نام پژوهشگر: امیررضا وکیلی فرد
شراره خالقی زاده رضا مراد صحرایی
این پژوهش به بررسی راهبردهای یادگیری زبان فارسی در میان فارسی آموزان خارجی می پردازد. در این خصوص، نمایه ای از راهبردهای مورد استفاده فارسی آموزان ارائه می گردد و رابطه بین جنسیت و ملیت فارسی آموزان با بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش دارای دو بخش بنیادی و میدانی است. بخش بنیادی پژوهش به روش کتابخانه ای و بخش میدانی آن به روش همبستگی انجام شده است. از آنجایی که تاکنون هیچ پژوهشی در خصوص فارسی آموزان و راهبردهای یادگیری زبان فارسی صورت نگرفته است، لذا ضروری به نظر می رسید که راهبردهای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) در میان فارسی آموزان خارجی نیز شناسایی گردند. بدین منظور پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) به زبان فارسی ترجمه و طی یک آزمون آزمایشی (با استفاده از 30 فارسی آموز) پایایی آن محاسبه شد. پایایی کل پرسشنامه تایید شد ولی به دلیل پایین بودن میزان آلفاکرونباخ در برخی از بخشها، اصلاحاتی در پرسشنامه صورت گرفت و در پژوهش اصلی از پرسشنامه اصلاح شده استفاده گردید. در این خصوص، 156 فارسی آموز خارجی از دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به پرسشنامه پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. یافته ها نشان داد که به طور کلی فارسی آموزان خارجی راهبردهای یادگیری زبان فارسی را گاهی استفاده میکنند. علاوه بر این، فارسی آموزان خارجی برای یادگیری زبان فارسی راهبردهای فراشناختی را بیشتر از سایر راهبردها به کار می برند و از راهبردهای حافظه ای کمتر از راهبردهای دیگر استفاده می کنند. در خصوص تعیین رابطه بین جنسیت و بکارگیری راهبردهای یادگیری زبان فارسی، آمار توصیفی نشان داد که میانگین کل نمر? زنها بیشتر از مردها است اما آمار استنباطی و آزمون های آماری بیانگر این بود که این اختلاف میانگینها بسیار کم بوده و معنادار نیست. بنابراین در تمام راهبردهای یادگیری دو گروه زن و مرد به یک میزان از آنها استفاده میکنند. همچنین یافته ها حاکی از آن بود که اولویتهای فارسی آموزان زن و مرد در انتخاب نوع راهبردها متفاوت هستند. در خصوص رابطه بین ملیت و راهبردهای یادگیری زبان فارسی نیز همانند متغیر جنسیت، آمار استنباطی و آزمون های آماری نشان دادند میانگین کلی استفاده از راهبردها در میان ملیتهای مختلف اختلاف ناچیزی با یکدیگر دارند که معنادار نیست، ولی آمار توصیفی بیانگر این بود که ترتیب اولویتهای فارسی آموزان از ملیتهای مختلف با هم تفاوت دارند. همچنین یافته ها نشان دادند که به طور کلی فارسی آموزان با ملیت های مختلف از راهبردهای فراشناختی و اجتماعی بیشتر از سایر راهبردها استفاده می کنند.
الهام صداقت زهره اسلامی راسخ
پژوهش حاضر به مقایسه راهبردهای بیان تقاضای فارسی آموزان خارجی سطوح مقدماتی و پیشرفته با راهبردهای بیان تقاضای فارسی زبانان می پردازد. آزمودنی ها شامل سی و سه فارسی زبان دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور شهر تهران، سی و هفت فارسی آموز خارجی سطح مقدماتی و سی و هفت فارسی آموز خارجی سطح پیشرفته مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) شهر قزوین می باشند. برای گردآوری داده ها از آزمون تکمیل گفتمان دوازده -سوالی بر اساس دو متغیر اجتماعی فاصله و قدرت، و همچنین میزان تحمیل در دو موقعیت فرضی شش سوالی آدرس پرسیدن و قرض گیری استفاده گردید. سپس تقاضاهای هر سه گروه طبق مدل بیان تقاضای بلوم-کولکا، هوس و کاسپر (1989) که شامل سه راهبرد مستقیم، غیرمستقیم متعارف و غیرمستقیم نامتعارف می باشد، بررسی گردیدند. نتایج نشان دهنده ی کاربرد بیشتر راهبردهای غیرمستقیم متعارف در میان هر سه گروه می باشد. همچنین راهبردهای بیان تقاضای فارسی-آموزان خارجی سطح پیشرفته همخوانی بیشتری را با راهبردهای بیان تقاضای فارسی زبانان نشان میدهد که نشان دهنده ی تأثیر مثبت سطح زبانی و سطح بالای توانش کاربردشناختی بر نحوه ی بیان تقاضای آنان می-باشد. هر سه متغیر فاصله، قدرت و میزان تحمیل نیز بر نحوه ی بیان تقاضای هر سه گروه در بسیاری از موارد تأثیر گذاشته اند.
فاطمه محمودی زری سعیدی
آزمون های انطباقی رایانه ای را می توان پیشرفت عظیمی در فناوری سنجش به شمار آورد. از آن جا که در آزمون های سنتی، سوال های ساده و یا دشوار نمی توانند سطح دانش زبانی افراد را تعیین کنند، آزمون ها ی انطباقی رایانه ای جهت رفع این مشکلات طراحی شده و به گونه ای عمل می کنند که سوال ها برای تعیین سطح دانش زبانی افراد دقیقا با توجه به مهارت زبانی آن ها انتخاب شوند. باید گفت آنچه توجه پژوهشگر تحقیق حاضر را برای برداشتن گامی در این زمینه جلب نمود، توجه به اشکالات موجود در آزمون های سنتی و احساس نیاز به پیشنهاد روشی جدید در برگزاری آزمون تعیین سطح فارسی آموزان خارجی بود که در نهایت به طراحی آزمون انطباقی خواندن منتهی شد. جهت تولید این نوع آزمون، نخست آزمون های سنتی موجود که به منظور تعیین سطح زبان آموزان بکار می رفته، مورد تجزیه و تحلیل دقیق قرار گرفت و سطح دشواری آنها مشخص گردید. در مرحله بعد پس از نوشتن برنامه ی نرم افزاری انطباقی رایانه ای مورد نیاز، صرفا سوالاتی که دارای ویژگی های مناسب بودند، وارد برنامه رایانه گردیدند. سپس، از 55 زبان آموز غیرفارسی زبان خواسته شد به سوالات آزمون پاسخ دهند. در مرحله پایانی نیز نتایج آزمون رایانه ای و سنتی مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحقیق صورت گرفته حاکی از آن بود که تفاوت معنی داری در عملکرد آزمودنی ها مشهود است. اغلب زبان آموزان در مواجهه با آزمون انطباقی که با سطح زبانی و میزان دانسته هایشان هماهنگ است بهتر عمل می کنند و نتایج بهتری نیز کسب می کنند و به طبع برآورد نمره ی واقعی آزمودنی ها از این طریق دقیق تراست.