نام پژوهشگر: [جهانیار بامداد صوفی

مدلی برای شکل گیری شبکه های پایدار همکاری علم و فناوری در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1390
  رضا اسدی فرد   حبیب الله طباطبائیان

شبکه های همکاری در دو دهه اخیر به شدت مورد توجه سیاستگذاران و مدیران حوزه علم و فناوری کشور قرار گرفته اند. با این وجود، شبکه های ایجادشده در کشور از پایداری مناسب برخوردار نبوده اند به طوری که از 6 شبکه مورد مطالعه در این تحقیق، 2 شبکه غیرفعال و 2 شبکه نیمه فعال بوده و تنها 2 شبکه نسبتاً فعال بودند. در این تحقیق با استفاده از یک مطالعه چند-موردی به روش ترکیبی کیفی-کمی، عوامل موثر بر پایداری شبکه های همکاری شناسایی شد. با توجه به فقدان تئوری قبلی در این زمینه، عوامل 27گانه شناسایی شده -که حاصل بررسی پیشینه تحقیق و مصاحبه های اکتشافی با مطلعین کلیدی بود- در قالب یک مدل مفهومی دسته بندی شدند. این مدل عوامل موثر بر پایداری شبکه های همکاری را به دو دسته اصلی عوامل دارای منشاء درونی (مدیریت شبکه، فرآیند ایجاد شبکه، سازوکارهای همکاری و اعضای شبکه) و بیرونی (زیرساخت های همکاری در کشور و فضای عمومی حاکم بر حوزه علم و فناوری) تقسیم می کند. مدل طراحی شده از طریق نظرخواهی از فعالان شبکه های مورد مطالعه به روش پیمایش، مورد ارزیابی قرار گرفت. در کل 112 نفر از 83 مرکز عضوِ شبکه های مورد مطالعه (همه غیر از شبکه شامتک) در این پیمایش شرکت کردند و نرخ مشارکت در مجموع 52 درصد بود. تحلیل های درون-موردی برای هر یک از 6 شبکه و تحلیل های بین-موردی برای مجموع شبکه ها انجام شد. بررسی های کیفی نشان داد که هر یک از شبکه ها، فضای ویژه خود را دارند و در هر شبکه برخی از عواملِ مدل، نقش بیشتری در پایداری (و یا ناپایداری) دارند اما در مجموع تنها 5 تا 15 درصد عوامل شناسایی شده از نظر اعضای شبکه ها، بر پایداری شبکه ها بی تاثیر بوده و یا تاثیر ناچیزی دارند. نتیجه جالب دیگر تحقیق، تطابق بسیار خوب وضعیت واقعی 6 شبکه مورد مطالعه، با نتایج تحقیق حاضر بود به طوری که شبکه های منحل شده بیشترین ریسک های پایداری را داشتند. بررسی فرآیند شکل گیری شبکه ها نشان داد که هر چه این فرآیند تدریجی و طبیعی تر باشد، پایداری شبکه ها بیشتر خواهدشد. به ویژه در مورد نحوه رشد شبکه از نظر؛ تعداد اعضا، تنوع سازمانی اعضای شبکه و بودجه آن، باید این رشد متناسب با افزایش ظرفیت همکاری و تجربه مدیریتی در شبکه باشد. همچنین این تحقیق نشان می دهد که در شبکه های رسمی همکاری مطالعه شده، از بین دو ساختار مدیریتی شورایی و ستادی برای اداره شبکه، هیچ یک ارجحیت قابل توجهی ندارند و هر دو می توانند تاثیر مثبتی بر پایداری شبکه داشته باشند به شرطی که مصالحه خوبی بین مشارکت جمعی اعضای شبکه و چالاکی مدیریت آن برقرار شود. در این تحقیق با استفاده از آزمون آماری ناپارمتریک فریدمن نشان داده شد که تفاوت معناداری بین عوامل 27گانه مدل از نظر میزان تاثیر بر پایداری شبکه ها وجود دارد و نیز نوعی رتبه بندی بین این عوامل صورت گرفت. در پایان با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی، نیکویی برازش مدل طراحی شده سنجیده شد و مشخص شد که همه سازه های مدل به صورت جداگانه و همچنین کل مدل از برازش مناسبی برخوردارند و تنها با حذف 2 مورد از عوامل، مدل پیشنهادی می تواند به صورت قابل قبولی، تبیین کننده مسئله تحقیق باشد.