نام پژوهشگر: مژگان انتظاری

ارزیابی خطر فرسایش خاک با استفاده از مدل کٌرین اصلاح شده (مطالعه موردی حوضه آبی جهرم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1391
  سعیده هنرمندنژاد   عادل سپهر

چکیده : بدون شک خاک یکی از ارزشمندترین منابع طبیعی هرکشور محسوب می شود. فرسایش خاک همواره مهمترین عامل برای به مخاطره انداختن آب و خاک بوده است به گونه ای که مبارزه با فرسایش در سطح جهان مورد توجه می باشد و این حاکی از اهمیت و ارزش منابع حیاتی ما (آب و خاک) است. در این پژوهش سعی شده است، نواحی پر خطر نسبت به فرسایش، تهیه نقشه میزان فرسایش خاک واقعی و مهمترین عامل تاثیر گذار در فرسایش حوضه آبخیز جهرم که در طول جغرافیایی 23°53 تا 3°54 شرقی و عرض جغرافیایی 21°28 تا 42°28 شمالی واقع شده است، بررسی گردد. برای نیل به این اهداف از اطلاعات کتابخانه ای، عکس های ماهواره ای منطقه، آمار و اطلاعات اقلیمی و تکنیک gis و نقشه های پایه عوامل مورد نیاز برای مدلcorine ، از جمله نقشه های توپوگرافی، نقشه شیب، پوشش گیاهی، زمین شناسی و خاک شناسی استفاده شده و در نهایت نقشه فرسایش واقعی تهیه شده است. مدل کٌرین مدلی جهت تخمین و ارزیابی خطر فرسایش خاک است. این متدولوژی یا روش برای محاسبه فرسایش واقعی خاک به عوامل فرسایش پذیری، فرسایش دهندگی، شیب و پوشش گیاهی یا کاربری اراضی نیازمند می باشد. داده های پوشش گیاهی در مدل کٌرین یکی از مهمترین پارامترها برای رسیدن به نقشه فرسایش واقعی خاک می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از کلاس بالای پتانسیل فرسایش منطقه مذکور است اما در حال حاضر حوضه آبخیز جهرم از فرسایش خاک واقعی کمی برخوردار است. نتایج نقشه خطر فرسایش واقعی خاک نشان می دهد که 76 درصد منطقه دارای فرسایش واقعی کم، 21 درصد متوسط و 69/0 درصد با فرسایش زیاد رو به رو هستند.

مدل سازی فرسایش خندقی و پهنه بندی خطر آن در حوضه آبریز دیره( رودخانه الوند)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1391
  خدیجه مرادی   مسعود معیری

وجود دانش فنی و نظری برای تشخیص خندق ها، به تمیز مناطق خندقی روی نقشه توپوگرافی و مدل رقومی آن کمک می کند. به هر حال، توانایی استفاده از نقشه ی توپوگرافی( مدل رقومی ارتفاعی) برای شناسایی موقعیت خندق ها نیازمند دانش لازم در مورد فرآیند خندق زایی و فراوانی خندق ها است. تحقیق حاضر به منظور مدل سازی مناطق مستعد خندق زایی در حوضه رودخانه دیره انجام شده است. مواد و روش های مورد استفاده در این تحقیق شامل استفاده از لایه های مدل رقومی ارتفاع (dem) و لایه های ثانویه استخراج شده از آن، شاخص توان آبراهه ای ((spi، کاربری اراضی، آبراهه ها، لیتولوژی و راههای موجود در حوضه و جمع آوری داده های میدانی بوده است. داده های مذکور در محیط arc gis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از آن توسط آزمون کای اسکویر بررسی شد. براساس نتایج به دست آمده از این تحقیق در حوضه ی آبریز دیره از مجمو ع 8 عامل بررسی شده، 5 عامل(شیب، انحنای افقی شیب، کاربری اراضی، فاصله از جاده ها، لیتولوژی) به عنوان عوامل موثر در تولید خندق شناسایی شدند. از میان این پنج عامل، کلاس شیب 0 تا 1/4 درجه که از مجموع مساحت حوضه دیره حدود 33/22 درصد آن در این فاصله قرارگرفته است بیشترین تأثیر تولید خندق را در این حوضه دارد. همچنین برای پهنه بندی مناطق مستعد خندق زایی، لایه های مورد نظر به منظور مقایسه زوجی در جدول ماتریس بر اساس میزان ارجحیت (سلسله مراتب) در وقوع فرسایش خندقی رده بندی گردید. در نهایت با کمک نرم افزار arc gis عملیات وزن دهی و همپوشانی از لایه های انتخابی صورت گرفت و با توجه به ضرایب حاصل، نقشه پهنه بندی خطر در 6 طبقه ی بدون خطر، خطر بسیارکم، خطر کم، خطر متوسط، خطر زیاد، خطر خیلی زیاد بدست آمد . مقدار عددی ضریب نهایی از جمع اعداد حاصل از ضرب وزن هر معیار در شاخص آن در هر نقطه بین صفر تا 100 تعریف گردید که در آن هرچه ضریب حاصله به سمت 100 میل کرده باشد نشان دهنده پرخطر بودن وقوع فرسایش خندقی است و هرچه این ضرایب به صفر نزدیکتر شده باشد نشان دهنده خطر کمتر و نهایتاً بی خطر بودن وقوع آن است. نتایج نشان داد 36 درصد از حوضه دیره در پهنه با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار دارد که باعث جابجایی حجم زیادی از خاک می شود.

توزیع فضایی بیماری کم خونی در جمعیت دانش آموزی استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  علی دهقانی   محمد حسین رامشت

چکیده آهن ازجمله ریزمغذی هایی است که کمبود آن در سطح وسیعی از جهان به خصوص در کشورهای درحال توسعه مشاهده می شود. اگر چه کم خونی علل مختلفی دارد ولی قریب 50 درصد از کم خونی ها ناشی از، کمبود آهن است. شدیدترین پیامد تخلیه آهن بدن کم خونی ناشی از کمبود آهن می باشد که هنوز هم به عنوان شایع ترین کمبود تغذیه ای در دنیا مطرح است. افزایش نیاز و عدم تأمین آن، دریافت ناکافی، نارسایی در جذب و انتقال آهن، دفع فیزیولوژیکی از طریق عادت ماهیانه و خونریزی حاد و مزمن، عفونت انگلی نسبت به کرم های قلاب دار، عفونت های حاد و مزمن نظیر مالاریا، سل و ایدز، سایر کمبودهای تغذیه ای نظیر کمبود ویتامین آ، ب 12، اسید فولیک، ریبوفلاوین و مس، استفاده از داروها و ابتلا به برخی سرطان ها از علل این نوع کم خونی هستند. کمبود آهن در دانش آموزان می تواند منجر به تأخیر رشد جسمی، اختلال در تکامل مغزی، کاهش بهره هوشی، کاهش قدرت یادگیری و افت تحصیلی شود. همچنین مقاومت بدن در برابر عفونت ها کاهش یافته و فرد مبتلا به کمبود آهن بیشتر به بیماری مبتلا شده و دوره ی بیماری در او طولانی تر است. این رساله حاصل کاری تحقیقی در استان فارس است که با استفاده از گزارشات و منابع آماری مربوط به اداره کل آموزش و پرورش استان فارس، واحد بهداشت مدارس معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز و سازمان جهاد کشاورزی استان فارس انجام شده است؛ و قصد دارد با برقراری ارتباطی معنی دار بین شاخص ابتلا به بیماری کم خونی در دانش آموزان و کمبود عنصر آهن و مس محیطی در خاک های زراعی، نسبت به تأثیر این کمبود در بروز بیماری مبادرت نماید. به منظور پیشبرد روند تحقیق، شاخص ابتلا به بیماری کم خونی در استان فارس به تفکیک شهرستان های استان، با استفاده از نرم افزار اکسل مشخص شد، و با استفاده از نرم افزار جی آی اس نقشه های توزیع فضایی و پهنه بندی بیماری کم خونی تهیه شد، سپس نقشه های کمبود مس و آهن محیطی زمین های زراعی استان فارس با روش های زمین آماری و تکنیک کریچینگ تهیه شد و در نهایت به بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به نقشه های تهیه شده و نتیجه گیری پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: شیوع کم خونی در بین دانش آموزان مدارس استان فارس متفاوت می باشد که با توجه به گستردگی این استان در طول و عرض جغرافیایی و تفاوت های تغذیه ای، فرهنگی، اقتصادی و جغرافیایی قابل توجیه می باشد. ترسیم نقشه های توزیع فضایی بیماری کم خونی و نقشه های کمبود آهن و مس محیطی در زمین های زراعی نشان می دهد که اگر چه عوامل متعددی در بروز کم خونی موثر می باشد، اما میزان آهن و مس در خاک های زراعی که موجب انتقال آن به چرخه غذایی گیاه، حیوان و انسان می شود با بروز بیماری کم خونی و کم خونی فقر آهن در ارتباط می باشد. پراکندگی شدت بیماری با کمبود آهن و مس محیطی در ارتباط بود.

تحلیل توزیع فضایی بیماری تب مالت در استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  هادی الفتی علی آبادی   مژگان انتظاری

تب مالت از مهم ترین بیماری های مشترک انسان و حیوان است که به جز 17 کشور که عمدتاً توسعه یافته هستند و این بیماری در آنها ریشه کن شده است، در سراسر جهان شیوع دارد. این بیماری هم به لحاظ عوارض روی انسان و حیوان و هم خسارت های اقتصادی ناشی از آن قابل اهمیت می باشد. ایران جزو پنج کشور با میزان بروز بالا در منطقه خاورمیانه می باشد. این رساله حاصل کاری تحقیقی در استان کرمانشاه است که با استفاده از گزارشات و منابع آماری مربوط به مرکز بهداشت استان کرمانشاه، سازمان هواشناسی و سازمان جهاد کشاورزی استان کرمانشاه انجام شده است؛ و قصد دارد با بررسی عوامل جغرافیایی و میزان بروز و ابتلا به بیماری تب مالت، ارتباط یا عدم ارتباط میان آنها را مشخص سازد. به منظور پیشبرد روند تحقیق، میزان بروز بیماری تب مالت در استان کرمانشاه به تفکیک شهرستان های استان، با استفاده از نرم افزار excel مشخص شد، و با استفاده از نرم افزار gis نقشه های توزیع فضایی و پهنه بندی بیماری تب مالت تهیه شد، سپس نقشه های چاله های برودتی، حرارتی و رطوبتی استان با روش های زمین آماری و تکنیک idw تهیه شد و در نهایت به بررسی و تجزیه و تحلیل اطلاعات، با توجه به نقشه های تهیه شده و نتیجه گیری پرداخته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: میزان بروز تب مالت در شهرستان های استان متفاوت می باشد و کانون های اصلی بیشتر در مناطق غربی استان واقع شده اند. از نظر ارتفاعی بیشتر کانون های اصلی در ارتفاع کمتر از 1000 متری واقع شده اند. همچنین تفاوت قابل ملاحظه ای در میزان بروز تب مالت در سکونتگاه های شهری و روستایی دیده می شود. پارامترهای اقلیمی دما و رطوبت با تعداد ابتلا به بیماری ارتباط معناداری دارند. با افزایش دما تعداد مبتلایان نیز افزایش پیدا می کند و با افزایش رطوبت از میزان مبتلایان کاسته می شود. همچنین ترسیم نقشه های چاله های برودتی، حرارتی و رطوبتی نشان می دهد که اکثر کانون های بروز در چاله های حرارتی واقع شده اند . همچنین مشخص شد با افزایش رطوبت از میزان ابتلا و میزان بروز کاسته می شود. کانون های اصلی رطوبت دارای کمترین تعداد ابتلا و میزان بروز هستند.

ارزیابی تأثیرات افت سطح آب زیرزمینی بر فرونشست دشت ماهیدشت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم انسانی 1392
  نسرین رنجبرمنش   مژگان انتظاری

فرونشست زمین پایین رفتن تدریجی سطح زمین در اثر تغییر شکل و جابجایی ذرات خاک است. این پدیده در اثر عوامل مختلفی از قبیل فعالیت های معدنی، استخراج نفت و گاز، پمپاژ آب زیرزمینی و فعالیت های تکتونیکی به وقوع می پیوندد. نشست و گسیختگی زمین که ناشی از عدم توازن بین برداشت آب و تحکیم -رسوبات آبرفتی است توسط محققین مختلف و در بسیاری از نقاط جهان گزارش شده است. در ایران نیز در سال های اخیر، به ویژه در پی خشکسالی های مکرر نشست و گسیختگی زمین در نقاط مختلف کشور گزارش شده است. اخیراً نشست ها و فرو چاله های کم عمقی در قسمت شمالی(خروجی) دشت ماهیدشت واقع در 25 کیلومتری جنوب غربی شهرستان کرمانشاه ایجاد شده است که می توان گفت افت سطح آب زیرزمینی و تکتونیک از مهم ترین دلائل فرونشست زمین در این دشت می باشند. منابع آب زیرزمینی این دشت اصلی ترین عامل توسعه کشاورزی و بنیان اقتصادی منطقه را تشکیل می دهد. در دهه اخیر به واسطه افزایش سطح زیر کشت و به تبع آن استفاده از کشت محصولات آبی تقاضا برای مصرف آب زیرزمینی افزایش یافته است. این افزایش برداشت منجر به افت سطح ایستابی شده است که میزان افت سطح آب در قسمت خروجی حوضه بیشتر و به میزان 35 متر می رسد که منطبق بر محدوده فرونشست دشت می باشد. از آنجا که روند شق و شکاف های برداشت شده در بازدید های میدانی با راستای عمومی گسل های منطقه هماهنگ بود این احتمال وجود داشت که عامل دیگری غیر از افت سطح ایستابی فرونشست سطح دشت را کنترل می کند. به همین علت وضعیت تکتونیکی منطقه با استفاده از شاخص های مورفومتریک محاسبه و مشخص شد که منطقه تحت تأثیر فعالیت های نو زمین ساخت می باشد. در قسمت خروجی حوضه که بیشترین میزان فرونشست مشاهده می شود، فعالیت تکتونیکی بیشتر می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که عامل اصلی فرونشست سطح دشت فعالیت های تکتونیکی می باشد و افت سطح ایستابی عامل تشدید کننده ی فرونشست سطح دشت می-باشد.

پهنه بندی طوفانهای گرد و غباری با استفاده از تصاویر ماهواره ای (مطالعه موردی استان ایلام)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  مریم علی یاری   مژگان انتظاری

امروزه پدیده فرسایش بادی به عنوان یکی از اصلی ترین فرایند های تخریب اراضی در مناطق مختلف دنیا از جمله ایران به شمار می آید. طوفان های شن و گرد و غبار از اصلی ترین معضلات فرسایش بادی می باشد که در سال های اخیر افزایش چشمگیری داشته اند. اثرات متعددی برای این طوفان ها شمرده شده است که به دو گروه کلی محیطی و انسانی تقسیم می شود. اولین قدم جهت مدیریت بهتر و مقابله با این بلای طبیعی و کاهش اثرات ناشی از آن تشخیص مناطق در معرض خطر می باشد. در این پژوهش به منظور بررسی مناطق متأثر از طوفان گرد و غبار، استان ایلام به علت موقعیت جغرافیایی خاص و هم جواری با بیابان های عربی به عنوان یکی از مناطق در معرض خطر شناسایی گردید. به منظور بررسی توده های گرد و غبار در استان از داده های میزان دید افقی ثبت شده در ایستگاه های هواشناسی استفاده شد. برای تهیه نقشه های پهنه بندی وسعت و شدت گرد و غبار به عنوان یک نقشه راهبردی و کاربردی از 4 تصویر سنجنده مودیس در طی سال های 1387 تا 1390 استفاده شد. پس از انجام تصحیحات هندسی و محاسبه دمای درخشندگی با استفاده از سه شاخص آکرمن، میلر، tdi وnddi نقشه های مورد نظر تهیه گردید. به منظور تفکیک توده گرد و غبار از سایر پدیده های جوی آستانه کمتر از صفر در شاخص آکرمن و بزرگ تر از 2 برای شاخص tdi و برای شاخص میلر و nddi با توجه به هر رخداد و خصوصیات آن تعیین و با توجه به میزان غلظت گرد و غبار در هر شاخص، شدت طوفان های گرد و غبار در شش کلاس بسیار شدید، شدید، متوسط، ضعیف، بسیار ضعیف و بدون گرد و غبار کلاس بندی گردید. در میان رویداد های گرد و غبار مورد مطالعه رویداد دوم و سوم مربوط به تاریخ 25 شهریور سال 1387 و 14 تیر سال 1388 شدیدترین طوفان های گرد و غبار و از میان شاخص ها، شاخص آکرمن برای تعیین وسعت و شاخص آکرمن و tdi برای تعیین میزان شدت به عنوان موثرترین شاخص شناسایی شد. نتایج این تحقیق نشان داد که از میان شهرستان های استان بیش ترین و کمترین اوضاع بحرانی به ترتیب مربوط به دهلران در جنوب و ایوان در شمال استان بوده است. همچنین با آنالیز رسوبات گرد و غباری ثابت شد که این رسوبات حاوی درصد بالایی از عناصر سمی مثل آرسنیک، سرب، کادمیوم، نیکل و درصد کمتری از عناصر مس و کروم است.

بررسی وضعیت آلودگی فلزات سنگین معدن و نارچ بر سکونت گاه های انسانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  محمدرضا مهدوی زادگان   مژگان انتظاری

در این تحقیق معدن منگنز ونارچ قم جهت تعیین میزان آلودگی فلزات سنگین بر سکونت گاههای اطراف خود مورد بررسی قرار گرفتند. برای این کار 22 نمونه شامل ،8نمونه خاک ،8 نمونه گیاه و 6 نمونه آب در اواسط خرداد ماه 1392 به صورت تصادفی جمع آوری گردیده و به وسیله دستگاه طیف سنجی گسیل پلاسمای جفت شده القایی که غلظت 14عناصر،سلنیوم ،استرانسیوم ، منگنز ،مولیبدن، نیکل ،سرب ،روی ، آلومینیوم ،آرسنیک ،باریم ،کادمیوم ،کبالت ،کروم و مس در آنها اندازه گیری شدو با عیار های زیست محیطی مقایسه گردید. بیشترین میزان غلظت نمونه های آب در آب چاه اردوگاه 15 خرداد که در 14 کیلو متری شمال معدن که منگنز ،سرب ،استرانسیوم ،روی ،کبالت ، مس و آرسنیک آن از تمام نمونه ها بیشتر بود. بیشترین میزان غلظت در نمونه های خاک در روستای طایقان که در 11 کیلو متری شمال غربی معدن که منگنز ،سرب ،آلومینیوم ،باریم ،کبالت ،کروم و مس از نمو نه های دیگر بیشتر است. بیشترین میزان آلودگی فلزات سنگین در نمونه های گیاهی در مزرعه پیمانه بالا در 6 کیلو متری شمال معدن که کروم،استرانسیوم ،منگنز ،سرب و کادمیوم از نمو نه های دیگر بیشتر است. نتیجه گیری که می توان کرد بیشتر غلظت ها در سه نمونه آب ،خاک و گیاه از معدن فاصله بیشتری دارند تا روستای ونارچ ، که نزدیک تر محل به معدن منگنز قرار دارد.چون شیب آبراهه ها ،شیب زمین وجهت شیب و جنس خاک ها و زمین بیشتر قلیایی است همه نشان دهنده این که آلودگی از معدن ونارچ به سمت شمال معدن بیشتر است.

تحلیل توزیع فضایی سرطان معده در استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  صبا سپهوند   علیرضا تقیان

نگرانی ناشی از برخی بیماری¬های خطرناک نظیر سرطان و علل بروز آن مواردی هستند که همواره نظر محققین را به خود جلب نموده اند. از جمله این عوامل فاکتورهای زیست محیطی هستند. سرطان معده از جمله سرطان¬های شایع در ایران و جهان می¬باشدکه تنوع قابل توجهی در بروز آن در مناطق مختلف وجود دارد که از دلایل این تنوع در پراکندگی، آلودگی های آب و خاک در این مناطق می¬باشد. هدف از این پژوهش تعیین توزیع فضایی سرطان معده در استان اصفهان به منظور شناسایی کانون¬های شیوع بیماری، عوامل جغرافیایی و زمین شناسی موثر بر آن، تجزیه و تحلیل آماری بیماران به تفکیک سن و جنس در استان با استفاده از نرم افزار arc gis ، spss، excel، می¬باشد. نتایج بررسی نشان داد که کانون¬های اصلی شیوع سرطان معده در استان براساس شاخص asr شهرستان¬های فریدون شهر 54/55 = asr ، سمیرم 76/54 = asr، فریدن 21/44 = asr می¬باشد،شیوع این بیماری در گروه سنی بالای 75 سال و مردان بیشتر می-باشد. همچنین بررسی و مطالعات در زمینه علل و عوامل محیطی موثر بر شیوع این بیماری در کانون های پر خطر نشان می¬دهد که میزان نیترات آب آشامیدنی در این مناطق بالاست، میزان همبستگی بین نیترات آب آشامیدنی و شاخص asr سرطان معده در طول دوره آماری (1388-1384) 42% = r، 05/0 < p نشان می¬دهد. یکی دیگر از دلایل موثر برشیوع این بیماری کمبود روی در خاک می¬باشد، جنس خاک کانون¬های اصلی شیوع سرطان معده در استان اصفهان آهکی بوده و جذب عنصر روی توسط گیاهان در این نوع خاک ها ضعیف بوده، بنابراین میزان دریافتی روی از طریق محصولات کشاورزی نیز کافی نمی¬باشد و می¬تواند موجب کمبود روی در خون ساکنان این مناطق شود، مطالعات محققین نشان می¬دهد که بین کمبود این عنصر و شیوع سرطان معده رابطه وجود دارد. میزان جذب مس و مولیبدن به وسیله گیاهان در خاک های آهکی به دلیل قلیایی بودن در حد مجاز تعیین شده برای سلامتی انسان است. توزیع فضایی کانسارهای سرب ، روی، مس(مولیبدن) و کروم استان نشان می¬دهد پراکندگی کانسارهای مورد بررسی با کانون های اصلی شیوع سرطان معده مطابقت ندارد.

پهنه بندی بیماری تب مالت در استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  منیره محمدی   علیرضا تقیان

تأمین سلامت و ارتقای سطح بهداشتی جامعه یکی از اصول برنامه های اجتماعی و اقتصادی کشور می باشد، که با کاهش بیماری ها و معلولیت های ناشی از آن و پرورش انسان هایی با توانایی بالای جسمی و روحی و جامعه سالم شکل خواهدگرفت. بیماری تب مالت یکی از مشکلات عمده بهداشتی استان می باشد که سالهاست بصورت یک معضل، منابع انسانی و مالی کشور را بخود اختصاص داده و هرچندگاه بصورت بحران جدی در برخی شهرستانها و در قالب بیماری بازپدید خود را عیان می سازد. لذا تعیین وضعیت اپیدمیولوژیکی این بیماری باتوجه به شرایط خاص جغرافیایی و میزان آلودگی در افراد مختلف در مناطق گوناگون ضروری است که این امر نیاز به مطالعات جامعه نگر باتوجه به شرایط جغرافیایی و محیطی هر منطقه دارد. هدف از این مطالعه، تحلیل و بررسی بیماری تب مالت و شناسایی نقش برخی پارامترهای اقلیمی موثر در بروز و اپیدمی آن، تهیه نقشه های پهنه بندی تب مالت انسانی و دامی و درنهایت تعیین کانون های شیوع آن بوده است. داده های این پژوهش شامل دو گروه داده؛ آمار افراد و دام های مبتلا به تب مالت از مرکز بهداشت و سازمان دامپزشکی استان و داده های آب وهوایی اعم از دما، بارش و رطوبت می باشد. ابتدا بین داده های مذکور در نرم اقزار spss ضریب همبستگی پیرسون گرفته شد و سپس با استفاده از تکنیک زمین آمار پهنه بندی به روش idw در نرم افزار gis نقشه های جغرافیایی مربوطه ترسیم شد. یافته های تحقیق نشان داد شهرستان های فریدونشهر، چادگان، خوانسار، فریدن، گلپایگان و تیران و کرون کانون های شیوع انسانی و شهرستانهای نایین، شهرضا، خمینی شهر، چادگان، گلپایگان و خوانسار کانون های شیوع دامی بیماری بودند که این کانون ها چندان برهم منطبق نبوده است. اما کانون های انسانی همگی شهرستان های واقع در دامنه های زاگرس(غرب استان اصفهان) و دارای روستاهای زیادی بوده که بدلیل دمای کم، بارش زیاد و درنتیجه مراتع فراوان و غنی از رونق دامداری و دامپروری و کشاورزی برخوردار بوده است. درنتیجه، تماس زیاد با دام و محصولات دامی موجب افزایش بروز بیماری در این مناطق می شود. سنجش ارتباط بیماری با عوامل اقلیمی توسط ضریب همبستگی پیرسون صورت گرفت که نشان داد عامل دما با وقوع تب‎مالت ارتباط مستقیم داشته و نسبت به سایر مولفه های اقلیمی، موثرترین عامل بر بروز و شیوع این بیماری است. همچنین بررسی روند ماهانه بیماری با عوامل اقلیمی موید آن است که تیرماه هر سال اوج شیوع بیماری تب مالت می باشد. سنجش ارتباط بیماری با ویژگی های دموگرافیکی نشان داد؛ بیماری 5/69% مردان و 5/30% زنان، 28% گروه سنی 20-29 سال و 5/1% اقوام افغانی را مبتلا نموده و از نظر شغلی بیشترین مشاغل درگیر؛ خانه داری(بطور متوسط 5/24%)، دامداری(بطور متوسط 17%) و کشاورزی- دامداری(بطور متوسط 14%) بوده اند. ضمناً 73% بیماران از نظر تماس با دام و 5/69% از نظر مصرف فرآورده های لبنی غیرپاستوریزه در طول یک سال گذشته سابقه مثبت داشته اند. باتوجه به شیوع بیماری در غرب استان و از آنجا که کنترل بیماری در استان نیازمند ریشه کنی و کنترل آن در دام می باشد، لذا باید اقدامات اساسی در زمینه نظارت بر ذبح دام، تهیه محصولات دامی، آموزش به مردم و افزایش آگاهی آنان دررابطه با راههای انتقال و تقویت سیستم قرنطینه و کنترل تردد و حمل و نقل دام و فراورده های دامی در مناطق بین شهرستانی و استانی صورت گیرد تا از شیوع تب مالت جلوگیری گردد.

تحلیل توزیع فضایی بیماری سالک در استان اصفهان (مطالعه موردی شهرستان برخوار )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده جغرافیا 1392
  زهرا میرزاخانی   مژگان انتظاری

سالک یک نوع بیماری جلدی ناشی از موجود تک یاخته اجباری داخل سلولی به نام لیشمانیا بوده و بدین جهت نام علمی آن لیشمانیوز جلدی می باشد . این بیماری جزو بیماری های انگلی پوست است و در بسیاری از کشورها از جمله ایران شیوع دارد .از کانون ها ی مهم بیماری در ایران،استان اصفهان می باشد . شیوع بسیاری از بیماری هاوابستگی زیادی با شرایط طبیعی دارند . بنابراین برای مبارزه با این نوع بیماری ها مطالعه و شناخت هر چه بیشتر محیط، ضرورت اساسی دارد و هر چقدر از محیط زندگی و شرایط انتشار بیماری اطلاعات دقیق و کافی وجود داشته باشد بهتر می توان برای مبارزه و ریشه کنی با آن اقدام نمود. این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و هدف از آن، شناسایی نقش برخی مولفه های جغرافیایی اثر گذار بر بیماری سالک می باشد. داده های این پژوهش شامل ؛ تعداد افراد مبتلا به سالک ، داده های مربوط به پوشش گیاهی و داده های آب وهوایی اعم از دما، بارش و رطوبت می باشد. ابتدا بین داده های مذکور در نرم اقزار spss ضریب همبستگی پیرسون گرفته شد و سپس با استفاده از تکنیک زمین آمار پهنه بندی به روش idw در نرم افزار gis نقشه های جغرافیایی مربوطه ترسیم شد. یافته های تحقیق نشان داد شهرستان های اردستان، نطنز، کاشان، آران وبیدگل، برخوار، شاهین شهر و اصفهان کانونهای شیوع بیماری سالک در استان می باشند که همگی در اقلیم نیمه خشک و گرم استان واقع شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد، بیماری سالک در مناطق با پوشش گیاهی ضعیف و در مراتع کم تراکم و در مناطق کم ارتفاع و دشت ها شیوع بیشتری دارد. زمانی که دمای هوا به 30-27 درجه سانتی گراد ، رطوبت نسبی به 25-18 درصد و بارش به کمترین میزان سالانه خود می رسد فعالیت پشه خاکی آغاز می شود و ما شاهد اوج بروز بیماری در شهریور و مهر ماه در کانون های بیماری در استان هستیم. نتایج همبستگی های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss نشان داد بیماری سالک با دما رابطه معنادار معکوس و با رطوبت نسبی و بارش رابطه معنادار مستقیم دارد.