نام پژوهشگر: ابوالفضل قاسم زاده
چیمن مصطفی نژاد محمد حسنی
هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین پاسخگویی با درک از سیاست سازمانی و رضایت شغلی اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه می باشد. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 91 – 90 می باشد که از میان آنها تعداد 188 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای ساده انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. برای گرد آوری اطلاعات از پرسشنامه های پاسخگویی (هاچوارتر، 2003)، ادراکات سیاست های سازمانی (کاچمر و کارلسون، 1997) و رضایت شغلی (برایفیلد و روتث) استفاده شد. ضرایب پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب پاسخگویی (788/0?=) است، درک سیاست سازمانی (85/0?=) و رضایت شغلی (81/0?=) می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از تکنیک های آمار توصیفی مانند نمودار ستونی، انحراف استاندارد و میانگین و آمار استنباطی مانند آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. نتایج و یافته های تحقیق نشان می دهند که بین پاسخگویی و رضایت شغلی رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد، بین پاسخگویی و درک از سیاست های سازمانی رابطه ی منفی و معنی دار وجود دارد همچنین بین رضایت شغلی و درک از سیاست های سازمانی رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد. پاسخگویی و درک از سیاست های سازمانی رضایت شغلی را پیش بینی می کنند. درک از سیاست سازمانی نقش تعدیل کننده در تعیین رابطه بین پاسخگویی و رضایت شغلی ایفا می کند.
صابر فتحی علیرضا حسین پور
هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی و پاسخگویی فردی کارکنان دانشگاه ارومیه می باشد.جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش کلیه کارکنان زن و مرد اداری رسمی، پیمانی و قراردادی دانشگاه ارومیه بوده که در سال تحصیلی 1391-1390 در خدمت دانشگاه بودند که تعداد این کارکنان طبق آمار کارگزینی پرسنلی دانشگاه 500 نفر بودند و از بین آنان 215 نفر به عنوان نمونه آماری پژوهش و به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی با استفاده از مدل معادلات ساختاری می باشد. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه های توانمندسازی روانشناختی براساس الگوی توماس و ولتهوس، اسپریترز و وتن و کمرون و عملکرد شغلی پاترسون و پاسخگویی فردی هوچوارتر و همکاران استفاده شد. ضرایب پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ به ترتیب توانمندسازی روانشناختی (81/0=?) ، عملکرد شغلی (91/0=?) و پاسخگویی فردی (74/0=?) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از روش مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل و همچنین آزمونهای رگرسیون استفاده شده است. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اثر مستقیم توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی و پاسخگویی فردی کارکنان مثبت و معنادار بود و نتایج آزمونهای رگرسیون نیز رابطه خطی برای پیش بینی عملکرد شغلی و پاسخگویی فردی از روی مولفه های توانمندسازی روانشناختی را تایید کرد. واژگان کلیدی: توانمندسازی روانشناختی، عملکرد شغلی، پاسخگویی فردی و کارکنان دانشگاه ارومیه.
محسن ربیعی سیروس اسدیان
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه اخلاق حرفه¬ای و اعتماد سازمانی با توانمندسازی روان شناختی معلمان می-باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس دوره متوسطه اول تحصیلی پسرانه و دخترانه دولتی که مشغول انجام وظیفه در سطح شهر تبریز در سال تحصیلی 1393-1392 در نواحی 5¬ گانه آموزش وپرورش تبریز بودند، می¬باشد که تعداد آن¬ها 2100 نفر بوده که از این تعداد 1190 نفر زن و 910 نفر مرد بودند. نمونه موردنظر طبق جدول مورگان 322 نفر بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه¬ای چندمرحله ای و نسبتی انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی می¬باشد. برای گردآوری داده¬ها از پرسشنامه¬¬¬های اخلاق حرفه¬ای محقق ساخته، اعتماد سازمانی سید جوادین (1388) و پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریترز (1995) استفاده شد. ضرایب پایایی این پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای اخلاق حرفه¬ای (93/0=?)، اعتماد سازمانی (88/0=?) و توانمندسازی روان شناختی (87/0=?) به دست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از آزمون های t تک متغیره، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که بین اخلاق حرفه¬ای و مولفه های آن با توانمندسازی روان شناختی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. بین اعتماد سازمانی و توانمندسازی روان شناختی معلمان نیز رابطه مثبت معناداری دیده شد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون حاکی از تأیید رابطه خطی برای پیش بینی توانمندسازی روان شناختی از روی اخلاق حرفه¬ای و اعتماد سازمانی بود. در انتها نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین معلمان زن و مرد از لحاظ متغیرهای مسئولیت¬پذیری، صادق بودن، عدالت، وفاداری، برتری جویی و رقابت، احترام به دیگران، همدردی با دیگران و اعتماد سازمانی تفاوت معنادار وجود داشت درحالی که ازنظر رعایت ارزش¬ها و هنجارهای اجتماعی و توانمندسازی روان شناختی تفاوت معناداری وجود نداشت.
امید میلانی محمد حسنی
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی استقلال دانشگاه و نقش آن در پاسخگویی سیستم آموزش عالی در بین اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه و به روش توصیفی- پیمایشی (زمینه یابی) انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش اعضای هیئت علمی دانشگاه ارومیه بوده که تعداد آن ها 460 نفر و تعداد نمونه موردپژوهش 219 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و بر اساس جدول مورگان بوده است. نتایج تحلیل t نشان داد که سیستم آموزش عالی ازنظر استقلال و پاسخگویی در وضعیت مطلوبی نمی باشد. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین مولفه های استقلال دانشگاه و پاسخگویی رابطه وجود دارد و نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مولفه های استقلال دانشگاهی می توانند تا حد مشخصی پاسخگویی را پیش بینی کنند.