نام پژوهشگر: محمد بیگی

طراحی ، سنتز و بررسی ساختار بسپارهای کوئوردینا سیون از مس(i) با استفاده از آنیونws42-و لیگاند1,1,3,3-tetrakis(3, 5-dimethyl-1-pyrazole)propane(tdmpp)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم 1391
  زینب بیگی   عزیزاله بهشتی

چهار کمپلکس جدید مس(i),[ws4cu2(tdmpp)]n (1) , [cu2(tdmpp) (imt)4](pf6)2.2ch3cn (2)[ws4cu3i(tdmpp)]4.2ch3cn (3) و [cu2cl2(imt)2(tdmpp)].2(ch3)2co (4) به طور موفقیت آمیز در واکنش یک مرحله ای ودر دمای اتاق در حلالهای آلی دی متیل فرمامید/ استو نیتریل (کمپلکس های 1و3)، استونیتریل (کمپلکس 2) و استون (کمپلکس 4) سنتز شده اند. این کمپلکس ها از طریق آنالیز عنصری، طیف مادون قرمز، طیف مرئی- فرابنفش (برای کمپلکس 1و 3) و آنالیز حرارتی (برای کمپلکس های 3و 4) شناسایی شده اند. ساختار کمپلکس های 3و 4 نیز به وسیله پراش اشعه ایکس تعیین شده است. ترکیب 3 دارای سیستم کریستالی مونوکلینیک با گروه فضایی p21/c می باشد. این ترکیب شامل ساختار تترامری با دو مولکول استونیتریل کوئوردینه نشده می باشد. در ساختار این ترکیب، واحدهای معدنی [ws4cu3]+ از طریق رابط های آلی tdmpp به هم متصل می شوند. در این ساختار هر واحد ws4 به وسیله سه اتم مس با دو شیوه متفاوت کوئوردینه می شود؛ اتم های cu1 و cu2 آرایش شبه چهار وجهی، در حالیکه cu3آرایش مسطح مثلثی را می پذیرند. ساختارهای تترامری از طریق برهم کنش های بین مولکولی c-h…s و یا c-h…i بسپارهای 2d را می سازند. ترکیب 4 دارای سیستم کریستالی مونوکلینیک با گروه فضایی c2/c می باشد. ساختار کریستالی این کمپلکس شامل یک واحد دو هسته ای [cu2cl2(imt)2tdmpp] و دو مولکول استون کوئوردینه نشده است. هر واحد دو هسته ای شامل دو یون مس هم ارز است و هر اتم مس دارای آرایش چهار وجهی واپیچیده cun2scl است. مولکول های دیمر این ترکیب به وسیله مولکول های استون کوئوردینه نشده از طریق پیوندهای هیدروژنی n-h…o ساختارهای دو بعدی را می سازند. برای درک اثر لیگاند کمکی بر روی ساختار کمپلکس، این دو ترکیب 3و4 سنتز و شناسایی شدند. استفاده از ws4 به عنوان لیگاند کمکی پل شونده، ساختارهای تترامری ترکیب 3 را ایجاد می کند در حالیکه استفاده از imt به عنوان لیگاند کمکی تک دندانه، ساختارهای دیمر ترکیب 4 را تشکیل می دهد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی درون و بین گونه های اسپرس ایرانی (onobrychis vicifolia)با استفاده از نشانگر srap
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  محمد بیگی   بدرالدین ابراهیم سید طباطبایی

اسپرس (onobrychis vicifolia, l) گیاهی چندساله و از خانواده بقولات بوده و ایران یکی از مهمترین مراکز تنوع جنس اسپرس به شمار می رود. با وجود اهمیت این گیاه در مراتع ایران، با این حال، تحقیقات بر روی توده های بومی اسپرس در کشور محدود و عمدتا به صورت منطقه ای صورت گرفته است. بررسی تنوع ژنتیکی توده های مختلف گیاه اسپرس می تواند در حفظ ذخایر ژرم پلاسم این گیاه و کمک به برنامه های اصلاحی موثر باشد. استفاده از نشانگرهای مولکولی می تواند در بررسی تنوع ژنتیکی توده های مختلف گیاه اسپرس کمک موثری نماید. بر همین اساس در این تحقیق ازنشانگر مولکولی sarp که ترکیبی از سادگی، قابلیت اطمینان بالا، پوشش متوسط سرتاسری ژنوم و با قابلیت تکثیر نواحی کد کننده در ژنوم است استفاده شد. تعداد 17 توده مختلف گیاه اسپرس متعلق به چهار گونه o.vicifolia (تعداد 13 توده)، o.vicifolia (تعداد یک توده)، o.vicifolia (تعداد یک توده) و o.vicifolia (تعداد یک توده) از مناطق مختلف کشور جمع آوری گردید و پس از استخراج dna از برگ تازه و تعیین کمیت و کیفیت، dna استخراج شده در واکنش های pcr استفاده گردید. از مجموع 10 ترکیب آغازگری مورد استفاده 88 نوار حاصل شد که از این تعداد، 73 نوار (95/82 درصد) چندشکل بودند. میانگین مقدار 45/0 = pic نشان دهنده قدرت مناسب نشانگر srap در بررسی تنوع ژنتیکی در گیاه اسپرس می باشد. در بررسی تنوع ژنتیکی بین توده ها، دامنه فاصله ژنتیکی بین توده های مورد مطالعه بین 124/0 و 349/0 بدست آمد. از نظر پراکنش استانی توده ها، کمترین فاصله ژنتیکی بین توده های مربوط به کشور روسیه (کدهای p و q) و بیشترین فاصله ژنتیکی بین توده های مربوط به مناطق دماوند و نجف آباد (کدهای g و m) محاسبه گردید. مقدار عددی 33/1 بدست آمده برای جریان ژنی بین گروه ها (nm) نشان داد که در جمعیت های مورد مطالعه جریان ژنی وجود دارد ولی این جریان تا حدی نیست که بتواند موجب همگن شدن جمعیت ها شود. دامنه میزان شاخص اطلاعات شانون برای ترکیبات آغازگری بین 31/0 تا 52/0 محاسبه گردید. در تجزیه خوشه ای داده هایsrap، دندوگرام ترسیم شده با استفاده از نرم افزار ntsys-sp, ver 2.02e. نتوانست ژنوتیپ های مورد استفاده در این تحقیق را در گروه های جداگانه قرار دهد. به عبارت دیگر اختلاط توده ها در یکدیگر نشان دهنده تنوع ژنتیکی اندک بین توده ای می باشد. تجزیه هماهنگ اصلی نیز نشان داد که سه مولفه اول در مجموع 629/45 درصد از کل تغییرات را توجیه می-کنند، بنابر این روش تجزیه خوشه ای به عنوان بهترین روش برای ارزیابی تنوع ژنتیکی بین توده های اسپرس با استفاده از داده های srap می باشد.