نام پژوهشگر: محمد رضا عبداللهنژاد
انور رحمانی محمد اصغری
چکیده: این پایان نامه مفهوم میل را در هگل و لکان بررسی می کند. میل همواره به عنوان عنصری غریزی و بی ارادی در مقابل عقل بشر مورد بحث بوده است. هگل رویکرد متفاوتی به میل دارد. او میل را عنصری ضروری برای سوژه در فرایند دیالکتیکی شناخت می داند. بر طبق نظر هگل وقتی سوژه از خود شناخت پیدا می کند، این شناخت او با میل به دیگری توأم است، همچنان که به خودش میل دارد. میل به دیگری در فلسفه هگل پایه اصلی خودآگاهی است. هگل در پدیدارشناسی از رابطه میل و خودآگاهی بحث می کند و بر این باور است که میل و خودآگاهی از هم جداشدنی نیستند، چون میل سوژه همان خودآگاهی است. بنابراین با قاطعیت می توان گفت که ذات انسان با میل قابل بیان است. لکان یکی از روانکاو-فیلسوفان بزرگ قرن بیستم تحت تأثیر فلسفه هگل و نظری? میل او بوده است. لکان همچنین از روانکاوی فروید نیز تأثیر پذیرفته بود. لکان همانند هگل میل را به صورت میل به دیگری تبیین می کند. تبیین او متفاوت از تبیین هگل است. او به معنای دقیق کلمه میل را با فقدان یکی می گیرد. اما او در سرتاسر حرفه کاری اش اعتقاد داشت که میل، همواره میل دیگری است. این پایان نامه از سه فصل تشکیل شده است. فصل اول: در مورد میل در پدیدارشناسی روح هگل بحث می کند. فصل دوم در ارتباط با موضوع میل در لکان است. فصل آخر با بررسی میل در هگل و لکان به پایان می رسد.