نام پژوهشگر: فروغ مهیار
مینو رستمی حسین ایزدان
رابطه ی بین رنگ و احساس بسیار پیچیده است. احساس رنگی ممکن است تحت تاثیر سن، جنسیت، ملیت و زمینه ی فرهنگی افراد قرار گیرد. مطالعات زیادی در کشورهای مختلف، دررابطه با دسته بندی احساسات افراد دررابطه با رنگ انجام شده است وروابطی با مشخصه های ظاهررنگی بدست آمده است. در این تحقیق مقیاس های احساس رنگی نمونه های تک رنگ برای گروهی از دانشجویان ایرانی دسته بندی شد و داده های بدست آمده با مدل های موجود مورد مقایسه قرارگرفت. چهل مشاهده کننده، بیست محرکه ی رنگی که فضارنگ cielab را به طورمناسبی پوشش می دادند را در ده مقیاس احساس رنگی"گرم– سرد"، "سنگین– سبک"، "فعال– غیرفعال"، "دوست داشتن– دوست نداشتن"، "سخت– نرم"، "تازه– کهنه "، " مدرن– سنتی"، "مردانه– زنانه"، "عصبی– آرام" و"تمیز- چرک" ارزیابی کردند. داده های حاصل از این ارزیابی با استفاده از روش قضاوت دسته ای به نمره ی معیار طبیعی تبدیل شدند. نتایج بدست آمده تفاوت معناداری در میان مردان و زنان و در میان اصفهانی ها و غیراصفهانی ها نشان نداد. عوامل اصلی احساس رنگی به روش تحلیل عاملی از ماتریس نمره ی معیار طبیعی استخراج شدند. سه عامل اصلی که از مقیاس های احساس رنگی برای این گروه بدست آمد، طبق فضای معنایی ازگود نامگذاری شد. همچنین سه عامل احساس رنگی این گروه با توجه به شروط مدل جهانی لی چن او استخراج شد و با مدل های عوامل او مورد مقایسه قرارگرفت و توافق کمی درپیش بینی عامل اول مشاهده شد. همچنین توافق داده های دانشجویان ایرانی با چهار مقیاس احساس رنگی در مدل های لی چن او، ساتو و زین چنگ مورد بررسی قرارگرفت.
سمانه دشتی خویدکی حسین ایزدان
رنگ بیان کننده احساسات انسان است، به همین علت محققان زیادی به مطالعه آن پرداخته اند تا با بررسی ارتباط میان رنگ و احساس نقش موثری در طراحی محصول و فروش در بازار جهانی ایفا کنند. در جهان واقعی آنچه از رنگ ها دیده می شود ترکیب رنگ ها در کنار یکدیگر است و به ندرت نمونه ای تک رنگ وجود دارد. حتی در یک آزمایشگاه روان فیزیکی که یک نمونه تک رنگ در کابینت نوری روی زمینه رنگی خاکستری با50 l*= مشاهده می شود، مشاهده کننده گان واقعا یک نمونه تک رنگ را مشاهده نمی کنند بلکه ترکیبی از یک نمونه تک رنگ و زمینه دیده می شود. مطابق مدل های ظاهررنگی، وجود رنگ های دیگر در همسایگی یک رنگ بر درک رنگی انسان تاثیر گذار است و این درک رنگی می تواند احساس رنگی را تغییر دهد. از طرف دیگر مطابق مدل کاپچیک، احساسات به دو سطح انعکاسی و واکنشی تفسیم می شوند که در سطح واکنشی احساسات به وسیله وضعیت و شکل بندیی محرکه های بصری تعیین می شوند و در این سطح است که رابطه ای جدای از کاربرد محصول بین احساس و رنگ وجود دارد. آزمایش های روان فیزیکی برای تحقیق در مورد احساس رنگی برای ترکیبات دو رنگ توسط 51 مشاهده کننده انجام شد. مشاهده-کنندگان 190 جفت رنگی که از 20 محرک رنگی فضارنگ cielab تشکیل شده اند را تحت شرایط یکسان و با استفاده از نمایشگر کالیبره شده در یک اتاق تاریک برای پنج مقیاس احساس رنگی "گرم- سرد"، "سنگین-سبک"، "فعال- غیر فعال"، "دوست داشتن- دوست نداشتن" و" به هم می آیند- به هم نمی آیند" مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج آزمایشات نشان داده که دو مقیاس "دوست داشتن- دوست نداشتن" و "به هم می آید- به هم نمی آید" دارای ضریب همبستگی بالایی هستند. همچنین مطابق نتایج ضریب همبستگی بین گروه های مختلف از مشاهده کنندگان ایرانی مورد بررسی در این پروژه نشان داد تفاوت جنسیت، فرهنگ، محیط زندگی، زمینه آموزشی و سن بر سه مقیاس احساس رنگی "سنگین- سبک"، "گرم- سرد" و "فعال- غیرفعال" که فضای احساس رنگی لی چن او را تعریف کرده است تأثیری ندارد ولی این عوامل به جز جنسیت بر پاسخ مشاهده کننده در مقیاس "دوست داشتن- دوست نداشتن" تاثیر دارد یعنی ترجیح رنگی از این متغیرها تأثیر می پذیرد. مشاهده کنندگان ایرانی مورد مطالعه جفت رنگ هایی که اختلاف فام پایینی دارند و همچنین جفت رنگ های با میانگین خلوص بالا را بیشتر ترجیح می دهند. توافق مشاهده-کنندگان ایرانی مورد مطالعه با مدل های احساس رنگی لی چن او نیز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاکی از آن است که مدل لی چن او پیش بینی نسبتا مناسبی برای مقیاس های" سنگین- سبک" ، "دوست داشتن- دوست نداشتن" و "به هم می آیند- به هم نمی آیند" مشاهده-کنندگان ایرانی مورد مطالعه ندارد اما این مدل برای پیش بینی مقیاس های "گرم- سرد" و "فعال- غیرفعال" مناسب است.
زهرا مقاره عابد عبدالکریم حسینی
کاهش رنگ تصاویر دیجیتالی در کاربردهای مرسوم خود برای کاهش زمان پردازش تصویر و یا امکان چاپ تصویر با کیفیت مناسب توسط چاپگر استفاده می شود، در این کاربردها کیفیت کلی تصویر مورد نظر است. در بعضی کاربردهای دیگر، کاهش رنگ فقط برای انتخاب رنگ مناسب صورت می پذیرد و این دقت رنگی رنگ های انتخابی است که از اهمیت برخوردار است، مانند انتخاب رنگ برای لباس های استتار نظامی جهت رنگ همانندی بهتر این لباس ها با محیط اطراف خود به منظور اختفا، یا پنهان سازی یک سازه در محیط شهری برای بهبود زیبایی شهر. در این نوع کاربردها هر چه رنگ ها بهتر انتخاب شوند راندمان کاربردی این روش ها افزوده می گردد. در تحقیق حاضر چهار تصویر از محیط های مختلف جنگلی انتخاب و از روش های خوشه بندی میانگین k، خوشه بندی فازی میانگین c و روش تنوع به منظور انتخاب رنگ های استتاری استفاده گردید. روش خوشه بندی میانگین k در فضای *ciel*a*b با استفاده از فرمول های اختلاف رنگ cielab وciede2000 و در فضای rgb با استفاده از فرمول فاصله اقلیدسی برای کاهش رنگ تصاویر به کار رفت. شایان ذکر است انتقال از فضا رنگ وابسته به دستگاه ,rgb به فضا رنگ غیر وابسته به دستگاه *ciel*a*b و توصیف رنگی دوربین دیجیتالی انجام شد. پس از آن به منظور نمایش صحیح تصاویر روی نمایشگر، با استفاده از کالریمتر lacie blue eye pro و بسته نرم افزاری آن ، نمایشگر نیز توصیف رنگی گردید. در مرحله بعد تصاویر جنگلی چاپ و از آن ها در شرایط کالیبراسیون عکس برداری شد و با استفاده از روش های ذکر شده کاهش رنگ تصاویر به چهار رنگ صورت پذیرفت. آن گاه آزمون روان فیزیکی در محیطgui متلب انجام شد، به این صورت که هر کدام از تصاویر، پس زمینه یک صفحه قرار داده شدند و روی هر پس زمینه 35 موقعیت انتخاب شد و در هر موقعیت یک مربع کوچک که با استفاده از طرح نظامی جنگلی ایران و رنگ های بدست آمده از پنج روش کاهش رنگ ساخته شدند، قرار داده شد. از مشاهده کنندگان خواسته شد در اتاق تاریک و پس از تطبیق چشم با تاریکی در مقابل نمایشگر نشسته و به محض دیدن هر مربع با طرح نظامی با استفاده از موشواره روی آن کلیک کنند. نتایج این آزمون بصری با استفاده از زمان کشف طرح های استتاری، حاکی از افزایش زمان کشف و هم چنین افزایش درصد عدم کشف طرح های استتاری با تکنیک خوشه بندی میانگین k در فضای *ciel*a*b و فرمول اختلاف رنگ ciede2000 نسبت به روش های دیگر است. روش k-meansدر فضا رنگ *ciel*a*b با فرمول اختلاف رنگ cielab به صورت کلی در رتبه دوم و روش فازی در رتبه سوم جای دارد. روش k-meansدر فضا رنگ rgb در مکان چهارم و بدترین نتایج متعلق به روش تنوع می باشد. واژه کلیدی: استتار، تصویر دیجیتالی، انتقال فضا رنگ، کاهش رنگ، خوشه بندی
ساناز زندبار فروغ مهیار
چکیده تحقیق حاضر با هدف انتخاب رنگ پوشاک با توجه به رنگ پوست ایرانیان انجام پذیرفت. در این تحقیق با کمک آزمایشات روان فیزیکی و بررسی دسته بندی های رنگ پوست در جهان و با نظر به مشخصات رنگ پوست ایرانیان تعدادی محرکه های رنگی از فضارنگ (cielab) مورد ارزیابی بصری مشاهده کنندگان ایرانی قرار گرفت. داده های حاصل از انتخاب مشاهده کنندگان با روش های آماری تعیین ارزش مقیاس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته و نتایج در گروه های سنی و جنسیتی متفاوت جداگانه بررسی شد. نتایج نشان داد که تمایل مشاهده کنندگان به انتخاب رنگ هایی است که حداقل اختلاف رنگی (?e*ab)را با رنگ پوست دارا می باشند.همچنین به نظر می رسد که انتخاب ترکیب هایی که به نوعی ایجاد یکی از انواع مدل های هارمونی همچون هارمونی رنگ های مشابه نسبت به رنگ پوست را می نمایند، بیشتر است. انتخاب مشاهده کنندگان در گروه های تفکیک شده متفاوت حاکی از وجود روندهای انتخابی مختلف است. واژگان کلیدی: رنگ، هارمونی رنگی، فضارنگ cielab، رنگ پوست
مائده السادات موسویان حجازی فروغ مهیار
صنایع نسّاجی از بزرگ ترین مجموعه های صنعتی است که رونق یا رکود آن وابسته به عوامل متعدّدی هم چون رنگ و بازاریابی است. در این تحقیق با به کارگیری مباحث علمی رنگ و مهندسی نسّاجی عوامل موثّر بر میزان فروش پارچه های سیاه در کاربردهای چادر، مانتو و مقنعه مورد بررسی قرار گرفت. هدف از این تحقیق بررسی خصوصیّات رنگی پارچه های سیاه با توجه به نوع کاربرد می باشد. تعداد 80 نمونه ی مختلف پارچه ای به رنگ سیاه در سطح فروشگاه های داخلی جمع آوری و طبقه بندی شد. مقادیر انعکاس نمونه های آماده سازی شده با دستگاه اِسپِکتروفوتومِتر اندازه گیری شد. نمونه ها هم چنین مورد ارزیابی بصری مشاهده کنندگان خانم بر اساس شش ویژگی پارچه شامل رنگ، طرح، جنس، آویزش، ضخامت و زیردست قرار گرفت. نتایج به دست آمده با روش های تجزیه و تحلیل اماری مورد بررسی قرار گرفت و رابطه ی مولّفه های رنگی نمونه های پارچه ای با میزان فروش آن ها در یک کاربرد خاص بررسی شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که مقادیر روشنایی و خلوص پارچه ها بر کاربرد آن ها موثّر است. هم چنین به نظر می رسد پارچه های به رنگ سیاه با ته فام های آبی برای کاربرد چادر توسّط مشاهده کنندگان ترجیح داده می شود. در حالی که به نظر می رسد سیاه های با ته فام زرد و قرمز برای کاربرد های پیراهن (مانتو) به کار می روند. تحقیقات بعدی به منظور دسته بندی پارچه های سیاه بر اساس خصوصیّات رنگی پیشنهاد می شود.