نام پژوهشگر: خشایار قاضی‌زاده

بررسی عامل حرکت در آثار نگارگری سلطان محمد، پروژه عملی: انسان و تنهایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1388
  علیرضا جباری   مرتضی افشاری

ویژگی حرکت در هنرهای تجسمی و بویژه در نقاشی که کمتر به آن توجه شده است، از مهمترین تجربیات بصری هنرمندان به شمار می رود و یکی از عوامل تاثیرگذار و مهم درآفرینش آثار هنری محسوب می شود که از فرایند دیگر عناصر بصری مانند نقطه، خط، سطح، حجم، بافت و ... حاصل می شود. حرکت از دیدگاه هنرهای تجسمی و همچنین هنرهایی که روی سطح دو بعدی ارائه می شوند با انواع دیگر حرکتها متفاوت است و هنرمندان در دوره های مختلف تاریخی به طرق مختلف از حرکت در آثار خود بهره برده اند.در این پایان نامه به صورت اجمالی به بیان دیدگاه ها و نظرات مختلف در رابطه با حرکت پرداخته شده و جنبه های نمادین و گونه های ایجادحرکت مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین مکتب نگارگری دوم تبریز و اهمیت شخصیت سلطان محمد در شکل گیری این مکتب مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. و در ادامه تعداد ده اثر از آثار سلطان محمد، منتخب از ((شاهنامه تهماسبی))، ((دیوان حافظ سام میرزا)) و ((خمسه نظامی)) از نظرحرکت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر این اساس مشخص شد که سلطان محمد در آثار خود از عامل حرکت استفاده نموده است و از مارپیچ هندسی، دوایر هم مرکز و مثلث های تو در تو و بالا رونده در ترکیب بندی آثار خود بهره برده است. روش تحلیل در این پژوهش به شیوه ی توصیفی و تحلیلی بوده است.

شناسایی نمادهای فرقه های ضددین و کاربرد آن ها در گرافیک ایران و آمریکا در سده اخیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1391
  شیما قایمی   پرویز اقبالی

رمزپردازی یا نمادگرایی یکی از قدیمی ترین روش های بیان مفاهیم است. نماد گرایی در طی زمان ها و قرون تکامل یافته و در تفکرات و رویاهای نژادهای مختلف جا گرفته است و در فراسوی مرزهای ارتباطی قرار دارد. نماد اندیشه را برمی انگیزد و انسان را به گستره تفکر بدون گفتار رهنمون می سازد. در نمادگرایی عین و ذهن دارای همگونی و پویایی از پیش انگاشته ای است؛ برخلاف علامت(sign)، که یک نشان قراردادی است و عین و ذهن نسبت به هم بیگانه اند. در واقع نماد به سادگی چیزی است که به جای چیز دیگر بکار می رود و نشانه آن است یا بر آن دلالت می کند. بخش اعظم این نمادسازی، جنبه دینی داشته است. نماد در هنر در سطوح مختلف بر طبق اعتقادات و رسوم اجتماعی که الهام بخش هنرمند است عمل می کند. در سطحی دیگر، پندارهایی وجود دارد که مربوط به پرستش می شود و بخش اعظمی از فرهنگ بشری را تشکیل می دهند. لحظه ای آدمی را در نظر بگیرید که هنرمند آن را برای نشان دادن یک خدا یا الهه به کار می برد. خودبه خود جسم، غیر شخصی و بدون نام است. نخست باید جامه ای به شیوه متمایز بر آن پوشاند تا آن را بتوان به صورت خدایی مشخص درآورد. بر آن جوشن می پوشاند تا مثلا آن را به صورت مارس، خدای جنگ درآورد. بعد اگر یک جفت بال بر آن بیفزاید آن را به صورت میکائیل فرشته مقرب و فرمانده فرشتگان آسمانی درمی آورد. به دین طریق، هنرمند با بخشیدن ماده و هویت، به موجوداتی که شکل آن ها در واقع ناشناخته است، تصویری نمادین می آفریند. می بینیم چگونه شبیه سازی های نمادین می تواند برای اقوام مختلف مفاهیم متفاوتی داشته باشد.لااقل در هنر، این شبیه سازی های نمادین به ندرت دارای یک هسته ثابت و پایدار، مفهومی را داراست که از محیط های دینی و اجتماعی گوناگون فراتر می رود. این مفاهیم در پس اشکال نمادین، خود را مخفی ساخته و پیام خود را غیر مستقیم اعلام می دارند. اهمیت نماد و نمادشناسی زمانی بیشتر احساس می شود که گروهی خاص برای اهداف خود از این ترفند بهره برده و بر این مبنا بر افکار عمومی تاثیر گذارده و در سطحی بالاتر بر آن مسلط می گردند. این گروه با هوشمندی بی مثالی آنچنان در این راستا پیش می روند و بر علائمی خاص تاکید می ورزند که تنها با نگاهی عمق و تحلیل گرایانه می توان به اهدافشان پی برد. حال آن که این نمادها اکثرا جنبه ضد دینی و انحرافی دارند. این در حالیست که طراحان گرافیک و هنرمندان ما عمدتا با این نمادها آشنایی کامل و لازم را نداشته و درنتیجه در مواجه با آن ها عوامانه برخورد می نمایند. دن بروان نویسنده مشهور آمریکایی در سه اثر اخیر خود با عناوین (راز داوینچی، نماد گمشده، فرشتگان و شیاطین) نیم نگاهی بر نمادهای ضد دین داشته است. در این بین نیاز به منبعی جامع جهت گردآوری و معرفی نمادها ضد دین بسیار احساس می گردد. مساله این پژوهش جمع آوری و شناسایی نمادهای فرقه های ضد دینی و بررسی نشانه های گرافیکی اخذ شده بر اساس این نمادها است.

بررسی قابلیت های گرافیکی نقوش حمام وکیل شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1390
  محبوبه نجفی   پرویز اقبالی

هنر ایران در جنبه های گسترده خود از جمله معماری و تزیین در معماری و کاربرد آن در حیطه گرافیک می تواند بازگوکننده قابلیت و گستردگی هنر ایران در به کارگیری هنرهای جدیدی چون گرافیک باشد و مصداق همین امر را امروز در گرافیک ایران و ریشه یابی آثار می توان مشاهده کرد. در این رساله سعی بر این بوده است که با محوریت حمام وکیل شیراز، نقوش و تزیینات بنا مربوط به دو دوره مختلف زند و قاجار در قابلیت های گرافیکی مورد بحث قرار گیرد. ویژگی کلی نقوش حمام وکیل شیراز استفاده از هنر ساروج در تزیین بنا بوده است. در این راستا همه نقوش حمام مورد عکسبرداری قرار گرفت و در بخش تحلیلی رساله 10 نمونه متنوع از تزیینات الحاقی در قسمتهای مختلف بنا به صورت تصادفی-سرشماری رسامی و تحلیل شد. جنبه های تحلیلی در مورد قابلیتهای گرافیکی و نیز دسته بندی نقوش بر اساس طبقه بندی مختلف صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از این امر است که نقوش حمام وکیل شیراز قابلیت تفکیک به دسته بندی ها و طبقه بندی های متفاوت را دارد و همچنین در ارتباط با حوزه گرافیک نقوش، اثبات می نماید که بسیاری از نقوش به ویژه نقوش گیاهی و هندسی توانایی این را داشته که در حیطه های مختلف گرافیک مورد استفاده قرار گیرند. اما با توجه به ماهیت و جوهره ی هر نقش، قابلیت ها در کاربرد گرافیکی متفاوت بوده است. هدف از رساله حاضر، ترغیب طراحان به شناخت هرچه بهتر تاریخ هنر ایران در جنبه های مختلف و به کارگیری آنها در گرافیک می باشد.

معرفی و بررسی موضوعی نگارگری افغانستان از سال 1360 تا سال 1390
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده هنر 1393
  حمیده انصاری   علی اصغر شیرازی

با نگاهی به گذشته تاریخی افغانستان درمی یابیم که این کشور در دوره های مختلفی جزء منطقه جغرافیایی ایران بزرگ بوده از این رو هنر این منطقه هم در طول تاریخ هنر ایران بزرگ در ادوار مختلف سهم مهمی دارد. در دوره اسلامی، خراسان بزرگ که افغانستان فعلی را نیز شامل می شده است منشأ هنرهای مختلف و دارای سبک ها و شیوه های مختلف هنری بوده است. هنر نگارگری در دوره های تیموری و صفوی به اوج شاهکارهای خود می رسد. اهداف اصلی این پژوهش در گام نخست معرفی نگارگری افغانستان و بررسی موضوعات نگارگری در طی سال های 1360 الی 1390 می باشد و در قدم دوم شاخصه های بومی نگارگری معاصر افغانستان، مورد بررسی قرار می گیرد. پس از استقلال افغانستان در سال 28 اسد 1298ه.ش این کشور تحت تأثیر هجوم های متعددی از سال 1357 قرار می گیرد. با تحلیل هنر هر کشور می توان به بسیاری از عقاید، فرهنگ ها و باورهای جامعه متعلق به آن پی برد. این پژوهش ماهیت توصیفی تحلیلی دارد و به بررسی و مطالعه نگارگری معاصر افغانستان با توجه به بیست و دو نگاره از هنرمندان معاصر این کشور پرداخته است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که در نگارگری افغانستان، نوعی سوررئالیسم معاصر در هم آمیخته با بیان مدرن و امروزی با استفاده از موضوعات و مفاهیم روزمره بومی و اجتماعی با رویکرد ملی مذهبی آن را با چند شیوه تلفیقی اجرا می کنند و به تصویر می کشند. یاد غصه های دیروز و زخم های به جا مانده تا امروز و میل به اوج، عشق، اتحاد و تلاش و امید، مفاهیمی هستند که توأم با هم در این نگاره ها به چشم می خورند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز کیفی است و با هدف معرفی نگارگری معاصر افغانستان و هنرمندان نگارگر این کشور پرداخته شده است.