نام پژوهشگر: غلام رضا صدیق اورعی

پژوهشی در دلایل عدم اظهار هویت افغانستانی «نمونه موردی: نسل دوم مهاجران افغانستانی در مشهد»
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی دکتر علی شریعتی 1391
  سید مهدی موسوی   علی اکبر مجدی

هدف اساسی تحقیق حاضر، فهم دلایل عدم اظهار هویت افغانستانی از سوی نسل دوم مهاجرِ ساکن در شهر مشهد بوده است. فراتحلیل کیفیِ تحقیقات پیشین نشان داد که نسل جوان مهاجرِ افغانستانی در ایران، در ابهام و تعارضی هویتی گرفتار آمده و پیوسته در دو زمینه خودی – اجتماعات و فرهنگ افغانستانی – و زمینه دیگری – جامعه و فرهنگ ایرانی – در نوسان است. به لحاظ روشی نیز، با درنظرداشت اقتضائاتِ موضوع تحقیق از جهت نو بودن، ضرورتِ اکتشاف کردن، فقدان نظریه های تبیین کننده پیشینی و نیاز به فهم و بازسازیِ معنایی دلایل انجام کنش کتمان، روش نظریه مبنایی به عنوان مناسب ترین روش کیفی برای تحقیق حاضر برگزیده شد. در ادامه در مجموع با 23 نفر مهاجر نسل دوم افغانستانی که هویت خود را اظهار نمی کردند مصاحبه عمیقِ نیمه ساختاریافته صورت گرفت. هر چند که پس از بررسی داده ها و انجام مصاحبه شانزدهم، فرآیند گردآوریِ داده ها به اِشباع نظری رسید، این فرآیند برای حصول اطمینان تا تعداد 23 مصاحبه ادامه یافت. این مصاحبه نیز پس از تبدیل به فایل متنی بر اساس مراحل کدگذاری باز، محوری و گزینشیِ رایج در نظریه مبنایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر می توان چراییِ عدم اظهار هویت افغانستانی را از سوی نسل دوم مهاجرِ مورد مصاحبه در سه مقوله معنایی عمده مورد بحث قرار داد: جامعه پذیری در ایران، موانع ساختاری و موانع ارتباطی. در نتیجه فرآیند جامعه پذیری در ایران، برخی از سوژه ها خود را دارای هویت ایرانی دانسته و از همین روی هویت افغانستانی خود را اظهار نمی کردند. این مهاجران، پس از مواجهه با موانع ساختاری و عینی که از سوی سطح رسمی و سیاسی جامعه ایران بنا به افغانستانی بودن برای آنها ایجاد شده، هویت افغانیِ خود را پنهان ساخته و استراتژی استتار را برمی گزینند. جدای از این، موانع دیگری نیز در سطح غیر رسمی و ارتباطی، "افغانی بودن" را برای فرد مهاجر به مثابه یک داغِ ننگ جلوه داده و وی را به سوی عمل کتمان هویت به مثابه استراتژی گذر سوق می دهد. در نهایت باید گفت عضویت غیر خودی یا برون گروهی، مقوله هسته ای است که می تواند خط اصلی داستان عدم اظهار هویت افغانستانی را از سوی سوژه های مورد مصاحبه روایت نماید.