زندگی ما شبیه به سفر بی پایان و نامعلومی است که ما در این مسیر، راه های خطرناک و آسیب پذیری را انتخاب می کنیم، به ویژه درروابط عاشقانه وغیراخلاقی این مسئله به وضوح دیده می شود. زیرا انسان ازاحساسات واقعی خود بی خبر بوده و خطراتی را در این زمینه متحمل می شود. یک چنین روابطی صدمات و واکنش های جبران ناپذیری رادرروحمان بوجود می آورند. به طوری که انسان خود را به پرتگاه می اندازد و نیاز به حامی را با نیاز به عشق اشتباه می گیرد. درمیان کتابهای ابتدای قرن نوزدهم، آدلف بنیامین کنستان به عنوان زنده ترین و به روزترین رمان یافت شده است. این رمان روانشناختی عشق، به بررسی بحران عشقی آسان شکل یافته و روابط نامتعادل میپردازد. در این اثرتمایز بین عشق و رنج به سختی صورت میگیرد، به طوریکه خواننده را به اشتباه می اندازد که آیا این عشق است یا رنج؟ آدلف از آن جهت مورد علاقه‎ی ما بوده است که به بررسی رابطه ای عاشقانه و نامتعادل بین زنی شوهردار و پسری جوان می پردازد که تا به امروز هم به چشم می خورد. بنابراین ما قصد داریم علت رنج شخصیت ها، دیدگاههای عاشقانه و سرانجام دردناک آنها را بررسی کنیم: این رمان به عذاب وجدان قهرمان مردی که مغرور و بی تجربه می‎باشد وبه مرگ قهرمان زنی که به خاطر اشتباه آدلف وارد چنین رابطه ای شد، می پردازد.

رمان تربیت احساسات سرگذشت فردریک مورو و عشق بی¬پایان او به خانم آرنو است. همچنین داستان زندگی نسلی از مردم فرانسه در دوره تاریخی مشخصی است. در واقع سخن از نسلی است که متعلق به خود نویسنده است. با نگاهی به داستان در می¬یابیم که تمام شخصیت¬های داستان که هم¬نسلان فردریک هستند، زندگی خود را تباه شده می¬یابند. ما با موجی از انسان¬ها از طبقات مختلف اجتماعی مواجهیم که همگی به نوعی آرزوها و خواسته¬های خویش را بر باد رفته می¬بینند. نویسنده در این اثر شخصیت¬هایی از جامعه هنری را به نمایش می¬گذارد که برای تامین زندگی خود از غایت والای هنر دور می¬شوند. همچنین فساد حاکم بر رواط بین اشراف زادگان دیده می¬شود. این موضوع شامل وضعیت سیاسی جامعه نیز می-شود. انقلاب 1848 فرانسه که بر پایه آرزوهای اقشار مختلف یک ملت بنا شده¬است به کودتای 1851 منتهی می¬¬گردد. امیدهای انقلابی¬ها و جمهوری¬خواهان به یأس می¬انجامد. نویسنده نشان می¬دهد که حتی خود انقلابی¬ها نیز برای رسیدن به منافع از اهدافشان چشم می¬پوشند و دچار انحراف می¬شوند. در این پژوهش به بررسی جنبه¬های مختلف شکست می¬پردازیم و سعی داریم نشان دهیم که چگونه نویسنده ارتباط و هماهنگی ویژه¬ای بین سطوح مختلف ناکامی در یک جامعه برقرار می¬کند.