هدف در این پژوهش، بررسی رابطه بین ذهنیت فلسفی و روش تدریس اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر کرمان است. شاخص های به کار رفته برای اندازه گیری ذهنیت فلسفی عبارت است از: جامعیت، تعمق و انعطاف پذیری که ارتباط این شاخص ها با روش تدریس استادان مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش، استادان دانشگاه های دولتی شهر کرمان (460n=) بوده، نمونه مورد نظر از طریق نمونه گیری تصادفی- طبقه ای و بر اساس فرمول کوکران انتخاب گردیده است(202n=).در پژوهش مورد نظر برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه: ذهنیت فلسفی و روش تدریس، استفاده شده است که هر دو استاندارد بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در بخش آمار توصیفی از مشخصه های آماری نظیر فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی رابطه بین متغیرها از ضریب همبستگی وآزمون t مستقل و رگرسیون دو متغیره استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد: با توجه به نتایج آماری به دست آمده می توان گفت که بین ذهنیت فلسفی و روش تدریس اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی شهر کرمان رابطه معناداری وجود دارد. هم چنین بین سه شاخص ذهنیت فلسفی یعنی جامعیت، تعمق، انعطاف پذیری، با روش تدریس رابطه آماری معناداری وجود دارد. مقایسه انجام گرفته به وسیله آزمون tمستقل نشان می دهد که؛ در ذهنیت فلسفی میانگین های دو گروه مرد و زن تفاوت معناداری با یکدیگر داشته اند(97/1 =t). و در روش تدریس نیز نشان می دهد که میانگین های دو گروه مردو زن تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته اند(02/1 =t). هم چنین در رابطه دو متغیر ذهنیت فلسفی و روش تدریس با رشته های مختلف تحصیلی، تفاوت معناداری مشاهده نگردید.

این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر شکل گیری هویت اجتماعی دانش آموزان متوسطه شهر بدره استان ایلام از سه بعد دینی ، خانوادگی و ملی شکل گرفته است.فرضیات اصلی این تحقیق عبارتند از : جنس، پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، میزان رضایت از خود ، درونی شدن ارزشها ، هماهنگی ارزشهای گروهی ، تایید دیگران که بر هویت اجتماعی دانش آموزان موثر می باشند . این تحقیق به شیوه پیمایشی انجام شده و از تکنیک پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است . جامعه آماری تمام دانش آموزان پایه اول و دوم و سوم متوسطه بدره (1500 نفر) می باشند . حجم نمونه 333 نفر شد که 173 نفر دانش آموز پسر و 160 نفر دانش آموز دختر را در بر می گیرد . شیوه نمونه گیری تصادفی ساده است که نمونه ها از رشته های عمومی ، انسانی ، تجربی ، ریاضی ، فنی و حرفه ای و کار و دانش به تفکیک جنس و پایه تحصیلی به صورت تصادفی انتخاب شده است . در این تحقیق داده ها در دو سطح توصیفی و تحلیل دو متغیره با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در سطح توصیفی از جداول فراوانی توزیعی و توزیع درصدی داده ها استفاده شده است در تحلیل دو متغیره از آزمون کااسکوئر ( خی دو ) بدلیل اسمی-ترتیبی بودن متغیرها و ضریب همبستگی گاما به دلیل ترتیبی-ترتیبی بودن سطح سنجش متغیرها استفاده شده است.. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیرهای مستقل (جنس ،پایگاه اقتصادی- اجتماعی ، هماهنگی ارزشهای گروهی) با متغیر وابسته هویت اجتماعی و سه بعد آن (ملی ، دینی، خانوادگی) رابطه معنا دار مثبت وجود داشت . یعنی با افزایش متغیرهای مستقل متغیر وابسته هم افزایش می یابد . و بین متغیر رضایت افرادازخود،درونی شدن ارزشهاوتأییدیگران با هویت اجتماعی رابطه معناداری وجود نداشت

تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت موجود تربیت دینی و آسیب شناسی آن از سه منظر «روش های تربیتی» و «رابطه مربی با متربی» و «محتوای آموزشی» در موسسه نخبگان میثم تمار قم به عنوان یکی از مجموعه های تربیت محور کشور، انجام شده است. جامعه تحقیق فوق شامل کلیه مربیان و متربیان موسسه، مشتمل بر 16 مربی و 114 متربی بوده است که به صورت تمام شماری مورد بررسی قرار گرفته اند. برای بررسی وضعیت موجود و آسیب شناسی تربیت دینی در این موسسه از روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است و ابزار جمع آوری اطلاعات یک پرسشنامه محقق ساخته شامل 25پرسش بسته پاسخ ویژه مربیان و یک پرسشنامه محقق ساخته شامل 16 پرسش بسته پاسخ ویژه متربیان بوده است. روایی این پرسش نامه ها با استفاده از نظرات متخصصان امر (استاد راهنما و متخصصان حوزه علوم دینی) به میزان 81% تعیین شده است. به منظور تعیین ضرایب پایایی پرسشنامه های استفاده شده در این تحقیق، در ابتدا و در مرحله پایلوت، تعداد 20 پرسشنامه در بین متربیان، و تعداد 7 پرسشنامه در بین مربیان جامعه آماری تحقیق، توزیع و جمع آوری گردید و پس از تجزیه و تحلیل داده های این پرسشنامه ها، ضریب پایایی (آلفای کرونباخ) پرسشنامه مربیان برابر با 81 % و ضریب پایایی پرسشنامه متربیان برابر با 2/81 % به دست آمده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های به دست آمده از پرسشنامه های توزیع شده، از روش آمار توصیفی استفاده شده است. بر اساساس تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، نتایج زیر حاصل گردیده است: رابطه مربی با متربی در این مجموعه در حوزه «آسیب» ارزیابی شده است. یعنی در دو مقوله « رابطه تبعیض آمیز مربی با متربی» و « ناهماهنگی در رفتار و گفتار مربی» با آسیب هایی از قبیل بدبینی نسبت به مربی، ایجاد روحیه خود بزرگ بینی، الگو برداری منفی از رفتار مربی، ایجاد بی میلی و نفرت نسبت مربی، آموزش ریا و ... روبرو شده است. روش های تربیتی «تنبیه»، «ملامت و سرزنش» و «جدل و مراء» نیز در این مجموعه نیز در حوزه «آسیب» ارزیابی شده که به کارگیری آنها با آسیب هایی مانند بروز لجاجت و کدورت دل، عداوت و دشمنی، از بین رفتن آبرو و ایجاد نفاق و دورویی در متربی و ... همراه بوده است. همچنین در روش ها و محتوای آموزشی نیز تحت سه مقوله « تلقی رسمی بودن و دشواری محتوای آموزشی»، « نظام ارزشیابی ناعادلانه» و« تلقی تفکر منفی نسبت به محتوای آموزشی» با آسیب هایی از قبیل نگرش منفی و بدبینی نسبت به محتوای دینی، یادگیری سوگیری در موضع قضاوت، ایجاد تزلزل در باورهای دینی و... در حوزه تربیت دینی مواجه شده است.

چکیده هدف کلی این تحقیق بررسی رابطه مدیریت عملکرد و رضایت شغلی دبیران زبان انگلیسی زن مدارس شهر رشت و همچنین همبستگی این متغیرها با مدرک تحصیلی و سابقه خدمت آنان است. روش تحقیق توصیفی ازنوع همبستگی می باشد .جامعه آماری شامل103 نفر از دبیران زبان انگلیسی زن مدارس شهر رشت و نمونه گیری براساس فرمول کوکران است که نمونه شامل 80 نفر از دبیران که 40 نفراز ناحیه یک و 40نفر از دبیران ناحیه دو می باشند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته مدیریت عملکردو پرسشنامه رضایت شغلی سلوکسی و دیوریس است روایی پرسشنامه بوسیله استاد راهنما و مشاورمورد بررسی قرار می گیرد واصلاحات لازم انجام می شود .پایایی پرسشنامه نیز با توزیع میان 30 نفر از معلمین براساس مورد بررسی قرارمی گیرد. و به منظور بررسی اهداف تحقیق برای رتبه بندی نمرات از آزمون فریدمن و برای همبستگی از ضریب همبستگی اسپیرمن و برای ارتباط سنجی از مجذور کای استفاده شده و نتایج تحلیل نشان می دهد که : • بین مدیریت عملکرد و زیر مجموعه های آن در سطح 05/0 = ? تفاوت معنی داری وجود دارد. ( 0001/0 > p ) • بین مدیریت عملکردو زیر مجموعه های آن با رضایت شغلی دبیران زبان انگلیسی زن در سطح 05/0 = ? رابطه وجود دارد. ( مدیریت عملکرد با رضایت شغلی0.752 = r 0001/0 = p تدوین مدیریت عملکرد بارضایت شغلی 765/0 = r 0001/0 = p ، اجرای مدیریت عملکرد با رضایت شغلی72/0 = r 0001/0 = p ،ارزشیابی وکنترل عملکرد با رضایت شغلی 739/0 = r 0001/0 = p ) بین رضایت شغلی و زیر مجموعه های آن در سطح 05/0 = ? تفاوت معنی داری وجود دارد. ( 0001/0 > p ) • بین رضایت شغلی و زیر مجموعه های آن با مدیریت عملکرد در دبیران زبان انگلیسی زن در سطح 05/0 = ? رابطه وجود دارد. (رضایت شغلی با مدیریت عملکرد 752/0 = r 0001/0 = p ، رضایت از سرپرست با مدیریت عملکرد 452/0 = r 0001/0 = p ، رضایت از همکاران با مدیریت عملکرد 595/0 = r 0001/0 = p ، رضایت از حقوق و مزایا با مدیریت عملکرد 595/0 = r 0001/0 = p ، رضایت از ارتقاء وترفیع با مدیریت عملکرد 75/0 = r 0001/0 = p ،رضایت از ماهیت کار با عملکرد 689/0 = r 0001/0 = p ) • بین مدیریت عملکرد با مدرک تحصیلی دبیران زبان انگلیسی زن در سطح 05/0 = ? ارتباط معنی دار وجود ندارد .(1.55= ? 2 46/0= p ) • بین مدیریت عملکردو زیر مجموعه های آن با سابقه کار دبیران زبان انگلیسی زن در سطح 05/0 = ? ارتباط معنی دار وجود دارد.(مدیریت عملکرد وسابقه کار51.22= ? 2 0001/0= p، تدوین مدیریت عملکرد با سابقه کار41.4= ? 2 0001/0= p ، اجرای مدیریت عملکرد با سابقه کار48.56= ? 2 0001/0= p ،ارزشیابی وکنترل عملکرد با سابقه کار 42.44 = ?2 0001/0 = p ) • بین رضایت شغلی و زیر مجموعه های آن با مدرک تحصیلی دبیران زبان انگلیسی زن در سطح 05/0 = ? ارتباط معنی دار وجود ندارد. • بین رضایت شغلی و زیرمجموعه های آن با سابقه کار دبیران زبان انگلیسی زن در سطح 05/0 = ? ارتباط معنی دار وجود دارد. (رضایت شغلی با سابقه کار 50.19= ? 2 0001/0= p ، رضایت از سرپرست با سابقه کار 28.57=? 2 005/0= p ،رضایت از همکاران با سابقه کار 35.27=? 2 0001/0= p ، رضایت از حقوق و مزایا با سابقه کار 36.5= ? 2 002/0= p رضایت از ترفیع و ارتقاء با سابقه کار 50.49= ? 2 1 /0= p ، رضایت از ماهیت کار با سابقه کار 49.65= ? 2 0001/0= p )

هدف ازاین مطالعه بررسی تاثیر آموزش پیش دبستانی بر سازگاری اجتماعی و هوش اجتماعی دانش آموزان پایه اول ابتدائی منطقه 20تهران بوده است. جامعه آماری این تحقیق معلمان کلاس اول ابتدائی منطقه 20تهران درسال تحصیلی92-91می باشد که 112نفردر ناحیه یک و 131نفردرناحیه دومشغول به تدریس بوده اند. نمونه آماری طبق جدول مورگان تعداد 144نفر از معلمان منطقه 20تهران است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. روش انجام پژوهش از نوع توصیفی _پیمایشی بود.ابزار تحقیق از تلفیق دو پرسشنامه استاندارد سازگاری بل و هوش اجتماعی بار-ان استفاده شده است ، که به دلیل ازدیاد سوالات دو پرسشنامه، با کمک و راهنمایی های استاد مربوطه سوالاتی در زمینه فرضیات تحقیق انتخاب شدند وروایی پرسشنامه حاضر با توجه به نظرات محترم استاد راهنما به اثبات رسید. پایایی پرسشنامه حاضر نیز بااستفاده از آلفای کرونباخ که میزان آن 83 درصد می باشد،محاسبه گشت.تجزیه و تحلیل آماری: داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده و استفاده از آزمونt-test تک نمونه ای، ضریب همبستگی و آزمون کولموگراف-اسمیرنوف برای تعیین میزان همبستگی بین متغیرهای پژوهش در سطح معنی داری 05/0 استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده که میزان آن 83% محاسبه گشته است. بحث ونتیجه گیری: نتایج حاصل از داده ها نشان می دهدکه آموزش و پرورش پیش دبستانی برسازگاری اجتماعی ، همکاری جمعی و قدرت ارتباط برقرار کردن دانش آموزان دوره اول ابتدایی تاثیر گذار است،ولی تاثیر آموزش و پرورش پیش دبستانی برهوش اجتماعی دانش آموزان دوره اول ابتدایی مورد تایید قرار نگرفت.

داشتن مدیران با ذهن های فلسفی یکی از عواملی است که تبعات آن بر ابعاد مختلف فرد و سازمان تاثیرگذار است.هدف پژوهش حاضر«بررسی ذهنیت فلسفی و مهارتهای ارتباطی مدیران مدارس متوسطه دخترانه از دید کارکنان آنها»میباشد که از روش توصیفی از نوع همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه مدیران مدارس متوسطه دخترانه شهرستان بجنورد که 15نفر میباشد با حجم نمونه 10 نفر. یافته های پژوهش نشان داد که بین ذهنیت فلسفی با مهارتهای ارتباطی مدیران از دید کارکنان رابطه مثبتی وجود دارد و بین ذهنیت فلسفی و مهارتهای ارتباطی از دید خود آنها رابطه عکس وجود دارد.

پژوهش حاضر تحت عنوان « ارزشیابی محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی با استفاده از روش ویلیام رومی در سال تحصیلی 92- 1391» به منظور بررسی میزان بکارگیری روش فعال در ارائه محتوای کتاب علوم تجربی پایه ششم صورت گرفته است. برای انجام پژوهش از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از روش پیشنهادی ویلیام رومی استفاده شد. در این روش ابتدا تمام محتوای کتاب شامل متن، پرسش، تصاویر و فعالیت ها در داخل مقوله های معین، رمز گذاری شده سپس مقوله ها یا واحد های رمز گذاری شده مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند جامعه آماری این پژوهش شامل کتاب علوم تجربی ششم ابتدایی در سال تحصیلی 1391-92 می باشد . به منظور رسیدن به نتایج دقیق و قابل اعتماد کلیه محتوا در قسمت های متن، فعالیت، تصاویر و پرسش به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته و در واقع نمونه پژوهشی منطبق با جامعه آماری می باشد .پایایی بین کدگذاران نیز با استفاده از آزمون اسکات، در متن 87% و در تصاویر 94% و در پرسش ها 90% بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات ضریب درگیری استفاده شده است که ضریب درگیری مطلوب بین 4/0 تا 5/1 می باشد .داده های پژوهش با استفاده از روشها و شاخص های آماری شامل فراوانی ،درصد درگیری و رسم نمودار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان دادند که متن کتاب مذکور در همه ی فصول و در کل کتاب به صورت فعالی ارائه شده است.فعالیت های کتاب مورد بررسی با توجه به دامنه مطلوب ضریب درگیری در فصل اول، دوم و چهارم و در کل کتاب به شیوه مطلوب ارائه شده است و در فصل سوم به صورت فعال نبوده است.تصاویر کتاب مذکور با توجه به دامنه مطلوب ضریب درگیری در فصول مختلف و در کل کتاب به نحو مطلوبی طراحی شده و در واقع به شیوه فعال ارائه شده است.اما پرسش های کتاب مذکور با توجه به دامنه مطلوب ضریب درگیری در فصول مختلف و در کل کتاب از حد مطلوب بالاتر بوده است و به شیوه غیر فعال ارائه شده است.

این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین سلامت سازمانی مدیران با سبک های مدیریت در مدارس راهنمایی شهرستان ری انجام شد. پژوهش حاضر به دلیل ماهیت موضوع، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه دبیران مدارس راهنمایی شهرستان ری (ناحیه 2 و کهریزک) به تعداد 601 نفر در سال تحصیلی91- 92 بودند و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم و با استفاده از جدول مورگان، 234 نفر از آنان انتخاب گردیدند. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سبک مدیریت و سلامت سازمان استفاده شد. پرسشنامه محقق ساخته سبک مدیریت مدیر با 20 سوال بسته پاسخ با طیف 5 درجه ای لیکرت که سوال های آن براساس نظریه اقتضایی فرهنگی تدوین گردید، همچنین پرسشنامه سلامت سازمانی شامل 40 سوال به صورت بسته پاسخ که سوال های آن از پرسشنامه سلامت سازمانی (ohi) استخراج گردید. در ضمن به منظور آزمون روایی(محتوایی و صوری) پرسش نامه ها از روش تحلیل عاملی)شاخص kmo و آزمون بارتلت( استفاده شده است. پایایی پرسشنامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید که پایایی پرسشنامه سبک مدیریت (0/83) و پرسشنامه سلامت سازمانی (0/84) برآورد گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی (جداول توزیع فراوانی، درصدفراوانی و نمودارستونی جداول) و در سطح آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، آنالیز واریانس، میانگین و انحراف معیار) صورت گرفت. با استفاده از نرم افزار spss یافته های پژوهش نشان داد که بین سلامت سازمانی بر حسب سطوح در مدارس شهر ری و کهریزک تفاوت وجود دارد، سطح فنی در شهر ری و سطح نهادی در کهریزک بالاترین میانگین را به خود اختصاص داده اند. سلامت سازمانی در مدارس دخترانه و پسرانه تفاوت دارد و سلامت سازمانی در مدارس دخترانه بیشتر از مدارس پسرانه است. بین انواع سبک های مدیریت (دستوری، حمایتی، مشارکتی و موفقیت گرا) و سلامت سازمانی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، سبک مدیریت حمایتی در شهر ری و سبک مدیریت مشارکتی در کهریزک بالاترین میانگین را دارا می باشند. بر اساس نتایج رگرسیون چندگانه، از بین سبک های چهارگانه، سبک دستوری پیش بینی کننده سلامت سازمانی بود. و در نهایت بین سبک های مدیریتی مدیران از نظر ویژگی های جمعیت شناختی (وضعیت تأهل، سابقه مدیریت، جنسیت و میزان تحصیلات) تفاوت وجود دارد.

مساله پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین مدیریت دانش با اثربخشی مدیران مدارس راهنمایی شهرستان پلدختر است. روش تحقیق حاضر، روش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش 158 نفر بودند که شامل کلیه دبیران مدارس راهنمایی شهرستان پلدختر به تفکیک زن و مرد در سال تحصیلی 92-91 بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه مدیریت دانش و پرسشنامه اثربخشی مدیران بر مبنای مدل اثربخشی مدرسه، مبتنی بر تئوری پارسونز. همچنین پایایی پرسشنامه مدیریت دانش 957. وپایایی پرسشنامه اثربخشی 935. بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه با استفاده از روش گام به گام (stepwise) و روش ورود (enter) استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج ذیل بدست آمده است: 1. مدیریت دانش مدارس راهنمایی شهرستان پلدختر از نگاه دبیران در حد متوسط ارزیابی شد. 2. اثربخشی سازمانی مدارس راهنمایی شهرستان پلدختر از نگاه دبیران در حد متوسط ارزیابی شد. 3. بین مدیریت دانش مدارس راهنمایی شهرستان پلدختر با اثربخشی مدیران آن مدارس رابطه مثبت وجود دارد. نتایج نشان داد528/0r = می باشد که در سطح 01/0 معنی دار است. 4. بین مولفه های مدیریت دانش مدارس راهنمایی شهرستان پلدختر با اثربخشی مدیران آن مدارس همبستگی وجود دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که ضریب همبستگی اثربخشی مدیران مدارس معادل 508/0r = و ضریب تعیین آن 259/0= r2 می باشد. این بدان مفهوم است که مولفه های مدیریت دانش بیش از 25% از تغییرات اثربخشی مدیران را تبیین می کند. واژه های کلیدی: مدیریت، مدیریت دانش، اثربخشی، مدیران، مدارس راهنمایی.

راه های تقویت مهارت نوشتن در دانش آموزان پایه ششم آموزش و پرورش منطقه 9 شهر تهران (سال تحصیلی 92-91 )

این پژوهش با عنوان رابطه ی رهبری فعالیت آموزشی با تعهد سازمانی کارکنان دانشگاه دولتی استان قم در گروه نمونه ای با حجم 150 نفر از کارکنان به منظور پاسخ به پرسش هایی در جامعه ی مورد مطالعه ، رهبری فعالیت آموزشی و هر یک از ابعاد آن و نیز تعهد سازمانی کارکنان تا چه میزان است ، رتبه بندی سطوح رهبری فعالیت آموزشی کدام است ، آیا رهبری فعالیت آموزشی با تعهد سازمانی کارکنان رابطه دارد ، و آیا رهبری فعالیت آموزشی و تعهد سازمانی با ویژگی های فردی کارکنان رابطه دارد انجام شد . ابزار پژوهش پرسش نامه ی 65 سوالی برگرفته از پژوهش های رامسدن ( 1998) با 4 درجه ی به ندرت ، گاهی ، اغلب و همیشه به ترتیب مترادف با اعداد 1 و 2 و3 و4 است .50 ماده ی اول پرسش نامه مربوط به رهبری آموزشی از 6 پاره تست 1 – هدف مداری 2– ترغیب مداری 3– کار مداری 4– تحول مداری 5 – تفاهم مداری6 – انسان مداری و 15 ماده ی تعهد سازمانی کارکنان به مفهوم کلی و یک پارچه است . اعتبار ابزار سنجش با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ برای پرسش نامه ی مربوط به رهبری آموزشی به مقدار 9545/0 = ? و برای پرسش نامه ی مربوط به تعهد سازمانی به مقدار6421/0= ? برآورد گردیده و نشان می دهد مجموعه ی عبارات از اعتبار کافی برخوردار است . اجرای مدل t تک نمونه ای نشان می دهد تعهد سازمانی کارکنان و رهبری آموزشی به مفهوم کلی و نیز هدف مداری ، کارمداری ، تحول مداری ، تفاهم مداری و انسان مداری درجامعه ی مورد مطالعه کم تر از حد متوسط و پایین و در مقابل ترغیب مداری رهبران آموزشی در حد متوسط قرار دارد . رتبه بندی سطوح رهبری آموزشی در جامعه ی مورد مطالعه با استفاده از مدل فریدمن به ترتیب عبارتست از 1) ترغیب مداری ،2 ) تحول مداری ،3 ) تفاهم مداری ، 4 ) هدف مداری ، 5 ) کارمداری و 6 ) انسان مداری است . ماتریس ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد : تعهد سازمانی با مولفه های رهبری آموزشی ( به استثنای تحول مداری و ترغیب مداری ) در سطح 001/0=? رابطه ی مثبت و معنادار دارد . برای پاسخ به پرسش آخر پژوهش از مدل همخوانی مجذورکای استفاده و این نتایج حاصل گردید : عوامل6 گانه ی رهبری آموزشی با هیچ یک از ویژگی های فردی ( جنسیت ، سن ، تجربه ی کاری ، تحصیلات ، پست سازمانی وضعیت استخدامی و محل خدمت ) رابطه ی معنادار ندارد . همچنین تعهد سازمانی با سن ، تجربه ی کاری ، تحصیلات ، پست سازمانی و وضعیت استخدامی رابطه ی معنادار ندارد ، ولی با جنسیت و محل خدمت کارکنان دانشگاه دولتی قم رابطه دارد . نتایج اجرای مدل رگرسیون همزمان خطی نشان می دهد تعهد سازمانی ( به مفهوم مطلق ) افراد شاغل در دانشکده ها بیش از افراد شاغل در مراکز دیگر دانشگاه است ، همچنین تعهد سازمانی کارکنان زن کمتر از کارکنان مرد است

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه ساختار سازمانی و ظرفیت سازی تسهیم دانش در سازمان آموزش و پرورش همدان بوده است.برای این منظور رابطه ابعاد ساختار سازمانی( پیچیدگی، تمرکز و رسمیت) و ظرفیت سازی تسهیم دانش در سازمان آموزش و پرورش مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان آموزش و پرورش استان همدان بوده، که تعداد آنان 300 نفر است. تعداد 170 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری تحقیق از طریق روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه تأثیر ساختار سازمانی بر ظرفیت سازی تسهیم دانش قباوند (1391) استفاده شده است و نتایج با استفاده از آزمون t تک گروهی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون ناپارامتریک کولموگراف - اسمیرونف و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفته اند.مهمترین نتایج تحقیق عبارتند از: ساختار سازمانی، سازمان آموزش و پرورش همدان دارای پیچیدگی، تمرکز و رسمیت، نسبتا بالایی است. میزان تسهیم دانش در این سازمان نسبتا مطلوب است. بین پیچیدگی ، تمرکز و رسمیت سازمان با تسهیم دانش در سازمان آموزش و پرورش رابطه معنادار منفی وجود دارد. پیچیدگی و تمرکز سازمانی به ترتیب 38/0- و 29/0- از واریانس تسهیم دانش را تبیین می کنند و قدرت پیش بینی تسهیم دانش کارکنان را دارند.

این پژوهش با هدف بررسی روش های تدریس آسیب زا در تربیت دینی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهرستان عنبرآباد واقع در جنوب استان کرمان بر اساس نظریه رونالد گلدمن انجام گرفته است . جامعه آماری با حجم نمونه یکسان وگرد آوردی داده ها از طریق سرشماری انجام گرفته که تعداد کل 85 نفر زن و مرد بودند. برای سنجش روایی سوالات پرسش نامه از نظر استاد راهنما و استاد مشاور مربوطه استفاده گردید و برای سنجش پایایی از روش آلفای کرانباخ استفاده شده است که ضریب آن 84/0 بدست آمد . برای تجزیه و تحلیل داده هااز مدل t تک نمونه ای ، گاما و خی دو، با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است . نتایج این پژوهش نشان داد که روش تدریس مورد نظر رونالد گلدمن در نظریه تفکر دینی خود بیش تر تاکید بر استفاده از روش های تدریس فعال و آموزش مفاهیم دینی برای دانش آموزان مقطع ابتدایی (سنین 7 تا 13 سال ) استفاده از روش های عینی می باشد . همچنین نتیجه گیری شد که بیش از 64 درصد معلمان دینی پایه سوم مدارس شهرستان عنبرآباد از یکی از انواع روش های تدریس فعال ( روش پرسش و پاسخ ) استفاده می کنند که این موضوع در عین جالب بودن می تواند آسیبی برای روش تدریس دینی باشد . همچنین نتیجه گیری شد که بین سن معلمان ، سابقه خدمت معلمان ، میزان مطالعه معلمان راجع به پژوهش های مرتبط با موضوع تدریس درس دینی در دو سال گذشته و میزان شرکت معلمان در جلسات مرتبط با موضوع تدریس دینی در دو سال گذشته با میزان استفاده آنها از روش تدریس فعال رابطه معناداری وجود دارد اما بین جنس معلمان ، سنوات خدمت معلمان در پایه سوم ، میزان استفاده معلمان از کلاس های ضمن خدمت تدریس دینی در دو سال گذشته و میزان تحصیلات معلمان با میزان استفاده آنها از روش تدریس فعال رابطه معناداری وجود ندارد .

چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی ارزشیابی توصیفی ورابطه آن با عزت نفس ، اضطراب مدرسه و منبع کنترل در دانش آموزان پایه پنجم مقطع ابتدایی شهرستان ساوجبلاغ می باشد.. جامعه آماری شامل 420 نفر دانش آموز مقطع ابتدایی می باشدکه 200نفر به عنوان حجم نمونه به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب وبراساس جدول مورگان استفاده شدند. روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. ابزارهـــــای اندازه گیری مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از:1- کارنامه های توصیفی دانش آموزان2ـ پرسش نامه ی عزت نفس کوپر اسمیت (1967 )3- پرسش نامه ی اضطراب مدرسه فیلیپس 4- پرسش نامه ی منبع کنترل استرینکی- نوویکی می باشند.دراین پژوهش برای تحلیل داده ها ،از آمارهای توصیفی (فراوانی ،درصد فراوانی،میانگین،انحراف استاندارد وخطای انحراف استاندارد) و آمار استنباطی( آزمون تی جفت شده پیرسون و اسپیرمن ) وبرنامه نرم افزار spss استفاده شده است. روایی وپایایی پرسشنامه ها نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ به اثبات رسیده است. روایی وپایایی بدست آمده در این پژوهش برای هریک از پرسشنامه های عزت نفس،اضطراب مدرسه ومنبع کنترل به ترتیب 70.1%، 95.1% ، 78.7% می باشد که با روایی وپایایی پرسشنامه های استفاده شده، همخوانی دارد. نتیجه کلی پژوهش این که، بین خرده مقیاس اضطراب امتحان و واکنش های فیزیولوژیکی مرتبط با پایین بودن سطح فشار در درس علوم رابطه مثبت دارد.اما در بقیه خرده مقیاس های عزت نفس ،اضطراب مدرسه ومنبع کنترل با ارزشیابی توصیفی دردروس علوم ،قرآن وبخوانیم بنویسیم رابطه مستقیم مشاهده نشد . کلمات کلید: ارزشیابی توصیفی، اضطراب مدرسه، منبع کنترل، عزت نفس، پایه پنجم ، دوره ی ابتدایی

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه فناوری اطلاعات با استقرار فرایند مدیریت دانش در سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری کلیه کارکنان ستاد سازمان بهداشت و درمان صنعت نفت است که تعداد آن 179 نفرمی باشد و نمونه گیری به روش سرشماری کامل صورت گرفت. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه فناوری اطلاعات و فرایند مدیریت دانش است که روایی آن از نوع روایی محتوایی است که توسط اساتید مجرب مورد تایید قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای محاسبه پایایی پرسشنامه فناوری اطلاعات 93/0 و پرسشنامه مدیریت دانش 97/0 به دست آمد که بیانگر پایایی بالای پرسشنامه است. برای این کار 179 پرسشنامه توزیع شد که 164 پرسشنامه برگشت داده شد و از میان آن ها 5 پرسشنامه ناقص بود و در نهایت 159 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی برای طبقه بندی نمره های خام و ترسیم نمودار ها و جداول و از آمار استنباطی ( آزمون کولموگروف- اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون ) به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین فناوری اطلاعات و همه فرایندهای مدیریت دانش رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین فناوری اطلاعات و کسب دانش بیشترین همبستگی و بین فناوری اطلاعات و شناسایی دانش کمترین همبستگی وجود دارد. ضرایب رگرسیون بیانگر آن است که ابزارهای فناوری اطلاعات می توانند تغییرات در همه مراحل فرایند مدیریت دانش را پیش بینی کنند و فناوری اطلاعات با استقرار فرایند مدیریت دانش رابطه دارد.

عصر حاضر عصری است که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه بـه مشارکت نیـروی انسانــی خلاق و دانش گرا به جای نیروی انسانی عملکردی است . دانش سازمانی که در افزایش کارایی و اثر بخشی منابع انسانی بسیار اهمیت دارد ؛ چگونه می تواند به سهولت و سرعت در بدنه سازمان به حرکت درآمده و در دستــرس کلیه کارکنان قرار گیرد . هدف اصلی از انجام این تحقیق ، بررسی رابطه جو سازمانی با رفتار تسهیم دانش کارکنان در شهرداری منطقه 5 تهـران و به تبع آن افزایش میزان تسهیم دانش در این سازمان می باشد. سوالهای پژوهش عبارتند از : سوال کلی : آیا جــو سازمانی با رفتارتسهیم دانش کارکنان شهــــرداری منطقه 5 تهــران رابطه دارد ؟ و سوال های جزئی : 1- جـو سازمانی کارکنان شهرداری منطقه 5 تا چـه میــزان است ؟ 2- تسهیم دانش کارکنان شهرداری منطقه 5 تا چه میزان است ؟ 3- رتبه بندی مـــولفه های جـــو سازمانی در شهرداری منطقه 5 به چه صورت است ؟ 4- آیـا جو سازمانی و تسهیم دانش با ویژگی های فــردی کارکنان رابطه دارد ؟ مدل استفاده شده برای تعیین میزان جو سازمانی مدل هالپین و کرافت می باشد . جنبه های مختلف پرسش نامه شامل 8 زیرتست می شود که شامل ؛ روحیه گروهی ، مزاحمت ، صمیمیت ، علاقه مندی ، ملاحظه گری یا مــراعات ، فاصله گیری ، نفوذ و پویایی و تأکید بر تولید است . پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است . در این تحقیق برای جمع آوری اطلاعات از ابــزار پرسشنامه استفاده شده است . در این پژوهش از روش نمونه برداری تصادفی ساده استفاده شده و بــــر مبنای فرمول کوکران تعــــداد 266 نفر از جـــامعه آماری ( شهرداری منطقه 5 تهران ) برآورد گردید . پایایی مربوط به ابـزار سنجش با آلفای کرونباخ 0.9 برای پرسشنامه جو سازمانی و مقدار 0.89 بــرای پرسشنامه تسهیم دانش محاسبه شد . در روش تجزیه و تحلیل برای پـاسخ به سوالهای پژوهش از طریق نرم افزار آماریspss(18) از آزمون t تک نمونـه ای ، آزمون فریدمن ، همخـــوانی مجذور کای ، رگرسیون خطی همزمان استفاده گردید . تحلیل های حــاصل از یـافته های تحقیق نشان داد که میزان جو سازمانی و تسهیم دانش در شهرداری منطقه5 بیشتر از میانگین نظری (3 ) بوده و بالاتر از متوسط است ؛ و رتبــه بندی مـولفه های جوسازمانی به ترتیب 1- روحیه گروهی 2- صمیمیت 3- علاقه مندی 4- تأکید بر تولید 5- فـــاصله گیری 6- ملاحظه گری 7- نفوذ و پویایی 8- مزاحمت می باشد ؛ همچنین جــو سازمانی با ویژگی های فردی ارتباط نداشته و تسهیم دانش با تحصیلات رابطه دارد ؛ و نهایت اینکه آزمون رگرسیون خطـی همزمان نشان داد که بین جــوسازمانی و تسهیم دانش در شهرداری منطقه 5 تهران رابطه همبستگی وجود دارد .

به علت اهمیت رشد و توسعه کارآفرینی در سازمانی هایی مانند شهرداری ها و تاثیر متغیری مانند مدیریت دانش در کارآفرینی، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که بین مدیریت دانش با کارآفرینی کارکنان رابطه وجود دارد؟لذا این پژوهش به بررسی رابطه این دو در شهرداری منطقه 7 پرداخته است. پرسشنامه بر روی 201 نفر از کارکنان شهرداری منطقه 7 تهران با روش نمونه برداری تصادفی طبقه ای اجرا شده است.ابزار پژوهش دارای 75 ماده مربوط به کارآفرینی و 12 ماده مربوط به مدیریت دانش محقق ساخته، با رتبه بندی کاملا موافقم،نسبتا موافقم،نسبتا مخالفم و کاملا مخالفم است .سوالات پژوهش عبارت است از 1.مولفه های تشکیل دهنده کارآفرینی کدامند؟2.رتبه بندی عوامل کارآفرینی در جامعه مورد مطالعه کدام است؟3.آیا مدیریت دانش و کارآفرینی کارکنان با ویژگی های فردی کارکنان رابطه دارد؟ 4.کارآفرینی در جامعه مورد مطالعه چه میزان است؟ 5.مدیریت دانش در جامعه مورد مطالعه چه میزان است؟ 6.آیا بین مدیریت دانش و کارآفرینی در جامعه مورد مطالعه رابطه وجود دارد؟ پس از حذف سوالات ضعیف اعتبار پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ برابر 0/9171 در قست کارآفرینی و 0/9448 در قسمت مدیریت دانش برآورد شد.سپس بر پایه ی سه شاخص عمده ارزش ویژه، نسبت واریانس تبیین شده توسط هر عامل و طرح شیب دار 8 عامل برای مجموعه 69 سوالی پرسشنامه کارآفرینی استخراج گردید.برای نامگذاری عامل ها از چرخش واریماکس استفاده شد که منجر به استخراج عامل هایی به نام های 1- خلاقیت 2-استقلال 3- نفوذ 4-بیرونی بودن 5- تصمیم گیری 6-انعطاف پذیری 7-توفیق طلبی 8-یادگیری شد که مجموعا 44.2 درصد از واریانس کل را تبیین میکند.در رتبه بندی عوامل کارآفرینی با استفاده از آزمون فریدمن توفیق طلبی در رتبه ی اول و بیرونی بودن در رتبه ی آخر است.لازم به یادآوری است سطح معناداری رتبه های متغیر های 3 گانه مدیریت دانش برابر 0/0635 و بزرگتر از 0/05= α است، بنابراین متغیرهای مدیریت دانش در جامعه مورد مطالعه از رتبه های کم و بیش یکسان برخوردار است .با استفاده از مدل همخوانی مجذور کای مشخص گردید کارآفرینی به مفهوم کلی با جنسیت، تحصیلات، پست سازمانی، نوع استخدام، واحد سازمانی و سن رابطه معنا داری ندارد و فقط با تجربه خدمتی در جامعه آماری مورد مطالعه رابطه معنا داری دارد و مدیریت دانش به مفهوم کلی با جنسیت، تحصیلات، پست سازمانی، نوع استخدام، سن و تجربه خدمتی رابطه معنا داری ندارد و فقط با واحد سازمانی رابطه معنا داری دارد. با استفاده از آزمون t تک نمونه ای مشخص گردید کارآفرینی کارکنان به مفهوم کلی بسیار بالا است و در مورد مدیریت دانش می توان نتیجه گرفت مدیریت دانش در کارکنان پایین است. با استفاده از آزمون همبستگی بنیادی برای تعیین رابطه مدیریت دانش با کارآفرینی کارکنان مشخص گردید ترتیب یافته های پژوهش به عنوان مدل بهینه کارآفرینی برپایه ابعاد مدیریت دانش و ویژگی های فردی کارکنان به صورت یک مدل اقتضایی معرفی می شود.

این تحقیق، با هدف بررسی رابطه اخلاق حرفه ای با تعهد سازمانی کارکنان در شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت ، انجام شده است،و شش سئوال پژوهشی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش مورد استفاده، توصیفی از نوع همبستگی می باشد.جامعه تحقیق، شامل کلیه کارکنان خانم و آقا در شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت مشتمل بر 340 نفر در مردادماه1392 بوده است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده،ومحاسبه حجم نمونه از طریق فرمول کوکران،نمونه ای بالغ بر 180 نفر از این جامعه برآورد شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات در این تحقیق شامل پرسشنامه محقق ساخته اخلاق حرفه ای و تعهد سازمانی آلن و می یر می باشد که تعهد سازمانی از سه بعد عاطفی،مستمر و هنجاری تشکیل شده است.به منظور اخذ میزان پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده گردید،ضریب آلفا درمورد اخلاق حرفه ای78% ودر مورد تعهد سازمانی 76% بدست آمد.اخذ روایی پرسشنامه ها برمبنای هدف تحقیق،مطالعه نظری و استناد به تحقیقات پیشین و نظر استاد راهنما انجام شد و روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون،تحلیل رگرسیون و آزمون t دوگروه مستقل استفاده شده است و نتایج زیر بدست آمد: نتایج حاصل از بررسی رابطه اخلاق حرفه ای با تعهد سازمانی کارکنان شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت نشان داد که اخلاق حرفه ای رابطه مثبت و معنی دار با تعهد سازمانی و سه بعد(تعهد عاطفی،هنجاری و مستمر) آن دارد، به گونه ای که با افزایش تعهد سازمانی می توان اخلاق حرفه ای را در کارکنان این شرکت، بهبود بخشید و افزایش داد.همچنین از بین ابعاد تعهد سازمانی ، دو بعد تعهد عاطفی و تعهد هنجاری بر اخلاق حرفه ای کارکنان شرکت طرح و اندیشه بهساز ملت تأثیرگذار می باشندو تعهد عاطفی بیشترین تأثیر را بر اخلاق حرفه ای کارکنان این شرکت دارد. و از آنجا که جهت این رابطه مثبت است، تغییر بصورت مستقیم و از نوع افزاینده می باشد. نتایج موید این مطلب است که در میزان و نوع نگرش به اخلاق حرفه ای بین کارکنان زن و مرد تفاوت آماری معنی دار وجود ندارد .همچنین در میزان و نوع نگرش به تعهد سازمانی بین کارکنان زن و مرد در این شرکت نیز تفاوت آماری معنی دار مشاهده نشد.

چکیده : این مطالعه باهدف بررسی تاثیر هوشمندسازی مدارس برمیزان یادگیری وپیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول دوره دوم متوسطه ی منطقه 17 شهر تهران دردرس زبان انگلیسی انجام شده است.روش تحقیق این بررسی ازنوع شبه آزمایشی بوده است وجامعه آماری راکلیه مدارس ، معلمان ودانش آموزان دوره دوم متوسطه تشکیل داده اند که بترتیب 25آموزشگاه ،1374 نفر معلم و 7061 نفر دانش آموز بوده اند که از جامعه موردنظر به تعداد 4 آموزشگاه ، 15 معلم و 302 دانش آموزبا استفاده ازفرمول کوکران وروش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند.ابزار های مورد استفاده برای انجام این مطالعه شامل آزمون های معلم ساخته (پیش آزمون وپس آزمون)تهیه شده توسط دبیران مجرب بوده است که برای محاسبه میزان پیشرفت دانش آموزان استفاده شده است ومعلمین بوسیله این آزمون ها داده ها را جمع آوری کرده اند. طرح تحقیق مورد استفاده دراین مطالعه دوگروهی با برگزاری پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است برای این کاردانش آموزان 2 مدرسه هوشمند ،گروه آزمایش را تشکیل دادند و متغیر مستقل هوشمندسازی برروی آنها اجرا گردید ودانش آموزان مدارس سنتی(2 مدرسه دیگر)بعنوان گروه گواه درنظر گرفته شده اند.لازم به ذکراست که دانش آموزان هردو مدرسه برمبنای نمره درس زبان انگلیسی سال قبل همسان انتخاب شده ودر ابتدا برروی هردو گروه پیش آزمون اجرا گردیده وپس از 3 جلسه درهفته تاثیر عامل آزمایشی بلافاصله پس آزمون اجرا گردید. همچنین پرسشنامه ای محقق ساخته،برای سنجش میزان مهارت ،دانش ونگرش دانش آموزان ومعلمان تهیه شده بود. سوالات پرسشنامه درمقیاس 5 درجه لیکرت ،و در سه بعد سنجش مهارت ،دانش ونگرش تنظیم شده بود. با انجام آزمایشی پرسشنامه وبدست آوردن آلفای کرانباخ (9/8) پایایی یابی شده و فرم نهایی پرسشنامه اجرا گردیده است. آمار توصیفی– استنباطی مورد استفاده برای تجزیه وتحلیل داده ها روش آماری t-test گروههای همبسته بوده است.نتایج بدست آمده از آزمونt گروههای همبسته ،اختلاف معنی داری را بین میانگین گروه آزمایش (5/20)و گروه گواه (5/14)نشان داده ،که منجربه پذیرفته شدن فرضیات تحقیق شده است. کلید واژه: هوشمندسازی – پیشرفت تحصیلی – زبان انگلیسی

چکیده هدف این پژوهش بررسی رابطه ویژگی های سازمان یادگیرنده وآمادگی برای تغییر در سازمان آموزش وپرورش تهران است. ابعاد یک سازمان یادگیرنده بر مبنای هفت بعد تعریف شده توسط واتکینز ومارسیک و آمادگی برای تغییر نیز بر مبنای ادراک کارکنان از آمادگی سازمانشان برای تغییر با استفاده از مفهوم بیان شده توسط دانهام وهمکارانش تعریف می شود . روش تحقیق توصیفی از نوع است و جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان ستادی سازمان آموزش وپرورش تهران در سال تحصیلی 92 – 1391 تشکیل داده اند که به روش تصادفی ساده و از طریق فرمول انتخاب حجم نمونه ،تعداد85 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده، پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده و پرسشنامه نگرش کارکنان در رابطه با تغییر برای سنجش میزان آمادگی برای تغییر است. نتایج این بررسی نشان می دهد که 1)بالاترین ادراک از یک سازمان یادگیرنده تامین رهبری راهبردی برای یادگیری است در حالی که پایین ترین سطح مربوط به توانمند سازی افراد برای بینش جمعی است، 2)تفسیر کارکنان از ابعاد هفت گانه رابطه ای مثبت و قابل توجه با ادراک از آمادگی برای تغییر ندارد، 3)ادراک پاسخ دهندگان از ویژگی های سازمان یادگیرنده با سن ، تحصیلات و سابقه کار رابطه معنادار دارد. کلید¬¬واژه¬ها: ابعاد سازمان یادگیرنده، آمادگی برای تغییر، یادگیری مستمر، یادگیری تیمی، بینش جمعی، آموزش و پرورش، تهران، ستادی.

مساله پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی با استقرار مدیریت دانش در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه است. روش تحقیق حاضر، روش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری این پژوهش 162 نفر بودند که شامل کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه به تفکیک زن و مرد بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه استاندارد فرهنگ سازمانی و پرسشنامه محقق ساخته مدیریت دانش. همچنین پایایی پرسشنامه فرهنگ سازمانی 9507. وپایایی مدیریت دانش 9685. بوده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه با استفاده از روش گام به گام (stepwise) و روش ورود (enter) استفاده شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج ذیل بدست آمده است: 1. فرهنگ سازمانی دانشگاه از نگاه کارکنان در حد قوی ارزیابی شد. 2. استقرار مدیریت دانش در دانشگاه از نگاه کارکنان در حد قوی ارزیابی شد. 3. بین فرهنگ سازمانی با استقرار فرآیند مدیریت دانش در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه رابطه مثبت وجود دارد. نتایج نشان داد871/0r = می باشد که در سطح 01/0 معنی دار است. 4. بین مولفه های فرهنگ سازمانی و مولفه های فرآیند مدیریت دانش در کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی واحد امیدیه همبستگی وجود دارد. نتایج بدست آمده شامل 887/0r = و ضریب تعیین آن 786/0= r2 می باشد. این بدان مفهوم است که مولفه های فرهنگ سازمانی بیش از 78% از تغییرات مدیریت دانش را تبیین می کند.

هدف تحقیق حاضر ، بررسی تاثیر آموزش ضمن خدمت بر کارایی مدیران مدارس مقطع متوسطه ناحیه 3 اهواز می باشد. روش این پژوهش از نوع هدف ، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها ، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد و جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه معلمان مقطع متوسطه ناحیه 3 شهر اهواز که در سال 1392 به کار اشتغال داشتندمی باشد . روش نمونه گیری به صورت سرشماری کامل و برای گردآوری داده ها از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. روایی محتوایی آن توسط متخصصان مربوطه تأیید شده و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ (=95?) مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی ( شاخص های گرایش مرکزی و پراکندگی نظیر میانگین ، انحراف استاندارد و همچنین فراوانی و درصد فراوانی ) و آمار استنباطی ( آزمون تک نمونه ای ، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی شفه ) استفاده شده است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که میزان تأثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر افزایش کارایی سازمانی مدیران برابر با 08/4 می باشد که از مقدار متوسط مورد نظر (نمره3 ) بالاتر و از نظر آماری نیز این اختلاف معنی دار می باشد (0001/0p= و 03/19t=) ، میزان تأثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر افزایش تصمیم گیری اثربخش مدیران برابر با 82/3 می باشد که از مقدار متوسط مورد نظر (نمره3 ) بالاتر و از نظر آماری نیز این اختلاف معنی دار می باشد (0001/0p= و 57/17 t=) ، میزان تأثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر افزایش مشارکت مدیران برابر با 04/4 می باشد که از مقدار متوسط مورد نظر (نمره3 ) بالاتر و از نظر آماری نیز این اختلاف معنی دار می باشد (0001/0p= و 69/15 t=) و میزان تأثیر دوره های آموزش ضمن خدمت بر افزایش روابط انسانی مدیران برابر با 19/4 می باشد که از مقدار متوسط مورد نظر (نمره3 ) بالاتر و از نظر آماری نیز این اختلاف معنی دار می باشد (0001/0p= و 82/16 t=) .

هدف از تحقیق حاضربررسی رابطه محتوای درسی با پرورش روحیه کارآفرینی دردانشجویان کارشناسی ارشد از دیدگاه اعضاء هیأت علمی دانشکده های علوم پایه و فنی مهندسی دانشگاه تبریز بوده است.روش تحقیق همبستگی وجامعه آماری تحقیق شامل520 نفرازاعضاءهیأت علمی دانشگاه تبریز می باشدکه از طریق شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. و حجم نمونه216نفر بوده است .ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته است که روایی آن بااستفاده از نظر متخصصان و پایایی آن از طریق آلفای کرانباخ به ترتیب برای پرسشنامه کارآفرینی و محتوای درسی 0.92و0.77 بدست آمد.برای تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است ،نتایج نشان دهنده رابطه معنی دار بین کارآفرینی ومولفه های آن با محتوای برنامه درسی می باشد.مقدار همبستگی بین محتوای برنامه درسی با کارآفرینی0.71 ومقدار همبستگی بین محتوای برنامه درسی بامولفه های کارآفرینی شامل ابتکارعمل54/0، محدود نشدن به منابع موجود 0.55، قدرت تصمیم گیری0.58، خلاقیت0.48، درگیر شدن در فرایند مستمرنوآوری0.52، ریسک پذیری0.63، رهبری 0.51می باشد.

دنیا به سرعت در حال تغییر است. سرعت تغییرات در فناوری و رشد نوآوری های سازمانی، دلیل محکمی برای تمرکز سرمایه گذاری سازمان ها در آموزش کارکنان و اقدام برای بهسازی و بالندگی آنان به شمار می آید. یک مدیر سبک رهبری خود را با این هدف انتخاب می کند که بتواند به عنوان یک رهبر، بیشترین میزان اثربخشی را داشته باشد. مسلما گزینش درست یک سبک رهبری می تواند تحقق هدف های فرد، سازمان و جامعه را به دنبال داشته باشد. ولی اینکه مدیران با استفاده از چه سبک های رهبری می توانند بیشترین نفوذ را داشته باشند، همچنان به عنوان یک مساله مهم مطرح است. این تحقیق به منظور بررسی رابطه سبک رهبری تحولی مدیران با بهسازی کارکنان معاونت فرهنگی شهرداری مشهد صورت گرفته است. نمونه تحقیق از میان کارکنان رسمی و قراردادی شهرداری به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته اند. کارکنانی که ویژگیهای آنان، مطابق با تعریف عملیاتی، امکان قرار گرفتن در نمونه تحقیق را میداد برابر با 136 نفر به دست آمد. از حیث روش، تحقیق کمی و با استفاده از روش همبستگی انجام شد. هنگامی که مطالعات از طریق یک مدل رگرسیونی به پیش بینی بپردازند، مطالعه در زمره مطالعات همبستگی قرار می گیرد. برای انجام پژوهش، به این ترتیب عمل شد که ابتدا نمره رهبری مدیران شهرداری مشهد از حیث میزان انطباق با شاخص های سبک رهبری تحولی از دیدگاه کارکنان اندازه گیری و سپس، میزان رابطه آن با نمره کل بهسازی کارکنان تعیین گردید. در این تحقیق داده های جمع آوری شده از پرسشنامه ها، جهت تعیین نتایج به دست آمده درباره چهار فرضیه اصلی و چهار فرضیه فرعی با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل ، قرار گرفت. مهمترین یافته های تحقیق نشان داد که: 1) وضعیت انطباق رفتار مدیران شهرداری بر اساس شاخصهای رهبری تحولی از حد متوسط بالاتر است؛ 2) وضعیت بهسازی کارکنان شهرداری بر اساس مدل مکلگان از حد متوسط بالاتر است؛ 3) بین میزان انطباق رفتار مدیران با شاخصهای رهبری تحولی و میزان بهسازی کارکنان آنان در معاونت فرهنگی شهرداری مشهد رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد؛ 4) بهسازی کارکنان (بر اساس نمره کل به دست آمده از مدل مکلگان) از طریق رفتار منطبق با شاخصهای رهبری تحولی مدیران معاونت فرهنگی شهرداری مشهد قابل پیش بینی نیست؛ 5) رابطه معنی داری بین میزان رفتار منطبق با رهبری تحولی مدیران شهرداری با سن آنان وجود ندارد؛ 6) در میزان نمره کل بهسازی کارکنان شهرداری بر حسب مرد یا زن بودن آنان تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ 7) در میزان نمره کل بهسازی کارکنان با مدرک تحصیلی بالاتر و کارکنان با مدرک تحصیلی پایین تر تفاوت معنی داری وجود دارد؛ 8) رابطه معنی داری بین نمره کل بهسازی کارکنان و سن آنان، وجود ندارد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مدیریت دانش با نوآوری کارکنان دانشگاه پیام نور واحد کوهدشت در سال تحصیلی 92-91 بود. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی کارکنان اداری، اعضای هیأت علمی و اساتید مدعو دانشگاه پیام نور شهرستان کوهدشت به تعداد207 نفر بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای جدول مورگان 135 نفر به عنوان نمونه انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات از دو پرسشنامه استفاده شده است: پرسشنامه استاندارد مدیریت دانش و پرسشنامه محقق ساخته نوآوری. همچنین پایایی آن ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ 92/0 بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد، که پس از تجزیه وتحلیل اطلاعات نتایج ذیل به دست آمده است: بین دو متغیر مدیریت دانش و نوآوری همبستگی مثبت وجود دارد و این همبستگی برای کارکنان برابر با 951. و برای اساتید برابر با 891. می باشد؛ که در سطح p</.1 معنی دار می باشد. بین مولفه های مدیریت دانش با نوآوری همبستگی مثبت وجود دارد. ضریب همبستگی بین این دو متغیر برای کارکنان 980. و برای اساتید 934. گزارش گردید؛ که بیشترین میزان ضریب همبستگی مربوط به مولفه ی انتقال دانش با نوآوری کارکنان با میزان 966. و کمترین میزان ضریب همبستگی مربوط به مولفه ی حفظ دانش با نوآوری اساتید با میزان 690. می باشد.

مدیریت تخصص و هنری است که با پیچیده تر شدن سازمان ها اهمیت بیش تری یافته است. سازمان ها بدنبال اثربخشی بیش تر هستند و اثربخشی سازمان ها هم در گرو اثربخشی مدیریت ها است. هدف پژوهش حاضر مطالعه و تحلیل سبک رهبری تحول گرا در مدیران دبیرستان های دخترانه منطقه پانزده آموزش و پرورش شهر تهران است. لذا از حیث هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی و تحلیلی و از نظر اجرا جهت آزمون سئوالات، تحقیق پیمایشی است.از این رو در این تحقیق از پرسشنامه محقق- ساخته استفاده شده است. نوع تحقیق همبستگی – مقایسه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه دبیران دبیرستان های دخترانه منطقه پانزده آموزش و پرورش که 525 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 222 بدست آمده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها در بخش یافته های استنباطی از آزمون های کولموگرف اسمیرنف و آزمون تی تک نمونه و همچنین ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین همه متغیرهای تحقیق رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. قوی ترین رابطه بین اصل تفویض اختیار و تصمیم گیری مشارکتی (r=0/678) وجود دارد که یک رابطه مستقیم با شدت قوی است و همچنین ضعیف ترین رابطه بین رویکرد سازمان های یادگیرنده با ارزش یابی (r=0/130) می باشد که یک رابطه مستقیم با شدتی ضعیف است.

مسئله پژوهش حاضر،مطالعه جو سازمانی و رابطه آن با میزان خلاقیت مدیران دبیرستان های شهر دزفول است،جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران،دبیرستان های شهر دزفول به تعداد 100 نفر بوده است که به دلیل محدود بودن از سرشماری کامل استفاده شده است.پایایی پرسش نامه نیز از طریق آلفای کرونباخ اندازه گیری شده،پایایی پرسش نامه خلاقیت مدیران88%وپایایی پرسش نامه جو سازمانی 85%بدست آمده است، روش پژوهش توصیفی از نوع هم بستگی بود برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از روش آماری ضریب هم بستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره (مانوا) و آزمون تعقیبی دانکن و آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شده است،ابزار جمع آوری اطلاعات پرسش نامه جو سازمانی هالپین و کرافت و پرسش نامه خلاقیت مدیران می باشد .نتایج نشان داد بین خلاقیت مدیران و مولفه های جو سازمانی رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد هم چنین بین خلاقیت مدیران با رشته تحصیلی رابطه معناداری بدست آمده و بین خلاقیت مدیران با جنسیت،گروه سنی و سابقه خدمت مدیران رابطه معنادار بدست نیامده است.به طور کلی مشخص شد که خلاقیت مدیران با جو سازمانی رابطه مستقیم و معناداری دارد و میزان خلاقیت مدیران در جامعه آماری متوسط و جو سازمانی نیمه باز می باشد.

هدف پژوهش حاضر، بررسی تحلیلی - توصیفی (تطبیقی) عناصر اخلاقی ابن مسکویه و ملاصدرا و تعیین آموزه¬های تربیت آن برای آموزش از دور می¬باشد. این پژوهش با توجه به روش توصیفی - تحلیلی از نظر راهبرد تحقیق، کیفی و از نظر نوع تحقیق بر اساس هدف، نظری انجام شده است. در گردآوری اطلاعات از روش آرشیو استفاده شده و در تجزیه و تحلیل داده¬ها طبق روش جرج بردی، عناصر اخلاقی ابن مسکویه و ملاصدرا مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. یافته¬های پژوهش بیانگر آن است که ملاصدرا در نظریه¬های فلسفی خود با توجه به حرکت جوهری و تشکیکی بودن مراتب وجود و هم¬چنین با اتخاذ این مبنا که علم از مقوله¬ی وجود بوده و اخلاق هم مبتنی بر علم و حکمت است، سیری را ترسیم می¬کند که در آن انسان با به¬کارگیری نیروی عقلانی، وجود خود را در یک سیر تکاملی تحقق می¬بخشد. ابن مسکویه در نظریات اخلاقی به¬ویژه فلسفه¬ی اخلاق، شدیداً تحت تأثیر نظریات ارسطو و مقوله¬ی حدّ وسط در فضیلت عدالت بوده است. نظریه اعتدال، امتنای اخلاقی اکثر متفکران اسلامی از جمله غزالی می¬باشد. اگرچه ملاصدرا حکیم متأله¬ای است که سیر به¬سوی حقیقت را در تلاقی عرفان و شریعت در فلسفه می¬داند، اما در نظریات اخلاقی خود با ابن مسکویه و نظریات ارسطو هماهنگ است و در بعد نظری، استعداد ویژه حکیم ملاصدرا نیز قابل تأمل است. دلالت¬های تربیتی یافته¬های پژوهش حاضر را برای آموزش از دور، می¬توان در اهداف زیر خلاصه نمود: 1- شاخص¬ها و معیار ارزش¬های اخلاقی، مبتنی بر عقلانیت مشروع است و هدف نظام آموزش از دور، حذف محدودیت¬ها برای دستیابی به آموزش برای همه، همه جا و همه کس می¬باشد که منظر صریح فضیلت عدالت و توازن در دستیابی به علم و دانش است. 2- محوریت نظام آموزش از دور، بر کتاب و منابع مالتی مدیا و چند رسانه¬ای است، گستردگی و فراگیری این روش، تعمیم عناصر اخلاقی را در روند اجرایی آن توجیه می¬نماید. اساساً مقوله¬ی کتاب خود یک ارزش اخلاقی مطلق است و برخاسته از عقلانیت صرف و هدفمند است و دانش، نور و تجلی نور است. لذا تلطیف کتاب در نظام آموزش از دور به ارزش¬های اخلاقی، یک ضرورت عینی است و خود دلالتی بر قواعد تربیتی آن بر آموزش

داشتن یک دید عمیق و جامع از سازمان و بررسی دیدگاه مدیر و کارکنان سازمان مفهومی نو در حوزه مدیریت القاء می کند و از آن به عنوان سلامت سازمانی نام می برند؛ بررسی این مفهوم کمک می کند تا تصویر عمیقی از تأثیر رفتار شغلی کارکنان در محیط سازمان مطالعه شود؛ از طرف دیگر به جهت افزایش اهمیت دانش در سازمان ها، مقوله مدیریت دانش به عنوان یک مبحث مهم وارد سازمان های امروزی گردیده است. این امر ناشی از تمرکز بر دانش به عنوان یکی از منابع استراتژیک سازمان است. این پژوهش، با عنوان رابطه سلامت سازمانی با مدیریت دانش مدیران دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد. روش تحقیق از حیث هدف، کاربردی و از حیث شیوه ی جمع آوری داده ها توصیفی– همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل کلیه مدیران آموزشی و پژوهشی دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی 93-1392 در واحدها و دانشکده های شش گانه دانشگاه علامه طباطبایی اشتغال دارند است و تعداد آنها حدود 70 نفر می باشد. در این پژوهش از تعداد 70 نفر جامعه آماری 61 نفر به صورت نمونه در دسترس شرکت کردند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت سازمانی با پایایی 9433/0 و مدیریت دانش با پایایی 0/9194 جمع آوری و از طریق آزمون های tتک نمونه ای، فریدمن، مجذور کای، رگرسیون خطی همزمان و همبستگی بنیادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش بیانگر این بود که وضعیت سلامت سازمانی و هفت مولفه(روحیه،تاٌکید علمی، ملاحظه گری، ساختاردهی، حمایت منابع، نفوذ مدیر، یگانگی نهاد) مورد بررسی برای سنجش آن در سطح پایینی قرار دارد. همچنین نتایج پژوهش بیانگر این بود که وضعیت مدیریت دانش و سه مولفه (خلق دانش،انتشار دانش، کاربرد دانش) مورد بررسی در سطح پایینی قرار دارد. همچنین در مجموعه مولفه های سلامت سازمانی(7 مولفه)، مولفه ملاحظه گری مدیران بالاترین رتبه و مولفه یگانگی نهاد مدیران در پایین ترین رتبه و مولفه های روحیه ، تاٌکید علمی، ساختاردهی، حمایت منابع و نفوذ مدیر به ترتیب در رتبه های دوم، سوم، چهارم، پنجم و ششم قرار دارند؛ در مجموعه مولفه های مدیریت دانش(3 مولفه)، مولفه انتشار دانش در رتبه یکم، مولفه کاربرد دانش در رتبه دوم و مولفه خلق دانش در رتبه سوم قرار گرفته اند. همچنین متغیرهای فردی چون؛ جنسیت، تحصیلات، موقعیت شغلی، وضعیت استخدامی، واحد سازمانی، سن و تجربه با سلامت سازمانی و مدیریت دانش رابطه ای ندارد. برای پاسخ به پرسش آخر(آیا سلامت سازمان با مدیریت دانش رابطه دارد؟) از مدل همبستگی بنیادی استفاده شد، بر این اساس دو زوج معادله به دست آمد که نشان می دهد بین سلامت سازمانی و مدیریت دانش رابطه مثبت وجود دارد.

این پژوهش به بررسی رابطه ی کارآفرینی با مدیریت دانش روی 209 نفرنمونه دردسترس ازمدیران مرکز ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران مستقر در تهران اجرا گردید . ابزار پژوهش شامل : پرسشنامه های 75 سوالی کارآفرینی و12سوالی مدیریت دانش درطیف چهاردرجه ای کاملاً نادرست، نسبتاً نادرست ،نسبتاً درست ، کاملاً درست ، به ترتیب متناظربا اعداد1،2،3،4نتایج حاصل نشان داد ، آلفای کرونباخ برای پرسشنامه کارآفرینی به مقدار 9132/0= ? وبرای مدیریت دانش به مقدار 9211/0= ? برآورد گردید. پرسش های پژوهش ( هر یک از مولفه های مدیریت دانش وکارآفرینی در جامعه مورد مطالعه تا چه میزان است، رتبه بندی مولفه های مدیریت دانش وکارآفرینی در جامعه مورد مطالعه کدام است، آیا مدیریت دانش و کارآفرینی با ویژگی های فردی مدیران رابطه دارد،آیا مدیریت دانش با کارآفرینی مدیران رابطه دارد). برای پاسخ به پرسش های یکم ودوم اجرای مدل t تک نمونه ای نشان داد عوامل کارآفرینی مدیران در سطح بالا ولی مدیریت دانش در سطح پایین قرار دارد. رتبه بندی عوامل کارآفرینی و مدیریت دانش با استفاده از آزمون فریدمن نشان داد متغیر خلاقیت بالاترین و متغیر توفیق طلبی پائین ترین رتبه ومتغیرهای قدرت ریسک،تشخیص موقعیت،انعطاف پذیری،تصمیم گیری،اعتماد به نفس،قاطعیت،درونی بودن به ترتیب رتبه های دوم تاهشتم راداراست . رتبه های متغیر های سه گانه مدیریت دانش نیز به ترتیب انتشار دانش، خلق دانش،وکاربرددانش است. بااستفاده از مدل همخوانی مجذور کای مشخص گردید از عامل های کارآفرینی متغیرهای توفیق طلبی(f3)با نوع استخدام،قاطعیت (f6)با پست سازمانی و نوع استخدام رابطه دارد .همچنین از عامل های مدیریت دانش ،متغیر خلق دانش (m1)با سن و تجربه خدمتی ،انتشار دانش (m2)با تجربه خدمتی،کاربرددانش(m3)باتحصیلات ،ومدیریت دانش به مفهوم کلی (mtot) با سن و تجربه خدمتی رابطه دارد. برای پاسخ به پرسش آخر پژوهش از مدل همبستگی بنیادی استفاده و از پنج مقدار ویژه محاسبه شده دو مقدار ویژه معنادار و بنابراین بردارهای zx1و zx2برای پنج متغیر مستقل و متناظر با آن بردارهای zy1وzy2 برای دو متغیر وابسته تعریف و در نهایت دو مدل اقتضایی استخراج می گردد.

هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه جو سازمانی از بعد سلامت سازمانی و عملکرد مدیران آموزشی شهرستان خاش می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می‏باشد. جامعه آماری این پژوهش 832 معلم مرد و زن مدارس شهرستان خاش می¬باشند که بر اساس جدول مورگان تعداد 260 معلم مرد و زن از طریق روش نمونه¬گیری تصادفی -طبقه¬ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته عملکرد مدیران آموزشی و پرسشنامه اصلاح شده هوی و فیلدمن (1987) برای توصیف سلامت سازمانی(ohi) مورد استفاده قرار گرفت. جهت تعیین پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که بر این اساس ضریب پایایی پرسشنامه عملکرد مدیران آموزشی82/0 و برای پرسشنامه سلامت سازمانی 88/0 به دست آمد. داده¬های به دست آمده با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، t تک متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سلامت سازمانی در حد متوسط می باشد و میان عملکرد مدیران آموزشی شهرستان خاش و سلامت سازمانی با سطح اطمینان 95 درصد( ضریب همبستگی 63/0) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین میان سلامت¬سازمانی¬وعملکرد مدیران آموزشی شهرستان خاش در حیطه برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری و نظارت نیز رابطه مثبت و معنا¬داری مشاهده شد.

هدف پژوهش بررسی مولفه های تشکیل دهنده کیفیت آموزشی در مدارس ابتدایی شهرستان رشت می باشد. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش های جمع آوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی شهرستان رشت شامل 502 آموزگار مرد و 771 آموزگار زن می باشد. حجم نمونه پژوهش نیز با استفاده از جدول مورگان 295 نفر تعیین و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری داده ها نیز از طریق پرسشنامه محقق ساخته است. کیفیت آموزشی در این پژوهش با مولفه های منابع کالبدی، محتوای آموزشی، برنامه آموزشی، منابع انسانی، منابع مالی و منابع اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. برای اندازه گیری روایی و پایایی در این پژوهش ابتدا تعداد 30 پرسشنامه اولیه تکمیل و پیش آزمون انجام شد و اعتبار سازه ای و درونی پرسشنامه و میزان همبستگی گویه با کل شاخص و ضریب آلفا در صورت حذف گویه مشخص و در نهایت سوالات نامناسب حذف و پرسشنامه نهایی بدست آمد. در ضمن در تحقیقات اجتماعی آلفای 60 و بالاتر قابل پذیرش است اما در پژوهش حاضر سعی گردید که برای دقت در سنجش شاخص ها از گویه هایی با مقدار آلفای بالاتر از 75 استفاده شود. در این پژوهش برای تلخیص داده ها از جداول توزیع فراوانی وآماره های تلخیص کننده توزیع فراوانی مانند میانگین، انحراف معیار، نمودار دایره ای و هیستوگرام استفاده شد. همچنین برای استنباط تکرار پذیری روابط، از آزمونهای مختلف همچون رگرسیون، آزمون t تک نمونه ای، آزمون f واریانس و ضریب بتا استفاده گردید. نتایج نشان داد که در بررسی متغیر منابع کالبدی، میزان اهمیت تجهیزات و وسایل کمک آموزشی برای پاسخگویان با 86 درصد بیشترین اهمیت را داشته است و همچنین در متغیر محتوای آموزشی، تأکید بر آموزش کار گروهی برای پاسخگویان با 40 درصد؛ در متغیر برنامه های آموزشی، ارتباط امتحانات با مواد درسی ارائه شده با 61 درصد؛ در متغیر منابع انسانی در کیفیت بخشی به آموزش، احساس ارزش واحترام در رابطه با شغل معلمی با 78 درصد؛ در متغیر منابع مالی، میزان تمایل و علاقه شخصی به تدریس با 87 درصد و در متغیر منابع اطلاعاتی معلمان در کیفیت بخشی به آموزش، علاقه به مطالعه کتب جدید آموزشی و بروز کردن شیوه های تدریس با 83 درصد برای پاسخگویان بیشترین اهمیت را داشته است.

پژوهش حاضر تحت عنوان " مطالعه مهارتهای فراشناختی و رابطه آن با یادگیری از دیدگاه دبیران مقطع متوسطه شهر نهاوند " انجام شده است. هدف از این پژوهش، مطالعه میزان رابطه هر یک از مولفه های راهبرد های فراشناختی در پیش بینی یادگیری دانش آموزان از دیدگاه دبیران شهر نهاوند می باشد. از نظر هدف کاربردی وروش گردآوری داده ها توصیفی واز نوع همبستگی است، نمونه آماری 195 نفری متشکل از دبیران مقطع متوسطه آموزش و پرورش شهرنهاوند که با استفاده از فرمول کوکران تعیین وبه روش تصادفی ساده انتخاب گردیده است . در این پژوهش سه مولفه (مهارت برنامه ریزی، مهارت نظارت، مهارت نظم دهی) به عنوان مهارتهای فراشناختی در نظر گرفته شده، که رابطه هر یک با یادگیری دانش آموزان در قالب سوال پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته با 35 سوال استفاده شده و برای بررسی سوال های پژوهش از آزمون خی دو و برای سوال اصلی از آزمون فریدمن استفاده شده است. در نهایت نتایج نشان داد که مهارتهای فراشناختی به میزان خیلی زیاد با یادگیری دانش -آموزان رابطه دارد. یافته ها این پیشنهاد را مطرح می کند که با آگاهی رسانی هر چه بیشتر به دبیران در خصوص اهمیت و تأثیر مهارتهای فراشناختی و فراگیری این مهارتها و در نهایت به کارگیری آنها در امر آموزش موجبات هر چه بهتر و سهل شدن امر یادگیری در دانش آموزان را فراهم آورد.

این پژوهشبا هدف بررسی رابطه بین سلامت سازمانی با موفقیت تحصیلی دانش آموزان مقطع راهنمایی دخترانه آموزش و پرورش منطقه 3 تهرانانجام شد. پژوهش حاضراز نظر هدف کاربردی می باشد و از نظرگردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی می باشد در این پژوهش نمونه گیری در شهر تهران و آموزش و پرورش منطقه 3 انجام شده و جامعه آماری شامل دبیران مدارس راهنمایی دخترانه منطقه 3 آموزش پرورش شهرتهران شامل 190نفردر سال 1392بود و از طریق نمونه گیری تصادفی ساده با استفاده از جدول کوکران 127 نفر از انان انتخاب گردیدند ابزار اندازه گیری مولفه های سلامت سازمانی از پرسشنامه سلامت سازمانی استاندارد هوی و همکاران و برای اندازه گیری پیشرفت تحصیلی از میانگین معدل دانش آموزان استفاده شده است. ضریب اعتبار آن به وسیله آلفای کرونباخ 93%تعیین شد و به منظورتجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شده است. روش آماری :روش آمار توصیفی (میانگین ، انحراف استاندارد ،نمودارها) وروشهای آمار استنباطی (همبستگی پیرسون ،تحلیل رگرسیون )مورد استفاده قرار گرفته است . نتایج این پژوهش نشان می دهدکه تمامی مولفه های سلامت سازمانی (به جز رضایت شغلی و یگانگی و انسجام) با موفقیت تحصیلی دانش آموزان رابطه دارند، و در کل سلامت سازمانی دارای همبستگی متوسطی با پیشرفت تحصیلی است، به طوریکه در مجموع 9 مولفه سلامت سازمانی 32 درصد از واریانس متغیر موفقیت تحصیلی دانش آموزان را تبیین و با ضریب تعیین برابر با 108/0 مشخص شد حدود 11 درصد از تغییرات متغیر موفقیت تحصیلی دانش آموزان توسط متغیر سلامت سازمانی تعیین می شود.

هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه مولفه های فناوری اطلاعات (it) با عملکرد سازمانی کارکنان دانشگاه آزاد است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع همبستگی است.جامعه آماری کلیه کارکنان دانشگاه آزاد اسلامی خرم آباد است که تعداد آن250 می باشد و نمونه گیری به روش سرشماری کامل صورت گرفت. ابزار اندازه گیری دو پرسشنامه، مولفه های فناوری اطلاعات (it) و عملکرد سازمانی کارکنان است که روایی آن از نوع روایی محتوایی است که توسط اساتید مجرب مورد تأیید قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ برای محاسبه پایایی پرسشنامه فناوری اطلاعات (it) 95 و پرسشنامه عملکرد سازمانی کارکنان 84 به دست آمد که بیانگر پایایی بالای پرسشنامه است. برای تجزیه و تحلیل داده-ها از روش آمار توصیفی برای طبقه بندی نمره های خام و ترسیم نمودارها و جداول و از آمار استنباطی (آزمون کولموگروف- اسمیرنف و ضریب همبستگی پیرسون) به منظور بررسی فرضیه های تحقیق استفاده شد. نتایج نشان می دهد که بین مولفه های فناوری اطلاعات (it) و عملکرد سازمانی کارکنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد .

تربیت شهروندی در عصر امروز نه یک نیاز،بلکه یک اولویت است که برای نیل به اهداف آن،نظام آموزش و پرورش و به تبع آن برنامه های درسی نقشی اساسی دارند.از جمله این برنامه ها درس مطالعات اجتماعی است. این پژوهش با هدف میزان پرداختن به مؤلفه های تربیت شهروندی در کتاب درسی مطالعات اجتماعی پایه ششم دوره دبستان انجام گرفته است.پژوهش حاضر از نظر روش ،تحلیل محتوا و از جهت نوع پژوهش ،کاربردی بوده است. جامعه آماری کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم دوره دبستان و واحد تحلیل محتوا" جمله "بوده که شامل جملاتی می باشد که در" متن" فعالیت ها" و "پرسش های" که به طور مستقیم یا غیر مستقیم به آن اشاره شده است. بعد از مطالعه نظریات مربوط به تربیت شهروندی وتعیین چارچوب تئوریک، سوال ها با توجه به نظریات مطرح شده در سیزده مؤلفه تدوین و محقق برای تعیین پایایی وروایی،متن کتاب را مورد مطالعه و باز تحلیل قرار داده و برای سنجش قابلیت پایایی از چند کارشناس در زمینه تحلیل محتوا خواسته شده تا مؤلفه های شناسایی شده را تحلیل محتوا نمایند. مقایسه ها نشان داد که نتایج حاصل از تحلیل محتوای کارشناسان از پایایی لازم برخورداراست.برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی(فراوانی،درصد،جدول ونمودار)استفاده شد.نتایج پژوهش نشان می دهد که از میان سیزده ویژگی تربیت شهروندی در کتاب مطالعات اجتماعی پایه ششم ابتدایی به آن میزان که به مؤلفه¬رعایت اصول اخلاقی توجه شده است به مؤلفه¬های مهم¬ دیگری هم چون حساسیت نسبت به رفاه وآسایش دیگران، پرورش مشارکت فعال،اتخاذ تصمیم آگاهانه، بررسی عقاید، آگاهی از جامعه جهانی،دارا بودن حس وطن پرستی و احترام به تکثرتوجه کمتری شده است.

پژوهش حاضر با هدف "بررسی ابعاد سازمان یادگیرنده و تاثیر آنها در یادگیری سازمانی در دانشگاه علم و فرهنگ"انجام گرفته است. جامعه آماری، شامل کلیه اعضاء دانشگاه علم و فرهنگ (کارمندان و اعضاء هیات علمی) در نیمسال دوم 93-92 حدود 200 نفر می¬باشد. برای نمونه¬گیری از روش سرشماری کامل استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد ابعاد سازمان یادگیرنده، واتکینز و مارسیک(2003) و نیز پرسشنامه یادگیری سازمانی کریشنا(2008) استفاده شده است. روایی پرسشنامه از طریق، روایی محتوایی و پایائی پرسشنامه با ضریب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده (96/0=?) و پرسشنامه یادگیری سازمانی(84/0= ?) بدست آمد. نوع تحقیق از منظر هدف، کاربردی و روش پژوهش از نظر جمع¬آوری داده¬ها روش توصیفی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش برای توصیف داده¬ها از جداول توزیع فراوانی و شاخصهای میانگین، انحراف استاندارد، کمینه، پیشینه و نمودار استفاده شده است. برای بررسی نرمال بودن توزیع داده¬های دو متغیر پژوهش از آزمون کولموگروف اسمیرنوف، برای بررسی تاثیر ابعاد سازمان یادگیرنده بر یادگیری سازمانی از تحلیل رگرسیون، و از آزمون خی دو برای بررسی تفاوت ویژگی¬های جمعیتی استفاده شده است. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد، ضرایب همبستگی بین مولفه¬های ابعاد سازمان یادگیرنده و متغیر یادگیری سازمانی به ترتیب عبارتند از: ا- یادگیری مستمر(583/0=r)، 2- توسعه روحیه پژوهش و تبادل نظر(606/0=r)، 3- یادگیری گروهی(629/0=(r، 4-حفظ و به اشتراک گذاشتن دانش(489/0=r) 5- چشم انداز مشترک (629/0=r)، 6- ارتباط با محیط (629/0=r)، 7-¬¬رهبری استراتژیک برای یادگیری (491/0=r)، مثبت بودن این ضرایب نشان از تاثیر مستقیم مولفه¬های سازمان یادگیرنده بر یادگیری سازمانی در دانشگاه علم و فرهنگ دارد. همچنین بزرگتر بودن سطح معنی¬داری از سطح خطا(05/0> p) حاکی از عدم ارتباط معنی¬دار بین سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی با ویژگیهای فردی کارکنان می¬باشد. در مجموع اطلاعات جداول نشان میدهد اعضا دانشگاه امتیازی متوسط به پایین به نقش دانشگاه علم و فرهنگ به عنوان سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در آن داده¬اند:

در این پژوهش، رابطه بین یادگیری سازمانی با تعهد سازمانی در بنیاد ملی نخبگان مورد بررسی قرار گرفت. برای همین منظور از دو پرسشنامه ی استاندارد واتکینز و ماریک برای یادگیری سازمانی و پرسشنامه ی آلن و مایر برای تعهد سازمانی استفاده کرده است. روایی دو پرسشنامه با توجه به نظر متخصصان امر مورد تایید قرار گرفته و پایایی آنها نیز به کمک روش آلفای کرونباخ به ترتیب 89% و 91% به دست آمده است. برای تحلیل داده ها ازنرم افزار آماری spss در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی بهره گرفته شد. در بخش آمار توصیفی مشخصه های آماری مانند میانگین، مد، میانه و در بخش آمار استنباطی آزمون های رگرسیون چند گانه، ضریب همبستگی اسپیرمن، آزمون t تک نمونه ای و آزمون تحلیل مسیر، استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد هر دو بعد اصلی یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی در میان پاسخ گویان دارای وضعیت مطلوب و رضایت کننده ای است همچنین بین یادگیری سازمانی و تعهد سازمانی ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد. در بین شاخصه های فردی نیز سن و تحصیلات با یادگیری سازمانی و سابقه، جنسیت و سن نیز با تعهد سازمانی دارای ارتباط معنی داری هستند. در بین ابعاد یادگیری سازمانی نیز بعد چشم انداز مشترک بیشترین تاثیر را در افزایش تعهد سازمانی افراد و در بین ابعاد تعهد سازمانی نیز بعد یادگیری مستمر بیشترین تاثیر را در افزایش یادگیری سازمانی افراد دارد. کلمات کلیدی: یادگیری سازمانی، تعهد سازمانی، بنیاد ملی نخبگان

تحقیق حاضر با هدف طراحی و تدوین نظام تجزیه و تحلیل شغلی کارکنان واحد فروش مترو به منظور آموزش و بهسازی کارکنان انجام شد. این تحقیق از لحاظ هدف پژوهش کاربردی و به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان واحد فروش مترو( 730 نفر) می شود. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی جمعیت شناختی (سن، جنس، تحصیلات و ...) و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روائی محتوای پرسشنامه توسط اساتید تایید شد. برای ضریب پایائی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و نتیجه بیانگر پایایی پرسشنامه ها بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (شاخصهای مرکزی و میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (آزمون فریدمن) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. در این پژوهش ابتدا به بررسی وضعیت جاری واحد فروش مترو به منظور شناسائی مشکلات و یافتن ریشه ها و علل آنها پرداخته شد.

هدف اصلی این پژوهش " شناسایی استراتژی های منابع انسانی بر اساس مدل نقاط مرجع استراتژیک شرکت استام صنعت در سال 1393 "بوده است . یافته های پژوهش نشان می دهد که استراتژی های منابع انسانی در مشاغل اصلی و تخصصی شرکت استام صنعت بر اساس مدل بامبرگر و مشولم از نوع استراتژی متعهدانه می باشد. همچنین زیر سیستم های منابع انسانی از قبیل تامین و توسعه منابع انسانی،ارزیابی عملکرد و پاداش و روابط کارکنان نیز از استراتژی متعهدانه پیروی می کند نگرش متعهدانه، موجب می‎شود مدیران و کارکنان سازمان، درک بهتری از مقاصد و اهداف سازمان داشته و برای موفقیت شرکت در دست یابی به اهدافش تلاش نمایند

هدف اصلی پژوهش " بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و توانمندسازی کارکنان بیمه ایران استان تهران " می باشد . این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا توصیفی از نوع همبستگی می باشد . جهت تعیین حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان حداقل 361 نفر نمونه تعیین شد. به منظور بررسی فرضیه ها از دو پرسش نامه یادگیری سازمانی (نیف و همکاران ) و پرسشنامه استاندارد توانمندسازی (اسپریتزر ) استفاده شده است .

پژوهش حاضر به منظوربررسی ویژگی های کارآفرینی مدیران دبیرستان های شهر مشهد صورت گرفت.روش تحقیق از نوع کاربردی وپیمایشی بود.نمونه گیری به روش سرشماری کامل صورت گرفته است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه ویژگی های شخصیتی کارآفرینی کردنایج و دیگران استفاده شده است. به منظور بررسی دادهها و تجزیه و تحلیل نتایج از روشهای آمار توصیفی و همچنین آمار استنباطی همچون آزمون t یک گروهی و آزمون همبستگی پیرسون و آزمون مجذور کا استفاده شد.

چکیده این پژوهش با هدف شناسایی مهارت های مورد نیاز معلمان پایه ششم استان همدان در سال تحصیلی 93-94 طراحی و اجراشده، معلمان به عنوان مجریان اصلی برنامه درسی علاوه بر نقش محوری در فرآیند اجرا، بسته به درجه تمرکز نظام آموزشی در فرآیند طراحی و تولید برنامه های درسی نیز نقش دارند . این پژوهش ،پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرانباخ به میزان 95/0 محاسبه شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان پایه ششم استان همدان در سال تحصیلی 93-94 که نمونه با استفاده از جدول مورگان و به صورت روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند.

چکیده آموزش، موثرترین ابزار و شیوه افزایش آگاهی فرد با مسائل و معضلات جامعه است. آموزش محیط زیست امروزه نه تنها یک ضرورت، بلکه نیاز مبرمی است که در پی توسعه روزافزون تمدن های شهری پدید آمده است. هدف از انجام تحقیق حاضربررسی عوامل موثر بر ارتقا کیفیت آموزش های زیست محیطی شهرداری منطقه بیست تهران از دیدگاه آموزش دهندگان و آموزش پذیران می باشد. ابزار جمع آوری داده ها دو دسته پرسشنامه شامل پرسشنامه تخصصی برای آموزش دهندگان و پرسشنامه عمومی برای آموزش پذیران می باشد، که روایی آن بر اساس نظرات اساتید و متخصصان و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تایید شد. در نهایت داده ها با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل عاملی قرار گرفتند. نتایج تحلیل عاملی مولفه های اثرگذار بر ارتقا کیفیت آموزش زیست محیطی از دیدگاه آموزش دهندگان نشان داد، عواملی چون نظارت و ارزیابی، برنامه ریزی و مهارتهای حرفه ای در مجموع 994/73 درصد از کل واریانس را تبیین می کنند و به عنوان مهمترین مولفه های اثر گذار بر ارتقا کیفیت آموزش عالی از دیدگاه آموزش دهندگان به شمارمی روند. همچنین بر اساس تحلیل عاملی مولفه های موثر بر ارتقا کیفیت آموزش های زیست محیطی از دیدگاه آموزش پذیران، عوامل مکمل های آموزشی، نظارت و امکانات آموزشی و مهارتهای ارتباطی، توانستند413/64 درصد از کل واریانس را تبیین نمایند. کلمات کلیدی: آموزش محیط زیست، کیفیت آموزش های زیست محیطی، تحلیل عاملی، شهرداری منطقه ?? تهران