نام پژوهشگر: غلام رضا طالقانی

بررسی همراستایی نشانگرهای ارزیابی عملکرد دانشگاه پیام نور در فرآیند برنامه ریزی استرات‍ژیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  الهه پوست فروش   غلام رضا طالقانی

در این تحقیق در ابتدا کلیاتی از تحقیق پیش رو مورد ارزیابی قرار داده ایم که به تشریح و بیان موضوع مورد نظر و هدف اصلی تحقیق و مسائل پیش رو پرداخته است که بنا به این موارد فرضیاتی را نسبت به پیش زمینه ی موجود مطرح کردیم که پایه اصلی تحقیق ما را خواهد ساخت و برای اثبات یا رد فرضیات خود در دانشگاه پیام نور نیاز به انجام ما بقی مراحل تحقیق می باشد که در مرحله ی بعدی به سراغ ادبیات تحقیق خود می رویم که در نظر دارد ما را از حیث دانش پیرامون مبانی نظری تحقیق غنی سازد در مرحله بعد نحوه و روش تحقیق را یادآوری خواهیم کرد و در نهایت یافته های تحقیق که حاصل از یافته های توصیفی و آزمون فرضیات موجود است نشان داده خواهد شد که نتیجه گیری ما را از انجام این تحقیق نیز در مرحله آخر به همراه خواهد داشت. در واقع این مقاله سعی در بررسی چگونگی کاربرد کارت امتیازی متوازن در بهبود مدیریت اموزش عالی دارد.کارت امتیازی متوازن یکی از ابزارهای حفظ و آموزش و ارزیابی نیروی انسانی در دانشگاه است و قوت و ضعف آن مستقیما در کارایی و اثربخشی جامعه نمود پیدا می کند. انجام کارهای درست و درست انجام دادن کارها ایجاد یک رابطه تعادلی میان راهبرد سازمان از جمله دانشگاه و عملکردهایش (آموزش-پژوهش-خدمات) با توجه به تهدیدهای رقابتی و فشارهای روزمره وارد بر فرآیندهای سازمان برای بهبود و کاراتر شدن و روبرو شدن با چالشهای اینده سازمانها را وارد کرده است تا هم از لحاظ راهبرد هم از لحاظ فرایندها دارای تعالی باشند و به خوبی عمل کنند.بنابراین داشتن یک روش جامع ارزیابی عملکرد برای دانشگاه در راستای استراتژی هایش از اهمیت بالایی برخوردار است روش کارت امتیازی متوازن با در نظر گرفتن دارایی های مشهود و نامشهود و تاثیر هر کدام بر یکدیگر به عنوان یک روش جامع ارزیابی عملکرد شناخته شده است. لذا موسسات اموزش عالی ناچار خواهند بود که به این ابزار در بهبود عملکرد خویش توجه و برای پرهیز از انواع ارزیابی سنتی متکی به معادلات خطی برای بهبود سازمانی توجه ویژه ای بر مولفه های این ابزار داشته باشند.هر چند در ابتدای امر ممکن است این ابزار سنجش عملکرد با مقاومتهایی در دانشگاهها روبرو گردد اما با تعیین شاخص های سنجش عملکرد میتوان از چهار منظر(مالی-مشتری-فرایندهای داخلی-یادگیری و رشد)آنها را ارزیابی کرد نتایج تحقیق نشان دهنده این حقیقت است که موسسات آموزش عالی به منظور بهبود عملکرد خود باید ابزار مدیریت استراتژیک را توسعه دهند.کاربرد ابزاری همچون کارت امتیاز متوازن شرایط را برای پیشرفت ارزیابی موسسات آموزش عالی مهیا نموده و این امکان را فراهم می نماید که منابع را در یک روش راهبردی مناسب تخصیص داده و با یادگیری از بازار و مشتریان در هر شرایطی فرایندها و عملیات خود را اصلاح کرده و بهبود بخشد تا در راستای ماموریت و اهداف قدم بردارند

بررسی تاثیر مدیریت سرمایه فکری بر کارآفرینی سازمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اقتصادی 1391
  حمید شریف زاده غازانی   محمدرشا رنجبرفلاح

از دیدگاه استراتژیک امروزه از سرمایه فکری به منظور خلق و افزایش ارزش سازمانی استفاده می شود و موفقیت یک سازمان به توانایی اش در مدیریت این منابع کمیاب بستگی دارد. در این پژوهش عناصر و مولفه های سرمایه فکری تحت عنوان سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری، و سرمایه رابطه ای در نظر گرفته شده و به عنوان متغیرهای مستقل می باشند همچنین کارآفرینی سازمانی نیز متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. روش تحقیق از نظر روش انجام از نوع توصیفی– همبستگی می باشد. تعداد 107 نفر از مدیران و کارشناسان جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب و پرسشنامه که حاوی 40 سوال بود در اختیار آنها قرار گرفت.پس از جمع آوری پرسشنامه های مذکور نتایج حاصله با نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید و در نهایت روابط بین شاخصهای سرمایه فکری تایید و مشخص شد سرمایه سرمایه آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد میان اجزای سرمایه فکری وکارآفرینی سازمانی، رابطه مثبت، مستقیم رابطه ای با کارآفرینی سازمانی (r=0.581 و p?0.01) بدست آمد. بعبارت ساختاری ، رابطه ای و انسانی بر کارآفرینی سازمانی رابطه مستقیم و معناداری دارد. در این بین، بیشترین همبستگی ها در مورد رابطه سرمایه انسانی با کارآفرینی سازمانی (r=0.803 و p?0.01) و سپس همبستگی رابطه سرمایه ساختاری با کارآفرینی سازمانی (r=0.754 و p?0.01) و در نهایت همبستگی دیگر نتایج حاصل از و معناداری وجود دارد

بررسی رابطه بین مولفه های استراتژی مدیریت استعداد بر عملکرد اعضای هئیت علمی دانشگاه اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده اقتصاد و علوم اداری 1391
  سمیه امینی   غلام رضا طالقانی

استراتژی مدیریت استعداد از جمله پارادایم های جدید در حوزه مدیریت منابع انسانی است، که بر شناسایی،استخدام، پرورش، ارتقاء ونگهداری افراد در سازمان تمرکز داشته و به طور سیستماتیک شکاف بین سرمایه انسانی موجود در سازمان و استعدادهای رهبری مه سازمان برای پاسخگویی به چالش های آینده به آن نیاز دارد را از بین می برد. هدف از انجام این پژوهش، تعیین تاثیراستراتژی مدیریت استعداد بر عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان است. استراتژی مدیریت استعداد مشتمل بر پنج مولفه تکنیکهای استعداد (انتخاب و استخدام ،مدیریت عملکرد،و جبران خدمت) و سیستم های مدیریت استعداد(پرورش کارکنان یا شایسته سالاری) و راهبرد منبع یا بانک استعداد و مزیت رقابتی پایدار (جو و فرهنگ سازمان) که تاثیر هر کدام به صورت مجزا بر عملکرد اعضاء هیئت علمی بررسی شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه پژوهش، توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمام اعضاء هیئت علمی دارای مدرک کارشناسی ارشد و دکتری و بالاتر دانشگاه اصفهان در سال 91 است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی شده 362 نفر آنها به عنوان نمونه پژوهش به صورت تصادفی طبقه بندی شده انتخاب گردیده اند .برای جمع آوری نظرات پاسخ دهندگان از پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر پرسش نامه لویز و هکمن استفاده شد ، که روایی آن از طریق تحلیل عاملی تاییدی و روایی صوری مورد تایید قرار گرفت و آلفای کرونباخ آن برای سوال استراتژی مدیریت استعداد 803/0و برای سوال های عملکرد کارکنان 719/0 و برای کل پرسش نامه 859/0بدست آمد . در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون های آماری همچون آزمون t تک نمونه ای، t دو جامعه مستقل، تحلیل واریانس تک عاملی ، آزمون توکی و فریدمن به تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی یافته های جانبی پرداخته و با استفاده از تکنیک مدل سازی معادله ساختاری فرضیه های پژوهش مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج پژوهش حاکی از آن است استراتژی مدیریت استعداد تاثیر مثبت و معنا داری بر عملکرد اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان داشته و مولفه های تکنیک های استعداداز بین مولفه های پنج گانه استراتژی مدیریت استعداد بیشترین تاثیر را بر عملکرد اعضای هیئت علمی داشته اند.