرات شاخص قیمت و بازده نقدی و حجم معاملات در مورد شرکتهای دستکاری قیمت شده و با استفاده از الگوی «هالی» ، تاریخ شروع دستکاری قیمت تعیین گردید. در گام بعدی ، با استفاده از تابع تحلیل ممیزی خطی (ldf) و تابع تحلیل ممیزی درجه دوم (qdf) و همچنین الگوریتم ژنتیک بر مبنای شبکه عصبی مصنوعی و با استفاده از متغیرهای قیمت پایانی ، نوسان قیمت پایانی و حجم معاملات و با بکارگیری اطلاعات یکسال قبل از شروع دستکاری قیمت سهام برای شرکتهای دستکاری قیمت شده و اطلاعات چهار ساله برای شرکتهای دستکاری قیمت نشده، مدل هایی برای پیش بینی دستکاری قیمت سهام طراحی گردید . در پایان توانایی پیش بینی مدل ها با استفاده از داده های گروه آزمایش مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده ، توانایی پیش بینی مدل الگوریتم ژنتیک بر مبنای شبکه عصبی مصنوعی نسبت به پیش بینی مدل تحلیل ممیزی درجه دوم و تحلیل ممیزی خطی بهتر می باشد

امروزه اگر شرکت ها بخواهند از مزایای جهانی شدن سرمایه برخوردار شوند و قابلیت آن را داشته باشند تا سهام خود را در بورس های معتبر جهانی عرضه نمایند و از این طریق بتوانند سرمایه های کم هزینه و بلند مدتی را جذب کنند، عواملی از جمله یک برنامه ریزی منظم مدون تحت نظام حاکمیت شرکی ضررورت دارد. و همچنین انبارها یکی از حیاتی ترین و اساسی ترین بخش های تولیدی می باشد. زیرا با ارزش ترین دارایی های مجموعه در آنجا نگهداری می شود. لذا استفاده از بروزترین و بهترین روش های انبارگردانی و کنترل موجودی یکی از نیازهای اساسی صنایع تولیدی می باشد . در این پژوهش بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و مدیریت موجودی هاشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. درصد مالکیت اعضای هیأت مدیره، درصد مالکیت سرمایه گذاران ، دوگانگی وظیفه مدیرعامل، اندازه هیأت مدیره، ازجمله مکانیزم های حاکمیت شرکتی در نظر گرفته شده در این پژوهش هستند ومدیریت موجودی ها نیز شامل شاخص نسبت مدیریت موجودی ها ( نسبت متوسط موجودی ها به فروش ) می باشد. با نمونه ای مشتمل بر110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران وبا به کارگیری داده های سال های1390-1385 (قلمرو زمانی7 ساله) وبا استفاده از تکنیک رگرسیون فرضیه های تحقیق موردآزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از این تجزیه وتحلیل حاکی ازآن است که: • بین مالکیت نهادی و مدیریت موجودیها رابطه ای وجود ندارد . • بین مالکیت مدیریتی و مدیریت موجودیها رابطه معنادار مثبتی وجود دارد. • سهامدار عمده و مدیریت موجودیها رابطه معنادار منفی وجود دارد . • بین مالکیت دارندگان بیش از 5% سهام و مدیریت موجودیها

ساختار مالکیت و نگهداشت وجه نقد، از عوامل مهم تاثیرگذار بر ارزشیابی شرکت ها می باشد. برخی از پژوهش های خارجی صورت گرفته، بیانگر آن است که برای شرکت های با تمرکز مالکیت بالا ودارای شیوه های حاکمیت قوی، نگهداشت وجه نقد تأثیری مثبت بر ارزش شرکت دارند و بالعکس. در ایران پژوهش های چندانی در مورد رابطه ساختار مالکیت و سطح نگهداشت وجه نقد شرکت ها صورت نگرفته است، لذا هدف اصلی این مقاله بررسی تآثیر نگهداشت وجه نقد و تمرکز مالکیت بر ارزشیابی شرکت ، در بورس اوراق بهادار تهران است. در راستای این هدف، اطلاعات 6 ساله (1390-1384) 135 شرکت، مطالعه گردید. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که بین نگهداشت وجه نقد ،مالکیت شخصی و درجه تمرکز مالکیت با معیار ارزشیابی شرکت (نسبت q) رابطه معنی داری وجود دارد، اما بین تغییر ساختار مالکیت و معیار ارزشیابی شرکت (نسبت q)، رابطه معناداری رابطه معنی داری وجود ندارد.

شرکتهای تولیدی،موتور محرک صنعت و اقتصاد بوده و اولین گام در استقلال سیاسی و اقتصادی جوامع،خود کفایی در تولید است.و از آنجایی که تولید همواره در شرف تغییر بوده و این تغییر از تولید دستی در حال حاضر به تولید چابک در حال گذار است،بنابراین ارزیابی عملکرد و در اختیار داشتن مبنایی برای مقایسه خود با بهترین ها و نیز مقایسه خود با گذشته خود،می تواند شرکتهای تولیدی را علاوه بر رفع نقاط ضعف،در برخورد مناسب با چالشها و تدوین استراتژی های شرکت جهت دستیابی به موفقیتهای آتی یاری رساند.در این راستا هدف اصلی این تحقیق دستیابی به مدلی جامع است که کلیه ی شاخصها و جنبه های عملکردی را مد نظر قرار داده ، و اولویت بندی های استراتژیک شرکت را در اولویت بندی و وزن های هدف گذاری شده شاخصها لحاظ کند . همچنین توان مقایسه شرکتهایی با ساختار ناهمگون را داشته، و در نهایت بتواند با ایجاد ارزیابی های کمی، فهم نتایج را برای همگان امکان پذیر سازد. به دلیل عدم وجود فرضیه در این پژوهش نمونه آماری تعریف نشده ولی از یک گروه تحت عنوان جامعه خبرگان و صاحب نظر در صنعت برق قدرت به تعداد 15 نفر،جهت بدست آوردن داده های مورد نیاز استفاده گردید. در این تحقیق از آمار توصیفی (پرسشنامه)جهت توصیف نظرات جامعه مورد بررسی و از آمار استنباطی جهت تحلیل داده های مرتبط به سوالات تحقیق استفاده شد. در نتیجه پرسشنامه های تکمیل شده توسط خبرگان با استفاده از روش آنتروپی فازی سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفته و وزن های نهایی شاخص ها و اندازه هرکدام از آنها و در نتیجه سطح عملکرد شرکت اندازه گیری گردید. به طور واضح تر این که کلیه داده های مورد استفاده در این تحقیق از طریق سه پرسشنامه جمع آوری شده اند. مطابق با نتایج این تحقیق شاخص های جذب مشتری جدید، بهبود ارتباطات تیم پروژه و تیم فروش و مدیریت با افراد و نهادهای خارج از سازمان، نسبت بازده فروش،و استفاده از فن آوری های جدید به ترتیب بیشترین اهمیت در هر یک از ابعاد مشتری، یادگیری و رشد ، مالی و فرآیندهای داخلی را به خود اختصاص داده اند. همچنین براساس ارزیابی انجام شده شرکت نمونه توانسته بود68درصد ازآنچه برای یک شرکت ایده آل در نظر گرفته شده بود را به خود اختصاص دهد.

چکیده: حکومت داری خوب عبارت است از؛ فرایند تدوین و اجرای خط مشی های عمومی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی با مشارکت سازمان های جامعه مدنی و با رعایت اصول شفافیت، پاسخگویی و اثربخشی به گونه ای که ضمن برآوردن نیازهای اساسی جامعه، به تحقق عدالت، امنیت و توسعه پایدار منابع انسانی و محیط زیست منجر شود. دولت الکترونیک در جست جوی فراهم ساختن فرایندها و ساختارهایی است که بتواند از طریق به کارگیری نیروهای بالقوه فناوری اطلاعات و ارتباطات در سطوح مختلف حکومت و به طور کلی در بخش عمومی، حکومت داری خوب را توسعه و بهبود بخشد. جهت دستیابی به اهداف دولت الکترونیک و اجرای موفق آن باید کیفیت حدمات ارائه شده مرتب بررسی و نقاط قوت تقویت و نقاط ضعف برطرف گردد. لذا محقق در این پژوهش به بررسی و سنجش کیفیت خدمات دولت الکترونیک در ابعاد حمایت، کارایی،اعتبار، امنیت و ارتباط در دستگاه های اجرایی استان یزد پرداخته و برای این منظور از مدل سروکوال که ادراک و عقاید مشتریان را نیز در نظر می گیرد و سعی می کند کیفیت خدمات در محیط هایی را اندازه گیری کند که کیفیت خدمات به عنوان یک ضرورت برای درک مشتری، احساس می شود، کمک گرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 97 برآورد گردید و نتایج آزمون ها مشخص نمود که هر پنج فرضیه این تحقیق در سطح اطمینان 95% تأیید می گردد. یعنی بین انتظارات و خدمات ادراک شده مشتریان خدمات دولت الکترونیک در دستگاه های اجرایی استان یزد تفاوت معناداری وجود دارد.

مدیران واحدهای تجاری در عصر حاضر به دلایل مختلف شامل پاداش های مبتنی بر سود و جذب سرمایه گذاران می کوشند تا از طریق کاربرد روشهای گوناگون حسابداری سود دوره مالی را در راستای تامین سیاستها و اهداف خود ، تغییر دهند . مدیریت سود یکی از انواع اینگونه اعمال تغییرات می باشد که تا حد زیادی وجود یا عدم وجود وحتی شدت آن بستگی به اخلاقیات مدیران مالی شرکتها دارد. مدیریت سود یکی از موضوعاتی است که ویژگی های شخصیتی و اخلاقی مدیر شرکت تاثیر قابل ملاحظه ای در رخداد آن دارد. بررسی هوش هیجانی مدیران و ارتباط آن با اخلاق مدیران در مورد اعمال مدیریت سود به درک دلیل اعمال مدیریت سود بسیار کمک کننده است .مدیریت سود هم میتواند بسیار مفید وهم بسیار مضر باشد. مدیرمیتواند در تهیه خلاصه ای از عملکرد شرکت اعمال نفوذ کند و نتایج مورد نظر خود را منعکس کند. یکی از دلایل اعمال مدیریت سود مدیران ویژگی های اخلاقی آنها است که تحت تاثیر هوش هیجانی مدیران مالی واحدهای تجاری است. هدف اصلی این پژوهش بررسی هوش هیجانی مدیران و ارتباط آن با اخلاق مدیران در مورد اعمال مدیریت سود می باشد .مدیریت سود هم میتواند بسیار مفید وهم بسیار مضر باشد. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که هوش هیجانی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد و نسبت این تاثیر مثبت (مستقیم) است و مولفه های هوش هیجانی شامل : 1-خود آگاهی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری ندارد. 2-خود مدیریتی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد ونسبت این تاثیر مثبت(مستقیم) است. 3-آگاهی اجتماعی بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی دار دارد ونسبت تاثیرآن مثبت(مستقیم)است. 4-مدیریت رابطه بر روی اخلاق مدیریت سود مدیران تاثیر معنی داری دارد واین تاثیر مثبت (مستقیم) است.

از جنبه مالی سبد سرمایه¬گذاری، ترکیب یا مجموعه¬ایی از دارایی¬هایی است که توسط سرمایه¬گذار نگه¬داری می¬شود. تشکیل سبد سرمایه¬گذاری یک مسئله شناخته شده در دنیای واقعی مالی است؛ هدف سرمایه¬گذاران کسب بیشترین بازده در یک سطح مشخص ریسک یا بالعکس برای یک سطح معین از بازدهی، خواهان کمترین ریسک است. این هدف از طریق متنوع¬سازی سبد سهام به دست می¬آید، یعنی ایجاد یک سبد سرمایه¬گذاری با سرمایه¬گذاری در دامنه وسیعی از سهام. در این پژوهش از دو روش متفاوت تحلیل پوششی داده¬ها(dea) و میانگین وزنی مرتب ¬شده(owa) جهت تشکیل سبد سرمایه¬گذاری استفاده شده است، سپس سبدهای سرمایه¬گذاری¬ حاصل از دو روش بر اساس یک مبنـای ریسـک-بازده (معیـار شارپ) با یکدیگر مقایسـه شده است. بدیـن منظور 45 شرکـت از بین شرکت¬های برتر بورس اوراق¬بهادار ایران به عنوان نمونه آماری انتخاب و داده¬های مورد نیاز شامل بازده و انحراف معیار ماهانه سهام برای انجام تحقیق جمع¬آوری گردید. نتایج تحقیق نشان می¬دهد که سبد سرمایه¬گذاری ایجاد شده توسط dea بازده بهتری نسبت به سبدهای سرمایه¬گذاری ایجاد شده به وسیـله owa به دسـت می ¬آورد. با این وجود، تحلیل عملـکرد با استـفاده از شـاخص شـارپ نشان می¬دهد که سبدهای سرمایه¬گذاری owa عملکرد بهتری را نسبت به سبد سرمایه¬گذاری با استفاده از dea به وجود می¬آورد.

فرآیند بهینه سازی پرتفوی، از دهه ی1950 با بیان مفهوم تنوع بخشی و ارائه ی مدل میانگین - واریانس مارکویتز، شاهد تحولات چشمگیری بوده است. سرمایه گذارانی که نظریه نوین پرتفوی را پذیرفته اند بر این باورند که حریف بازار نیستند. بنابراین انواع گوناگونی از اوراق بهادار را نگهداری می نمایند، تا بتوانند به نرخ بازدهی مطلوب که نزدیک به نرخ بازده بازار است دست یابند. تلاش گسترده ی نظریه پردازان مالی در کاربردی تر کردن مدل های انتخاب پرتفو، آنان را به سوی مدل های چند معیاره به ویژه آرمانی کشانده است. در دو دهه گذشته، برنامه ریزی آرمانی به مقدار زیادی برای حل مسائل تصمیم گیری چند معیاره به کار گرفته شده است. برنامه ریزی آرمانی در مسائل مختلفی از جمله تصمیم گیری مورد استفاده قرار می گیرد. اما مهمترین محدودیت برنامه-ریزی آرمانی غیر دقیق بودن اهداف آن است. برنامه ریزی آرمانی در سیستم هایی که چندین هدف، و اغلب متضاد با هم مورد نظر است، به کار می رود. هدف های نادقیق استفاده از برنامه ریزی فازی را ایجاب می کند. بنابراین برنامه ریزی آرمانی فازی ارائه گردید که اهداف فازی را در سطحی غیر دقیق مورد بررسی قرار می دهد. ارزیابی ساختار ارجحیت اهداف و تابع عضویت آرمان های فازی دو ویژگی بارز fgp هستند که این روش ها را از هم متمایز می نمایند. تحقیق حاضر با هدف انتخاب پرتفوی بهینه با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی فازی انجام شده است. تا کنون مدل های متنوعی در زمینه انتخاب پرتفوی بهین? سرمایه گذاران ارائه شده است. داده های مورد استفاده در این تحقیق تک دوره ای و به صورت ماهانه بوده. تحقیق حاضر یک پژوهش کاربردی و روش استفاده شده توصیفی علمی می باشد. به منظور محاسبه ماتریس واریانس – کواریانس از نرم افزار های صفحه گسترده (excell) یا eviews و جهت حل مدل پیشنهادی از نرم افزارlingo استفاده شده است. نتایج فوق نشان دهنده، اثر بالای ارزش در معرض خطر مشروط در مقابل نیم واریانس می باشد. نتایج این تحقیق کارایی مدل ارائه شده در این تحقیق را نشان می دهد.

اهمیت افشاء اطلاعات و اطلاع رسانی، بعنوان یکی از سازوکارهای بهبود گزارشگری مالی، در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است که منجر به تقاضای بیشتر در خصوص شفافیت بیشتر اطلاع رسانی و گزارشگری مالی شرکت ها شده است. همچنین ارزش گذاری از موضوعات اساسی در مباحث مدیریت مالی و مدیریت سرمایه گذاری است که به مدیریت کمک می کند تا درکی از پیشرفت خود در ایجاد ارزش بیابد و از این طریق موفقیت یا شکست استراتژی ها و ساختارمالی خود را بسنجد. بعلاوه سرمایه گذاران جهت تصمیم گیری در رابطه با خرید و فروش سهام نیازمند داشتن اطلاعات مربوط به ارزش شرکت هستند. در این پژوهش تأثیر سه معیار مختلف نقدشوندگی سهام بر امتیاز افشای اطلاعات و ارزش شرکت و همچنین تأثیر امتیاز افشای اطلاعات بر ارزش شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. معیارهای مورد استفاده جهت سنجش نقدشوندگی، حجم ریالی(ارزش)معاملات سهام، نسبت عدم نقدشوندگی آمیهود و حجم معاملات سهام می باشد. برای سنجش متغیر امتیاز افشاء، از متغیرهای تعلق گرفته به هر شرکت که توسط سازمان بورس اوراق بهادار تهران و از طریق اطلاعیه "کیفیت افشاء و اطلاع رسانی مناسب " منتشر میشود، استفاده شد. همچنین شاخصq توبین برای محاسبه ارزش شرکت در نظر گرفته شده است. روش آماری مورد استفاده در این پژوهش نیز روش رگرسیون چندگانه با استفاده از داده های ترکیبی است. یافته های بررسی 64 شرکت طی سالهای 1385 الی 1391 حاکی از آن است که بین معیارهای حجم ریالی معاملات سهام با امتیاز افشای اطلاعات و بین حجم ریالی معاملات سهام و حجم معاملات سهام با ارزش شرکت رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و بین نسبت عدم نقد شوندگی آمیهود با امتیاز افشای اطلاعات رابطه منفی و معنادار وجود دارد اما بین نسبت عدم نقد شوندگی آمیهود با ارزش شرکت رابطه معنادار وجود ندارد. همچنین بین امتیاز افشای اطلاعات و ارزش شرکت رابطه معناداری وجود ندارد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر سواد و تعهدات مالی بر بی برنامگی در خرید است.با استفاده از متغیر های بی برنامگی مصرف کننده خود کنترلی مصرف کننده سواد مالی نگرش نسبت به تعهدات مالی به عنوان متغیرهای مستقل و رفتار خرید بی برنامه و میل به خرید بی برنامه به عنوان متغیر وابسته مدل تحقیق شکل گرفته است. روش تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و بر حسب روش تحقیقی توصیفی-همبستگی است که با به کار گیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع اوری شده است جامعه اماری این پژوهش دانشجویان حسابداری مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه ازاد اسلامی واحد یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی ساده استفاده گردیده و تعداد 122 نمونه قابل قبول جمع اوری گردید.تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار pls graph2smart انجام شده و نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهای بی برنامگی مصرف کننده لذت از خرید توانایی خود کنترلی مصرف کننده سواد مالی نگرش نسبت به تعهدات مالی و زمان در دسترس بر میل به خرید بی برنامه تاثیر می گذارد متغیر پول در دسترس بر میل به خرید بی برنامه تاثیر نمی گذارد و متغیر تمایل به خرید بی برنامه بر رفتار خرید بی برنامه تاثیر می کگذارد.

یکی از مباحث مهم در اقتصاد ایران موضوع سرمایه گذاری و اثرگذاری آن در نیل به اهداف توسعه پایدار است سرمایه گذاری در ایران موضوع اصلی و کلی برنامه های توسعه کشور است از دلایل مهم آن می توان به معضل بیکاری در کشور اشاره کرد که بحران بزرگی در اقتصاد کشور محسوب می شود و با توسعه سرمایه گذاری می توان امیدوار بود که با این معضل بزرگ مقابله کرد. چرا که سرمایه گذاری باعث افزایش تولید ملی می گردد و در نهایت افزایش نیاز جامعه به نیروی کار را سبب می گردد. مساله مهم دیگری که قابل تامل است میزان سواد مالی سرمایه گذاران است، افرادی که درک مالی بالاتری دارند امور مالی روزانه و طرح های بلند مدت خود را بهتر مدیریت می کنند. بازار سرمایه بسیار پیچیده است و اساس آن مبتنی بر تصمیم گیری های سخت و مهم می باشد طبیعتا افراد تصمیم گیرنده باید از اطلاعات خوبی برخوردار باشند. سرمایه داران که تصمیم گیرندگان حوزه اقتصادند باید در سطح معقول اطلاعات مالی و توانایی تجزیه تحلیل بازار مالی را داشته باشند که اهمیت جایگاه سواد مالی را نشان می دهد. این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین سواد مالی سهامداران حقیقی بورس و اوراق بهادار بر نوع و تنوع سرمایه گذاری آنها و تاثیر متغیرهای جمعیت شناختی بر سطح سواد مالی و بررسی ارتباط سواد مالی با تجارب دوران کودکی آنها مطرح و اجرا شده است. جامعه آماری این پژوهش سهامداران حقیقی بورس و اوراق بهادار استان یزد و روش نمونه گیری این پژوهش روش تصادفی ساده با استفاده از فرمول کوکران بوده و نمونه مورد نظر شامل 170 نفر سهامدار حقیقی شد که پس از توزیع پرسشنامه ها و مراجعات و پیگیری های مکرر محقق، تعداد 138 عدد از پرسشنامه قابل قبول جمع آوری شد. پژوهش متشکل از شش فرضیه اصلی است که با استفاده از آزمون t برای دو نمونه مستقل و برای بررسی تفاوت بین سه گروه یا بیشتر برای متغیر ها از آنالیز واریانس یک طرفه (anova)، همچنین برای مقایسه زوجی بین میانگین گروه ها آزمون زوجی شفه و برای بررسی رابطه بین دو متغیر غیر نرمال از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. در بررسی فرضیه های مختلف نتایج بیانگر آن است که سهامداران حقیقی از نظر مالی باسواد هستند، سواد مالی سهامداران تحت تاثیر مولفه های سطح تحصیلات، دانشکده تحصیلی و رشته تحصیلی مقطع متوسطه می باشد، تجارب دوران کودکی بر سواد مالی رابطه داشته است، سواد مالی بر تنوع سرمایه گذاری رابطه دارد، سواد مالی بر تنوع پرتفوی سهام رابطه دارد، سواد مالی بر زمینه سرمایه گذاری رابطه داشته است. واژگان کلیدی: سواد مالی، سهامداران حقیقی، ویژگی جمعیت شناختی، تجارب دوران کودکی

تحقیق حاضر در راستای مبانی تئوریک مبحث بررسی ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی و اقلام تعهدی جاری و غیرجاری در بازار سرمایه ایران پرداخته است. تحقیق حاضر تحقیق توصیفی و پژوهشی کاربردی است. با توجه به قلمرو مکانی و زمانی، جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران از 29/12/1386 تا 29/12/1391 بوده و بدین ترتیب نمونه آماری دراین تحقیق، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده بدون جایگذاری، 63 شرکت می باشد. جهت بررسی تاثیر میان متغیرهای این تحقیق ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی، اقلام تعهدی جاری و غیرجاری به عنوان متغیر مستقل و ارزش بازار سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد و رابطه هر یک از این شاخص ها با یکدیگر مورد بررسی قرار گرفت. به این ترتیب شش فرضیه تدوین شد و داده های مرتبط جمع آوری شد. جهت بررسی فرضیه ها در این پژوهش از نرم افزار spss 18 استفاده شده است. هم چنین، جهت بررسی ارتباط میان متغیرهای این تحقیق که عبارت بودند از ارزش اطلاعاتی جریان های نقدی، اقلام تعهدی جاری و غیرجاری و ارزش بازار سهام از آزمون رگرسیون خطی ساده و چندگانه و آزمون وی کرامر استفاده شد. با توجه به تجزیه و تحلیل های انجام شده بر روی متغیرها و شاخص های آنها دریافتیم که ارزش اطلاعاتی جریانات نقدی تاثیر معناداری بر ارزش بازار سهام دارد اما ارزش اطلاعاتی تعهدات جاری و غیرجاری تاثیر معناداری بر ارزش بازار سهام ندارد. علاوه بر این ارزش اطلاعاتی هریک از متغیرها مقایسه شد. در پایان تحقیق، ضمن ارائه تفصیلی نتایج و یافته ها، موارد مذکور جمع¬بندی شده و پیشنهادات کاربردی مرتبط با آن برای مدیران و کارشناسان و نیز ادامه و پی گیری تحقیقات مشابه در آینده ارائه شده است.

تردید حرفه ای عنصرکلیدی درقضاوت حرفه ای و یکی از عوامل موثر بر آن می باشد. در اجرای مراقبت حرفه ای طبق استانداردهای حسابرسی، حسابرس باید کار خود را نه با سوء ظن و بدگمانی بلکه با با تردید حرفه ای انجام دهد. اگر حسابرس بیش از اندازه به پاسخهای صاحبکار اعتماد کند، ممکن است پاسخهای نامناسب او به مسائل مبهم و پیچیده را بپذیرد و علائم هشداردهنده را زمانی که به نظر می رسد اطلاعات نادرست هستند نادیده بگیرد. حسابرسی که بیش از اندازه اطمینان می کند، وقتی با علائم خطر مواجه می شود به سادگی از آنها می گذرد و پاسخهای سطحی و نامناسبی را که درباره سئوالهای ناشی از اخطارها ایجاد می شود، به راحتی می پذیرد. از طرف دیگر باید به این مسئله نیز توجه نمود که بعضی از مدیران افرادی شریف هستند و صورتهای مالی قابل اعتمادی تهیه می کنند و همچنین، حسابرسی که با سوء ظن و بدگمانی به هر معامله با دید یک تقلب می نگرد، هرگز کار حسابرسی را تکمیل نخواهد کرد. بنابراین، حفظ موازنه منطقی بین دو روی سکه الزامی است. با توجه به مطالب پیش گفته تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر شک و تردید حرفه ای و تجارب قبلی کار با مشتری بر ارزیابی اولیه قضاوت حسابرس برنامه ریزی و اجرا شده است. جامعه مورد نظر تحقیق حاضر دانشجویان کارشناسی ارشد رشته حسابداری شاغل در حرفه و مشغول به تحصیل در دانشگاه های آزاد اسلامی یزد و فارس بوده است. نمونه مشتمل بر 156نفر می باشد که به دلیل مشخص نبودن تعداد دانشجویان شاغل با استفاده از روش کوکران با حجم جامعه نامحدود محاسبه شده است. ابزار گردآوری داده ها در این تحقیق پرسشنامه استاندارد شده بین المللی می باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی - پیمایشی با رویکرد همبستگی بوده است. برای بررسی فرضیات تحقیق از تکنیک رگرسیون تک متغیره و چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها بیانگر این است که شک و تردید حسابرس بر ارزیابی اولیه قضاوت حسابرس تاثیر گذار می باشد، هم چنین تجربه قبلی کار با مشتری نیز بر ارزیابی اولیه قضاوت حسابرس موثر است.

یکی از مفروضات اولیه حسابداری مدیریت بیانگر آن است که تغییرات هزینه ها رابطه ای متناسب با افزایش و کاهش سطح فعالیت دارد .آگاهی از چگونگی رفتار هزینه ها نسبت به تغییرات سطح فعالیت و یا سطح فروش از اطلاعات مهم برای تصمیم گیری مدیران در خصوص برنامه ریزی و بودجه بندی ، قیمت گذاری محصولات ، تعیین نقطه سربه سر و سایر موارد مدیریتی است . در مدلهای سنتی رفتار هزینه ها در حسابداری مدیریت ، هزینه های متغیر نسبت به تغییرات حجم فعالیت به طور متناسب افزایش یا کاهش می یابند. به این معنا که بزرگی تغییرات در هزینه ها تنها به بزرگی تغییرات در حجم فعالیت وابسته است و جهت تغییرات (افزایش یا کاهش ) در حجم فعالیت تاثیری روی بزرگی تغییرات در هزینه ها ندارد . اما نتایج پژوهش های برخی از پژوهشگران در سالهای اخیر بیانگر آن است که میزان افزایش در هزینه ها هنگام افزایش در سطح فعالیت ، بیشتر از میزان کاهش در هزینه ها هنگام کاهش در حجم فعالیت است . چنین رفتار هزینه ها را ((چسبندگی هزینه ها)) گویند . بر اساس یکی از فرضیه ها، چسبندگی هزینه ها، ناشی از تصمیمات مستقیم مدیران است. یعنی هنگامی که مدیران با کاهش فروش مواجه می شوند، چون برخی از آنها، این کاهش را موقتی تصور کرده و انتظار بازگشت فروش به سطح قبلی را در آینده ای نزدیک دارند، به گونه ای سنجیده، منابع را حفظ می کنند که منجر به چسبندگی هزینه ها می شود. در این تحقیق، نقش تصمیمات مستقیم مدیران در چسبندگی بهای تمام شده کالای فروش رفته و هزینه های عمومی ، اداری و فروش طی دوره زمانی 1385 تا 1389 شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که تعداد 68 نمونه از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک به روش تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمون قرار گرفته اند . نتایج نشان می دهد که پیش بینی مدیران درباره افزایش فروش های آتی، موجب چسبندگی هزینه ها می شود و هر چه میزان خوش بینی مدیریت در مورد این افزایش بیشتر باشد، هزینه ها از چسبندگی بیشتری برخوردار می شوند.

هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه بین نگرش دانشگاهیان و حرفه ای های حسابداری به لزوم مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاق مدیریت سود آنها است. روش تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی بوده و بر حسب روش تحقیقی همبستگی است که با بکارگیری ابزار پرسشنامه و روش پیمایشی داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان و حرفه ای های( حسابداران، مدیران مالی و اساتید دانشگاه ) سطح استان یزد می باشد و از روش نمونه گیری به روش تصادفی استفاده گردیده و تعداد 180 نمونه قابل قبول جمع آوری گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده نرم افزار spss انجام شده و نتایج تحقیق نشان داد که بین مسئولیت پذیری اجتماعی حسابداران حرفه ای و اخلاق مدیریت سود آنها ارتباط معنادار مستقیم وجود دارد و همچنین بین مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان و اخلاق مدیریت سود آنها ارتباط معنادار مستقیم وجود دارد. این تحقیق می تواند در راستای نتایج حاصل از آن، به دلیل ارائه ی اطلاعات مفید در حوزه ی مسئولیت پذیری اجتماعی و اخلاق مدیریت سود برای محققان و افراد شاغل در زمینه حسابداری ارزشمند باشد. به علاوه، پیشنهاداتی را جهت بهبود و اثربخشی بیشتر نتایج حاصل از آن ارائه می دهد.

هوش مالی دانش و مهارت به دست آوردن ودرک اصول حسابداری ومالی در دنیای کسب و کار است و نگرشی است در مورد یادگیری و مدیریت استفاده از پول. در واقع هوش مالی،بخشی از هوش ذهنی است که برای حل مشکلات مالی (مانند:تطبیق نداشتن درآمدها و هزینه ها، بدهکاری و...)از آن استفاده می شود و بر مبنای دانش می باشد. بورس اوراق بهادار به معنی یک بازار متشکل و رسمی سرمایه است که درآن خرید و فروش سهام شرکت ها یا اوراق قرضه تحت ضوابط و قوانین و مقررات خاصی انجام می شود و به عنوان نبض اقتصاد کشور مورد توجه تحلیلگران اقتصادی می باشد و تکنیک متنوع سازی پرتفوی و سرمایه گذاری به عنوان مبانی علم مالی مطرح شده است که مزایای عملیاتی کردن آن در معاملات و سرمایه گذاری در بورس مشخص می شود. علیرغم اهمیت چشمگیر مفاهیم هوش مالی در دنیای کنونی با توجه به ضرورت های موجود، تا بحال این موضوع در پژوهش های داخلی مورد کنکاش قرار نگرفته و آموزش و اندازه گیری سطح هوش مالی اقشار مختلف جامعه در کشور مورد توجه نبوده است، به همین دلیل از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بدین لحاظ پژوهش حاضر با هدف سنجش و اندازه گیری هوش مالی سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار و بررسی رابطه آن با تنوع پرتفوی آن ها طراحی و اجرا گردیده است. ابزار اصلی جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه بوده است و جامعه آماری آن سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار یزد می باشد. بنابراین پرسشنامه ای تهیه و بین 140 نفر از جامعه آماری که با استفاده از روش های نمونه گیری انتخاب شده است ، توزیع گردید. داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه مزبور به کمک تکنیک های مختلف آمار استنباطی از جمله مقایسه میانگین تک نمونه ای و دو نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس وتکنیک معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج مختلفی حاصل شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به عدم کفایت هوش مالی سرمایه گذاران بورس، تأثیر برخی از ویژگی های جمعیت شناختی از جمله سن، وضعیت شغلی (کارفرما،مستقل،کارگروکارمند) ، اشتغال در حوزه مالی، حوزه تحصیلات دانشگاهی، مستقل بودن در حوزه مالی ، درآمد، بر سطح هوش مالی سرمایه گذاران اشاره نمود.همچنین رابطه معنی داری بین هوش مالی سرمایه گذاران و تنوع پرتفوی و سرمایه گذاری آنان وجود دارد.

چکیده: پژوهش حاضر در پی شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر تدریس دوره حسابداری در بین اساتید محترم و دانشجویان مقطع ارشد رشته حسابداری دانشگاه آزاد واحد یزد می باشد. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات این تحقیق از روش کتابخانه ای به منظور مطالعه ادبیات موضوع و بررسی سابقه تدریس استفاده شده است. ابزار اصلی جمع آوری داده های این پژوهش پرسشنامه استاندارد می باشد. جامعه ی آماری ، کلیه اساتید گروه حسابداری دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد که در ترم مهر 94-93 در رشته مورد نظر تدریس داشته اند، می باشند و همچنین دانشجویان گروه حسابداری دانشگاه آزاد یزد که در ترم مهر 94-93 حداقل واحد درسی را داشته باشند، در ترم آخر تحصیل باشند و معدل آنها از 18 به بالا باشد. بنابراین جامعه آماری اساتید شامل 10 نفر و دانشجویان 30 نفر می باشد. نتایج: برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آنتروپی شانون، تاپسیس فازی و فرآیند تحلیل سلسه مراتبی(a.h.p) استفاده شده است که از در رابطه با معیارهای کلی از نظر اساتید معیار عملکرد دانشجویان با سهم 28% دارای بالاترین رتبه و معیار مدیریت کلاس با سهم 7% در پایین ترین رتبه قرار دارد اما از نظر دانشجویان معیار مدیریت کلاس توسط استاد با سهم 19% دارای بالاترین رتبه و عملکرد دانشجویان با سهم 9% در پایین ترین رتبه می باشد.

با توجه به نقش و اهمیت سرمایه فکری و اجزای آن در عملکرد شرکت ها و همچنین نقش آن در سودآوری وپایداری مستمر شرکت ها، موضوع تحقیقات جدید قرار گرفته است به گونه ای که دانش سازمانی عامل اصلی ایجاد ارزش شناسایی شده است. بسیاری از تحقیقات حاضر به این سمت کشیده شده اند و تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد مالی در تحقیقات حاضر مشاهده می شود به طوری که یکی از عوامل مهم در عملکرد مالی را سرمایه فکری می دانند که به عنوان دارایی نامشهود شناخته می شود و یک دارایی ماندگار در عملکرد مالی محسوب می گردد. بنابراین بدلیل اهمیت موضوع، این پژوهش جهت بررسی اثر سرمایه فکری بر عملکرد شرکتها بطور جامع مورد توجه بوده است. این تحقیق از نوع هدف کاربردی است و داده های آن از روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری آن شامل کلیه شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. لذا در این خصوص تعداد 90 شرکت تولیدی از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک به عنوان نمونه انتخاب شده اند و فرضیه های تحقیق براساس آنها و با نرم افزار eviews8 بررسی و آزمون گردید. نتایج نشان می دهد سرمایه فکری و عناصر آن بر عملکرد مالی(سودهر سهم،نرخ بازده دارایی-ها،نرخ بازده حقوق صاحبان سهام) هم تاثیر مثبت و هم منفی وجود داشت که درکل تاثیرمعنی دار بود و عملکرد اقتصادی( ارزش افزوده نقدی و ارزش افزوده بازار) تاثیر مثبت و معنی دار وجود داشت و با عملکرد بازار شرکت ها(ارزش دفتری به بازار و کیو توبین) هم تاثیر مثبت و هم منفی وجود داشت که درکل تاثیرمعنی دار بود.