نام پژوهشگر: طلعت اله یاری
فاطمه صفری طلعت اله یاری
روش پژوهش مورد نظر، روش توصیفی و پیمایشی می باشد. به منظور آزمون فرضیات تحقیق نمونه ای متشکل از 105 نفر از مردان و زنان سالمند مرکز جامع توانبخشی کهریزک محمد شهر کرج ، با استفاده از روش سرشماری و از طریق ابزاری چون پرسشنامه ( مصاحبه ساختارمند ) ، مشاهده ، مورد ارزیابی قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات برای بررسی میزان افسردگی بر طبق جدول نمره گذاری شده و از طریق spss اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت ، که نتایج نشان داد که جامعه مورد مطالعه دارای افسردگی خفیف است . و نتایج آزمون فرضیه ها نشان دادند که بین متغیرهایی چون میزان تعاملات اجتماعی ، میزان فعالیت و مشارکت در فعالیت های اجتماعی با میزان افسردگی رابطه معناداری وجود داد .و در نهایت طبق تحقیقات و بررسی های انجام یافته ، تمام فرضیه های مورد نظر مورد تایید قرار گرفتند
مریم رشیدیان میبدی حسین یحیی زاده
این رابطه بدین معنا است که بین باورهای غیرمنطقی ده گانه افراد زندانی و سلامت اجتماعی و شاخص های آن رابطه معناداری وجود ندارد. این شاخص ها شامل انسجام اجتماعی پذیرش اجتماعی شکوفایی اجتماعی مشارکت اجتماعی و انطباق اجتماعی می باشد.
مریم اسدی طلعت اله یاری
پژوهش حاضر با عنوان بررسی وضعیت رفاهی مقرری بگیران بیمه بیکاری در سازمان تامین اجتماعی شعبه دو کرج تهیه شده است . در این پژوهش از 4 فرضیه تاثیر میزان مقرری دریافتی ، مدت زمان دریافت مقرری ، ارتباط اجتماعی قبل و بعد از بیکاری و میزان هزینه های قبل و بعد از بیکاری بر وضعیت رفاهی مقرری بگیران بیمه بیکاری استفاده شده است و بر همین اساس چارچوب نظری بیان شده که از نظریه های کارل اشمیت ، نظریه کارکردی جاهودا ، باکه ، نظریه محدودیت عمل فرایر ، نظریه سلسله مراتب نیازهای مازلو ، نظریه نقش ، نظریه رابطه اجتماعی دورکیم استفاده شده است و بر این اساس مدل مفهومی ترسیم گردید و در آن پیش بینی شد که هر یک از شاخص های سنجش می تواند بر وضعیت رفاهی مقرری بگیران بیمه بیکاری تاثیرگذار باشد ، بدین ترتیب سوالهایی که با استفاده از تعاریف عملیاتی برای سنجش و اندازه گیری وضعیت رفاهی در یک پرسشنامه استاندارد تهیه گردیده بود در اختیار345 نفر مقرری بگیر بیمه بیکاری در شعبه دو کرج قرار گرفته و با استفاده از روش نمونه گیری ساده تصادفی در دسترس مورد بررسی قرار گرفت . بعد از جمع آوری داده ها با استفاده از جداول دو بعدی و آماره ها و آزمونهای مناسب رابطه بین متغیرها اندازه گیری شد و کلیه فرضیه های اصلی مورد تائید قرار گرفت .
فاطمه فیض طلعت اله یاری
چکیـده زمینه و هدف: معلمین همواره وظیفه ی خطیر تربیت و پرورش کودکان و فعال کردن نیروهای بالقوه آنها را در مسیر صحیح به عهده دارند، لذا وجود هر گونه مشکل در کیفیت زندگی آنها می تواند بر عملکرد شغلی آنان تاثیر گذاشته و به جامعه دانش آموزی و طبیعتاً آینده کشور منتقل شود. هدف اصلی پژوهش بررسی وشناخت میزان کیفیت زندگی وعوامل مرتبط با آن با تاکید سلامت اجتماعی معلمان می باشد . سوال اصلی پژوهش:آیا بین سطح کیفیت زندگی و سلامت اجتماعی معلمان رابطه وجود دارد؟ فرضیه اصلی پژوهش: میان کیفیت زندگی و سلات اجتماعی معلمان، رابط? معنی داری وجود دارد. روش به کار رفته در این پژوهش روش توصیفی ـ پیمایشی از نوع علی مقایسه ای و همبستگی است؛ این پژوهش به توصیف عوامل موثر بر کیفیت زندگی و رابطه بین متغیر های پیش بین و ملاک می پردازد . جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه فرهنگیان مقطع متوسطه شهرستان به تعداد 550 نفر می باشد .بر اساس جدول مورگان 226 نفر بعنوان نمونه انتخاب شدند روش نمونه گیری در این تحقیق تلفیقی از نمونه گیری طبقه ای یا نسبتی و تصادفی ساده می باشد. جهت سنجش میزان کیفیت زندگی معلمان از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانیwhoqol-bref و جهت سنجش سلامت اجتماعی از پرسشنامه سلامت اجتماعی کییز(1998) استفاده شده است. اطلاعات از طریق تکمیل پرسشنامه ها توسط خود معلمان جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های جمع آوری شده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی مانند جدول و نمودار فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد مورد بررسی قرار گرفته شدند و در ادامه با استفاده از آزمون معنی داری ضریب همبستگی،آزمون t،تجزیه و تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل واریانس یک راهه((anova و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره موردتجزیه و تحلیل استنباطی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق: در مورد فرضیه اصلی پژوهش،یعنی بین میزان سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی معلمان رابطه معنی دار وجود دارد،مقدار همبستگی بین سلامت اجتماعی و کیفیت زندگی معلمان با اطمینان 99 درصد((p<0.01 معنی دار می باشد. فرضیه فرعی اول با عنوان بین سن معلمان و سطح کیفیت زندگی آنان رابطه معنی دار وجود دارد،با (p=0.48)رد می شود. همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که بین تحصیلات معلمان با کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود ندارد فرضیه پژوهشی ارتباط بین سابقه ی کاری معلمان و سطح کیفیت زندگی آنان نیز تأیید نمی شود فرضیه های پنجم تا نهم رابطه بین ابعاد سلامت اجتماعی(پذیرش اجتماعی،شکوفایی اجتماعی،انطباق اجتماعی،مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) با کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار داد،در این موارد ارتباط معنادار تأیید شده است. همچنین طبق یافته های پژوهش،بین سلامت اجتماعی و سطح سلامت جسمانی،سلامت روانی و سلامت محیطی کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود دارد.
زهرا نابع علیرضا حیدرنیا
چکیده مقدمه: این تحقیق یک مطالعه توصیفی-تحلیلی است که در پژوهش حاضر به بررسی مسائل و مشکلات فرزندان سندرم داون در خانواده ها با تأکید بر رژیم غذایی مورد نیاز ایشان می پردازد. روش کار: نمونه پژوهش شامل 80 نفر از کودکان و نوجوانان و جوانان سندرم داون آموزش پذیر در شهر تهران که با انجمن سندرم داون در تماس هستند و در گروه سنی 6 تا 36 سال قرار دارند و به صورت نمونه گیری غیراحتمالی در دسترس (افرادی که مایل به شرکت در پژوهش بودند) انتخاب شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات در این تحقیق، پرسشنامه ای شامل بخش های اطلاعات فردی با 13 سوال و پرسشنامه رفتار تغذیه ای با 20 سوال بوده است. برای اجرای پژوهش حاضر به والدین افراد سندرم داونی مراجعه شد که با انجمن سندرم داون ایران در ارتباط هستند. برای تجزیه و تحلیل داده ها در خصوص وضعیت رفتار تغذیه ای، از روشهای آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها: آزمون کای دو نشان داد بین انجام امور شخصی فرزندان سندرم داون با تحصیلات والدین شان و همچنین شغل مادر ارتباطی وجودندارد؛ اما بین انجام امور شخصی فرزند سندرم داون با شغل پدر ارتباط معنی داری وجود دارد(05/0p<). همچنین آزمون کای دو نشان داد وضعیت تغذیه افراد سندرم داون و شاخص های دموگرافیکی ارتباط معنی دار وجود ندارد (061/0= p). بین فعالیت بدنی افراد سندرم داون و متغیرهای وضعیت تغذیه ای، ارتباط معنی داری بین فعالیت بدنی افراد سندرم داون و مصرف روغن (036/0=p) و همچنین مصرف نوشابه (028/0=p) وجود دارد؛ اما بین فعالیت بدنی افراد سندرم داون و دیگر متغیرهای وضعیت تغذیه ای ارتباط معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). نتایج آزمون کای دو حاکی از آن است که فعالیت جسمانی فقط با شاخص دموگرافیکی قد جامعه آماری رابطه معنی دار وجود دارد(022/0=p)، اما با شاخص های دیگر(تحصیلات096/0=p ، وزن 0100/0=p، سن 0769/0=p، جنسیت0769/0=p) در افراد سندرم داون ارتباط معنی دار مشاهده نشد. نتیجه گیری: در تحقیقاتی که به وسیله دیگر محققان انجام شده است، نتایج مشابه ای به دست آمده است و پیشنهاد شد که برنامه آموزشی-حمایتی مبتنی بر بسته آموزشی برای افراد سندرم داون استفاده شود.
انوشه درویش طلعت اله یاری
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه الگوهای ارتباطی خانواده شامل؛ جهت گیری گفت و شنود و جهت گیری همنوایی، با میزان سلامت اجتماعی دانشجویان مددکاری اجتماعی انجام گرفت . جمعیت آماری در این پژوهش "کلیه دانشجویان مجرد رشته مددکاری اجتماعی در دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد" است، که در سال (91-92) در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به تحصیل بوده اند. در این مطالعه حجم نمونه برابر با 160 نفرکه از روش تمام شماری استفاده گردید. جمعیت گردآوری داده ها از پرسشنامه استاندارد وتجدید نظرشده ی الگوهای ارتباطی خانواده(فیتزپاتریک وریچی 1997) وپرسشنامه استانداردسلامت اجتماعی کییزاستفاده شد.داده هاازروش محاسبه همبستگی بااستفاده ازنرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت . یافته های پژوهش نشان داد: بین الگوهای ارتباطی خانواده و میزان سلامت اجتماعی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد. به این معنی که هرچه الگوهای ارتباطی مناسبی در خانواده ها وجود داشته باشد، سلامت اجتماعی فردنیز بالامی رود. پس این نتیجه حاکی از آن است که به نظر می رسد افراد با سلامت اجتماعی بیشتر،متعلق به خانواده هایی هستند که بعد گفت و شنود درآنها به میزان بالا وجود دارد . در پژوهش حاضر وجود رابطه مثبت و معناداربین جهت گیری گفت و شنود خانواده و میزان سلامت اجتماعی دانشجویان تایید شد.جهت گیری گفت و شنود که درآن خانواده بیشترشرایط گفت و گوی راحت وآزادانه و زمینه بحث وتبادل نظر را درباره ی طیف وسیعی از موضوعات فراهم می آورد . بیشترین رابطه رابامولفه های انسجام اجتماعی وپذیرش اجتماعی وکمترین رابطه راباانطباق اجتماعی داشت .همچنین بعدهم نوایی خانواده باابعاد انسجام اجتماعی وپذیرش اجتماعی رابطه معناداری ندارد و اماالگوی ارتباطی مبتنی برهم نوایی بالادرخانواده ها نشان می دهدکه این دانشجویان مشارکت اجتماعی پایینی دارند.
ربابه عابدی ثمرین طلعت اله یاری
مقدمه: بهبود کیفیت زندگی از جمله مسایل مهمی است که ابتدا با گسترش همه جانبه ی فناوری و فرایند صنعتی شدن در کشورهای غربی مورد توجه اندیشمندان قرار گرفت. عوامل مختلفی بر روی کیفیت زندگی افراد تاثیر گذار است، ما در این تحقیق به دنبال تاثیر میزان دینداری افراد بر روی کیفیت زندگی آنان می باشیم. از آن جایی که دین علاوه بر سایر سازوکارهای ماورا طبیعی از طریق تاثیر بر ابعاد شناختی، هیجانی و رفتاری افراد و نیز قواعد حاکم بر چگونگی گذران زندگی روزمره آن ها نیز موثر است، بنابر این نقش غیر قابل اغمازش را بر سلامت جسم و جان انسان ها نیز نمی توان نادیده گرفت؛ لذا انتظار منطقی این است که بین میزان دینداری افراد و کیفیت زندگی آن ها رابطه مثبتی برقرار باشد. مواد و روش ها: این مطالعه به صورت پیمایشی انجام گرفت. جامعه اماری شامل 2755 از دانشجویان دختر مسلمان و مجرد ساکن خوابگاه های دانشگاه تهران می باشد. حجم نمونه با احتساب 10 درصد ریزش احتمالی برابر با 371 نفر بر آورد گردید؛ و در نهایت 353 پرسش نامه وارد تحلیل گردید. برای سنجش کیفیت زندگی از پرسش نامه سازمان بهداشت جهانی (whoqol-bref) و برای سنجش میزان دینداری از پرسش نامه سنجه دینداری دکتر سراج زاده که بر اساس مدل بر اساس مدل گلاک و استارک طراحی گردیده است، استفاده شد. داده ها با نرم افزار spss مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از آمارهای تبینی نشان کمی دهد بین میزان دینداری و میزان کیفیت زندگی رابطه معنی داری وجود دارد(sig= 0/000)، یعنی با افزایش میزان دینداری، میزان کیفیت زندگی دانشجویان بالا می رود. البته شدت این رابطه در این پژوهش نسبتاً ضعیف بدست امده است( r= 0/2). در تحلیل بین میزان ابعاد دینداری با کیفیت زندگی نتایج نشان داد که بین میزان بعد اعتقادی دینداری با کیفیت زندگی (sig=0/001،0/180 r=)، بعد تجربی با کیفیت زندگی (sig= 0/007، r= 0/145)، بعد مناسکی با کیفیت زندگی ( sig=0/007، r=0/241) رابطه معناداری وجود دارد؛ اما این رابطه در تحلیل بین میزان بعد پیامدی دینداری با میزان کیفیت زندگی ( r= 0/20, sig= 0/712) معنادار نگردید. کلید واژه ها : کیفیت زندگی – دینداری – دانشجویان دختر- خوابگاه.
اسماعیل شلکه طلعت اله یاری
با توجه به گستردگی و تنوع مسائل و مشکلات جوامع، ناگزیر دولتها از سازمانهای مردم نهاد طلب یاری نمودند تا بلکه بتوانند با کمک یکدیگر تا حدی این مسائل و مشکلات را حل کنند. از جمله این موارد می توان به عدم توانمندسازی کودکان خیابانی در جامعه اشاره کرد که با توجه به جایگاه کودکان در جامعه به عنوان آینده سازان جامعه، در این تحقیق سعی می شود تا به بررسی و مقایسه عملکرد سازمانهای مردم نهاد در توانمندسازی کودکان خیابانی پرداخته شود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دو سازمان مردم نهاد در حوزه کودکان خیابانی(خانه کودک ناصرخسرو و خانه کودک شوش) است که با روش پیمایشی و به مدد آزمون های آماری همچون آزمون levene و ضریب همبستگی پیرسون به مطالعه این رابطه پرداخته ام. در این پژوهش از تئوری منابع و تئوری های توانمندسازی شامل آلسوپ و هینسون، نایلا کبیر، فریدمن، روچا و رولاند استفاده گردید. طبق نتایج بدست آمده از تحلیل داده های آماری 200 پرسشنامه از کودکان خیابانی 7 تا 18 سال، عملکرد دو سازمان مردم نهاد خانه کودک ناصرخسرو و خانه کودک شوش را در چهار بعد خدمات حمایتی، بهداشتی، آموزشی و اشتغال زایی(متغیرهای مستقل) بر توانمندسازی کودکان خیابانی(ابعاد توانمندی روانی و توانمندی اجتماعی) بررسی گردید و یافته های پژوهشی نشان داد که بین میزان ارائه خدمات حمایتی، بهداشتی، آموزشی و اشتغال زایی و توانمندسازی کودکان خیابانی همبستگی وجود دارد همچنین در مقایسه این دو موسسه، فرضیه تفاوت بین دو سازمان در ارائه خدمات حمایتی و تأثیر آن بر توانمندشدن کودکان خیابانی رد شد ولی تفاوت بین دو سازمان در ارائه خدمات بهداشتی، آموزشی و اشتغال زایی و تأثیر آن بر توانمندسازی کودکان خیابانی تأیید شد.
زینب اژیراک طلعت اله یاری
ورود به دوره نوجوانی و گذر از آن و سپس رسیدن به جوانی و سنین باروری و شکوفایی در همه نوجوانان به یک شکل تجربه نمی شود و گاهی همراه با ناهنجاری هایی اتفاق می افتد.خشونت یکی از مسائل و ناهنجاری هایی است که باعث اختلال در روند رشد و بالندگی فرد می شود و خشونت در نوجوانان باعث می شود که فرد نتواند به خوبی دوره بالندگی و آمادگی برای سنین باروری و بهره وری را پشت سر بگذارد. تحقیق حاضر با رویکرد کیفی به مساله خشونت در نوجوانان پسر پرداخته است و در تبیین نظری موضوع علاوه بر تاریخ و فلسفه از نظریات جامعه شناسانی مانند دورکیم، دارندورف، کالینز موضوع خشونت از نظر جامعه شناسی تبیین شده است. فروید، بندورا و دالردروانشناسانی هستند که موضوع خشونت را بررسی کرده اند. روش تحقیق این پژوهش از دیدگاه کنش متقابل نمادین استفاده کرده است و مقولات مهمی که در مصاحبه ها به آن رسیده شده عبارتند از: خشونت در مدرسه، خشونت پلیس، خشونت علیه خود، خشونت رسانه ای، خشونت به مثابه ارزشی مردانه،تبعیض و خشونت های رسانه ای و خشونت های قومی ـ نژادی و فقر. یک مساله مهم که در این پژوهش به آن پرداخته شد و توسط نوجوانان مشارکت کننده در آن مطرح شد این بود که خشونت نه به عنوان یک واکنش و غریزه و عملی غیرارادی، بلکه به عنوان یک راهبرد آگاهانه و هوشمندانه برای بقا و حفظ خود توسط این نوجوانان مورد استفاده قرار می گیرد. در پایان پیشنهادات کاربردی از قبیل لزوم افزایش و گسترش برنامه ها و امکانات ورزشی برای نوجوانان، لزوم نظارت بر مدارس توسط مددکاران اجتماعی و بکارگیری آنها در نظام آموزش پرورش و ضرورت حضور مددکاران اجنماعی در مدارس مورد تاکید قرار می گیرد. کلید واژه ها: خشونت، ارزشهای مردانه، پسر، نوجوان، بروز، زمینه
فریبا زارعیان جهرمی حسین یحیی زاده
مشارکت وهمکاری از جمله حقوق مسلم شهروندی است که با آن دموکراسی و توسعه پایدار تحقق می یابد. ممکن است مشارکت افراد به ویژه توانخواهان جسمی ـ حرکتی به ظاهر مستلزم هزینه های زیادی باشد اما در بلند مدت موجب کاهش هزینه های حفاظتی می شود. به همین جهت لزوم بررسی مشارکت توانخواهان در جامعه امری ضروری تلقی می شود. در این پژوهش مشارکت اجتماعی توانخواهان جسمی ـ حرکتی مورد توجه قرار می گیرد. هدف کلی پژوهش، بررسی و شناسایی متغیرهای اصلی موثر بر میزان مشارکت افراد توانخواه جسمی ـ حرکتی مجتمع آموزشی ـ نیکوکاری رعد می باشد.
ایوب اسلامیان چراغبدال طلعت اله یاری
تحیق حاضر به بررسی رابطه حمایت اجتماعی به عنوان یکی از مهم ترین متغیرهای اجتماعی با سلامت اجتماعی در بین افراد مبتلا به اچ آی وی مراجعه کننده به دو مرکز کاهش آسیب می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که حمایت اجتماعی و سلامت اجتماعی رابطه معناداری دارند و با مقدار0.60 با هم همبستگی دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد 36 درصد تغییرات سلامت اجتماعی توسط حمایت اجتماعی تبیین می شود.
فریده حاجی پور دولت آباد طلعت اله یاری
این پژوهش به منظور تعیین میزان تأثیر آموزش مقابله با استرس در کاهش اضطراب زنان سرپرست خانوار انجام شده است. این مطالعه از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه گواه می باشد. نمونه پژوهش را 30 نفر از زنان سرپرست خانوار که دارای اضطراب بالایی بودند تشکیل می-دهد گروه آزمایش تحت آموزش مقابله با استرس قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد آموزش مقابله با استرس موجب کاهش میزان اضطراب زنان سرپرست خانوار می گردد، به این معنا که بعد از آموزش مقابله با استرس تفاوت معناداری بین دو گروه حاصل آمد.و بعد از ارائه آموزش از نظر کاربرد شیوه های مقابله با استرس نیز تفاوت معناداری حاصل شد به طوری که گروه آزمایش نسبت به گروه گواه بیشتراز شیوه مقابله مسئله مدار و کمتر از شیوه هیجان مدار و اجتناب مدار استفاده می کردند.