نام پژوهشگر: محمد جوان بخت
سمانه السادات رفعتی حبیب اله ترشیزیان
بر اساس آخرین تقسیمات سیاسی، حوزه کریم آباد در محدوده دهستان کارده از بخش مرکزی شهرستان مشهد قرار دارد. حوزه مورد مطالعه در موقعیت طولهای جغرافیایی َ26 ْ59 تا َ37 ْ59 شمالی و عرضهای جغرافیایی َ45 ْ36 تا َ55 ْ36 شرقی قرار گرفته است. وسعت این حوزه بالغ بر 0091/69 کیلومترمربع می باشد. محدوده مورد مطالعه در تقسیم بندی حوزه های ششگانه استان خراسان در داخل حوزه آبخیز قره قوم و در تقسیم بندی های جزیی تر در محدوده حوزه آبخیز سد کارده قرار گرفته است. با تعیین فاکتورهای رسوب شناسی این رودخانه و بررسی تغییرات آن به طرف پایین دست می توان نقش عوامل مختلف و میزان تاثیر سایش، جورشدگی ذاتی و هیدرولیکی را در این تغییرات بررسی نمود. از نظر زمین شناسی در زون کپه داغ واقع گردیده و قدیمیترین سنگهای آن مربوط به دوره ژوراسیک سازند مزدوران و جوانترین آنها نهشتههای ناپیوسته آبرفتی بستر و حواشی رودخانه اصلی منطقه است. این منطقه به لحاظ تقسیمات ساختاری زمین شناسی ایران، در واقع جزئی از زون ساختاری کپه داغ در شمال شرق ایران است، ایالت ساختاری کپه داغ با روند جنوب شرقی- شمال غربی بخشهای شمال و شمال شرق استان خراسان را در برداشته و قسمتی از آن در خارج از مرزهای ایران قرار گرفته است. مطالعات انجام شده نشانگر این است که این حوضه بصورت یک تراف (trough) رسوبی در تریاس بالایی بر اثر فاز کوهزایی کیمیرین پیشین (early kimmirian) بوجود آمده است و رسوبات قاره ای رتیک لیاس (rhaetic-liass) در ژوراسیک بالایی تبدیل به رسوبات کاملا دریایی گردیده است. مهمترین خصوصیات فیزیکی حوزه های آبریز که در این مطالعه مورد بررسی قرار می گیرند عبارتند از: مساحت حوزه، محیط حوزه، شکل حوزه، توپوگرافی و وضعیت پستی و بلندی، شیب حوزه، زمان تمرکز، تراکم زهشکی، پروفیل طولی آبراهه اصلی و … حوزه کریم آباد در یک منطقه کوهستانی قرار گرفته و براساس لیتولوژی و فرآیندهای فرسایش تاثیر گذار به تیپ ها و رخسارههایی تقسیم بندی شده است. بررسی پارامترهای اندازه دانه ها در رودخانه کریم آباد(حوزه آبریز کارده) نشان دهنده 4 نوع ناپیوستگی در این حوزه می باشد که تغییرات ناگهانی شیب بستر بر اثر عوامل تکتونیکی و ورود رسوبات جانبی از شاخه های فرعی و همچنین فعالیتها و عوامل انسانی مهمترین عوامل تغییر در بافت رسوبات کف کانال و ایجاد ناپیوستگی های رسوبی می باشد. با حرکت به طرف پایین دست در هر ناپیوستگی اندازه ذرات ریزتر، جورشدگی بهتر، کج شدگی مثبت تر و منحنی توزیع ذرات کشیده تر می گردد و در نهایت مهم ترین فرایند حاکم بر روند ریزشوندگی حمل انتخابی رسوبات (جورشدگی هیدرولیکی) بوده است. بررسی رخساره های رسوبی در بستر گراولی حوزه آبریز کریم آباد منجر به شناسایی چهار رخساره گراولی gmm، gmg، gh، gci، چهار رخساره ماسه ای sm، sh، st، sr و سه رخساره گلی fr، fm، fl گردید. این رخساره های رسوبی مربوط به عناصر ساختاری sg، ho، sb، ff می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده سه مدل رسوبی برای رسوبگذاری رودخانه کریم آباد در طول زمان پیشنهاد می گردد. مدل اول رودخانه بریده بریده کم عمق با بار گراولی که مربوط به نواحی بالادست حوزه است، مدل دوم رودخانه بریده بریده با جریانهای گراویته رسوبی با بستر گراولی که حد واسط رودخانه های با پیچش کم و زیاد است و در پایین دست حوزه گسترش دارد و بالاخره مدل سوم مربوط به رودخانه های بریده بریده عمیق با بار گراولی است که در پایین دست حوزه تشکیل می شود.
روژین مدینه محمد جوان بخت
حوضه آبریز رودخانه اندرخ در شمال شرقی شهرستان مشهد واقع گردیده است. این حوضه آبریز از سرشاخه های جنوبی رودخانه کارده است که از کوه های کپه داغ سرچشمه می گیرد. رودخانه مزبور دارای بستری گراولی با کانال منفرد و بار بستر است و از نوع رودخانه های ناموافق محسوب می شود. اشکال ژئومورفولوژی اصلی در حوضه آبریز اندرخ به صورت مخروط افکنه، رودخانه ای و دشت سیلابی می باشد. اندازه ذرات در رودخانه های با بستر گراولی به طرف پایین دست کاهش می یابد. از مهمترین دلایل این امر می توان به رسوبگذاری انتخابی مواد بستر رودخانه بر اساس اندازه ذرات، مسافت حمل و نقل، جورشدگی عمودی و جانبی در محل رسوب گذاری و سایش اشاره کرد. البته مطالعات انجام شده، در مورد علل ریز شوندگی پایین دست رودخانه، بر فرآیند جورشدگی هیدرولیکی بعنوان مکانیزم اصلی تاکید دارد. تغییرات بافتی رسوبات در 19 ایستگاه بررسی گردید، به طور کلی اکثر رسوبات دارای جورشدگی بسیار بد، کج شدگی مثبت و کشیدگی پهن تا متوسط می باشند. در حوضه آبریز اندرخ، تغییرات شیب بستر یکی از عوامل اصلی ژئومورفولوژیکی نرخ ریز شوندگی به طرف پایین دست است و عامل مهم دیگر در ریز شوندگی، حمل و نقل انتخابی است که وابسته به شرایط هیدرولیکی بوده و بوسیله هیدرولوژی و شیب حوضه آبریز کنترل می شود. علاوه بر این نقش عوامل انسانی و ورود کانال های فرعی به کانال اصلی از دیگر عوامل در این زمینه محسوب می گردد. مطالعه رخساره های رسوبی در دیواره کانال ها نشان دهنده وجود رخساره های گراولی (gmm, gcm, gt, gmg)، رخساره های ماسه ای (sp, sm) و گلی (fl, fr) است. وجود این رخساره ها حاکی از تشکیل عناصر ساختاری sb, gb, la, ff در این حوضه آبریز شده است. بر اساس این اطلاعات رسوبات در این حوضه آبریز در یک رودخانه بریده بریده نهشته شده است.
محمد جوان بخت محمدرضا شادمان فر
سیاست کیفری نوین در راستای کنترل جرم¬های خشونت¬بار، از ابزارها و ضمانت اجراهای قهرآمیز و سرکوب¬گرانه¬ای بهره می¬گیرد. افزایش روزافزون جرم¬های خشونت¬بار و عدم اثربخشی برنامه¬های اصلاح و درمان در پیش¬گیری از بازبزه¬کاری مجرمین، جرم¬شناسان، حقوق¬دانان و جامعه¬شناسان را بر آن داشته تا به دنبال راه¬حلی برای خروج از این بن¬بست باشند. ظهور جنبش¬های بازگشت به کیفر را شاید بتوان به عنوان کلید معمایی دانست که موجبات ترس و وحشت شهروندان و اختلال در امنیت روانی جامعه را فراهم آورده است. امروزه اتخاذ تدابیر و ضمانت اجراهای مشدد و سرکوب¬گرانه، روی¬کردی سخت¬گیرانه به سیاست کیفری نوین بخشیده است. سیاست کیفری نوین در پوشش پیش¬گیری از بازبزه¬کاری، وضع قانون¬های جزایی تشدیدیافته و اعمال کیفرهای سنگین بر مرتکبین جرم¬های خطرناک را به عنوان راه¬کار جهت برون¬رفت از فضای ناآرام جنایی امروزی پیش¬بینی می¬نماید. بررسی و مطالعه نظریه¬های عدالت استحقاقی، عدالت سنجشی و سیاست سلب توان بزه¬کاری که بارقه¬هایی از جنبش¬ بازگشت به کیفر و عدم تساهل در برابر مجرمین خطرناک هستند ما را به این امر رهنمون می-سازند که سیاست کیفری نوین در کشورهای غربی و ایران با طرد و خنثی¬سازی مرتکبین جرم¬های خطرناک، می¬کوشد تا جوّی مساعد و به دور از ترس از بزه¬دیده واقع شدن، ایجاد و پایه¬های حاکمیت عدالت کیفری را بر جامعه تحکیم نماید. در واقع با تحلیل توصیفی و نظری سیاست¬ها و راهبردهایی که نظریات جرم¬شناسی بر سیستم عدالت کیفری بازتاب نموده¬اند به این نتیجه دست خواهیم یافت که پیش¬گیری از بازرخداد جرم¬های خطرناک، غالبا با روی¬کردی سخت¬گیرانه و قهرآمیز میسر می¬باشد.