نام پژوهشگر: مهدی ملاشاهی
اکرم محمدزاده مقدم حسین صبوری
چکیده: به منظور ارزیابی عکس العمل ذرت علوفه ای به کودهای نیتروژن و بیولوژیک، آزمایشی در سال زراعی 1389 به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشگاه گنبد کاووس به اجرا در آمد. در این آزمایش، کود بیولوژیک در 4 سطح و شامل مصرف یک لیتر در هکتار نیتروکسین (ni)، مصرف 3 لیتر در هکتار سوپرنیتروپلاس (su)، تلفیق دو کود بیولوژیک (ni+su) و عدم مصرف کود بیولوژیک و عامل کود نیتروژن در 4 سطح و شامل عدم مصرف نیتروژن، 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار با منبع اوره بود. اثر ساده کود بیولوژیک و نیتروژن مصرفی بر عملکرد علوفه، وزن خشک برگ، وزن خشک بلال، وزن خشک ساقه و گل آذین نر، درصد پروتئین، درصد ماده خشک قابل هضم، درصد کربوهیدرات های محلول در آب، درصد فیبر غیر قابل حل در شویندههای اسیدی و عملکرد پروتئین معنی دار بود. اثر کود بیولوژیک بر درصد خاکستر و ارتفاع معنی دار نشد. اما درصد خاکستر و ارتفاع گیاه تحت تأثیر کود نیتروژن قرار گرفت. اثر متقابل کود بیولوژیک و نیتروژن در مورد هیچ یک از صفات فوق معنیدار نشد. با افزایش مصرف نیتروژن عملکرد علوفه، وزن خشک برگ، وزن خشک بلال، وزن خشک ساقه و گل آذین نر، ارتفاع گیاه، درصد ماده خشک قابل هضم، درصد پروتئین، درصد کربوهیدرات های محلول در آب، درصد خاکستر و عملکرد پروتئین افزایش و درصد فیبر غیر قابل حل در شویندههای اسیدی کاهش یافت. بیش ترین عملکرد علوفه با 16904 کیلوگرم در هکتار، عملکرد پروتئین با 1662 کیلوگرم در هکتار و درصد ماده خشک قابل هضم با 86/80 مربوط به تیمار مصرف 150 کیلوگرم نیتروژن خالص در هکتار بود. در تیمارهای کود بیولوژیک، تیمار تلفیق دو کود بیولوژیک 16165 کیلوگرم علوفه خشک تولید کرد که نسبت به تیمار عدم مصرف کود بیولوژیک 9/21 درصد بیش تر بود. عملکرد پروتئین این تیمار 1502 کیلوگرم در هکتار بود. درصد ماده خشک قابل هضم در این تیمار 98/79 بود. کلمات کلیدی: کود بیولوژیک، نیتروژن، ذرت علوفه ای، عملکرد علوفه
حمیده رستمی علی نخ زری مقدم
به منظور ارزیابی عکسالعمل ژنوتیپهای گندم به تلقیح با قارچ مایکوریزا و کود فسفر، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در مزرعه آموزشی و پژوهشی دانشگاه گنبد در سال 1389-1390 اجرا شد. عامل تلقیح مایکوریزایی در دو سطح و شامل تلقیح با قارچ مایکوریزا به نام glomus intraradiceو بدون تلقیح، عامل ژنوتیپ در 2 سطح و شامل رقم کوهدشت و لاین 17 و عامل فسفر در 4 سطح و شامل مصرف 0، 25، 50 و 75 کیلوگرم در هکتار فسفر خالص بود. نتایج نشان داد که اثر ژنوتیپ بر ارتفاع، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، تعداد دانه در سنبلچه، وزن خشک در هکتار، شاخص برداشت، عملکرد دانه، عمکرد پروتئین و عملکرد فسفر در سطح یک درصد و بر تعداد سنبلچه در سنبله، طول سنبله و وزن 1000 دانه در سطح پنج درصد معنی دار بود. اثر تلقیح با قارچ مایکوریزا بر صفات تعداد سنبله در متر مربع، شاخص برداشت، عملکرد دانه، درصد پروتئین، درصد فسفر و عملکرد پروتئین در سطح یک درصد و بر ارتفاع بوته و تعداد دانه در سنبله در سطح یک درصد معنی دار بود. اثر فسفر بر صفات بر ارتفاع بوته، تعداد سنبلچه در سنبله، تعداد سنبله در متر مربع، تعداد دانه در سنبله، شاخص برداشت، عملکرد دانه، درصد پروتئین، درصد فسفر، عملکرد پروتئین و عملکرد فسفر در سطح یک درصد و بر طول سنبله و وزن 1000 دانه در سطح پنج درصد معنی دار بود. اثر متقابل در مورد هیچ یک از صفات معنی دار نشد. در کلیه صفات مورد بررسی گندم کوهدشت بر گندم لاین 17 برتری داشت. تلقیح با قارچ مایکوریزا عملکرد دانه را افزایش داد. حداکثر عملکرد دانه با مصرف 75 و 50 کیلوگرم فسفر خالص به ترتیب با 5960 و 5728 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. حداکثر وزن هزار دانه به تیمار مصرف 75 کیلوگرم در هکتار با 47/38 گرم تعلق داشت. با افزایش مصرف کود فسفر، درصد پروتئین و درصد فسفر دانه افزایش یافت.